دستان خالی متصدی وزارت اطلاعات و پرسش هایی که پس از ۲۰ ماه بیپاسخ ماند
چکیده :مردم ایران پس از این برنامه محکمتر از همیشه از متولیان امور خواهند پرسید «آقایان از کدام فتنه سخن میگوئید؟ به حکم کدام مدرک، دو سال کشور را به دامن بحرانهای سیاسی و امنیتی بردهاید و پاکترین فرزندان کشور را زندانی و آواره کردهاید؟ شاهد شما بر شهادت فرزندان ملت چیست؟ به کدامین گناه کشته...
کلمه- آل طاها: نخستین مصاحبهٔ زندهٔ وزیر اطلاعات با صدا و سیما، در حالی بر روی آنتن رفت که بسیاری از تحلیلگران سیاسی انتظار داشتند که حیدر مصلحی در این برنامه دست کم مستندات و دلایلی را در خصوص موضوع حصر رهبران جنبش ارائه کند و لااقل بتواند رفتارهای سراسیمهٔ حاکمیت را پس از تجمعات ۲۵ خرداد و ۱ اسفند به نوعی توجیه کند. افکار عمومی هم منتظر بودند که وزیر اطلاعات پس ۲۰ ماه برخورد امنیتی و انتظامی با جنبش سبز در نخستین مصاحبهٔ زندهٔ خود به نوعی آب رفته را به جو بازگرداند، راز و رمز رفتارهای غیر طبیعی وزارت اطلاعات و برخوردهای امنیتی دو سال اخیر را توضیح دهد، به ضرورت فضای امنیتی حاکم بر کشور و هزینههای کلانی که بر کشور و بیت المال تحمیل کرده است اشاره کند و نشان دهد که ۲۰ ماه شعار و تخریب و توهین و تهمت علیه نخست وزیر امام و رئیس مجلس سوم و ششم تنها ناشی از یک سوء تفاهم نبوده است!
با این همه؛ ناتوانی راهبردی و ضعف ذاتی وزیر اطلاعات در ارائهٔ اطلاعاتی پیرامون «فتنهٔ ۸۸»، صحنهٔ مصاحبه را به عرصهٔ اقتدار و پاکی جنبش سبز و رهبران آن تبدیل کرد. آقای وزیر در این برنامه نه تنها سندی و مدرکی علیه جنبش سبز و سران آن رو نکرد، بلکه نتوانست کلیبهای تبلیغاتی و وارونهٔ صدا و سیما را هم سرویس دهد و در اجرای این مصاحبهٔ هماهنگ آنچنان ناتوان عمل کرد که حوصلهٔ مجری سیاستهای صدا و سیما را هم که منتظر شنیدن حداقل یک خبر جدید بود، بارها و بارها سر برد.
سخنان مغشوش مصلحی در خصوص عقبههای متفاوت فتنه، اقرار او به حضور فعال جنبش در عرصه اجتماعی، تعابیر نادرست و مضحک او در خصوص خریدهای نوروزی در روز ۲۵ بهمن، ادعاهای بدون سند و مدرک او در خصوص مشاوران میرحسین و شیخ مهدی در حالی که بدرستی اسامی آنان را نمیدانست، اقرار به اشراف ۲۰ درصدی او بر موضوع فتنه، معرفی عوامل ترور در ۲۵ بهمن درحالی که تنها به مسلح بودن آنها مستند میشد و دهها نکتهٔ فاحش دیگر که در ادبیات وزیر اطلاعات را «نکتههای قابل توجه» نام داشتند، بر «دستان خالی وزارت اطلاعات و دستپاچگی حاکمیت» در مواجهه با جنبش سبز تاکید میکرد.
غلو خارج از عرف وزیر اطلاعات در خصوص دستگیری نیم ساعتهٔ ریگی هم نه تنها نتوانست ابهامات پیرامون نحوه دستگیری او را روشن کند و اندک همینهٔ برای وزیر اطلاعات و سرویسهای اطلاعاتی داشته باشد، بلکه زیاده روی او در پایین کشیدن ریگی از آسمان، طنز تلخی بود که متاسفانه عجز سرویسهای اطلاعاتی ایران و فضای شعارزده و عوام فریب حاکم بر وزارتخانه را بر مخاطب آشکارتر میکرد.
متاسفانه! حیدر مصلحی باز هم در این برنامه از جزوه براندازی دین نام برد و از آنجا که دروغگو کم حافظه است، فراموش کرد که چند ماه پیش گفته است آن را از دفتر کار علیرضا بهشتی بدست آوردهاند و این بار آن را مکشوف دفتر میر حسین دانست. و باز هم بیسند و مدرک و بدون آنکه خطی از آن را بخواند بر ادبیات حزب توده تاکید کرد تا به قول ظریفی «پس از سازمان مرده مجاهدین خلق، حزب توده را هم در افکار عمومی زنده کند!». ظاهراً علاقهٔ اقتدارگرایان به الگوی حکومتی استالین تنهابه سرکوب و برخورد با مخالفان و برگزاری دادگاهای نمایشی و اعترافات اجباری محدود نمیشود که به ادبیات حزب توده نیز علاقمند شدهاند و گویا علاقهٔ آقایان به براندازی دین بیشتر از این هاست که در لباس پیامبر خدا و رو در روی خلق الله آشکار دروغ میگویند و به نظر میرسد «تهمتهایشان آینهٔ آرزوهای محالشان است».
از قضا سرکنگبین صفرا فزود. بعید است کسی این مصاحبه را به تماشا بنشیند و به دستان خالی وزارت اطلاعات در خصوص جنبش سبز اعتراف نکند. بعید است کسی استیصال وزیر اطلاعات را در این مصاحبه ببیند و به اقتدار جنبش سبز پی نبرد. هیچ وجدان بیداری با دیدن این مصاحبه، مظلومیت رهبران جنبش سبز و فعالان شبکههای اجتماعی جنبش سبز را انکار نخواهد کرد. مردم ایران پس از دین این برنامه محکمتر از همیشه از متولیان امور خواهند پرسید «آقایان از کدام فتنه سخن میگوئید؟ به حکم کدام مدرک، دوسال کشور را به دامن بحرانهای سیاسی و امنیتی بردهاید و پاکترین فرزندان کشور را زندانی و آواره کردهاید؟ شاهد شما بر شهادت فرزندان ملت چیست؟ به کدامین گناه کشته شدند؟ چرا وزارت خانهای که قرار بود چشم و گوش نظام باشد و پرسنلش به سربازی گمنام امام زمان مفتخر بودند به چنین حال و روزی افتاده است که نه تنها توان تامین امنیت مردم را ندارد بلکه خود به تهدیدی علیه اسایش و امنیت مردم تبدیل شده است و بر اثر سیاستهای حاکم، فرزندان ملت را در برابر یکدیگر قرار داده است؟
رهروان راه سبز امید؛ سوگمندانه ناظران دلسوز را به تامل در مصاحبهٔ مصلحی فرا میخوانند و بنا به آئین سبز خود همچنان امیدوارند سیمای شرمگین متولیان امر را در پس آن ببیند و عرق شرم را بر پیشانی حاکمانی ببیند که در دو سال اخیر بزرگترین سرمایههای انسانی کشور را به هوای توهمات بیسند و مدرک مـُـشتی قدرت طلب به باد دادهاند. فعالان جنبش سبز، حاکمان را دعوت میکند که شرمگین ار کردار و گفتار خویش نامههای فرزندان میر حسین موسوی و شیخ مهدی کروبی را بخوانند و از اینکه صلاح مملکت را به دست مصلحیها دادهاند، به درگاه خدا و ملت توبه کنند.
No comments:
Post a Comment