Sunday, April 17, 2011

حمله لباس شخصی ها به محل اجرای نمایش «درس» داریوش مهرجویی

حمله لباس شخصی ها به محل اجرای نمایش «درس» داریوش مهرجویی


عناصر معروف به «لباس شخصی ها» که خود را «پیروان ولایت» اعلام کرده اند، با حمله به محل نمایش «درس» و سردادن شعار بسود ولایت فقیه و علیه «سران فتنه» باعث نیمه کاره ماندن نمایش شدند.

به گزارش خبرگزاریها و به نقل از مهاجمان دلیل این حمله، اطلاع یافتن از حضور محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین ایران در سالن محل نمایش «درس» در تالار سمندریان تئاتر ایرانشهر بوده است.

نمایشنامه «درس» نوشته اوژن یونسکو به کارگردانی داریوش مهرجویی فیلمساز برجسته ایرانی در تماشاخانه ایرانشهر بر روی صحنه رفته است.

احمد مسجد جامعی وزیر ارشاد دوران محمدخاتمی و فریدون عموزاده خلیلی روزنامه نگار و نویسنده اصلاح طلب و از یاران نزدیک محمد خاتمی، بهاره رهنما بازیگر و پیمان قاسم خانی فیلمنامه نویس از جمله همراهان محمد خاتمی بودند که به تماشای نمایش درس اوژن یونسکو به کارگردانی داریوش مهرجویی نشسته بودند.

پس از حمله لباس شخصی های هوادار دولت که منجر به نیمه تمام ماندن نمایش شد، داریوش مهرجویی کارگردان برجسته سینمای ایران به صحنه رفت و این نمایش را به محمدخاتمی تقدیم کرد.

نیروی انتظامی در بیرون سالن نمایش با اطلاع کامل از هجوم دسته جمعی لباس شخصی ها و شعاردادن و برهم زدن نظم نمایش، برای بیرون کردن عوامل آشوب تلاشی نکردند.

رضادرمیشیان مدیرتولید این نمایش گفت: « نمایش «درس» اسفند گذشته بیست و دو اجرای موفق را پشت سر گذاشت. علاوه بر این که عنوان پرفروش ترین نمایش فصل زمستان تئاتر را به خود اختصاص داد، مطابق آمار منتشر شده از سوی تماشاخانه ایرانشهر توانست در میان آثار به صحنه رفته در تماشاخانه استاد سمندريان عنوان پرفروشترين اثر در يك نوبت اجرا را بدست آورد.»

نمایش «درس» نوشته اوژن یونسکو ، داستان دانش آموزی است که برای درس نزد پروفسور می رود. امیر جعفری(پروفسور)، طنازطباطبایی (دانش آموز) و نادر سلیمانی فرد (در نقش خدمتکار) سه بازیگر این نمایش هستند.

Thursday, April 14, 2011

«افشاگری بی‌سابقه» عادل فردوسی‌پور: سانسور و بازبینی در صداوسیما

«افشاگری بی‌سابقه» عادل فردوسی‌پور: سانسور و بازبینی در صداوسیما

۱۳۹۰/۰۱/۲۳
«ما هنوز نمی‌توانیم روال عادی برنامه را آغاز کنیم، چون آیتم‌هایی که باید بازبینی می‌شده، از پنج و شش بعدازظهر هنوز بازبینی نشده، ما مجبوریم الان پیام بازرگانی ببینیم، بعد ببینیم چه خواهد شد. ان‌شاءالله که دوستان مساعدت می‌کنند و آیتم‌ها را می‌رسانند. زیرا فکر می‌کنم این وقت خیلی برای مردم اهمیت دارد.»

این‌ها گفته‌های عادل فردوسی‌پور در آغاز برنامه ورزشی دوشنبه‌شب ۹۰ است.

تهیه‌کننده و مجری این برنامه بعد از گفت‌وگو با مربی و کاپیتان تیم نابینایان ایران که عنوان قهرمانی جهان را کسب کرده‌اند، درخواست پخش مجدد آگهی‌ها را داد و سپس برخلاف ریتم همیشگی این برنامه، با بخش «دوربین نود» برنامه را ادامه داد.

او سپس گفت: «‌اگر نوار‌ها نرسند باید همگی جمع کنیم و به خانه برویم.»

بخش فارسی سایت گل این اتفاق در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را با تی‌ر «این بار بازبین پخش توکار عادل گذاشت» پوشش داده است.

این نخستین بار است که در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، یک مجری و تهیه‌کننده در برنامه زنده تلویزیونی از نحوه بازبینی نوار‌ها انتقاد می‌کند.

اما آیا پدیده بازبینی نوار‌ها فقط مختص برنامه ۹۰ است؟ همچنین آیا تعلل مسئول بازبینی در پخش شبکه سوم سیما برای رساندن نوار‌ها، آن هم در شرایطی که برنامه آغاز شده و روی آنتن است، اتفاق تازه‌ای محسوب می‌شود؟

سانسور

اولین نکته‌ای که باید اشاره کرد این است: «بازبینی قبل از پخش» در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بیش از آن که جنبه فنی داشته باشد، برای سانسور و قیچی کردن به کار می‌رود و همه‌روزه نوارهای بسیاری که ورقه حاوی اشکالات، به صورت تا شده در جلد آن قرار گرفته، از داخل اتاق بازبینی برگشت داده می‌شوند.

اما از طرفی هر روز، برنامه‌هایی از صداوسیما پخش می‌شود که ریختگی نوار‌ها، تغییر ناگهانی صدا در نوار، پرش‌های متعدد در تصویر، اینسرت‌های غیر مرتبط و ایرادهای فنی فراوانی از این دست در آن مشهود است.

کلیه آن نوار‌ها نیز مشمول بازبینی پخش بوده‌اند و امضای مسئول بازبینی به عنوان تایید نوار و تاکید بر بی‌نقص بودن آن ذیل «برگه پخش» که امضای مدیر گروه مربوطه را نیز دارد، درج شده است.

«بازبین» در صداوسیما فعالیتی مشابه «بررس» یا ممیز در وزارت ارشاد را دارد. هر دو دست‌اندرکار ممیزی و سانسور هستند.

مسئول بازبینی مسئولیت حذف «تصاویر مورددار» را بر عهده دارد. این تصاویر می‌تواند چند تار موی خانم مصاحبه‌شونده باشد یا برجستگی اندام یک کشتی‌گیر یا وزنه‌بردار در نماهای نزدیک.

تصمیم و رفتار او در قبال تصاویر نیز مبتنی بر سلیقه شخصی اوست. سلیقه اغلب بازبین‌ها در سازمان صداوسیما نیز متاثر از روابط آن‌ها با تهیه‌کنندگان است.

گاهی زمان از دست می‌رود و تهیه‌کننده برای اصلاح موارد قید شده در بازبینی، فرصت کافی برای حضور در اتاق تدوین را ندارد.

روابط زیر میزی

در طول سال، بسیاری از برنامه‌ها به خاطر تعلل مسئول بازبینی به پخش نمی‌رسند و مسئول پخش برای پر کردن وقت در نظر گرفته شده، ناگزیر از تصاویر آرشیوی، پخش سرود، آگهی بازرگانی و میان‌برنامه‌های تکراری استفاده می‌کند.

شکایت از مسئول بازبینی به مدیر شبکه نیز بی‌فایده است. زیرا خط قرمزهای این سازمان همیشه تاویل‌پذیر هستند و بازبین‌ها می‌توانند تصمیمات خود را توجیه کنند. اغلب تهیه‌کنندگان، به اصطلاح برای این که کارشان راه بیفتد، چاره‌ای جز نزدیک شدن به مسئولین بازبینی و ایجاد روابط زیر میزی ندارند.

اغلب بازبین‌ها از «برآورد مالی» برنامه‌ها در امور مالی شبکه مورد نظر مطلع هستند و برخی از آن‌ها که اهل روابط زیر میزی هستند، مبلغی بین دو تا پنج درصد از کل برآورد هر قسمت را مطالبه می‌کنند.

برخی تهیه‌کنندگان اما هرگز زیر بار روابط زیر میزی نمی‌روند و به همین خاطر، دستیاران آن‌ها دائماً بین اتاق تدوین و بازبینی پخش، در رفت و آمد هستند!

حال پرسش این است: آیا سانسورچی مستقر در پخش شبکه سوم سیما «تصاویر مورددار» بازی راه‌آهن ری و پاس همدان را بهانه‌ای برای ضربه زدن به محبوب‌ترین برنامه تلویزیونی در صداوسیما قرار داده است؟

نمی‌توان با قطعیت پاسخ این سوال را داد. اما دست‌کم تردیدی در این نکته وجود ندارد که عادل فردوسی‌پور اهل بده‌بستان‌های رایج در صداوسیما و پرداختن درصد برای مصالحه با بازبین‌ها نیست.

توهین کننده به فائزه هاشمی از آزادی خود خبر داد

سعید تاجیک، فردی که در اسفند ماه گذشته فیلمی از توهین او به فائژه هاشمی دختر اکبر هاشمی رفسنجانی بر روی اینترنت منتشر شد، از آزاد شدن خود خبر داده است.

آقای تاجیک در مصاحبه با شماره امروز نشریه الکترونیکی روزآنلاین، انتشار خبر بازداشت خود را "شیطنت" دانست و افزود که اگرچه قبل از عید "هشت-نه روز" در زندان اوین بوده، اما سپس آزاد شده و اکنون در "محل کار" خود به سر می برد.

این اظهارات در حالی منتشر می شود که دو روز پیش، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه گفته بود فردی که به فائزه هاشمی فحاشی کرده بازداشت شده و "برخی از مقامات امنيتی به دنبال ساير متهمانی هستند که بصورت خودسرانه، امنيت اخلاقی جامعه را تحت تاثير قرار می دهند".

در فیلمی که در اواخر سال گذشته بر روی اینترنت انتشار یافت، افرادی دیده می شدند که خود را "بچه حزب اللهی های شاه عبدالعظیم" معرفی می کردند و به خانم هاشمی و پدرش ناسزاهای رکیک می گفتند.

انتشار گسترده این فیلم، واکنش شدید بسیاری از چهره های سیاسی و مذهبی را به دنبال داشت و به دنبال آن، قوه قضائیه خبر از شناسایی و دستگیری دو نفر در ارتباط با هتاکی به خانواده آقای هاشمی رفسنجانی داد.

در همان زمان بود که حسین قدیانی، یکی از وبلاگ نویسان معروف هوادار حکومت، فرد اصلی توهین کننده به فائزه هاشمی را "سعید تاجیک" از اعضای بسیج معرفی کرد.

'بگیرند ما را، ببینند حزب اللهی ها چه کار می کنند'

"من به بچه ها شماره تلفن دادم که اگر من را گرفتند سریع کاری رو که باید بکنند، بالاخره بکنند. آمادگی اش را دارن الحمدالله. بچه حزب اللهی ها بی صاحب که نیستند..."

سعید تاجیک در مصاحبه با روزآنلاین

سعید تاجیک در مصاحبه خود با نشریه اینترنتی روزآنلاین گفته است که وقتی قوه قضائیه تصمیم به برخورد با وی گرفت، هوادارانش اعلام کرده اند که در صورت دستگیری او، در مقابل قوه قضاییه تجمع خواهند کرد.

او تاکید کرده است: "بچه ها قرار بود از اقصی نقاط کشور بریزند. یعنی آمادگی اش را دارند. من هم به بچه ها شماره تلفن دادم که اگر من را گرفتند سریع کاری را که باید بکنند، بالاخره بکنند. آمادگی اش را دارند الحمدالله. بچه حزب اللهی ها بی صاحب که نیستند."

وی در پاسخ به سوالی در مورد تبعات احتمالی انجام چنین برخوردی از سوی همفکران وی علیه دستگاه قضایی گفت: "بگیرند ما را، برخورد قهر آمیز بکنند، ببینند بچه حزب اللهی ها چه کار می کنند."

سعید تاجیک سپس صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه را نیز به خاطر انتقاد غیرمستقیم از هتاکان به فائزه هاشمی مورد انتقاد شدید قرارداد و با توصیف او به عنوان یکی از "آدم های" هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: "یقین دارم که لاریجانی با این حرفی که در مورد من زده خودش از همین هاست."

آقای تاجیک افزود: "به دادستان هم عرض کردم که من پایم را از اینجا بیرون بگذارم، حیثیت برای هاشمی نمی گذارم؛ چون شما برخورد نکردید، حالا خود ملت باید برخورد قهر آمیز بکنند."

وی در بخشی دیگر از مصاحبه خود، تاکید کرد که برای اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی حاضر است وارد "کوه آتشفشان" هم بشود و مخالفان حکومت را "تکه تکه" کند.

سعید تاجیک در مصاحبه خود تاکید کرده است که برای اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی حاضر است وارد 'کوه آتشفشان' هم بشود و مخالفان حکومت را 'تکه تکه' کند

این عضو بسیج در بخش های مختلف گفت و گوی خود، همچنین به بیان توهین هایی تازه علیه فائزه هاشمی، علی مطهری نماینده تهران در مجلس هشتم و آیت الله صانعی مرجع تقلید منتقد حکومت پرداخته است.

در پی انتشار فیلم توهین به فائزه هاشمی، سایت جرس نزدیک به مخالفان دولت، نوشت که سعید تاجیک از فرماندهان نیروی مقاومت بسیج، متولد ورامین و ساکن شهرری و از اعضای گروه انصار حزب الله است.

این سایت افزود که آقای تاجیک "قبلا از معاونان سپاه جنوب تهران (منطقه شهرری) بوده و بعدا به سمت معاونت فرماندهی سپاه ورامین رسیده و از حدود دو ماه قبل نیز به سمت فرماندهی بسیج پالایشگاه تهران منصوب شده است".

هنوز منبع دیگری این اطلاعات را در مورد سوابق سعید تاجیک تایید یا تکذیب نکرده است.

جایزه سال ۲۰۱۱ پن به نسرین ستوده تعلق گرفت

انجمن آمریکایی قلم (پن) روز چهارشنبه ۲۴ فروردین (۱۳ آوریل) اعلام کرد که جایزه آزادی قلم باربارا گلداسمیت سال ۲۰۱۱ خود را به نسرین ستوده، وکیل، فعال حقوق بشر و روزنامه نویس ایرانی اختصاص داده است.

شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و یکی از دوستان نزدیک خانم ستوده، روز ۲۶ آوریل با حضور در جشن سالانه انجمن قلم که در موزه تاریخ طبیعی نیویورک برگزار می شود، از طرف خانم ستوده جایزه را دریافت خواهد کرد.

این جایزه به کسانی تعلق می گیرد که به دلیل استفاده از آزادی بیان یا دفاع از آن تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند یا زندانی می شوند.

خانم ستوده اواسط شهریور سال گذشته بازداشت و سپس به تحمل ۱۱ سال زندان و محرومیت از وکالت به مدت بیست سال محکوم شد و هم اکنون دوران محکومیت خود را می گذراند.

کوامی آنتونی آپیا، رئیس انجمن قلم آمریکا گفت که خانم ستوده "به عنوان یک نویسنده و وکیل خود را وقف این اندیشه ساده و قدرتمند کرد که حقوقی که قانون آنها را تضمین می کند، تردیدناپذیرند و همه به طور برابر از آن بهره مند می شوند".

او از دولت ها و مردم سراسر جهان خواست برای آزادی آزادی فوری خانم ستوده به دولت ایران فشار بیاورند.

خانم ستوده اوایل فروردین ماه جایزه زنبق طلایی شهر فلورانس در ایتالیا را هم به خود اختصاص داده بود.

این جایزه هر دو سال یک بار به افراد یا سازمان هایی اهدا می شود که "گام هایی شایسته در پیشبرد و برقراری صلح و دفاع از حقوق بشر" برداشته اند و در این راه "با آسیب و آزار" رو به رو بوده اند.

خانم ستوده از جمله کسانی بود که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در پیام نوروزی امسال خود از آنها نام برد و به نقض حقوق آنها توسط دولت ایران اعتراض کرد.

او در دوران زندان تا کنون چند بار در اعتراض به رفتار مسئولان و شرایط زندان دست به اعتصای غذا زده است.

خانم ستوده پیش از اشتغال به کار وکالت به عنوان روزنامه نگار در مطبوعات ایران مطالبی در مورد حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان منتشر می کرد.

او در دوران وکالت هم عمدتا به دفاع از فعالان حقوق زنان، متهمان سیاسی و امنیتی و نوجوانانی می پرداخت که پیش از رسیدن به سن قانونی مرتکب قتل شده بودند، اما مجازات اعدام برای آنها در نظر گرفته شده بود.

انصراف از تقاضای تجدید نظر در پرونده

نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق بشر در نامه ای به رئیس دادگاه انقلاب از درخواست تجدید نظر در حکم ۱۱ سال زندانش انصراف داده است.

رضا خندان همسر خانم ستوده با اعلام این موضوع به بی بی سی فارسی گفت با توجه به اینکه ماموران زندان در قبل از دادگاه بدوی به او اعلام کرده بودند" که اجازه نمی‌دهند کمتر از ۱۱ سال زندان برای او در نظر گرفته‌ شود و عملا این اتفاق افتاد. مجدد نیز بازجوها به او گفته اند که رای ۱۱ سال زندان را از دادگاه تجدید نظر تحویل خواهند گرفت." به همین دلیل همسرم پیگیری را بیهوده دانست و در نامه ای به رئیس دادگاه انقلاب از درخواست تجدید نظر انصراف داده است.

آقای خندان همچنین با اشاره به اتهامات خانم ستوده گفت ۱۱ سال زندان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و اجماع و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر صادر شده است. در خصوص پرونده حجاب خانم ستوده با اینکه دادگاه تشکیل شده اما هنوز حکمی برای این پرونده صادر نشده است.

همسر نسرین ستوده درخصوص آخرین وضعیت همسرش به بی بی سی فارسی گفت :" پس از فشارها و اعتصابی که در زندان داشت، وزن کم کرده است و از ۵۸ کیلو به ۴۴ کیلو رسیده است. اما در عین حال برای اینکه ما دچار نگرانی نشویم، مشکلاتش را بیان نمی‌کند. در آخرین دیدار ما مشکل بینایی آزارش می داد و مسئولان زندان اجازه مراجعه او به چشم پزشک را نمی‌دهند."

سفارت بریتانیا در تهران: تهدید امنیتی شدیم

سفارت بریتانیا در تهران، "تهدید امنیتی این سفارت‌خانه" را دلیل تعطیلی در روز چهارشنبه، ۲۴ فروردین ماه، اعلام کرد.

یک مقام رسمی در سفارت بریتانیا در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی ضمن اعلام این موضوع گفت: "روز گذشته حدود ۲۰۰ نفر مراجعه‌کننده به سفارت داشتیم که تنها سه نفر از آنها وارد سفارت شدند و پس از آن، به دلیل تهدید امنیتی مجبور به تعطیلی سفارت شدیم."

او تاکید کرد که از روز پنجشنبه، ۲۵ فروردین ماه، بخش‌های مختلف این سفارت‌خانه فعالیت‌های عادی‌شان را از سر گرفته‌اند.

سایت‌های وابسته به دولت، روز چهارشنبه در خبری کوتاه از بسته شدن سفارت بریتانیا تا اطلاع ثانوی خبر داده بودند.

برخی سایت‌های مخالف دولت نیز با انتشار این خبر که در پی ارسال پیامک از سوی سفارت بریتانیا در تهران به کارمندان کلیه بخش‌های این سفارت، از صبح چهارشنبه، ۲۴ فروردین‌ماه، به مدت نامعلوم از کارمندان در کلیه رده‌ها خواسته شده است که در محل کار خود حاضر نشوند، به موضوع تعطیلی سفارت بریتانیا در تهران پرداختند.

در همین حال، یک منبع که نخواست نامش فاش شود، به بی‌بی‌سی فارسی گفت که "دلیل تعطیلی سفارت بریتانیا در روز گذشته تهدید به بمب‌گذاری این سفارت‌خانه بوده است". هنوز این خبر تائید نشده است.

بحث قطع یا کاهش ارتباط با سفارت بریتانیا از پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اعتراض های مردمی پس از آن، در میان مسئولان رسمی ایران مطرح شد.

اواخر سال گذشته، محمد کرمی‌راد، عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، از طرح کاهش روابط جمهوری اسلامی با دولت بریتانیا با حضور مسئولان وزارتخانه‌های امور خارجه و وزارت اطلاعات و سایر دستگاه‌ها خبر داده بود.

به گفته او، "اعضای این کمیسیون با توجه به اظهارت سفیر بریتانیا مبنی بر وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران، قطع رابطه با آن کشور را به صورت قاطع مطرح کردند که پس از اظهارات نمایندگان مجلس و دولت، رأی‌گیری شد و آنها با اکثریت آرا قطع رابطه‌ کامل با دولت انگلیس را خواستار شدند."

روز دوشنبه، ۱٨ بهمن ماه ٨٩ در ایران، طرح یک فوریتی الزام دولت به قطع رابطه با بریتانیا منتشر شد، اما تصویب آن در صحن مجلس شورای اسلامی هنوز نهایی نشده است.

همچنین همزمان با انتقاد رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی از سفیر بریتانیا در ایران، و "بی‌خاصیت" خواندن وی، نایب رئیس این کمیسیون اعلام کرد که ورود سفیر بریتانیا به خاک ایران ممنوع است.

حسین ابراهیمی‌نایب، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، روز یکشنبه، ٢۴ بهمن سال گذشته، اعلام کرد: "به دنبال کارشکنی‌های سفیر بریتانیا در ایران و اعطای سمت عالی‌ترین مقام ارشد نظامی ناتو در افغانستان به وی، ورود سفیر بریتانیا به خاک ایران ممنوع شده است و با خروج از ایران، او اجازه ورود به خاک جمهوری اسلامی را نخواهد داشت."

آمریکا "قساوت دوباره" در لیبی را محکوم کرد

دولت آمریکا آنچه را که "قساوت و خشونت‌های دوباره" نیروهای نظامی وفادار به سرهنگ قذافی خوانده، محکوم کرده است.

هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا گفته است که مزدوران به غیرنظامیان در شهر مصراته در غرب لیبی حمله کرده‌اند.

او گفت که آنها با گلوله‌های خمپاره به مناطق مسکونی حمله کرده‌اند و تک‌تیراندازها غیرنظامیانی را که زخمی شده بودند، هدف قرار داده‌اند.

در اطلاعیه‌ای که وزارت امور خارجه آمریکا منتشر کرده، آمده است که آمریکا گزارش‌های ناراحت‌کننده‌ای درباره "قساوت‌های دوباره" نیروهای تحت امر سرهنگ قذافی در شهر مصراته دریافت کرده است.

در این اطلاعیه همچنین آمده است که بر اساس گزارش‌ها، رژیم لیبی ذخایر مواد غذایی در مصراته را تخریب و جریان آب و برق به این شهر را قطع کرده است تا با تحت فشار قرار دادن غیرنظامیان، آنها را وادار به تسلیم کند.

شهر مصراته تحت کنترل نیروهای مخالف سرهنگ قذافی است.

خانم کلینتون همچنین گفته است که تحت فرماندهی و کنترل ناتو، نیروهای نظامی ائتلاف برای محافظت از غیرنظامیان و بر اساس قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت سازمان ملل متحد و به منظور توقف تمام حمله‌ها به غیرنظامیان اقدام می‌کنند.

اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در چارچوب این قطعنامه، در لیبی منطقه پرواز ممنوع تعیین کرده و خواهان توقف تمام حمله‌ها به غیرنظامیان شده‌اند.

همزمان با محکوم شدن حمله‌های اخیر به شهر مصراته، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد که هواپیماهای جنگی این کشور همچنان به مشارکت در حمله‌های هوایی نیروهای ائتلاف در لیبی ادامه می‌دهند.

این در حالی است که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا دو هفته پیش اعلام کرده بود که نظامیان آمریکا، تحت فرماندهی ناتو در لیبی، نقشی حمایتی و نه مستقیم خواهند داشت.

بر اساس اعلام مقامات رسمی، از حدود ده روز پیش که ناتو فرماندهی نیروهای ائتلاف در لیبی را به عهده گرفت، جنگنده‌های اف-۱۶ آمریکا سه بار به استحکامات هوایی نیروهای دولتی لیبی حمله کرده‌اند، هرچند آمریکا می‌گوید که این برخوردها، "صرفا دفاعی" و برای دفاع از دیگر هواپیماهای ناتو بوده است که از منطقه پرواز ممنوع در لیبی محافظت می‌کنند.

استیو کینگ‌استون، خبرنگار بی‌بی‌سی در واشنگتن، معتقد است که برخی مقامات دولت آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که در صورتی که مأموریت نیروهای خارجی در لیبی موفقیت‌آمیز باشد، آمریکا باید نقش نظامیش را در این کشور افزایش دهد.

گروه تماس: ادامه حضور قذافی، احتمال یافتن راه‌حل برای بحران در لیبی را تهدید می‌کند

"گروه تماس": قذافی باید کنار برود

در عین حال، "گروه تماس" لیبی که به تازگی شکل گرفته است و روز چهارشنبه در شهر دوحه نشست داشت، در بیانیه پایانی این نشست، خواستار کناره‌گیری معمر قذافی از قدرت شد.

اعضای این گروه گفته‌اند که ادامه حضور آقای قذافی، احتمال یافتن هرگونه راه‌حلی برای بحران در این کشور را تهدید می‌کند و مردم لیبی باید اجازه یابند تا سرنوشت خود را رقم بزنند.

گروه تماس روز ۲۹ مارس وت پس از نشستی در سطح وزیران در لندن تشکیل شد. این گروه شامل قدرت‌های اروپایی، آمریکا و متحدان آنها در خاورمیانه و چند سازمان بین‌المللی است.

گروه تماس لیبی همچنین موافقت کرده است که به "حمایت مادی" از مخالفان دولت لیبی ادامه دهد و ارسال کمک پولی به آنها را هم در نظر بگیرد.

ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا در سخنان خود در نشست این گروه، خواهان حضور کشورهای بیشتر در ائتلاف برای انجام حمله‌های هوایی در لیبی شد.

آقای هیگ گفت که اگرچه درگیری مخالفان با معمر قذافی از نظر نظامی به بن‌بست رسیده است، اما هنوز می‌توان با استفاده از دیپلماسی و تحریم، فشار بر رهبر لیبی را بیشتر کرد.

بریتانیا و فرانسه روز سه‌شنبه هم خواهان تشدید عملیات هوایی ناتو در لیبی شده بودند.

ایتالیا هم اعلام کرده است که جامعه جهانی باید گزینه کمک نظامی به مخالفان معمر قذافی را در نظر بگیرد.

طرح اتهامات مالی علیه خریدار خودروی احمدی‌نژاد

روزنامه کیهان به انتقاد از سکوت مقام‌های اجرایی در مقابل "افشای نام و سوابق" فردی پرداخت که خودروی شخصی محمود احمدی‌نژاد را در یک مزایده ترتیب داده شده توسط دولت خریداری کرده است.

این روزنامه، که مدیر مسئول آن توسط رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌شود، در شماره امروز ۲۴ فروردین (۱۳ آوریل) خواستار پی گیری ادعاهایی شد که بر مبنای آنها خریدار این خودرو، ۱۲۰۰ میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهکار است.

اشاره کیهان، به خبری است که در شماره اخیر هفته نامه "۹ دی" به مدیر مسئولی حمید رسایی از نمایندگان حامی دولت در مجلس هشتم به چاپ رسیده و در آن خریدار فوق، فردی معرفی شده که یکی از بدهکاران اصلی به شبکه بانکی کشور است و در عین حال به گفته برخی منابع در زمره "۱۰سرمایه دار بر‌تر کشور" قرار دارد.

روز گذشته، غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور در پاسخ به سوالی در مورد "لیست ۲۵۰ نفره مفسدان اقتصادی"، که به گفته حامیان دولت از سوی محمود احمدی‌نژاد در اختیار قوه قضائیه گذاشته شده، تاکید کرده بود که تعداد زیادی از افراد مطرح در این لیست، بدهکاران سیستم بانکی هستند.

اتهامات طرح شده علیه خریدار خودروی رئیس جمهوری ایران، یک ماه و نیم پس از آن منتشر می‌شود که خبرگزاری‌های ایران گزارش کرده بودند که مالک یک شرکت که نخواسته نامش فاش شود، خودروی پژوی ۵۰۴ محمود احمدی‌نژاد را به مبلغ ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خریده است.

در مراسم واگذاری این خودرو، احمد اسفندیاری سرپرست سازمان بهزیستی، که برگزار کننده مزایده فروش خودروی محمود احمدی‌نژاد بود، اعلام کرد که مبلغ حاصل از فروش، بنا به درخواست آقای احمدی‌نژاد برای "تأمین مسکن مددجویان و معلولان" تحت پوشش بهزیستی هزینه خواهد شد.

خرید خودرو به علت "علاقه شخصی"

در همین مراسم، "محمود ایساری" وکیل شرکت خریدار اتومبیل رئیس جمهوی، دلیل موکلش را برای این کار "علاقه شخصی به احمدی‌نژاد و همچنین روحیه استکبارستیزی و صهیونیست ستیزی وی" عنوان کرد و افزود که خریدار، قصد دارد "موزه عظیمی" را برای مردم آبادان بسازد و ماشین رئیس جمهوری را در آن نگهداری کند.

"شماره اخیر هفته نامه ۹ دی، خریدار اتومبیل محمود احمدی نژاد را فردی معرفی کرده که۱۲۰۰ میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهکار است و در زمره ۱۰سرمایه دار بر‌تر کشور قرار دارد"

اگرچه در هنگام واگذاری خودرو، نام و مشخصات خریدار آن اعلام نشد، دیروز علی‌اصغر پرهیزکار مدیر عامل منطقه آزاد اروند، که مراسم واگذاری در آن برگزار شده، در مصاحبه با فارس این خریدار را فردی به نام "دشتی" معرفی کرد که اهل خوزستان است و در تجارت و انبوه‌ سازی فعالیت دارد.

مدیر عامل منطقه آزاد اروند در این گفتگو، همچنین به تکذیب اخباری پرداخت که حکایت دارد این خریدار، "سهامدار برخی بانک‌ها و شرکت هواپیمایی آتا است و طی سال‌های اخیر به ثروت کلان رسیده است".

به نظر می‌رسد که اشاره آقای پرهیزکار، به بخشی از خبر چاپ شده در نشریه ۹ دی در مورد فعالیت‌های اقتصادی خریدار خودروی رئیس جمهوری است که توسط کیهان هم نقل شده و بنا بر آن، "تنها دارایی این فرد در سال‌های گذشته یک سوله بوده که از آن به عنوان انبار و [برای] کارهای کوچک صنعتی استفاده می‌کرده، اما به تدریج و از طریق ارتباط‌های مختلف دولتی به ثروت کلانی دست پیدا کرده است".

در بخش دیگری از خبر ادعا شده: "وی با هماهنگی حمید بقایی [معاون رئیس جمهوری] توانسته است تا پوشش خطوط هواپیمایی آتا را بگیرد و در کارخانه‌های فولاد نیز سهام دارد."

هفته نامه ۹ دی همچنین، این فرد را صاحب ۳۴ درصد از سهام "بانک سامان" و ۳۰ درصد سهام "بانک گردشگری" دانسته که آن را به عنوان بانک تازه تاسیس متعلق به نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر آقای احمدی‌نژاد معرفی کرده است.

روزنامه کیهان در مطلب انتقادآمیز امروز خود راجع به خریدار خودروی شخصی رئیس دولت نوشته است: "گفته می‌شود بحث خرید این خودرو یک موضوع حاشیه‌ای برای ایجاد حاشیه امن در بازپرداخت نکردن بدهی کلان بانکی بدون اطلاع رئیس جمهوری و با طراحی برخی افراد مشکوک و نفوذی بوده است."

"گفته می‌شود بحث خرید این خودرو یک موضوع حاشیه‌ای برای ایجاد حاشیه امن در بازپرداخت نکردن بدهی کلان بانکی بدون اطلاع رئیس جمهوری و با طراحی برخی افراد مشکوک و نفوذی بوده است"

روزنامه کیهان

کیهان بدون معرفی این "افراد مشکوک"، به یادآوری هشدارهای قبلی خود در مورد "نفوذ برخی نان به نرخ روزخور‌ها که در سایه رئیس جمهوری محترم پنهان شده‌اند" پرداخته و از مسئولان دولتی خواسته تا اخبار منتشر شده در مورد خریدار خودروی آقای احمدی‌نژاد را پی گیری کنند.

به فروش گذاشتن پژوی ۵۰۴ محمود احمدی‌نژاد، پس از آن صورت گرفت که صادق محصولی وزیر رفاه، در آذر ماه گذشته گفت که وی "برای کمک به ساخت مسکن برای محرومان، پژوی قدیمی خود را به مزایده خواهد گذاشت".

در پی این اعلام سازمان بهزیستی، که قرار بود مبلغ حاصل از فروش خودرو را هزینه کند، با راه اندازی سایتی اختصاصی به جمع آوری پیشنهادات رسیده برای خرید آن پرداخت.

اوضاع خاورميانه و گزينه های آمريکا

اوضاع خاورميانه و گزينه های آمريکا

An Iranian warship and speed boats take part in a naval war game  in the Persian Gulf and the Strait of Hormuz, southern Iran (file photo -  April 22, 2010)
عکس از: Reuters

آينده تحولات در جهان عرب و گزينه های آمريکا در برابر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ايران در دو مقاله واشنگتن پست و نيويورک تايمز مورد بحث قرار گرفته است.

واشنگتن پست در يکی از سرمقاله های خود اين سوال را پيش کشيده است که واکنش پرزيدنت باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، در برابر ادعای ايران در مورد دستيابی به پيشرفت هسته ای چگونه خواهد بود؟ اين روزنامه ابتدا اظهارات اخير مقامات جمهوری اسلامی در مورد پيشرفت های بيشتر در عرصه برنامه هسته ای را يادآوری کرده و نوشته است اين وضعيت با توجه به اينکه تهران در ميان مدت از انقلاب مصر و ناآرامی در بحرين سود می برد، ناخوشايند است.

واشنگتن پست آنگاه رويکرد ايالات متحده در مورد برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را يادآور می شود و می نويسد چند ماه قبل، برخی از مقامات دولت آمريکا اطمينان داشتند که ايران تحت تاثير تحريم ها و مشکلات موجود در برنامه هسته ای خود، آماده آغاز گفت وگوهاست. اما حالا گويا تهران با فشارهای اقتصادی کنار آمده و فعاليت هسته ای خود را پيش می برد. به نوشته واشنگتن پست، درچنين شرايطی به نظر می رسد واشنگتن، جايگزين روشنی برای استراتژی ديرينه خود که انتظار به منظور بازگشت تهران به ميز مذاکرات هسته ای بود، ندارد. واشنگتن پست سپس می نويسد اميد به اينکه جنبش سبز بار ديگر در برابر حکومت قدعلم کند، کافی نيست و دولت آمريکا می تواند راه های ديگری را نيز در پيش بگيرد؛ مانند حمايت از اتحاديه ها و جنبش های دانشجويی و نيز افزايش سرمايه گذاری در عرصه تکنولوژی به نحوی که بتواند سانسور در اينترنت توسط مقامات جمهوری اسلامی را خنثی کند. به نوشته واشنگتن پست، در حالی که جهان نظاره گر تحولات در خاورميانه است و ايران درصدد ساخت بمب اتم برآمده، بی تفاوتی در برابر جمهوری اسلامی گزينه ای خطرناک خواهد بود.

روزنامه نيويورک تايمز، در مقاله ای به قلم توماس فريدمن به اين پرسش پرداخته است که جهان عرب به کدام سو می رود. نيويورک تايمز با يادآوری موج دموکراسی خواهی در اروپا در سال ۱۹۸۹ می نويسد در آن زمان همه کشورهای اروپای شرقی به استثنا يوگسلاوی، بافت قومی- قبيله ای يکسانی داشتند و بنابراين، گذاری مسالمت آميز را به سوی دموکراسی طی کردند. حال آنکه در جهان عرب، به استثنا مصر، تونس و مراکش، همه کشورها شبيه يوگسلاوی سابق هستند. نيويورک تايمز آنگاه می نويسد انقلابهای دموکراتيک و مسالمت جويانه ای که در مصر و تونس شاهد آن بوديم انتهای داستان است و از اين جا به بعد، بايد اميدوار بود و دعا کرد که نظاره گر تکامل گام به گام در سوريه، ليبی، يمن و بحرين باشيم، چه آنکه در غير اينصورت شاهد جنگ های داخلی در اين کشورها خواهيم بود.

بخش سوم گزارش سالیانه وزارت امورخارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران

بخش سوم گزارش سالیانه وزارت امورخارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران

شبکه های اجتماعی


بخش سوم گزارش سالیانه وزارت امورخارجه ایالات متحده آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران:

مورخ سیزدهم ژانویه، زندانبانان در بازداشتگاه اوین مهدی محمدیان یکی از اعضای جبهه مشارکت را که از بیماری کلیوی رنج می برد، به دلیل اعتراض به شرایط نامطلوب دستشوئی و توالت، بشدت کتک زدند.

نوزدهم ژانویه، سرهنگ البرز قاسمی فرمانده سابق مرکز آموزش نیروی دریائی بعد از سپری کردن بیست ماه اسارت در بخش وزارت اطلاعات در زندان اوین فوت کرد. قاسمی شکنجه شده، به سرطان معده نیز دچار بود و در دوره زندان مراقبت های لازم پزشکی دریافت نکرده بود. او در اساس متهم شده بود که اطلاعاتی در اختیار سازمان مجاهدین خلق گذاشته است.

از اواسط اوت نیز مقام های زندان از بستری کردن دو تن از روزنامه نگاران که به دلایل پزشکی با مشکلات جدی روبرو بودند، خودداری کردند: هنگامه شهیدی و عیسی سحرخیز که از روزنامه نگاران اصلاح طلب زندانی در زندان گوهردشت بود.

به گزارش رسانه ها، پس از آنکه سحرخیز در یازدهم نوامبر از حال رفت، نگهبانان او را به بیمارستان بردند تا به نارسائی قلب او رسیدگی شود، اما باوجود توصیه دکتر قلب در مورد ضرورت آزاد کردن سحرخیز از زندان، مجددا او را به سلولش بازگرداندند.

در نوزدهم اوت ، فعالان ایرانی حقوق بشر گزارش کردند که مقام های زندان کارون در اهواز به ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار و رئیس سابق سازمان حقوق بشر محلی، دستور داده اند از سلول خود خارج نشود. این دستور علی رغم این صادر شد که عابدینی هر سه روز می بایست به درمانگاه زندان مراجعه کند.

در بیست و ششم ژوئن، پس از آنکه یکی از فعالان دانشجوئی بنام ایمان صدیقی از مقام های زندان مرخصی گرفت، در مورد وضعیت بازداشتگاه اظهار کرد، "زد و خورد میان زندانیان از وقایع روزانه بود. در یکی از این زد و خورد ها یکی از زندانیان گوش دیگری را گاز گرفت و کند و به منظور اثبات خطرناک بودن خود، آن را جوید و قورت داد! این احساس به آدم دست می داد که در زندان چیزی از انسانیت باقی نمانده. سلول های ما پر از سوسک بود و برخی اوقات داخل غذای ما هم می شدند. شب ها داخل بستر ما می شدند و در حالی از خواب بلند می شدیم که از سر و صورتمان بالا می رفتند. علاوه بر این، پتوهایمان نیز مملو از شپش بود و گاه گاه موش هم در سلولمان می دیدیم. سلول انفرادی توالت ندارد و تنها سه بار در روز به زندانی اجازه می دهند از مستراح استفاده کند. بسیاری از اوقات زندانی هائی که نمی توانند منتظر نوبتشان بمانند، راه دیگری ندارند غیر از آنکه این کار را در سلولشان انجام دهند. به این دلیل، بخش بوی بسیار بدی از بخش سلول های انفرادی به مشام می رسد."

در مورد امیرحسین حشمت ساران، زندانی سیاسی که در فوریه ۲۰۰۹ در زندان کرج، و امید رضا میر سیافی، بلوگری که در مارس ۲۰۰۹ در زندان اوین و به دلیل غفلت مقام ها فوت کردند، هیچ نشانه ای از اقدام برای تهیه گزارش رسمی به چشم نمی خورد.

در ۷ ژانویه، کمیته ویژه مجلس مجلس گزارش نهائی خود در خصوص اعمال شکنجه و آزار جنسی در سال ۲۰۰۹ در بازداشتگاه کهریزک را ارائه کرد. این گزارش سعید مرتضوی دادستان وقت تهران را مسئول کشته شدن سه زندانی دانست که بر اثر کتک خوردن جان خود را از دست داده بودند. با این حال، مرتضوی به سمت رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تعیین شد.

در ۲۲ اوت، روزنامه های طرفدار دولت گزارش کردند سه تن از مقام های قضائی ارشد در دفتر دادستان تهران نیز در همین رابطه از کار معلق شده اند. بازداشتگاه کهریزک به دستور رهبر ایران در اواخر ژوئن تعطیل شد.

در مصاحبه ۱۴ آوریل با یکی از فعالان مرکز مدارک حقوق بشر بنام علی کانتوری

علی کانتوری یکی از فعالان مرکز مدارک حقوق بشر در مصاحبه ۱۴ آوریل خود شرایط در دو زندانی اوین و قزل حصار را که در سال ۲۰۰۸ در آن زندانی بوده، شرح داده است.

علاوه بر کتک زدن زندانی در هنگام بازجوئی، سلول انفرادی، آزار و اذیت خانواده زندانی، کانتوری به شپش آلود بودن همه چیز در زندان، عدم دسترسی کافی به آب آشامیدنی و امکانات پزشکی و نبود دستگاه های تهویه، و نبود تعداد کافی دستشوئی و توالت در بازداشتگاه اشاره می کند.

نگهبانان بی وقفه با زندانیان بد رفتاری می کنند و برای مثال آنها را وادار می کنند در هنگام سرشماری زانو بزنند.

کانتوری بعد از پنج ماه به قید ضمانت آزاد شد، اما در اوت ۲۰۰۹، دادگاهی در سنندج او را به پانزده سال حبس محکوم کرد. کانتوری در اواسط مارس کشور را ترک کرد و حال بصورت یک پناهنده در خارج زندگی می کند.

در ماه ژوئن، مرکز بین المللی مطالعات زندان واقع در بریتانیا، گزارش کرد ۱۶۶ هزار زندانی ایران در بازداشتگاه هائی نگهداری می شوند که برای ۹۸هزار نفر ساخته شده اند. بعبارت دیگر، این زندان ها تقریبا ۱۷۰ درصد بیش از ظرفیتشان زندانی در خود جای داده اند.

گزارش ها حاکی از زندانی کردن جوانان و بزرگسالان در یک محل است. زندانیان سیاسی اغلب در بخش هائی جدا از سایرین نگهداری می شوند. مثلا بند ۲۴۰ در بازداشتگاه اوین، و بند ۸ در زندان گوهردشت موسوم به بند سپاه پاسداران مخصوص زندانیان سیاسی ست.

افزون بر این، زندانیان سیاسی را برای مدت زیاد از دیگران منزوی می کنند. به گزارش فعالان حقوق بشر و رسانه های خارجی، مواردی از محبوس کردن زندانیان سیاسی با زندانیان خطرناک نیز شنیده شده است.

حکومت ایران مجوز تحت نظر گرفتن شرایط زندان های ایران توسط ناظران مستقل و خارجی، مثل گروه های وابسته به سازمان ملل و یا گزارشگران ویژه را صادر نکرده است. در جولای ۲۰۰۹، یک هیئت پارلمانی برای بررسی شرایط از زندان اوین بازدید، و در دهم ژانویه گزارش خود را تقدیم کرد.

به گزارش رسانه ها، این کمیته خواستار تحقیقی همه جانبه در این خصوص شد و مرتضوی را برای تجاوز به عنف و شکنجه های صورت گرفته در زندان های ایران مقصر شناخت.

این گزارش همچنین مهدی کروبی و میر حسین موسوی را بعنوان کسانی که در اساس باعث بوجود آمدن این تخلفات شده اند، مقصر دانست، افرادی که هر دو قبلا دلنگرانی شان را از بابت اعمال منافی عفت با زندانیان در بازداشتگاه اوین را آشکارا ابراز کرده بودند.

بر اساس گزارش کمیته ویژه مجلس، و با وجود تعداد نسبتا زیادی شهادت، اساسا تجاوز جنسی در زندان های ایران اتفاق نیافته است.

د. بازداشت یا دستگیری سرِ خود

اگر چه قانون اساسی صریحا این نوع از بازداشت را غیرقانونی خوانده، این اعمال در طول سال تکرار شده است.

نقش پلیس و دستگاه های امنیتی

برقراری نظم و اجرای قانون در ایران مشترکا بر عهده چندین سازمان و نهاد است. این سازمان ها عبارتند از وزارت اطلاعات و امنیت کشور، نیروی انتظامی تحت نظر وزارت کشور، و سپاه پاسداران. بسیج و انصار حزب الله نیز گروه دیگری اند که مواضعشان با افراطی ترین مقام های ایران یکی است. در اکتبر ۲۰۰۹، ادغام بسیج در سپاه پاسداران اعلام شد. در حالی که شماری از واحدهای بسیج در دوره های رسمی تعلیمات نظامی شرکت کردند، بسیاری از آنها بصورت سازمان نیافته و نامنظم باقی مانده اند.

بسیجی ها مسبب اعمال بیشترین خشونت در قبال تظاهر کنندگانی بودند که ماه ها به نتایج آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران در تقریبا دو سال قبل اعتراض می کردند.

نیروهای انتظامی کارآیی چندانی در مقابله با جرم و جنایت ندارند. ویدئوهایی که در اکتبر در اینترنت قابل مشاهده بود، از دو واقعه چاقو زنی در ملاء عام در تهران بدون دخالت موثر پلیس برای جلوگیری از آن حکایت می کرد.

دودلیل مهم این بی کفایتی، فساد و مصونیت از مجازات است. نیروهای نظامی و شبه نظامیان به نقض بسیاری از حقوق بشر متهم شده اند، اما هیچ ساختار شفافی برای رسیدگی به این تخلفات وجود ندارد و هیچ گزارشی از اقدام حکومت برای اصلاح امور مخابره نشده است.

شیوه های دستگیری و رفتار با زندانی در هنگام بازداشت

بر اساس قانون اساسی و مقررات جزائی در ایران، دستگیری مستلزم صدور حکم بازداشت یا احضاریه است و تاکید می کند که فرد بازداشت شده باید حداکثر ظرف ۲۴ ساعت از اتهامات خود آگاهی یابد. اما در عمل، این موارد بندرت در ایران رعایت می شود. بعبارت دیگر، زندانیان، گاه بدون آنکه اجازه داشته باشند بطور مناسب و معقول با خانواده، دوستان و یا وکیل خود تماس داشته باشند، برای هفته ها یا ماه ها و بدون آنکه از جرائم خود اطلاع داشته و یا محاکمه شده باشند، در حبس بسر می برند. در عمل هیچ محدودیتی برای دوران بازداشت و یا راهی برای تعیین قانونی بودن آن وجود ندارد. بر اساس قانون، نظام در مورد تنها برخی از جرائم باید برای فردی که به دلیل تنگدستی از عهده مخارج نماینده قانونی برنمی آید، وکیل تسخیری تعیین کند.

دادگاه ها حتی برای جرائم بالنسبه کم اهمیت تر وثیقه های سنگین تعیین کرده و در بسیاری موارد از این کار هم خودداری می کنند. زندانیانی که با سپردن وثیقه آزاد می شوند، اغلب نمی دانند تا چه زمان وثیقه شان نزد دادگاه می ماند و یا اساسا محاکمه شان چه زمان برگذار می شود.

بنا به گزارش ها، بازوی اطلاعاتی سپاه پاسداران در برخی مواقع در طول سال بدون داشتن حکم اقدام به بازداشت افراد کرده است. افزون بر آن، نیروهای امنیتی از احکام عمومی برای دستگیری معترضان و یا آنهائی که بنظرشان جزء این گروه بودند، نیز استفاده کرده اند. استفاده از این احکام عمومی نیاز به احکام مشخص و مورد به مورد را بر طرف کرده است.

گزارش هایی از دستگیری های خودسرانه در طول سال رسیده است، شامل بازداشت ده ها تن از دانشجویان و روزنامه نگاران در ماه فوریه و قبل از برگزاری مراسم سالگرد انقلاب.

در ۷ فوریه، نیروهای امنیتی مهسا جزینی، یکی از فعالان حقوق بشر و یکی از روزنامه نگاران فعال در روزنامه ایران را در منزلش در اصفهان دستگیر کردند. به گفته وکیل خانم جزینی، اتهامات ایشان شامل اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با رسانه های خارجی بود. با این حال، جزینی گفته است که آنهائی که او را بازداشت کرده اند، حمایت از حقوق زنان را اتهام اصلی اش ذکر کرده اند. در اول ماه مارس، مهسا جزینی با وثیقه ای به مبلغ یکصد میلیون تومان آزاد شد.

در دوم مارس، حسام فیروزی، پزشک و وبلاگ نویس، به دلایل نامعلوم بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. فیروزی در زندان بعنوان پزشک به درمان بسیاری از زندانیان پرداخته است. در ماه ژوئن، مقامات قضایی وثیقه ای به مبلغ یکصد میلیون تومان برای او تعیین کردند و در اواخر سال مسیحی معلوم نبود او هنوز در زندان بسر می برد، یا آزاد شده است.

فیروزی یکبار نیز در مارس سال ۲۰۰۹ دستگیر و شش ماه از پانزده سال محکومیت خود را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تشویش اذهان عمومی و شایعه پراکنی و تجویز دارو و درمان زندانیان سیاسی گذرانده بود.

نازنین خسروانی، روزنامه نگار در دوم نوامبر به اتهام اقدام علیه امنیت کشور بازداشت شد. هیچ اطلاعات و دلیلی برای این اتهامات اعلام نشد.

مادر خسروانی تاکید کرده است دخترش در یک سال و اندی اخیر کار روزنامه نگاری نکرده بود.

بنا به گزارش رسانه ها، عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران به مادر خسروانی اخطار کرده اگر مایل به کمک به دخترش است، از تماس و مصاحبه با رسانه ها خودداری کند. در پایان سال ۲۰۱۰ ، خسروانی هنوز در زندان اوین بود و تنها یکبار به او اجازه داده شد تلفنی با خانواده اش تماس بگیرد.

در مورد یاسر ترکمان، دانشجوی دانشگاه امیر کبیر و عضو انجمن اسلامی دانشجویان در تهران، و کتک خوردن او از نیروهای امنیتی در مارس ۲۰۰۹، اطلاعات جدیدی وجود ندارد. ترکمان در آوریل ۲۰۰۹ از زندان آزاد شد.

تا دهه اول دیماه سال ۱۳۸۹، عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات هنوز در حال گذراندن دوره شش ساله زندانش به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ست. کمی بعد از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد ماه ۱۳۸۸، رمضان زاده توسط نیروهای امنیتی دستگیر و بشدت مضروب شد و یکصد و شانزده روز در سلول انفرادی بود، دوره ای که ۷۴ روز از آن را بدون تفهیم اتهام و در انزوای کامل بسر برده بود. عبدالله رمضان زاده را به همراه گروه دیگری بعدا برای حضور در دادگاه نمایشی حاضر کردند، دادگاهی که او در دسامبر ۲۰۰۹ به جرم سابق الذکر محکوم کرد.

رمضان زاده در دسامبر ۲۰۰۹ نامه ای به دادستان تهران نوشت و خواستار تحقیق در مورد نقش شماری از فرماندهان سپاه پاسداران در انتخابات ریاست جمهوری سال قبل از آن شده بود.

در زمستان گذشته، محمد مصطفوی، یکی از فعالان حقوق بشر که وکالت بسیاری از نوجوانان محکوم شده به اعدام را بر عهده داشت و وکیل سکینه محمدی آشیتانی، زن محکوم شده به سنگسار نیز بود، از نروژ تقاضای پناهندگی کرد.

در ۱۱ نوامبر و به گزارش مطبوعات، دادگاه انقلاب اسلامی آقای مصطفوی را به دلیل مصاحبه با شبکه های فارسی زبان خارج از ایران و به دلیل اقدام علیه امنیت کشور به شش سال زندان محکوم کرد.

ماموران امنیتی در ژوئن و اوت همسر، برادر و پدر همسر آقای مصطفوی را به امید آنکه او خود را تحویل دهد، دستگیر کردند. برادر همسر و پدر همسر مصطفوی به پناه دادن به یک مجرم متهم شده بودند. محمد مصطفوی در ابتدا توسط ماموران لباس شخصی در ژوئن سال ۲۰۰۹ دستگیر شد.

در ۱۶ ماه مه، خانم کلوتید ریس، یک فرانسوی و فردی که قبلا در دانشگاه اصفهان بعنوان مدرس زبان کار می کرد، به کشورش بازگردانده شد. ماموران امنیتی یک ماه بعد از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری ایران کلوتید ریس را به اتهام جاسوسی بازداشت کرده و او را نیز به همراه نازک افشار، کارمند ایرانی سفارت فرانسه در تهران، و همتایش در سفارت بریتانیا در تهران، حسین رسام، در دادگاه نمایشی تشکیل شده در ژوئن آن سال شرکت داده بودند.

در ۲۵ اکتبر یک دادگاه فرجام حکم چهار سال و نیم زندان برای آقای رسام به جرم جاسوسی را به یک سال زندان تعلیقی به اتهام پخش تبلیغات مضره علیه حکومت اسلامی کاهش داد؛ اما محکومیت محرومیت پنج ساله کار در موسسات و سفارتخانه های خارجی علیه رسام را تایید کرد.

برای آقای افشار تایید کرد، فردی که سرانجام در اوت ۲۰۰۹ و بعد از سپردن وثیقه ای پانصد میلیون تومانی آزاد شد.

در دهه اول دی ماه سال قبل، مقام های قضائی – امنیتی ایران سارا شورد یکی از سه کوهنورد آمریکائی را که به جرم ورود غیر قانونی از مرزهای کوهستانی عراق به ایران بازداشت شده بود، با میانجیگری پادشاه عمان و سپردن وثیقه ای پانصد میلیون تومانی آزاد کرد.

مقام های ایرانی این آمریکائی ها را در اولین ماه های بازداشتشان در سلول های انفرادی به مدت طولانی زندانی کرده بودند. دو آمریکائی دیگر هنوز در بازداشتگاه اوین زندانی اند، دو نفری که قرار بود دادگاهشان در اواسط اسفند ماه سال گذشته برگذار شود.

در نوامبر سال ۲۰۰۹ و بنا به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی بدون حکم بازداشت ده ها تن از دانشجویان را در سراسر کشور و با هدف سرکوب کردن تظاهراتی که برای هفتم دسامبر برنامه ریزی شده بود، دستگیر کردند. برای مثال، در سوم نوامبر حسن اسدی زیدآبادی، از رهبران دانشجویان و محمد صادقی را دستگیر کردند. اولی را در دسامبر ۲۰۰۹ آزاد کردند و دومی نیز بعد از چهل روز بازداشت، از زندان رها شد. اطلاعی در مورد اینکه این دو محاکمه شدند یا نه، وجود ندارد.

در خلال تظاهرات دسامبر ۲۰۰۹ که بعد از فوت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری و در خلال عاشورای آن سال برگذار شد، به گزارش دو نهاد کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران و پژواک حقوق بشر در ایران مقام های امنیتی بین دویست تا هزار نفر را که بسیاری از آنها تا دیماه آن سال در زندان ماندند، دستگیر کردند.

برای تعدادی از این افراد که در تظاهرات عاشورا شرکت کرده و به اتهام محاربه دادگاهی شده بودند، حکم اعدام صادر شد.

کمپین بین المللی حقوق بشر در هفدهم مارس ۲۰۱۰ در حالی که تنها سه روز به نوروز آن سال مانده بود، گزارش داد، ابوالقاسم صلواتی قاضی دادگاه انقلاب اسلامی برای معلمی بنام عبدالرضا قنبری برای شرکت در تظاهرات عاشورای آن سال حکم اعدام صادر کرده است. بر اساس همین گزارش، قنبری اجازه انتخاب وکیل و برخورداری از رویه ای مناسب برای دادرسی نداشته است. دادستان تهران برای حداقل یازده نفر از افراد دستگیر شده در جریان تظاهرات عاشورای آن سال تقاضای اعدام کرده بود.

از دستگیری گزارشگرانی با تابعیت ایرانی – آمریکائی در خلال آن سال خبری مخابره نشده است. با این حال، در سال ۲۰۰۹ و سال های قبل از آن، نیروهای امنیتی چند تن از این گزارشگران و دانشگاهیان را به جرم جاسوسی و اقدام علیه امنیت کشور دستگیر کرده بودند. این افراد در زندان دوره های بازجوئی همراه با مصائب بدنی و روانی و حبس در سلول های انفرادی را طی کردند و هر کدام چندین ماه را در زندان بسر بردند. در پایان سال ۲۰۰۹ میلادی، یکی از این دانشگاهیان با وثیقه آزاد شده بود، اما اجازه خروج از کشور نداشت.

در سال ۲۰۰۸ اطلاع جدیدی در مورد ابراهیم مهرنهاد و دکتر آرش علائی که هر دو تا آخر آن سال در زندان بودند، بدست نیامد. مهرنهاد به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغات سوء علیه رژیم به پنج سال زندان محکوم شده بود، جرائمی که ناشی از اعتراض او به اعدام برادرش در اوائل همان سال بود.

دکتر علائی و برادرش که پزشک متخصص درمان بیماری ایدز است، هر دو به جرم همکاری با دشمن محکوم شدند. دکتر کامیار علائی تا دیماه آن سال در زندان بود.

بازداشت هایی که قبل از شروع مراحل دادرسی و محاکمه صورت می گیرد، اغلب سر خود، بدون حکم، طولانی و بویژه با استفاده از اتهام اقدام علیه امنیت ملی صورت می گیرد.

این نوع از زندانیان، یک چهارم کل تعداد زندانیان را تشکیل می دهند. به گفته دیده بان حقوق بشر، قاضی می تواند تنها به تشخیص خود دوران بازداشت را طولانی کند، دورانی که می تواند ماه ها بطول انجامد.

حاکمیت ایران افراد را بدون گذر از مراحل قانونی و به منظور محدود کردن تحرک و تماس هایشان حبس خانگی می کند. هم اینک میر حسین موسوی و مهدی کروبی در حبس خانگی که رسما اعلام نشده، بسر می برند.

حکومت همین روش را در سال های قبل در مورد رهبران روحانی و مراجع تقلید بکار برده است، رهبرانی که عقایدشان در تضاد با رفتار و سکنات حکومت بوده است. همانطور که قبلا گفته شد، آیت الله العظمی منتظری یکی از این مراجع که سال ها در حبس خانگی بسر می برد، در دسامبر ۲۰۰۹ فوت کرد.

عدم برگذاری محاکمات علنی عادلانه

بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۷ ، تحولاتی در نظام قضائی ایران و باهدف هر چه اسلامی تر کردن آن بوجود آمد، تجدید نظر و تحولی که آن قوانین و مقررات را هر چه بیشتر با اصول مندرج در قرآن و سنت و سایر منابع اسلامی همآهنگ کند. بر اساس قانون اساسی، قوه قضائیه از استقلال برخوردار است، اما در عمل این سیستمی فاسد است که نفوذ سیاسی در جای جای آن بچشم می خورد. همینطور، رئیس قوه مجریه بر اساس قانون اساسی توسط رهبر نظام به این سمت منصوب می شود و در این سیستم، روحانیان ریاست دادگاه عالی و محاکم عمومی و مشاغل دادستانی را بر عهده دارند.

مواردی در دادگاه های انقلاب مورد رسیدگی قرار می گیرد که بالقوه امنیت داخلی یا خارجی رژیم حاکم را تهدید می کند، مواردی که قاچاق مواد مخدر، جرائم اقتصادی و فساد کارگزاران حکومتی نیز از آن جمله اند.

دادگاه ویژه روحانیت به تخلفات اعضای این صنف رسیدگی می کند، و تخلفات نظامیان و نیروهای امنیتی نیز به همین صورت در دادگاه های نظامی مورد دادرسی قرار می گیرد. و دادگاه مطبوعات با حضور یازده عضو هیئت منصفه به اتهامات رسیدگی می کند.

مراحل آئین دادرسی مدنی

بسیاری از جوانب نظام دادرسی قبل از انقلاب هنوز در ایرانِ اسلامی وجود دارد. بر اساس قانون اساسی و آئین دادرسی مدنی، متهم حق برخورداری از محاکمه علنی را دارد، و اصل بر برائت است. متهم می تواند وکیلش را خود انتخاب کند، و در اکثر جرائم بزرگ از حق تجدید نظر یا فرجام خواهی برخوردار است. اما در عمل به هیچکدام از این حقوق احترام گذاشته نمی شود. قاضی یا هیئتی از قضات در سیستم قضائی در جمهوری اسلامی ایران رای متهم را صادر می کنند و از هیئت منصفه خبری نیست. هیچ متهمی در دادگاه حق روبرو شدن با متهم کننده خود را نداشته و دسترسی به مدارک دولتی نیز ندارد. گروه های حقوق بشر در خلال سال گذشته به موارد بسیاری در دادگاه های ایران بر خوردند که حاکی از خلل در رویه قضائی بود.

گروه های حقوق بشر به اعتراضاتشان به نحوه برگذاری جلسات دادرسی در دادگاه های انقلاب و در نظر نگرفتن استانداردهای بین المللی در این خصوص ادامه دادند. در اوت سال ۲۰۰۹، گزارشگر مخصوص سازمان ملل در مورد شکنجه و سایر رفتارهای خشن و غیر انسانی برای تنبیه زندانیان، و معاون گروه کاری بازداشت های غیرقانونی نگرانی جدی خود از این نوع اعمال را در ایران ابراز کردند.

حکومت اغلب افراد را به اتهام های مبهمی مانند اقدامات ضدانقلابی، فساد اخلاقی، همکاری با استکبار جهانی، محاربه و جنایت علیه اسلام متهم می کند. علاوه بر این، برای جرائمی با اهمیت کمتر نیز مجازات های سخت اعمال می شود.

زمانی که قوانین وضع شده بعد از انقلاب در مورد موضوعی سکوت کرده باشد، به قضات ایرانی توصیه شده به دانش شخصی و تعابیرشان از قوانین اسلامی اولویت دهند. تعهد ایدئولوژیک به رژیم یکی از مبانی انتصاب قضات توسط رئیس قوه قضائیه است. موارد بسیاری گزارش شده که دادگاه های مخفی و شبه صحرائی با طول دادرسی تقریبا پنج دقیقه تشکیل شده است. سایر محاکم بنوعی طراحی شده که اقرار بزور در آن تبلیغ می شود.

در سوم فوریه، دادگاهی حکم اعدام برای یکی از فعالان دانشجوئی بنام محمد امین ولیان صادر کرد، فردی که به دلیل پرتاب سه پاره سنگ و سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور در تظاهرات عاشورا در دسامبر ۲۰۰۹، همراه با گروهی محاکمه شد که همگی به محاربه محکوم شده بودند. ماموران آقای ولیان را در دوازدهم ژانویه و بعد از چاپ مقاله ای توسط بسیج دانشجوئی دانشگاه دامغان دستگیر کردند.

مقام های امنیتی درخواست های مکرر خانواده ولیان برای اطلاع از محل زندان او را نادیده گرفتند و به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر ایران، تنها به ذکر اینکه در محل ویژه ای زندانی ست، اکتفا کردند. بر اساس همین گزارش، به ولیان اجازه برخورداری از وکیل نیز داده نشد. در پانزدهم ماه مه، دادگاه فرجام رای دادگاه انقلاب را رد، و ولیان را به سه سال و نیم زندان و پرداخت سیصد هزار تومان جریمه نقدی محکوم کرد. ولیان از سپتامبر آزاد شده است.

در پایان سال، کمپین بین المللی حقوق بشر ایران گزارش داد که تقریبا ششصد نفر در صف اعدام در زندان وکیل آباد مشهد قرار دارند، افرادی که بیشترشان به جرائمی در رابطه با قاچاق مواد مخدر زندانی شده بودند. برخی از این زندانیان از اعترافات تحت شکنجه شان گفته بودند، اما قاضی توجهی به این موضوع نکرد.

در اوت سال ۲۰۰۹، دادگاه انقلاب تهران اولین جلسه از رشته جلسات خود با حضور بیش از صد تن از مخالفان دولت و فعالان را برگزار کرد، افراد و دولتمردانی مانند، حجت الاسلام محمدعلی ابطحی، محمد عطریانفر، سعید حجاریان که بنا به گزارش ها در هنگام حبس شکنجه شده بودند. علاوه بر این، مازیار بهاری، فیلمساز و گزارشگر مجله نیوزویک، و محسن میر دامادی، رهبر بزرگترین حزب اصلاح طلب (مشارکت). دادستان این افراد را به تلاش برای انجام انقلاب مخملی، اقدام علیه امنیت ملی و ارتباط با جاسوسان بریتانیائی متهم کرد.

قبل از برگزاری جلسات دادگاه، به هیچکدام از این افراد اجازه دسترسی به وکیل داده نشد. برخی از متهمان در برابر جمع اعترافشان را خواندند و با انتقاد از دوستان خود، تقلب در انتخابات را نیز رد کردند. گفته می شد، در مورد برخی از این افراد مانند مصطفی تاجبخش، عبدالله رمضان زاده و محسن امین زاده از روش های خشن بازجوئی در زندان اوین به مدت طولانی استفاده شده است.

در پایان سال، در حالی سکینه محمدی آشتیانی به اتهام ارتکاب زنای محصنه هنوز در صف اعدام بود، که پسر و وکیلش نیز در زندان بودند. بعد از آنکه دادگاهی در سال ۲۰۰۶ آشتیانی را به دلیل دخالت در قتل همسرش به ۹۹ ضربه شلاق محکوم کرده بود، دادگاه دیگری این خانم را به سنگسار محکوم کرد. بنا به گزارش نهاد جهانی و غیر دولتی «زنان تحت قوانین اسلامی» متعاقبا دو قاضی به دلیل کمبود مدارک رای به بیگناهی آشتیانی دادند، اما سه قاضی دیگر بر اساس "علم قاضی" آشتیانی را به سنگسار محکوم کردند، عاملی که به قاضی اجازه می دهد در نبود مدارک و شواهد متقن، حکم صادر کند.

در هشتم سپتامبر، یکی از مقام های وزارتخارجه ایران اعلام کرد، مجازات سنگسار معلق شده، اما اظهار کرد که هنوز ممکن است آشتیانی به اتهام سابق الذکر اعدام شود.

گروه های حقوق بشر تاکید می کنند که اعترافات آشتیانی به زور اخذ شده و از اینکه این مورد نیز از مراحل استاندارد قضائی عبور نکرده، انتقاد کرده اند. یکی از وکلای آشتیانی بنام محمد مصطفوی هم از نروژ تقاضای پناهندگی کرده است.

بخش دوم گزارش وزارت امورخارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر ایران

بخش دوم گزارش وزارت امورخارجه آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر ایران

بخشی از زندان قزل حصار کرج

شبکه های اجتماعی

همچنين نگاه کنيد به

بخش دوم گزارش وزرات امورخارجه ایالات متحده آمریکا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران

ب: ناپدیدشدگان

گزارش هائی دایر بر آدم ربائی با انگیزه سیاسی درطول سال دریافت شد. ماموران لباس شخصی و مقام های امنیتی بدون اخطار قبلی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی را ربوده و بازداشت کردند، بی آن که در چند روز اول یا حتا بیشتر به خانواده هایشان دراین زمینه اطلاع بدهند، یا آنها با خانواده هاشان تماس بگیرند(بحش ۱- د). به خانواده های زندانیان اعدام شده اغلب در این باره اطلاع رسانی نشد.

زمانی پس از دوم ژانویه به گزارش عفو بین الملل مقامها سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی، دانشجویان دانشگاه زنجان را که درسال ۲۰۰۸ به خاطر افشای تعرض جنسی به یک دختر دانشجو اخراج شده بودند، بازداشت کردند. این بازداشت تا شش هفته بعد رسما اعلام نشد.

فیروزی عضو فعالان حقوق بشر ایران است که بسیاری از اعضای آن درموج دستگیری های مدافعان حقوق بشر در ماه مارس بازداشت شدند. مقام های زندان اوین چهارم آوریل هاشمی و در ۱۲ مه فیروزی را به قید وثیقه آزاد کردند.

روز هشتم نوامبر شش تن از هواداران آیت الله حسین کاظمینی بروجردی روحانی طرفدارجدائی دین از سیاست که درزندان بسر می برد، بازداشت شدند.

روز ششم دسامبرمهندس محمد مهمان نواز از طرفداران آیت الله بروجردی به دادگاه ویژه روحانیت احضار و درمکان نامعلومی زندانی شد. تاپایان سال درباره مکان زندانی شدن او اطلاع رسانی صورت نگرفت.

فیض الله عرب سرخی ازمرکزیت مجاهدین انقلاب اسلامی ، سازمان طرفداراصلاحات، در طی سال بازداشت و در اوین زندانی بود. منابع از محکومیت وی به شش سال زندان خبر داده و می گویند نمی دانند وی چه زمان و در چه دادگاهی محاکمه شده است.

درژوئیه ۲۰۰۹ افراد ناشناس، عرب سرخی را بدون ارائه حکم، یا کارت شناسائی، بازداشت کردند. ادعا می شود زندانبانان اوین عرب سرخی را کتک زده اند، تابدانجا که بستری شده است.

ندای سیز آزادی می گوید در دهم آوریل عرب سرخی با سپردن وثیقه ده میلیون تومانی به مدت پنج روز به مرخصی رفت.روز ۱۹ دسامبر مقامات فاطمه عرب سرخی دختر فیض الله عرب سرخی را نیز به زندان بردند ودرپایان سال به قید وثیقه آزاد کردند.

فدراسیون یهودیان ایران- آمریکا گزارش داد یازده یهودی درفاصله سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ درایران ناپدید شده اند. درسال ۲۰۰۷ شاهدان گفته اند برخی ازاین یهودیان را دراوین دیده اند.

ج- شکنجه، مجازات و سایر رفتارهای بیرحمانه ،غیر انسانی و توهین آمیز

شکنجه به موجب قانون اساسی و قوانین ممنوع است؛ اما بنا به گزارش های موثق و متعدد، ماموران امنیتی و زندانبانان اقدام به شکنجه زندانیان و بازداشت شدگان کردند.

در گزارش پنجم فوریه سازمان ملل متحد درباره شکنجه آمده است: ادعاهای موثقی درباره شکنجه افراد در پی بازداشت های پس ازتظاهرات سال ۲۰۰۹ با انگیزه های سیاسی ازسوی نیروهای امنیتی دریافت شده است.

از جمله شکنجه های معمول و بدرفتاری با زندانیان، سلول انفرادی طولانی، و ممنوعیت کامل از همه چیز که به آن شکنجه سفید می گویند، کتک زدن، تجاوز به زندانی، تحقیر جنسی، نگهداری بلندمدت زندانی دروضعیت غیرعادی، لگدزدن با پوتین نظامی، کشیدن ناخن پا، سوزاندن بدن با آتش سیگار، با کابل برق به پشت، پاشنه و کف پاهازدن مدام، را باید نام برد.

زندانبان برای تنبیه هرچه بیشتر زندانی، ابتدا بدن اورا خیس می کند و بعد با کابل برق به جان او می افتند. مواردی از شوک الکتریکی به اندام های جنسی گزارش شده است.

زندانیان را درمواردی گاه آنچنان سیلی زده اند که زندانی کر شده یا با سیلی زدن به صورت موجب نابینائی زندانی شده اند. گاه زندانی را سم خورانیده و مسموم کرده اند.

بعضی زندان ها از جمله: اوین به خاطر شکنجه دادن زندانیان سیاسی مخالف رژیم به طور مداوم و بیرحمی زندانبان انگشت نما شده اند.

مقامها همچنین بازداشتگاه های غیرعلنی و مخفی دارند و این بازداشتگاه ها در حوزه اداره زندان های کشور نیست. دراین مکان های مخفی با زندانیان بدرفتاری می شود. حکومت مدام از شکنجه سفید بویژه علیه زندانیان سیاسی استفاده می کند. این امر اغلب در بازداشتگاه های خارج از اداره زندانها از جمله: دربند ۲۰۹ زندان اوین اجرا می شود.

گزارش هائی دایر بر مرگ زندانی بر اثر شکنجه ماموران امنیتی در طول سال دریافت شده.( بخش ۱ -الف).در طول سال رهبران کارگری و زندانیان سیاسی شکنجه شده اند. عربه ای اهوازی گفته اند درسال ۲۰۰۹ مقامهای حکومتی به شکنجه و تجاوز جنسی فعالان عرب اقدام کرده اند( بخش ۶ -اقلیتها).

کانون حمایت از زندانیان می گوید در روز ۱۸ مه زندانبانان اوین محمد نوری زاد ستون نویس پیشین کیهان، مستندساز و وبلاگ نویس را آنقدر زده اند که قدرت بینائی اش را تا حدی ازدست داده است . جرم او تبلیغ علیه نظام، و توهین به رهبر، رئیس جمهوری و رئیس دستگاه قضائی عنوان شده است.

دادگاه نوری زاد را به سه سال و نیم زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم کرد. کانون حمایت از زندانیان درنامه ای به صادق لاریجانی نگرانی خود را از بدرفتاری درزندان با نوری زاد به اطلاع وی رساند.

نوری زاد روز ۲۴ ژوئن با سپردن وثیقه سیصد میلیون تومانی به مرخصی رفت؛ اما در بیستم اوت پس ازآن که در وبلاگ خود خطاب به رهبر مطالب انتقادآمیزی نوشت، مقامها وی را به زندان بازگرداندند.

نوری زاد درتاریح دهم دسامبر دراعتراض به نحوه محاکمه خود و بدرفتاری زندانبانان دست به اعتصاب غذا زد. روز شانزدهم دسامبر مقامها بستگان وی را همراه با همسر یک رهبر اصلاح طلب که برای آگاهی از وضعیت نوری زاد در مقابل زندان اوین جمع شده بودند، بازداشت کردند.

مقامهای زندان به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر ازوی بازجوئی و با او بدرفتاری کردند.

در ۲۵ اوت برادر یوسف سلیمان، فعال آذری، گزارش کرد مقامهای زندان برادرش را درمعرض شوک الکتریکی و داروهای روانگردان قرارداده اند. سلیمان روز شانزدهم ژوئن بازداشت شد؛ اما تا پایان سال اتهامی علیه وی اقامه نشد.

بنا به گزارش سوم اوت کمیته گزارشگران حقوق بشر ایران در طی سال بازجویان وزارت اطلاعات در سلول های انفرادی احمد باب فعال کرد را درسپتامبر ۲۰۰۹ بازداشت کرده و از او خواسته اند به ارتباط با گروه های مخالف حکومت اعترا ف کند. با خودداری باب ازاعتراف، سه دندان وی توسط بازجو با انبردست کشیده شد.

بازجوها با باتون باب را کتک زده، و او را به تخت بسته و اندامش را آنقدرکش دادند که ازهوش رفت. بازجوها همچنین مدام به این زندانی فحاشی می کرده اند.

منابع گوناگون می گویند در طول سال، مقام های زندان اوین محمد داوری، رئیس ستاد انتخاباتی مهدی کروبی و سردبیر سایت سحام نیوز را که تا سپتامبر ۲۰۰۹ دربازداشت بود، شکنجه داده و مورد ایذاء و بدرفتاری قرار داده اند.

به گفته سحام نیوز، متعلق به کروبی، هدف از شکنجه وادارکردن داوری آن بوده که وی نسبت به ادعای مهدی کروبی دایر بر تقلب انتخاباتی را علنا مورد تردید قراردهد.

در ۲۲ ژوئیه رضا رفیعی فروشانی درنامه به رئیس دستگاه قضائی صادق لاریجانی گفته است زندانبانان با وی بدرفتاری کرده و او را وادار به اعتراف کرده اند. رفیعی فروشانی درروزهای پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ بازداشت و در طول چهل و سه روز بازجوئی درسلول انفرادی نگاه داشته شد.

خامنه ای در ماه های ژوئن و سپتامبر سعیدحجاریان روزنامه نگار، مقام اطلاعاتی پیشین، و مشاور رئیس جمهوری قبلی را مورد بخشودگی قرار داد. وی درماه اوت اززندان اوین آزاد شد. درطول بازجوئی درگرمای تابستان وی را درمعرض نور مستقیم آفتاب قرار داده، سپس با گذاشتن یخ بر پوست بدنش تپش قلب وی را بالا می برده اند.

سعید حجاریان براثر سوء قصدی که درسال ۲۰۰۲ به وی صورت گرفت به ستون مهره هایش آسیب جدی وارد شد. از آن تاریخ وی با صندلی چرخدار حرکت می کند. باید داروهای چندی را درطول شبانه روز مصرف نماید؛ اما فعالان حقوق بشر می گویند درطول بازداشت از دادن دارو به وی خودداری می شده و ادعا می شود با خوراندن داروهای روانگردان وضعیت روانی او را تحلیل می برده اند.

در اکتبر ۲۰۰۹ حجاریان در دادگاه نمایشی حاضر شد. دادگاه انقلاب وی را به پنج سال زندان به اتهام تشویق به ناآرامی های پس ازانتخابات محکوم کرد.

ابراهیم شریفی در پایان سال به خارج کشور رفت. در ژوئن ۲۰۰۹ پس از بازداشت به خاطر شرکت در تظاهرات ضد دولتی از سوی بازجویان امنیتی مورد تعرض جنسی قرارگرفت. در اوت ۲۰۰۹ یک مرد ناشناس که به گمان شریفی، مامور امنیتی بوده، به شریفی هشدارمی دهد درکمیسیون مجلس درمورد بدرفتاری با او گواهی ندهد. شواهدی که نشان دهد دولت درباره بدرفتاری با شریفی تحقیقی انجام داده باشد، دردست نیست.

مریم صبری درپایان سال درخارج ازایران مقیم شد. به گزارش دیده بان حقوق بشر درژوئیه ۲۰۰۹ ماموران مریم را پس ازآن که در عکسهای گرفته شده از تظاهرات شناسائی کردند، بازادشت کردند. سایت متعلق به سپاه پاسداران تصویر تظاهرات ضددولتی را چاپ کرد و از طرفداران دولت خواست افراد درعکس ها را شناسائی کنند تا به بازداشت شان اقدام شود.

مریم می گوید زندانبانان چهار نوبت به وی تجاوزکرده و در ماه اوت ۲۰۰۹ وی را آزاد کرده اند.

ابراهیم مهتری فعال سیاسی و دانشجوی رشته کامپیوتر درخارج از ایران مقیم شد. وی دراوت ۲۰۰۹ از سوی ماموران سپاه از محل کارش ربوده و به مکانی در شرق تهران منتقل شد.

مهتری به گزارشگران حقوق بشر گفته است در دوران بازداشت زندانبانان بشدت وی را کتک زده و با باتون وی را مورد تجاوزقرار داده اند.

رهگذران این جوان را بیهوش کنار خیابان یافتند. از بدنش خون جاری بود و دست و پایش را بسته بودند. وی را به بیمارستان منتقل کردند. پزشکی قانونی روز بعد گزارش مربوط به مهتری را به دستگاه قضائی داد. پس ازآزادی مهتری، پزشک متوجه شد که مقام ها گزارش درمورد وی را از بین برده اند.

گزارش کتک خوردن پیمان فتاحی درسال ۲۰۰۸ به روز نشده است.

بخشی از مجازاتهای بدنی دستگاه قضائی بیرحمانه و غیرانسانی اند از جمله: سنگسار( بخش یک الف)، قطع اندام برای دزدی مکرر، و شلاق.

بنا به گزارش یازدهم اکتبر چاپ شده در سایت خبرگزاری نیمه دولتی ایسنا محمود ذوقی، دادستان مشهد، گفته است: قطع دست و پا که درحضور سایر زندانیان به صورت مکرر صورت می گیرد؛ یک مجازات عادی و رو به افزایش است.

محمدجوادلاریجانی، رئیس هیات نمایندگی ایران به شورای حقوق بشر درسخنانی در شورا گفته است: حکومت، این مجازاتها را بیرحمانه و غیر انسانی نمی داند و از نظر فرهنگی توجیه پذیرند.

در ۱۶ اکتبر قاضی مردی را به اتهام دزدی از مغازه شیرینی فروشی به قطع دست محکوم کرد. روز ۲۴ اکتبر به گزارش رسانه های محلی این حکم اجرا شد.

در ۲۳ اکتبر به گزارش رسانه های دولتی: قاضی ای در یزد به قطع دست یک مرد به اتهام دزدی رای داد.

ابراهیم رئیسی معاون دستگاه قضائی ایران گفته است قطع اندام بر اساس قانون و یک مجازات الهی است که موجب افتخار ماست.

در یازدهم دسامبر به گزارش رسانه های داخلی دیوان عالی کشور حکم قصاص یک مرد را به جرم اسیدپاشیدن برصورت شوهر زنی که دوست داشته، تایید کرد. تا پایان سال اطلاعی درمورد اجرا شدن این حکم دریافت نشد.

به گزارش سازمان عفو بین الملل، حاکمیت در طی سال تحقیق محدودی را درباره گزارش مجازات یا رفتار بیرحمانه یا شکنجه، و برخورد غیرانسانی یا توهین آمیز آغاز کرد. دراین تحقیق ها توجه عمده به پنهان نگاه داشتن بدرفتاری ها بوده و نه آنکه بخواهند حقیقت را افشا و عاملان بدرفتاری و شکنجه را مجازات کنند.

د: شرایط زندان ها و بازداشتگاه ها

شرایط زندان بد بود. مدام از کمبود آب و مشکلات بهداشتی شکایت شده است. زندانیان مدام مورد ارعاب و تبعیض واقع شده اند. بسیاری را در سلول های انفرادی نگاه داشته وآب و غذای کافی به آن ها نداده و از مراقبت های پزشکی و غذا برای اعتراف گیری استفاده شده است.

یک مشکل دیگر: تراکم بیش ازحد زندان ها بود. بسیاری از زندانیان کف زمین می خوابیده اند.

کمیته دانشجوئی دفاع از زندانیان سیاسی در گزارش ۱۱ ژوئن اعلام کرد بند ۴ زندان گوهر دشت(رجائی شهر) ۸۰۰ زندانی را در خود جای داده. درحالی که گنجایش آن تنها برای ۲۴۰ زندانی است. حمام دراین بند نیست و تنها هشت دستگاه توالت دارد. بسیاری از زندانیان شکوه می کنند که زندانبان عامدانه مدت های دراز آنها را درمعرض هوای سرد قرار می دهد؛ درحالی که دارو به قدرکافی درزندان یافت نمی شود. عفو بین الملل و گزارشگران بدون مرز گزارش دادند در شانزدهم ژوئیه بسیاری از زندانیان درزندان های گوناگون بویژه در اوین و گوهردشت به حمله قلبی دچارشدند یا مشکلات دبگر قلبی پیدا کردند. مقامهای زندان بنا به همین گزارش از انتقال زندانیان بیمار به بیمارستان خودداری کرده اند؛ حتا زمانی که بیمار به درمان درخارج زندان نیاز مبرم داشته و پزشکان زندان هم آن را تجویز کرده بودند.

ادامه دارد.

Sunday, April 10, 2011

درخواست برای لغو محکومیت جعفر پناهی در آستانه برگزاری جشنواره جهانی فیلم کن

درخواست برای لغو محکومیت جعفر پناهی در آستانه برگزاری جشنواره جهانی فیلم کن

محمد رسول اف سازنده فیلم جزیره آهنی و جعفر پناهی سازنده دایره و طلای سرخ به حکم یک دادگاه بدوی محکوم به زندان و محرومیت های اجتماعی و هنری شده اند

شبکه های اجتماعی

شصت و چهارمین دوره جشنواره جهانی فیلم کن فرانسه از یازدهم تا بیست و دوم ماه مه برابر با بیست و یکم اردیبهشت تا یکم خردادماه برگزار خواهد شد.

با نمایش فیلم «نیمه شب در پاریس» ساخته وودی آلن این دوره از جشنواره کن رسما آغاز بکار خواهد کرد.

رئیس هیئت داوران بخش اصلی مسابقه جشنواره کن را ربرت دنیرو، بازیگر، کارگردان و تهیه کننده مشهور سینمای آمریکا برعهده دارد.

بنا به گزارش مدیران جشنواره: جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی بصورت غیابی و افتخاری عضو هیئت داوران این دوره از جشنواره کن است.

امیرکاستاریکا، فیلمساز برجسته حوزه بالکان از کشور صربستان ریاست داوران (نوعی نگاه) بخش مربوط به استعدادهای نوپو را برعهده دارد.

امیرکاستاریکا خود زمانی که فیلمساز ناشناخته ای بود با دومین فیلمش به نام «وقتی پدر برای کار رفته بود» در سال ۱۹۸۵برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن شد و دومین بار نیز در سال ۱۹۹۳به خاطر ساخت فیلم «زیرزمین» این جایزه را دریافت کرد.

«بونگ جون هو» فیلمساز و فیلمنامه نویس کره ای، نیز ریاست بخش داوران بهترین فیلمبرداری جشنواره کن را برعهده گرفته است.

در آستانه برگزاری جشنواره جهانی فیلم کن، سایت رسمی این جشنواره شماری از سینماگران برجسته جهانی را نام برده که بیانیه دفاع از جعفر پناهی و محمد رسول اف را امضا کرده اند.

این بیانیه که از سوی هفده هزار تن از کارورزان سینمای جهان امضا شده از دولت ایران خواسته است هرچه زودتر حکم زندان و محرومیت از فعالیت های هنری و اجتماعی این دو فیلمساز ایرانی را لغو کند.

تیراندازی نیروهای امنیتی سوریه به سوی فعالان اپوزیسیون

تیراندازی نیروهای امنیتی سوریه به سوی فعالان اپوزیسیون

Protesters gather in a square in the southern city of Deraa,Syria  April 8, 2011
عکس از: Reuters

شبکه های اجتماعی

شاهدان در سوریه می گویند نیروهای امنیتی روز شنبه به سوی فعالان اپوزیسیون در دو شهر آتش گشودند. یک روز پیشتر، مقامات و فعالان گزارش دادند ۳۵ تن در جریان نا آرامی های ضد دولتی کشته شدند.

به گفته شاهدان در شهر درعا، نیروهای امنیتی به طرف سوگوارانی که در مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری برخی از قربانیان روز جمعه شرکت کرده بودند تیراندازی کردند.

درعا به کانون اعتراضات اپوزیسیون تبدل شده است و بیشتر کشتارهای روز جمعه در داخل یا نزدیکی آن روی داد.

پیشتر در روز شنبه، شاهدان در بندر لاذقیه گفتند نیروهای امنیتی برای متفرق ساختن صدها معترض مخالف دولت گلوله های واقعی شلیک کردند.

این اقدام یک روز پس از آن صورت گرفت که دست کم ۳۶ تن در اعتراضاتی در چندین منطقه سوریه کشته شدند.

فعالان با نادیده گرفتن هشدارهای دولت علیه تظاهرات، خواهان برپایی اعتراضات بیشتری در روز شنبه شده بودند و مردم را دعوت کردند در پی خاکسپاری قربانیان خشونت های روز جمعه به خیابان ها بریزند.

مقامات سوریه گروه های مسلح را مسئول خشونت دانستند و تلویزیون دولتی روز جمعه گزارش داد مهاجمان ۱۹ افسر پلیس را در درعا کشتند.

در پی خونریزی، وزارت کشور سوریه در بیانیه ای اعلام کرد در اجرای قوانین و حفظ نظم «دیگر جایی برای ترحم یا شکیبایی» وجود ندارد.

کاترین آشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز شنبه در بیانیه ای خشونت در سوریه را محکوم کرد و دولت را به انجام «اصلاحات سیاسی معقول» فراخواند.

سوختگیری نیروگاه اتمی بوشهر از سرگرفته می شود

سوختگیری نیروگاه اتمی بوشهر از سرگرفته می شود

Iran nuclear
عکس از: AP

شبکه های اجتماعی

ایران می گوید سوختگیری دوباره در رآکتور اتمی بوشهر را، که در ماه فوریه به دلیل نگرانی های تکنیکی متوقف شد، آغاز کرده است.

علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه در اعلام این خبر گفت مقامات امیدوار هستند نیروگاه تا ۲۰ اردیبهشت به یک «مرحله مهم» برسد.

جداگانه، رسانه های دولتی ایران می گوید صالحی وجود کارخانه ای را در نزدیکی تهران که قطعات سانتریفیوژ می سازد تایید کرد. با این حال ادعاهای اخیر یک گروه اپوزیسیون تبعیدی را در سری بودن کارخانه نادرست دانست.

در رویدادی دیگر در روز شنبه، محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران در سخنانی به مناسبت روز فناوری اتمی ایران، که از تلویزیون پخش می شد، گفت ایران تهدیدها و تحریم ها نمی تواند ایران را شکست دهد. او این ادعا را که برنامه اتمی ایران صلحجویانه است تکرار کرد.

Saturday, April 9, 2011

انقلاب شناسی تفصیلی با اعمال شاقه

انقلاب شناسی تفصیلی با اعمال شاقه

0-48

در راستای اینکه از زمستان 1389 تا حالا دو انقلاب به نتیجه رسیده و احتمالا در سال اینده دو تا ده انقلاب دیگر به نتیجه خواهد رسید،

حالا چی کار کنیم؟ و اگر شتر یا موتور سوار شدیم چطوری فرار کنیم؟ یا اگر فکر کردیم که انقلاب چیز خیلی مامانی است چطوری این چیز مامان را در کشور خودمان هم راه بیاندازیم. لذا برای روشن شدن افکار عمومی و خصوصی اعلام می کنیم که در هر کشوری چطور می شود انقلاب کرد و واسه چی؟

مصر

مردم بعد از سی سال دیکتاتوری از اوضاع خسته می شوند. با هم قرار می گذارند و به خیابان می آیند، سازمان اطلاعات اول ده نفر بعد بیست نفربعد چهل نفر را می گیرد، بعد آنها می مانند توی خیابان، مبارک تصمیم کی گیرد با همه قدرت باقی بماند، ولی چون قدرتی ندارد؛ یک پیام می دهد و دنبال یک هتل توپ یا یک کاخ توپ می گردد، عملا هیچ چیز به نتیجه نمی رسد. مبارک و خانواده از مصر می روند. مردم مصر دنبال یک نوع مبارک می گردند که به جای سی سال فقط چهار سال حکومت کند.

شوروی

مردم بعد از هفتاد سال خسته می شوند، دولت تصمیم به اصلاح اقتصاد می گیرد، اما به جای اینکه اقتصاد اصلاح شود، سیاست به هم می ریزد، بعد همه کمونیست ها می روند، و به جای انها مافیای روسی و بلا روس و انواع تشکل های مافیایی می آید. انقلاب در روسیه طول نمی کشد، چون هم مردم آن را می خواهند، هم حزب هم دولت و هم بقیه. همه چیز تمام می شود انگار هیچ وقت نبود/

چچن

مردم چچن، چهل سال طول می کشد تا بفهمند روس هستند و چچن نیستند، سی سال هم طول می کشند که بفهمند چچن هستند و روس نیستند. آنها موقعی متوجه واقعیت می شوند که صدها تانک جلوی خانه شان پارک کرده، پس همه به خیابان می روند تا اعتراض کنند، اما خیابان پر از تانک است، پس به کوهستان می روند، بعد از مدتی اقامت در کوهستان، سردشان می شود و به خیابان بر می گردند. مدتی ترور می شوند، مدتی ترور می کنند، و در پایان همه راهها با مسکو ختم می شود.

قرقیزستان

رئیس جمهور دستور می دهد همه مخالفان را 110 درجه در روغن داغ بجوشانند، یکی از اولین افراد از ماهیتابه بیرون پریده و بافریادسوختم سوختم به خیابان می رود، مردم همه فریاد می زنند سوختم سوختم بعد همه در خیابان اصلی شهر جمع می شوند. رنگ ابی به عنوان رنگ آب برای جلوگیری از سوختن انتخاب می شود. مردم ساعت نه صبح به خیابان می روند، ساعت ده و سه دقیقه کاخ ریاست جمهوری اشغال می شود، ساعت یازده و سه دقیقه سازمان ملل حمایت می کند، ساعت دوازده و پنجاه دقیقه حکومت عوض می شود و ساعت دو بعد از ظهر کلیه اعضای خانواده سلطنتی به قزاقستان پناهنده شده و در آنجا یک ساعت و نیم مورد استقبال قرار می گیرند. این انقلاب به نام لاله ها، بعد به نام گلایل بنفش بعد داوودی آبی نامگذاری می شود و اختر شومبولوا مبارز دموکراسی و آزادی رهبر آن می شود

جمهوری آذربایجان

ده هزار نفر از مخالفان علیوف به خیابان می آیند. آنها فریاد می زنند دموکراسی زنده باد حقوق بشر پاینده باد. مردم در همه خیابانها جمع می شوند و خبرهای جهان را گوش می کنند که ببینند واقعا خبر مهمی است یا نه. بعد شیر یا خط می اندازند که خود الهام علیوف رهبر جنبش شود یا کسی دیگر. بالاخره رهبر جنبش انتخاب می شود و مردم به خیابان می روند. الهام علی اف معتقد است این یک حرکت آمریکایی است، و با وجود ایتکه خودش هم آمریکایی است نمی تواند درک کند، چرا یک حرکت آمریکایی باید یک طوری باشد که یک حرکت آمریکایی یک طور دیگر باشد. رئیس کمپانی مک دونالد در باکو معتقد است که دموکراسی اگر خیلی سفت باشد می شود یک کاری اش کرد، الهام علی اف هم موافقت می کند، او پیشنهاد می کند که حکومت آذربایجان را در مقابل همه مغازه های کی اف سی و مگ دونالد ترکیه بدهد، با اقامت آمریکا.

ارمنستان

در اثر یک تحقیق حساب شده معلوم می شود یک و نیم میلیون نفر از ارامنه در سال 1915 توسط آمریکای جنایتکار کشته شده و در نتیجه تظاهرات در یروان بالا می گیرد. اخوان المسلمین مصر و حزب الله ایران برای آمادگی این تظاهرات عظیم اعتراضی علیه آمریکا، ترکیه، آلمان، کومور و چند جای دیگر اعلام آمادگی می کنند، ولی یادشان می افتد که باید ارمنی باشند، به همین دلیل تا اطلاع ثانوی همه بریده و مسلمان شده و با برادران خود اعلام همبستگی می کنند. بعد در بزرگترین بار شهر اجلاس هماهنگی برقرار کرده و تا آنجا که می توانند همدلی و هماهنگی خود را اعلام می نمایند.

فرانسه

به دلیل همبستگی با خلق های تحت ستم و مخالفت با سرمایه داری آمریکا، و دشمنی با کلیه پایگاههای امپریالیزم در منطقه و بخصوص اروپا، فرانسه برای احترام به اقلیت ها، از اتحادیه اروپا خارج شده و عضو کنفرانس کشورهای اسلامی شد. در کلیه شهرهای فرانسه تظاهرات انقلابی به نفع مسلمانان و علیه امریکا رخ داد، و بجز پاریس که مسلمانان آن با این تظاهرات مخالفت کردند، بقیه همدل و همزبان بودند. یکی از فرانسویان مراکشی گفت: " ما یک کشور اسلامی هستیم و با آمریکا می جنگیم." یا هموطن دیگر الجزایری فرانسه گفت" ما فرانسوی نمی توانیم ببینیم که یک کشور مسلمان زیر فشار باشد و ما سارکوزی را هر روز در باسن خر نکنیم" یک هموطن فرانسوی لیبیایی گفت: " حالا الاغش مهم نیست، خودمان یک چیزی پیدا می کنیم."

تونس

تونس پیشرفته ترین کشور آفریقایی بود، این کشور با کمک همه دوستداران حقوق بشر و آزادی از جمله، فرانسه، آمریکا، سازمانهای جهانی حامی زنان و غیره در عرض 47 روز سقوط کرد.

سوریه

کشور سوریه وقتی حافظ اسد هنوز نمرده بود،تصمیم گرفت که اصلاحات کند، اما ترسید که حافظ اسد ناراحت شود، بعد وقتی مرد بشار اسد تصمیم گرفت اصلاحات را تا عمق آن انجام دهد، اما ترسید حزب بعث ناراحت شود، بعد از سه سال تصمیم گرفت اصلاحات را انجام دهد، اما ترسید رهبران قدیمی حزب و یاران حافظ اسد ناراحت شوند، بعد که با آنها حرف زد دید همه آنها راضی اند، تصمیم گرفت اصلاحات انجام بدهد، اما متوجه شد که اصلاحات همزمان با ایران عاقبت خوشی ندارد. الآن مجبور است اصلاحات را انجام بدهد، صد نفر کشته می شوند مشکل حل نمی شود، هزار نفر کشته می شوند مشکل حل نمی شود، دیروز بشار اسد از زنش پرسید، تو فکر می کنی ما دیکتاتوریم؟ زنش گفت: نه عزیزم بیا کوس کوس بخور.

لیبی

در لیبی همه چیز ساده است. لیبی یک جوری ایتالیای افریقاست. همه چیز تیپ است، از محافظان رئیس جمهور بگیر تا خودش تا لباس پوشیدنش و تا اظهار تظر کردنش. لیبی به سادگی دچار بحران شد. بحران تبدیل به چیزی شبیه جنگ شد و جنگ با اسلحه ایجاد شد. حالا تقریبا کشور به دو قسمت تقسیم شده، یک قسمت دست مخالفان قذافی یک قسمت دست موافقان قذافی. قضیه ساده است. دست کشیدن از قدرت سخت است. همین.

ایران

از همه زودتر شروع شد. نه حکومتی غربی مثل مصر است که راحت برود، نه کشوری کوچک مثل بحرین است که بشود راحت در مورد تغییراتش نظر داد. یک انقلاب، یک جنبش عظیم و دهها بحران اعتراضی در آن رخ داده. فکر کنم امسال کارش تمام است.