Monday, January 31, 2011

پرسش از محتوای پیام احمدی‌نژاد به سران مصر و اردن

پرسش از محتوای پیام احمدی‌نژاد به سران مصر و اردن10 بهمن 89 - 20:45





پرسش از محتوای پیام احمدی‌نژاد به سران مصر و اردن
۱۰ بهمن ۱۳۸۹

محمدصادق کوشکی دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق و از فعالان سیاسی محافظه‌کار تحلیل‌ها درباره وقایع تونس و مصر و ارتباط این وقایع با انقلاب اسلامی ایران را بی‌پایه و اساس دانست.

کوشکی اعلام کرده که جمهوری اسلامی برای مردم کشور‌های عربی چه کرده که اعتراض‌های مردمی این کشور‌ها را مرتبط با انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ایران می‌داند و «منتظر برداشت محصول» است؟

این فعال سیاسی همچنین پرسیده که نمایندگان احمدی‌نژاد در ماه‌های اخیر برای روسای جمهور «فاسد» یمن، اردن و مصر چه پیامی برده و درباره تحولات این کشور‌ها چگونه فکر می‌کنند؟

×××××

متن کامل یادداشت با عنوان «آیا انقلاب اسلامی در مصر و کشورهای عربی تکرار می‌شود؟»




۱- مدتی پیش یکی از عوامل مؤثر در سازمان سیا در جمعی محدود گفته بود پیروزی انقلاب اسلامی ایران حاصل یک خطای وحشتناک استراتژیک غرب بود! خطایی که دیگر تکرار نمی‌شود!


۲- هرچند نگرش احساسی به حوادث مصر، تونس، اردن و یمن برای ما حالت خوشایندی فراهم آورده تا آنجا که خیال می‌کنیم میوه انقلاب اسلامی در این کشور‌ها رسیده و ما بایستی صبر کنیم تا میوه‌های رسیده به دامان ما بیافتند، اما واقعیت حکایت از امور دیگری دارد!


۳- اولین سؤال این است که ما در این کشور‌ها و کشورهایی مشابه (مراکش و...) چه کاشته‌ایم و چه کرده‌ایم که حال منتظر محصولیم؟ آیا دستگاه سیاست خارجی ما در این کشور‌ها بذر تفکر انقلاب اسلامی را پراکنده ساخته و یا رایزنی‌های فرهنگی ما در این کشور‌ها به تربیت نیروهای انقلابی مشغول بوده‌اند؟ اصلاً چرا راه دور برویم؟ در حوادث سال گذشته بی‌بی‌سی فارسی چه کرد؟ آیا رسانه‌های ما (مثلاً العالم یا الکوثر) توانسته‌اند یک دهم آنچه بی‌بی‌سی فارسی در تشویق و تشجیع حوادث خیابانی سال گذشته ایفای نقش کرد، در تقویت اعتراضات تونس، مصر، اردن و یا یمن مؤثر باشند؟


۴- آنچه در مصر و تونس و... می‌گذرد نشانه خستگی مردم این کشور‌ها از استبداد و دیکتاتوری و فساد و فقر است! مردم این کشور‌ها می‌دانند چه نمی‌خواهند اما نمی‌دانند چه می‌خواهند و این مهم‌ترین مانع در مسیر تبدیل این حرکت‌ها به انقلاب و نظام اسلامی در این کشورهاست!


۵- شدت سرکوب در این کشور‌ها اجازه ظهور هیچ نمونه‌ای از رهبری انقلابی (و البته اسلامی!) را نداده است! نه رهبری فردی مانند سیدحسن نصرالله و نه کادر رهبری مانند رهبران حماس! حتی اخوان‌المسلمین مصر نیز بر اثر شدت اختناق نمی‌تواند در اندازه رهبر یک انقلاب اسلامی ظاهر شود، چه رسد به اینکه یک نظام اسلامی را در حساسترین نقطه جهان عرب برپا کند!


۶- بعلاوه آنکه فقر اندیشه‌ای در کشورهایی مانند یمن و تونس خود به مانعی جدی در تبدیل خیزش‌های مردمی این کشور‌ها به انقلاب و بالمال نظام اسلامی تبدیل شده است!


۷- از سوی دیگر تمرکز آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی بر این مناطق حساس (بویژه اردن و مصر) باعث خواهد شد تا خیزش غضب‌آلود مردم این سامان در حد تعویض سران نظام‌های حاکم باقی بماند و تداوم پیدا نکند!


۸- فعلاً مهم‌ترین خواسته مردم تونس تغییر کادر حاکم بر کشور است، و مردم اردن هم به وضع موجود (فقر، فساد اقتصادی و...) معترضند، مردم مصر هم که به حد انفجار رسیده‌اند! چرا که تحمل حتی یک روز از نظام فاسد و دیکتاتور مبارک برای هیچ انسان آزاده‌ای قابل تحمل نیست! و یمن هم حالتی شبیه مصر دارد. این رویداد‌ها شروط لازم برای وقوع انقلاب اسلامی در این کشور‌ها محسوب می‌شود. اما شروط کافی نیستند!


۹- نبود رهبری واحد، عدم انسجام (تلفیق نیروهای اسلام‌گرا، دموکراسی‌خواه و حتی بعضاً سلفی و...) میان نیروهای معترض و تلاش غرب برای توقف اعتراضات در این کشور‌ها، دلایلی جدی برای عدم وقوع انقلاب اسلامی در این کشور‌ها محسوب می‌شوند.


۱۰- بعید نیست مردم مصر با حذف مبارک و تشکیل یک حکومت دموکراتیک ساکت شوند (چون گزینه‌ای دیگر در دسترس خود نمی‌بینند) و همین‌گونه مردم تونس! شاه اردن هم بلافاصله پس از اولین راهپیمایی تمام تلاش خود را برای جلب رضایت مردم بکار بسته است و حتی دولت علی عبدالله صالح در یمن با صدور مجوز راهپیمایی و عدم سرکوب نظامی مردم معترض تلاش می‌کند بر غضب مردم فائق آید!


۱۱- یک ضرب‌المثل خراسانی می‌گوید نه بیل زدیم نه پایه، انگور خوردیم در سایه! اما با کمال تأسف این اتفاق در عالم واقع رخ نمی‌دهد! اگر انقلاب اسلامی در لبنان و فلسطین پا گرفته محصول تلاش‌های گمنامانه هزاران سرباز بی‌ادعای انقلاب اسلامی است! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!


۱۲- و البته تنها سؤال بی‌پاسخ آن است که نمایندگان ویژه رئیس جمهور در یکی دو ماه گذشته چه پیام‌هایی را برای شاه اردن و رؤسای جمهور فاسد مصر و یمن داشته‌اند؟ سفر بقایی به یمن و مصر و سفر مشایی به اردن نشان از چه دارد؟ آیا دولت ما در جریان رویدادهای این کشور‌ها هست؟


در تونس و مصر فتنه به پا شده به جاش تو ایران خبرگزاری رویترز فیلتر میشه؟

در تونس و مصر فتنه به پا شده به جاش تو ایران خبرگزاری رویترز فیلتر میشه؟!10 بهمن 89 - 23:14


خبرگزاری رویترز در ایران فیلتر شد
خبرگزاری انگلیسی-كانادایی رویترز در ایران فیلتر شد. رویترز یكی از مشهورترین و مهمترین منابع خبری در جهان به شمار می‌آید.

به گزارش فرارو رویترز یك شركت خبری بریتانیایی بود. این شركت در سال ۱۸۵۱ ‬زمانی كه پاول یولیوس رویتر شروع به ارسال خبرهای بازار سهام بین لندن و پاریس كرد بنیان نهاده شد.

رویترز در ۱۷ آوریل ۲۰۰۸ با شركت كانادایی تامسون كورپوریشن ادغام شد و شركت تامسون رویترز بنیان نهاده شد.

دروغ‌پردازان! به خیزش‌های مردمی در منطقه نگاه کنید و عبرت بگیرید

دروغ‌پردازان! به خیزش‌های مردمی در منطقه نگاه کنید و عبرت بگیرید"11 بهمن 89 - 10:52


سحام نیوز در یادداشتی، از دروغ پراکنی های سایتهای مدعی اصول علیه کروبی انتقاد کرد و نوشت:

وبسایتهای مدعی اصولگرایی در چند روز اخیر دست به شایعات بی اساس و گاه خنده داری علیه مهدی کروبی دست زده اند، که بیش از هرچیز بیانگر معنا و مفهوم اصولگرایی از سوی این گروه است.

این وبسایتها که از بیت المال تغذیه می شوند تمام همت خود را به کار بسته اند تا هر روز با انتشاری خبری کذب، به ظاهر چهره هایی چون مهدی کروبی را تخریب کنند اما در واقع انتشار این خبرها بیش از آنکه موجب وارد شدن خدشه به چهره چنین افرادی شود، تیشه ای است که ریشه اصولگرایی را نشانه رفته است و دست این مدعیان را در پیش چشم مردم بیشتر باز میکند.

انتشار اخبار کذبی چون بستری شدن کروبی در بیمارستان، برخورد مردم با وی هنگام مراجعه به بهشت زهرا و موضوع خنده دارتری چون خروج اسناد طبقه بندی شده از پشت قاب عکس وی در دفتر جماران آنهم از سوی سه نفر ! بیش از هرچیز نمایانگر ترس و وحشت این وبسایتها و گردانندگان پشت پرده این اخبار است.

آنچه میتوان از انتشار این دست اخبار استنباط کرد نگرانی از محبوبیت کاندیداهای به ظاهر شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری اخیر در میان مردم است. مردمی که در زیر سایه ارعاب در روز بیست و پنجم خرداد حماسه بزرگی را به نمایش گذاشتند و با حضور سه میلیونی خود در خیابانهای تهران نشان دادند که شصت و سه درصد دروغی بزرگی است انباشته بر دروغهای دیگر.

از سوی دیگر این گروه با اینکه ادعا میکنند که کار جنبش سبز به پایان رسیده است، هر روز با تولید دروغی تازه نشان میدهد که بازیگردانان پشت پرده این وبسایتها به خوبی میدانند این سخن گفتن از پایان کار جنبش مردمی سبز هم دروغی دیگر است.

همچنین دوبار احضار محمد خسین کروبی فرزند ارشد مهدی کروبی به اداره اطلاعات ، و پرسش سئوالهایی در خصوص ماجرای کهریزک نشان دهنده این واقعیت است که مدعیان اصولگرایی و مسلمانی هنوز نتوانسته اند پاسخی به عملکرد شنیع و غیر انسانی خود در بازداشتگاه کهریزک بدهند.

وبسایتهای دروغ بهتر است به جای افزایش فاصله روز افزون خود با مردم، پی به اشتباهات سهمگین و ویرانگر خود برده و با نگاهی به خیزش های عدالت طلبانه مردمی در منطقه اندکی به عاقبت این گونه اعمال خود فکر کنند

انقلاب اسلامی و خانواده ایرانی

طرح اختصاصی علیرضا درویش برای رادیو فردا

۱۳۸۹/۱۱/۱۱
رضا کاظم زاده (روانشناس)
از همان فردای انقلاب ایران و با نفوذ ایدئولوژی های گوناگون (از نوع اسلامی یا مارکسیستی اش) به درون خانواده ها، تعادل نسبی نظام خویشاوندی ایران که پیش از آن در اثر نظام نوپا و رو بگسترش شهرنشینی شکننده و ضربه پذیر شده بود، بر هم خورد.

امر سیاسی در ابتدا به اقتدار والدین در برابر فرزندانشان ضربه وارد کرد و حتی در مواردی به مثابه رقیب آن وارد میدان شد. به ناگهان بسیاری از انتخاب های مهمی که در گذشته اگر نه مستقیما توسط والدین، لااقل زیر نظر آنها صورت می گرفت (مانند انتخاب حرفه، همسر، محل زندگی، روابط خانوادگی و اجتماعی)، با رخنه ی سیاست به درون روابط خانوادگی، شکل تازه ای به خود گرفت و از کنترل مستقیم یا غیر مستقیم ایشان خارج گشت.

سیاست به مثابه استراتژی همسریابی

رویداد انقلاب به تنهایی امر سیاسی را به تمامی عرصه های گوناگون پهنه ی همگانی و حتی خصوصی گسترش داد. یکی از نمونه های مهم رخنه ی امر سیاسی به درون کارکردهای نظام خویشاوندی در این دوره، تبدیل سیاست بود به ابزاری در خدمت استراتژی همسریابی جوانان که با دور زدن قید و بندهای خانوادگی و اجتماعی، آزادی بیشتری در اختیار ایشان قرار داده بود.

در جامعه ای مانند ایران که در آن خانواده علی رغم بحرانی که به موجب شهرنشینی دچارش گشته بود، همچنان سرسختانه مهمترین مرجع تصمیم گیری برای ازدواج فرزندان قلمداد می شد، به ناگهان گرایشات و اعتقادات سیاسی (بویژه در بخش شهرنشین و نزد طبقات تهیدست و متوسط) به معیاری مهم در انتخاب همسر و پیوند زناشویی تبدیل شد. ازدواج هایی از این دست که اغلب بدون نظارت مستقیم و مشارکت والدین تحقق می پذیرفت تا آن روز در ایران و در ابعادی چنین وسیع، بی سابقه می نمود.

در سال های نخست انقلاب جوانانی که به گروه های سیاسی مخالف تعلق داشتند و یا این که جذب ارگان های نو پای حکومت (بسیج و سپاه) شده بودند، بخشی از قدرتی را که از پیوستن خویش به گروه های جدید کسب نموده بودند در جهت مقابله با اقتدار کهنسال و در عین حال ناتوان والدین بکار گرفتند. بحران و بی ثباتی نهادهای سنتی و مدرن که با انقلاب شدتی بی سابقه یافته بودند نقشی مهم در این میان برعهده داشتند.

شاید بتوان یکی از دلایل رشد بی سابقه ی نرخ ازدواج در سال های اول انقلاب را به همین نکته ی آزادی نسبی و ناگهانی جوانان از قید و بند نظام خویشاوندی سنتی مربوط دانست.

در مقایسه میان دو سال ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ (یعنی سال انقلاب)، ما شاهد رشد ۶۴ درصدی نرخ ازدواج در ایران هستیم: ۳۰۲۶۶۷ ازدواج در سال ۱۹۷۹ در مقابل ۱۸۴۳۱۲ ازدواج در سال ۱۹۷۸. خانم ماری لادیه-فولادی در کتاب "ایران: دنیایی از تناقض ها" علت رشد بی سابقه ی نرخ ازدواج در سال ۱۹۷۹ را ثبت ازدواج های غیر قانونی متعلق به پیش از انقلاب قلمداد می کند چرا که در این سال از یک سو سن قانونی ازدواج کاهش می یابد و از سوی دیگر چندهمسری به رسمیت شناخته می شود. با این حال برای توضیح این پدیده شاید توجه به عامل آزادی بی سابقه ای که بخشی از جوانان شهری (بویژه دخترها) برای گزینش همسر از آن برخوردار گشته بودند نیز چندان بی مورد نباشد.

قیام بر علیه اقتدار پدر

بدین ترتیب انقلاب ایران فقط شورشی بر علیه نظام سیاسی حاکم نبود بلکه بخصوص برای جوانان فقیر یا متوسط شهری که نیروی محرکه ی اصلی انقلاب بودند، به منزله ی قیام بر علیه اقتدار والدین نیز محسوب می گشت.

در این دوره، هم حکومت سیاسی و هم نظام خویشاوندی با بحرانی عمیق دست و پنجه نرم می کردند و نمی توانستند وظایف و نقش های خود را همچون گذشته به انجام رسانند. از میان عوامل گوناگون دو عامل مهم دور افتادگی از خانواده ی گسترده از یک سو و عدم برخورداری از مواهب زندگی شهری از سوی دیگر، اختلالات مهمی در کارکردهای نظام خویشاوندی پدید آورده بود.

انقلابیان اسلام گرا از سال ها پیش از انقلاب به بحران نظام خویشاوندی و نهادهای سنتی پی برده بودند و حتی بخش های رادیکال تر آنها، شورش بر علیه حاکم جبار را با مبارزه بر علیه "سنت گرایی" در هم آمیخته بودند. برای ایدئولوگ های اسلام گرایی از نوع دکتر علی شریعتی (به عنوان نمونه در کتاب "پدر، مادر، ما متهمیم")، یکی از سنگرهای دفاعی تحجر و عقب ماندگی در جامعه ی ایران در ساختار و قالب خانواده ی سنتی و در رابطه ی میان والدین با فرزندانشان متجلی می گشت.

برای ایشان، مبارزه بر علیه استبداد در واقع به مبارزه با اقتدار در هر نوعش تبدیل گشته بود. شاید حتی بتوان گسست رادیکال اینان از جنبش و احزاب سنتی (بویژه جبهه ی ملی و نهضت آزادی) در این دوره را، به یکی از اشکال چنین تقابلی تعبیر نمود. ایدئولوژی انقلابیان اسلام گرا در دهه ی پنجاه به طور غریبی با بحران اتوریته ای که جوانان فقیر و حاشیه نشین شهرهای بزرگ در آن دوره تجربه می کردند همخوانی داشت.

جوانانی که نه از مواهب نهادهای اجتماعی جدید و دنیای مصرفی زندگی شهری برخوردار بودند و نه از جانب نظام خویشاوندی استوار و قدرتمندی حمایت می گشتند، نسبت به کارآمدی و حتی مشروعیت اتوریته ی حکومت سیاسی و والدین هر دو بدبین شده بودند.

با این وجود بخش مهمی از خانواده های سنتی و فقیر شهری علی رغم ناتوانی در حمایت و یا در تضمین آینده ای روشن برای فرزندان شان، همچنان تلاش می کردند تا اقتدار سنتی خویش را به سبک گذشته حفظ نمایند. بدین ترتیب جوانان متعلق به طبقات محروم شهری با نظامی خانوادگی روبرو بودند که بدون داشتن مزایای گذشته، همچنان می کوشید تا ایشان را تحت کنترل و نظارت کامل خود نگاه دارد.

شاید بتوان در این دوره یکی از دلایل مهم روی آوری این دسته از جوانان به سیاست را در این دانست که می پنداشتند با توسل به امر سیاسی می توانند خود را از بند هر گونه قدرت مسلط، کهنسال ولی جان سخت رهایی بخشند.

از این منظر، حکومت مرکزی در وضعیتی مشابه با والدین بسر می برد چرا که رشد بی برنامه و گسترش نابهنجار شهرنشینی (بویژه در دو دهه ی چهل و پنجاه)، هم موجبات تضعیف دولت مرکزی را فراهم آورده بود و هم به کاهش قدرت والدین در کنترل فرزندانشان انجامیده بود. در هر دو حالت، برقراری و حفظ اتوریته ی گذشته با چالشی مهم رو در رو بود.

انقلاب در خدمت بازسازی اقتدار سیاسی

بدین ترتیب انقلاب ایران را نباید آن چنان که بسیاری پنداشته اند، واکنشی در برابر افزایش بی حد و حصر و تشدید بی سابقه ی اقتدار (اتوریته) حکومت سیاسی و یا نهادهای سنتی (مانند پدر در خانواده) دانست. از نگاه ما درست برعکس، انقلاب ایران یکی از نتایج مهم سترونی و سستی روز به روز افزون تر پایه های اقتدار سنتی در جامعه (در تمامی اشکالش اعم از حکومت سیاسی یا نظام خویشاوندی) محسوب می گردد.

با این حال با انقلاب ایران، تنها اتوریته ی حکومت مرکزی بود که به شکل بی سابقه ای تقویت و تحکیم شد. نکته ی مهمی که نباید در بررسی بسیاری از تحولات اجتماعی در سی سال گذشته از نظر دور داشت این است که انقلاب ایران برخلاف ظاهر و ادعاهای رهبرانش که آن را جنبشی بر علیه استبداد و قدرت متمرکز دولتی معرفی می کردند، نه تنها اقتدار حکومت مرکزی و حوزه ی دخالت هایش را ضعیف نساخت بلکه درست برعکس به تقویت شدید و بی سابقه ی آن منجر گشت.

این در حالی است که در مقابل، بنیان های ضعیف شده ی اقتدار والدین در خانواده نه تنها نتوانست از حمایت حکومت تازه استقرار یافته برخوردار گردد بلکه تحت تاثیر سیاست های تمامیت خواهانه ی آن، به مراتب شکننده تر و آسیب پذیرتر از گذشته گشت.

بسیج: نمونه ی حکومتی انسان نوین اسلامی

نظام خویشاوندی ایرانی که با رشد شتاب زده ی شهرنشینی با یکی از عمیق ترین بحران های خود روبرو گشته بود، پیش از آن که بتواند خود را با شرایط جدید زندگی اش در شهرهای بزرگ تطبیق دهد، با انقلاب ایران ضربه ای تازه خورد.

حکومت تمامیت خواه با استفاده و همچنین اصرارش بر تشدید روند تضعیف اقتدار والدین، نه تنها تلاشی برای استقرار مجدد اقتدار والدین از خود نشان نمی داد بلکه حتی می کوشید تا با بهره برداری از این ضعف بخشی از کارکردهای آن را به تصرف خود در آورد. در واقع تضعیف نظام خویشاوندی، از یک سو به حکومت اجازه می داد تا نقش به مراتب موثرتری در امر جامعه پذیری جوانان برعهده گیرد و از سوی دیگر والدین را برای حفظ اتوریته شان به خود محتاج می گرداند.

یکی از آن موقعیت های مهمی که در آن حکومت تمامیت خواه، قدرت خویش را در تقابل با نهاد خانواده به نمایش گذاشت و در امر جامعه پذیری فرزندان شان، نه تنها پا را از کنترل حوزه ی عمومی (در کادر نظام آموزشی) بسیار فراتر گذاشت بلکه اتوریته ی والدین را به شکلی بی سابقه و آشکارا به چالش کشید، به نحوه و فلسفه ی شکلگیری بسیج مربوط می شود.

برای اسلام گرایان، بسیج تنها ارگانی شبه نظامی که جهت حراست از انقلاب و حکومت اسلامی بنا شده باشد نبود. از نظر ایشان نوجوان و جوان ایرانی با پیوستن به بسیج در واقع زندگی جدیدی را آغاز می کرد. زندگی ای که با گذشته ی آنان تفاوت هایی اساسی داشت. برخلاف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که علی رغم تعلقات ایدئولوژیک اش، در کادر کلاسیک نیرویی نظامی شکل گرفته بود، بسیج بیشتر به کانونی جدید برای زندگی نوجوانانی درآمده بود که می خواستند از گذشته خود بریده زندگی تماما جدیدی را آغاز کنند. زندگی نوینی که با قطع پیوندهای گذشته، هدف خود را تبعیت کامل از ارزشهای انقلاب دینی در تمامی عرصه های زندگی می دانست.

در نگاه طراحان این اندیشه، بسیج در واقع کارخانه ی تولید انسان نوین اسلامی محسوب می گشت. برای اینان موضوع فقط به این خاتمه نمی یافت که مومن با پیوستن به بسیج و انجام فرایض دینی اش می توانست از فواید دنیوی و اخروی آن برخوردار گردد. اساس کار بر این اندیشه ی جدید بنا شده بود که با جهاد در راه خدا، هویت فردی دستخوش تغییری بنیادی گشته و حتی موجب تولد دوباره ی انسان می شود.

انگاره ایجاد تغییر در هویت فردی تنها زمانی می توانست در قالب ایدئولوژی اسلام گرایی شکل فعلی خود را بیابد که پیشاپیش در اجتماع زمینه های جدی سست شدن پیوندهای گذشته ی فرد با گروه های اجتماعی اش (و از همه مهمتر خانواده)، فراهم آمده باشد.

در واقع برای نوجوان و جوان ایرانی، انجام فرایض دینی در کادر بسیج به روشی جدید برای جامعه پذیری تغییر ماهیت داد. بسیج در کنار دو نهاد خانوده و نظام آموزشی دولتی، به آلترناتیو جدیدی برای آموزش و تربیت نوجوان تبدیل شد که هدفش را خلق مجدد و تام و تمام انسانی جدید (انسان نوین اسلامی) قرار داده بود.

با پیدایش فرآیند جدیدی برای جامعه پذیری، اتوریته ای جدید نیز پا به میدان گذاشت. تجسم زنده ی این اتوریته ی نوین در ابتدای انقلاب، رهبر انقلاب آیت الله خمینی بود. پیوستن جوان و نوجوان به بسیج همزمان به معنای پذیرش مطلق این اتوریته ی جدید بود. خمینی که با پیروزی انقلاب همزمان دو اتوریته ی سیاسی و دینی را در خود یکجا گرد آورده بود حال می رفت تا با خلق ارگانی مانند بسیج، بخش مهمی از اتوریته ی والدین و بویژه پدر را نیز به تصاحب خود درآورد.

در چنین متن و شرایطی است که حکم حکومتی- دینی خمینی در سالهای اول جنگ معنا می یابد. خمینی در این حکم، رضایت والدین را برای پیوستن فرزندان نوجوانان شان به بسیج لازم نمی داند و بدین وسیله اتوریته ی ایشان را نفی می کند.

در حقیقت با این قبیل احکام، ایدئولوژی اسلام گرایان نه تنها اتوریته ی والدین (بویژه پدر) را به چالش می کشید بلکه اساسا پیوستن به بسیج را در قالب تولدی مجدد، نوعی وداع با گذشته تلقی می کرد.

اما حکومت تنها با تهدید و یا محدود کردن اختیارات والدین و یا دامنه ی پهنه ی خصوصی نبود که می کوشید نهاد خانواده را به کنترل کامل خود درآورد، بلکه همزمان از تمهیدات دیگری نیز استفاده می کرد. بررسی این تمهیدات و همچنین روش هایی که به مرور خانواده ی ایرانی برای مبارزه با دخالت های مکرر حکومت سیاسی در دامنه ی اختیاراتش در پیش گرفت را به فرصتی دیگر واگذار می کنیم.

چه کسی از مصر می‌ترسد؟

چه کسی از مصر می‌ترسد؟"11 بهمن 89 - 15:50


کلمه – مسعود شریف: به‌فاصلة اندکی از سخنرانی جمعه‌شب حسنی مبارک مبنی بر اِعمال تغییرات در کابینه، باراک اوباما بر صفحه تلویزیون‌ها ظاهر شد. او در سخنانی دوپهلو نه دلِ معترضان مصری را شکست و نه جانب همتای مادام‌العمرِ مصری خود را فرو گذارد. با این‌همه حتی همین سیاست «یکی به نعل و دیگری به میخ» نیز از طرف او گامی به پیش محسوب می‌شد. می‌توان تصور کرد در چنین شرایطی جورج بوش تا چه اندازه بی‌پرده‌تر، صریح‌تر و جانبدارانه‌تر سخن می‌گفت.

فرسنگ‌ها آن‌طرف‌تر در ایران خطیب نماز جمعه تظاهرات مصری‌ها را نشانه‌ای از «صدور انقلاب اسلامی» خواند و آن را از «برکات» جمهوری اسلامی قلمداد کرد. احمد خاتمی با بیان این‌که مردم در این قیام‌ها با شعار الله‌اکبر به پیش می‌روند، این امر را نشانگر ماهیت اسلامی قیام مصری‌ها بر‌شمرد و گفت: «این قیام یک قیام دینی است». همزمان اما سرعت اینترنت کاربران ایرانی پایین آمد و دسترسی به سایت‌ها و حتی ایمیل‌ها به سختی امکان‌پذیر شد. ظاهراً اخبار مصر حساسیت زیادی داشت که ایرانی‌ها باید آن را تنها از کانال امواج صدا‌و‌سیما و تفسیر رسمی‌اش دنبال می‌کردند. درست به‌همین دلیل خبر حمایت اخوان‌المسلمین از محمد البرادعیِ سکولار جایی در رسانه میلی نداشت. رسانه‌ای که به‌نمایندگی از حاکمیت تمام تلاش خود را برای مذهبی جلوه دادنِ اعتراضات به‌کار بست – چنان‌که در کورانِ حوادث پس از انتخابات ۸۸ تمام سعی خود را در غیر‌مذهبی جلوه دادن اعتراضات به‌کار بست – تا از انقلاب مردم مصر درست همان تصویری را ارائه کند که خواستة اسرائیل و متحد دیرین‌اش آمریکا است.

سؤال این‌جاست: چرا تصویر رسمی صدا و سیمای ضد ملی کشورمان از انقلاب مصر باید با تصویر مورد علاقة آمریکا-اسرائیل منطبق شود؟ نقطة پیوند ایران و آمریکا – اسرائیل کجاست؟ رمز این هم‌گرایی در عینِ واگرایی در سیاست بین‌الملل چیست؟

آمریکا یا ایران؛ دو روی یک سکه

ایران و آمریکا – اسرائیل ظاهراً دشمنان قسم‌خورده یکدیگرند. تقابلی که تنها چند ماه پس از انقلاب ۵۷ آغاز شد و با تسخیر سفارت آمریکا شدت گرفت، در قضیه انرژی هسته‌ای ایران به اوج خود رسید. تقابلی که در مبدأ با مبنایی متفاوت از مقصد پا گرفت. (اگر در مبدأ این تقابل بر مبنای حمایت از مردم بی‌دفاع فلسطین و ایستادگی در برابر یکه‌تازی‌های آمریکا شکل گرفت در مقصد بر پایة منفعت‌طلبی، مداخله‌جویی و به‌هم‌ریختن توازنِ منطقه پیش رفت تا حق‌طلبی و در نظرگرفتن منفعت فلسطینیان). مع‌الوصف، این دو به‌ظاهر دشمن، اغلب مکملی برای یکدیگر به‌شمار می‌آیند. کمکی که ماجراجویی‌هایی اخیر همچون انکار هولوکاست و طرح محو اسرائیل به پیشبرد سیاست‌های سلطه‌جویانة اسرائیل در منطقه می‌کند می‌تواند تنها مثال کوچکی از رابطة متقابل این‌دو باشد.

در مورد حاضر، روایت صداوسیما از انقلاب مصر درست همان هراسی را تلقین می‌کند که آمریکا – اسرائیل سعی در القای آن دارند: قدرت‌گرفتن اخوان‌المسلمین و اسلام‌گرایان تندرو. درست همان‌طور که در انقلاب تونس خبری از تصاویر مردم نان به دست در تظاهرات و اعتراض‌های نشان‌داده‌شده در صداو‌سیما نبود، در انقلاب مصر تنها نارضایتی مردم از زبان سخنگویان و کارشناسان رسمی صداوسیما سکولار بودنِ رژیم مبارک جا زده می‌شد. هیچ اشاره‌ای نه به انتخابات چند ماه پیش مصر بدون حضور کوچک‌ترین رقیب، نه به سرکوب سی‌سالة مردم و مخالفان، نه به حبس و زندانی‌کردن منتقدان، نه به ایجاد محدودیت برای احزاب و گروه‌های سیاسی، نه به فقر و تورم و گرانی، نه به فساد بروکراتیک و اداری، نه به خودکامگی و خودمختاری، نه به هیچ‌یک از عوامل اصلیِ برانگیزانندة معترضان نمی‌شود. تنها نکته مورد تأکید، مخالفت با دیکتاتوری سکولار مبارک و قدرت‌گرفتن اسلام‌گرایان است؛ یعنی همان که آمریکا-اسرائیل می‌خواهد. از سوی دیگر اسرائیل نیز می‌کوشد چنین روایتی را غالب و قالب کند، و مخالفان مبارک را یکسره اسلام‌گرایان جا بزند. آمریکا نیز گرچه با لحنی متفاوت از اسرائیل، نگران ثبات منطقه است.

آن‌چه از تحلیل هر دو طرف حذف شده خواست مردم است. مردمی که درست به‌عکس می‌کوشند با دست‌های خود دموکراسیِ خود را بسازند پیش از آن‌که دیگرانی، از شرق و غرب، برایشان نسخه بپیچند. مردمی که در کنار یکدیگر و دوشادوش هم، مسیحی و مسلمان، زن و مرد، پیر و جوان، با‌حجاب و بی‌حجاب در تظاهرات شرکت می‌کنند و به کمتر از سرنگونی دیکتاتور راضی نمی‌شوند. مردمی که از دیکتاتوری به همان‌اندازه خسته شده‌اند که از بنیاد‌گرایی، از حمایت‌های آمریکا و اسرائیل همان‌قدر در رنج و عذاب‌اند که از منفعت‌طلبی و مداخلة اقتدارگرایان. مردمی که می‌خواهند مبارک برود اما نه به قیمت جایگزینی‌اش با دیکتاتوری دیگر، مردمی که می‌خواهند در حکومت آینده‌شان همان‌قدر مذهبی‌ها نقش داشته باشند که سکولار‌ها، مردمی که نه «دموکراسی فرمایشی» و نه «اقتدارگرایی و دیکتاتوری» را بر نمی‌تابند، مردمی که تنها و تنها یک چیز را می‌خواهند؛ دموکراسی، آزادی، حق مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت خویش.

در دوگانة «دموکراتیزاسیون جهانی» یا «دیکتاتوری محلی» همان‌قدر که اولی به دومی کمک می‌کند دومی به اولی یاری می‌رساند. حذف هر یک از طرفین این معادله خود‌به‌خود منجر به محو دیگری می‌شود. همان‌طور که جورج بوش به کمک «بنیادگرایی» حمله به افغانستان و عراق را توجیه می‌کرد، «دیکتاتوری-بنیادگرایی» به‌واسطة جنگ‌طلبیِ بوش ایدئولوژی خود را مقبول جلوه می‌داد و می‌دهد. تنها راه گریز از این دو‌راهه، محو هر دو طرفِ آن از طریق نیروی سوم است. نیرویی که نه اقتدار «دیکتاتوری-بنیادگرایی» را به رسمیت می‌شناسد و نه سلطة «آمریکایی-اسرائیلی» را بر می‌تابد.

برهم‌خوردن این معادله البته به ضررِ دو طرف است. مادام که بنیاد‌گرایی-‌دیکتاتوری وجود داشته باشد لیبرال-دموکراسی قادر به ادامة حیات است. دقیقاً بدین‌جهت نه آمریکا-اسرائیل و نه ایران هیچ‌یک اراده‌ای بر پایان دادن به این معادلة دوسویه ندارند. هر‌گونه مهر پایانی بر این دوگانة کاذب می‌تواند همان‌قدر منافع اسرائیل و آمریکا را در سیاست بین‌الملل به خطر بیندازد که منافع ایران را. در نظر بگیرید روزی را که آمریکا-اسرائیل به نظام سلطه‌گری خود پایان دهد و فی‌المثل زخم ۶۰ سالة فلسطین مرهمی بیابد، در چنین صورتی آیا «دشمن»ی باقی می‌ماند که توجیه‌گر سرکوب ایدئولوژیک مخالفان و برجای‌ماندن اقتدارگرایان باشد؟ آیا چنین نیست که چرخ‌دنده‌های نظام کنونی حاکم بر جهان بر مبنای حفظ و تحکیم تقابل میان دوگانة مذکور می‌چرخد؟

بقای نظام موجود بین‌الملل مستلزم بقای این دوگانه یا، در شکلی جزئی‌تر، معادلة ایران از یک‌سو و آمریکا-اسرائیل از سوی دیگر است. تغییر نظام سیاسی در مصر به همان‌اندازه آمریکا (و اسرائیل) را وحشت‌زده و پریشان می‌کند که اقتدارگرایان ایرانی را. اولی متحدی دیرین را در خاورمیانه و در همسایگی اسرائیل از دست می‌دهد و دومی بازیگری و مداخله‌جویی را در منطقه. حتی فرض روی کار آمدن رژیمی دموکرات در مصر که فی‌المثل هم حقوق فلسطینی‌ها را به رسمیت بشناسد و هم به اصول دموکراسی و مشارکت گروه‌های مختلف سیاسی، از اخوان‌المسلمین تا وفد و جبهه ملی برای تغییر، احترام بگذارد مو بر تن اقتدارگرایان وطنی سیخ می‌کند. به‌همین‌نحو تصویر صداو‌سیمای کنونی با روایت اسرائیل-آمریکا از انقلاب مصر شباهتی انکارناپذیر دارد. با این‌همه بادهای جدیدی وزیدن گرفته است؛ بادهایی از جنس جنبش سبز، انقلاب تونس، خیزش مصر؛ بادهایی که در صورت تداوم قادرند جهان را تغییر دهند و دگرگون کنند از آن پیش که تفسیر کنند؛ و افق‌های گسترده‌تری،‌ ورای دوتایی‌های کاذب نظم بین‌الملل، پیش‌روی مردم جهان بگشایند. آیا صبح «آزادی و برابری و برادری» نزدیک نیست؟

————

لینک قسمت اول این یادداشت:
خط ســــــــوم از قاهره تا تهران؛ خط بطلان بر یک دوراهی

امیر ارجمند: دیکتاتوری یعنی سرکوب و قتل و جنایت، چه در تهران و چه در قاهره


امیر ارجمند: دیکتاتوری یعنی سرکوب و قتل و جنایت، چه در تهران و چه در قاهره "11 بهمن 89 - 18:39




اردشیر امیر ارجمند، مشاور حقوقی میرحسین موسوی، پیشنهاد داد که اگر حاکمیت واقعا مخالف دیکتاتوری است، در آستانه‌ی ۲۲ بهمن بگذارند مردم ایران و جنبش سبز دست به راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بزنند تا معلوم شود وضعیت حاکمیت در ایران بهتر است یا وضعیت مبارک و بن علی در مصر و تونس.

دکتر امیر ارجمند در گفت‌و‌گو با کلمه، تاکید کرد: حرکت دموکراسی‌خواهی و عدالت‌جویانه که از ایران و با جنبش سبز آغاز شده بود، امروز سراسر منطقه از تونس تا مصر را فرا گرفته است. قطعا حرکت‌های اعتراضی در کشورهای مختلف، ویژگی‌های خاص خود را دارند، ولی وجه اشتراک آنها، مبارزه با دیکتاتوری و فساد است.

این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران افزود: مردم منطقه نشان دادند که خواستار حق تعیین سرنوشت از طریق ایجاد حکومت‌های دموکراتیک هستند. مسلمانان در ایران، تونس، مصر و جاهای دیگر نشان دادند که مخالف دیکتاتوری هستند و خود را ناگزیر از تحمل خودکامگان نمی‌دانند؛ چه به نام دین، چه به نام سکولاریزم و چه در لباس نظامیان.

مشاور موسوی معتقد است که مردم ایران در تظاهرات میلیونی ۲۵ خرداد که تاکنون در هیچ‌یک از دیگر کشورهای منطقه تظاهراتی به مانند آن برگزار نشده است، بلوغ سیاسی خود را برای اصلاحات مسالمت‌آمیز نشان دادند.

وی ادامه داد: جای آن دارد که اکنون خودکامگان تهران، حتی در کسوت دیکتاتوری، از خود هوش و شعور بیشتری نشان داده و قبل از آنکه کشور را دچار خشونت‌های کور نمایند، به رای مردم گردن بنهند. دیکتاتوری فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامی آنها، قطعا از دیکتاتوری بن‌علی و مبارک مخوف‌تر و غیر‌اخلاقی‌تر است، زیرا این دو حداقل برای استیلای دیکتاتوری خود از دین استفاده ابزاری نکرده‌اند.

وی خاطر نشان کرد: این آقایان که مدت‌ها به دنبال ارتقای سطح مناسبات خود با مبارک و بن‌علی بودند و توفیق چندانی نداشتند، مزورانه و مانند دزدی که خود فریاد “آی دزد آی دزد” سر می‌دهد، سرکوب مردم مصر و تونس را محکوم می‌کنند. در حالی که دیکتاتوری، سرکوب و قتل و جنایت است؛ چه در قاهره باشد چه در تهران.

دکتر امیر ارجمند سپس با ارائه پیشنهادی برای راستی‌آزمایی صداقت حاکمیت در مخالفت با استبداد و دیکتاتوری، گفت: اگر این آقایان راست می‌گویند و مخالف دیکتاتوری هستنند، به مردم ایران و جنبش سبز در آستانه‌ی انقلاب شکوهمند ۲۲ بهمن اجازه راهپیمایی و تظاهرات مسالمت‌آمیز بدهند تا معلوم شود آیا وضعیت آنها در ایران بهتر از مبارک و بن‌علی در مصر و تونس است یا خیر.

وی تاکید کرد: ما از همه‌ی فعالان و همراهان جنبش سبز در سراسر جهان خواستاریم با حمایت از جنبش‌های دمکراتیک مردم مصر و تونس، پیام همبستگی مردم ایران را به آن برسانند.

مجمع روحانیون: خشم مردم مصر نتیجه غیرقابل گریز حاکمیت زور و خفقان است

مجمع روحانیون: خشم مردم مصر نتیجه غیرقابل گریز حاکمیت زور و خفقان است11 بهمن 89 - 11:28










مجمع روحانیون مبارز ضمن حمایت از حرکت مردمی و آزادی خواهانه مردم مسلمان مصر و تونس به نظامیان و پس مانده های حاکمیت مصر و تونس هشدار می دهد که در برابر خواست مردم تسلیم شوند و به روی مردم سلاح نکشند و اجازه دهند تا این ملت ها مظلوم سرنوشت آینده کشورهای خویش را به دست خود تعیین کنند.


در بیانیه ای که در حمایت از حرکتهای آزادیخواهانه کشورهای مصر و تونس نگاشته شده است مجمع روحانیون مبارز از عالمان دینی و دانشمندان اسلامی در این کشورها متواضعانه می خواهد که در این نهضت مقدس که مورد رضای خداوند است مردم را بیش از همیشه یاری رسانند و آنان را برای نجات از حاکمیت زور و سلطه جبّاران که خواست اسلام عزیز است هدایت و همراهی کنند و با تأسی به پیامبر بزرگ اسلام و بزرگان دین مردم را برای رسیدن به هدف نهائی که حاکمیت به دور از ظلم و ستم و دیکتاتوری و استبداد است امیدوار به رحمت و یاری خداوند سازند.



به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این نهاد، متن کامل بیانیه به شرح زیر است:


حرکت ستایش برانگیز ملت دیرپای مصر که جرقه اولیه آن توسط مردم مسلمان تونس زده شد امروز ها توجه ویژه جهانیان بویژه دنیای اسلام را برانگیخته است، ملت بجان آمده تونس در برابر دیکتاتوری و استبداد بپا خاسته اند و شور و نشاط تحسین برانگیز آنان چنان طوفانی در این کشور بپا کرده است که حاکم مستبد در برابر آن تاب مقاومت نیاورد و در اندک زمانی فرار را بر قرار ترجیح داد.

حاکم سرکوبگر تونس که بیش از دو دهه با تمام قساوت مردم را سرکوب کرده و با تغییر قانون اساسی این کشور به خیال خام خود قدرت را برای خویش مادام العمر کرده بود در برابر اراده پولادین و خشم مقدس مردم این کشور چند روز بیشتر دوام نیاورد و ملت تونس علیرغم عقب نشینی حاکمان این کشور همچنان خواستار اصلاحات اساسی در ساختار سیاسی این کشور و بهبود وضع معیشت خود هستند که از خداوند می خواهیم با درایت و هوشیاری تمام به همه خواسته های خود دست یابند.

در پی حوادث تونس مردم مصر که صاحب تمدن کهن و جایگاه والایی در دنیای عرب و اسلام هستند نیز بپا خاستند و خواستار سرگونی حاکم دیکتاتور خود شدند مردم مسلمان مصر در نهضت خود خواستار حقوق انسانی خود هستند که دهها سال است از آنان دریغ شده است، مردم مصر در زیر سلطه حاکمی زندگی کرده اند که نه تنها نتواسته است معیشت مردم را در حداقل مناسب با کرامت انسانی آنان تأمین کند که در طول سه دهه آنان را از تمامی مواهب آزادی های یک ملت مسلمان و با سابقه درخشان تمدنی و اسلامی محروم ساخته است، خشم مقدس مردم مصر نیز چیزی جز نتیجه غیر قابل گریز حاکمیت زور و خفقان نیست، مردم مصر نه تنها در امور داخلی خود را در این سه دهه بازنده می دیدند که در سیاست خارجی نیز خود را تحقیر شده می دانند وابستگی روز افزون حاکمیت مصر به غرب بویژه آمریکا و ارتباطات صمیمانه آن با اسرائیل غاصب و تسلیم در برابر خواسته های رژیم صهیونیستی در ایجاد محدودیت هر چه بیشتر برای مردم مظلوم و بی پناه سرزمین های اشغالی بویژه مردم غزه بخشی از رفتار ذلت بار حاکم مصر بود امروز بسیاری از مردم جهان شاید از خود بپرسند که چرا مردم تونس و ملت مصر اینچنین ناگهان به خشم آمده اند؟ و چه شده است که حاکمان این کشورها به یکباره در برابر طوفان خشم مردم مجبور به عقب نشینی و تن دادن به سقوط شده اند ولی تنها پاسخ این سوال بجای جهانیان تنها و تنها در شیوه حکمرانی دیکتاتورهای این کشورها نهفته است و طبق وعده خداوند این عاقبت همه ستمگران است که حقوق مردم را به رسمیت نمی شناسند و کرامت آنان را ارج نمی نهند و با تکیه بر زور و سر نیزه می خواهند بر مردم حکومت کنند و آنان نیز برای همیشه تسلیم باشند، زهی خیال باطل


مجمع روحانیون مبارز ضمن حمایت از حرکت مردمی و آزادی خواهانه مردم مسلمان مصر و تونس به نظامیان و پس مانده های حاکمیت مصر و تونس هشدار می دهد که در برابر خواست مردم تسلیم شوند و به روی مردم سلاح نکشند و اجازه دهند تا این ملت ها مظلوم سرنوشت آینده کشورهای خویش را به دست خود تعیین کنند.

مجمع روحانیون مبارز از عالمان دینی و دانشمندان اسلامی در این کشورها متواضعانه می خواهد که در این نهضت مقدس که مورد رضای خداوند است مردم را بیش از همیشه یاری رسانند و آنان را برای نجات از حاکمیت زور و سلطه جبّاران که خواست اسلام عزیز است هدایت و همراهی کنند و با تأسی به پیامبر بزرگ اسلام و بزرگان دین مردم را برای رسیدن به هدف نهائی که حاکمیت به دور از ظلم و ستم و دیکتاتوری و استبداد است امیدوار به رحمت و یاری خداوند سازند.

در خاتمه به ملت های بپا خاسته مصر و تونس نیز یاد آوری می کنیم که در مراحل ادامه نهضت هشیاری خود را حفظ کنند تا مبادا از خارج مصر دولت ها بویژه غربی ها و بخصوص آمریکا در امور آنان دخالت کنند و مسیر حوادث را به سوئی بکشانند که بار دیگر آب رفته را به جوی باز گردانند و دست آوردهای نهضت مقدس آنان را به نفع خود و به زیان مردم مصادره کنند و بر خداوند بزرگ توکل کنند و از او یاری بخواهند. انّه علی نصرهم لقدیر

مجمع روحانیون مبارز

10 بهمن ماه 1389

مصر در آستانه تظاهرات میلیونی علیه حسنی مبارک


مصر در آستانه تظاهرات میلیونی علیه حسنی مبارک11 بهمن 89 - 11:52


معترضان در مصر همچنان به تظاهرات و تحصن خود در مرکز قاهره برای هفتمین روز پیاپی ادامه می‌دهند و با رد تغییرات سیاسی و نیز وعده‌های مبارک برای اصلاحات و مبارزه با فقر، برای برگزاری یک «تظاهرات میلیونی» و اعتصاب عمومی دعوت کرده‌اند.

به گزارش ایلنا به نقل از رویترز، این تظاهرکنندگان عهد بسته‌اند تا زمانی‌که «حسنی مبارک»، دیکتاتور ۳۰ ساله این کشور از قدرت کنار نرود به تظاهرات و تحصن خود ادامه خواهند داد.

این در حالی است که با افزایش فشارها از داخل و خارج بر حسنی مبارک اکنون سرنوشت وی در دست ارتش قرار گرفته است.

تظاهر کنندگان در میدان التحریر در مرکز قاهره پارچه نوشته‌هایی را نصب کردند بودند که روی آن نوشته شده بود «ارتش باید میان مصر و مبارک یکی را انتخاب کند».

در این میدان تظاهرکنندگان برای برقراری دوباره امنیت با سربازان ارتش غذا رد و بدل کردند.

تظاهرکنندگان مصری با رد تغییرات سیاسی و نیز وعده‌های مبارک برای اصلاحات و مبارزه با فقر خواستار آن شدند که امروز ـ‌دوشنبه‌ـ مردم اعتصاب عمومی کرده و «تظاهرات میلیونی» برگزار کنند.

الجزیره نیز به نقل از تلویزیون حکومتی مصر گزارش داد که رئیس‌جمهوری مصر، «احمد شفیق»، نخست‌وزیر جدید این کشور را مامور به آغاز مذاکرات با مخالفان کرد. همچنین وی را مامور به حمایت از کالاهای اساسی و متوقف کردن تورم و ایجاد فرصت‌های شغلی کرد.

«عصام العریان»، یکی از رهبران برجسته گروه «اخوان المسلمین» مصر روز یکشنبه به شبکه ماهواره‌ای الجزیره، گفت: «نیروهای مخالف به توافق رسیدند که محمد البرادعی به‌عنوان مذاکره‌کننده آنها با حکومت مصر وارد گفت‌وگو شود.»

تظاهرکنندگان در مرکز قاهره خواستار کناره‌گیری حسنی مبارک از قدرت،انحلال پارلمان این کشور،لغو قانون حالت فوق العاده و تشکیل حکومت انتقالی شدند.

در گزارش الجزیره آمده است که با ادامه ناآرامی‌ها و اعتراضات مردمی در مصر، بسیاری خود را برای شرایط سخت‌تر آماده می‌کنند. از هم اکنون بسیاری از مردم در مناطق مختلف مصر از بیم کمبود مواد غذایی و سوخت برای خرید مایحتاج خود برای روزهای آینده در برابر برخی فروشگاه‌ها و همچنین جایگاه‌های توزیع سوخت صف کشیده‌اند. در بسیاری از محلات هم مغازه‌داران از ترس درگیری‌ها میان تظاهرکنندگان و ارتش مغازه‌های خود را بسته‌اند.

بنا بر گزارش‌های منتشر شده، نیروهای امنیتی و پلیس این کشور از امروز در تمامی شهرهای مصر مستقر می‌شوند ولی در میدان «التحریر» قاهره حضور نخواهند داشت. همچنین وظیفه نیروهای امنیتی حفظ امنیت بدون درگیری با تظاهرکنندگان است.

ساجده کیانوش راد آزاد شد / نازنین خسروانی هم آزاد می‌شود11


ساجده کیانوش راد آزاد شد / نازنین خسروانی هم آزاد می‌شود11 بهمن 89 - 19:13






ساجده کیانوش راد، از بازداشت شدگان جنبش سبز که از هفتم آذر ماه در بازداشتگاه ۲۰۹ متعلق به وزارت اطلاعات به سر می برد، امروز با قید وثیقه آزاد شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، وی که ۴۵ روز از مدت بازداشت خود را در انفرادی و بدون
ملاقات بوده، تنها یک بار موفق به ملاقات با اعضای خانواده اش شد.

خاطرنشان می شود که پدر و همسر ساجده کیانوش راد نیز سابقه بازداشت در روزهای
پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد را دارند. پدر وی، دکتر محمد کیانوش راد، نماینده دور ششم مجلس شورای اسلامی از شهر اهواز و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت بوده است.

این گزارش حاکی است، برای نازنین خسروانی، روزنامه نگار بازداشتی که از ۱۱ آبان در بند ۲۰۹ زندان اوین بوده، نیز امروز وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی تعیین شده که امید است با تودیع آن، به زودی به آغوش خانواده اش باز گردد.

گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا یکشنبه 10 بهمن 2569

یکشنبه ده بهمن 89، سی ژانویه 2011 میلادی

در مورد 9 موضوع صحبت می کنیم.

موضوع اول این که خانم زهرا بهرامی شهروند ایرانی – هلندی روز گذشته اعدام شد. دولت هلند روابط خوداش رو در همه زمینه ها با جمهوری اسلامی به حالت تعلیق درآورد. خانم بهرامی که بعد از وقایع عاشورای سال گذشته دستگیر شده بود ابتدا به اقدام علیه امنیت ملی و بعد به حمل و توزیع مواد مخدر متهم شد و سرانجام ایشان را اعدام کردند.

دو نفر از کسانی که در مرگ زهرا بنی یعقوب پزشک 27 ساله که در ابهام کامل به جرم بد حجابی در همدان دستگیر شد و بعد هم در زندان کشته شد، بعد چند سال دوندگی خانواده اش محکوم شدند. یکی به یک سال حبس و دیگری به دو سال حبس، آن هم به جرم بازداشت غیر قانونی و به این ترتیب قاتلین زهرا بنی یعقوب مانند قاتلین زهرا کاظمی، جنایتکاران کهریزک و بسیاری دیگر در امان مانند.

همسر آقای تاج زاده گفته پس از ممنوع ملاقات شدن آقای تاج زاده از شش آذر تا کنون نگرانی از سلامتی او افزایش پیدا کرده. آقای حسین کروبی برای دومین بار به اوین اظهار شد چند ساعتی بازداشت شد و سپس آزاد شد. گفته می شود این بازداشت ها و بازجویی ها در رابطه با افشاگری های او در مورد کهریزک است.

نکته دوم این که آقای داریوش همایون ، روزنامه نگار و مبارز سیاسی با سابقه دیروز در سن 82 سالگی در سوییس در گذشت.

نکته سوم این که صد ها کارگر از کارخانه های مختلف نساجی در مازندران در مقابل کارخانه ها قائمشهر تجمع داشته اند چرا که علی رغم قول وزارت صنایع و کار و مدیران کارخانه ها خبری از حقوق های معوقه نیست.

نکته چهارم این که هزینه مراکز پتروشیمی کشور به دلیل افزایش قیمت انرژی تا سی درصد افزایش پیدا کرده است و دولت آن را وادار می کند که به قیمت قبلی محصولات خود را بفروشند که طبیعا این کارخانه ها در معرض ورشکستگی قرار می دهد.

دولت به بعضی کارخانه گفته که قیمت را دست نزنید اما می تواند کم فروشی کنید و راه های دزدی را نشان کارخانه ها می دهد تا ظاهر ماجرا را به هر قیمتی که هست حفظ کند. اما این روند در کنار واردات بی رویه با ارز مصنوعا ارزان نگه داشته شده آهنگ ورشکستی کارخانه جات و بیکاری میلیون ها کارگر را تشدید خواهد کرد.

نکته پنجم این که آزمون دستیاری پزشکی قرار است 28 بهمن ماه برگزار شود اما سوالات این آزمون با اس ام اس ارسال می شود و می توانند از ده درصد سوالات تا صد در صد آنها را خریداری کنند که البته نشانه فساد در عمق مرکز برگزارکننده کنکور است.

نکته ششم این که افغانی ها در سه شهر کابل، هرات و مزار شریف دست به تظاهرات زدند و شعارهایی علیه مقامات ایرانی داده اند و خواستار توقف اعدام شهروندان افغانی در ایران شدند.

نکته هفتم این که سرتیپ حسین ظریفی منش در سمیناری که برای علوم انسانی برگزار شده ایشان گفته که آسیب پذیر انقلاب در برابر علوم انسانی است و دانشگاهی های امام حسین آماده اند که تحول جدی در زمینه علوم انسانی ایجاد کنند.

نکته هشتم این که آقای موسوی در مصاحبه ای که با سایت کلمه کرده این خبر روزنامه گاردین را که آقای محمود عباس قرار بوده از یک پولدار فلسطینی پول بگیرد و برای جنبش سبز رادیو راه اندازی کند. چون روزنامه های داخلی سر و صدا راه انداخته بودند که جنبش سبز از خارجی ها پول گرفته است. آقای موسوی تکذیب کرده است و گفته که جنبش سبز فقط به ایرانی ها متکی است.

نکته نهم البته حوادث مصر است که خیلی سریع تر از آنچه پیش بینی می شد پیش رفته است و به نقاط انتهایی خوداش نزدیک می شود. البته آقای موسوی نقطه آغاز حرکت های منطقه را راهپیمایی های عظیم مردم ایران دانسته و گفته که فرعون ها این را دیر می فهمند و به روشنی گفته و طعنه های اشکاری به آقای خامنه ای و دستگاه سرکوب اش دارد. به نظر می رسد آن دوگانه ای که بن علی در تونس و مبارک در مصر ساخته بودند که یا دیکتاتوری ما و یا اسلامگرا ها به سبک ایران سر کار می آید با حرکت ایرانی ها که برابر استبداد دینی ایستادند نشان داد که راه سومی در منطقه هست و می تواند به سمت دموکراسی حرکت کند.

مصر تا الان بیشت از 102 کشته داشته، پلیس از خیابان ها رفته است و ارتش به صحنه آمده اما ارتش با مردم درگیر نشده است و تنها از ساختمان های دولتی محافظت می کند.

مبارک آقای شفیق را به عنوان نخست وزیر معرفی کرده و البته مردم به جز رفتن مبارک راضی نیستند. کشورهای مختلف به مبارک فشار می آورند که تسلیم خواست مردم شوند و دست به سرکوب نزند.

تظاهرات مصری ها در سرار جهان در حال شکل گیری است و اگر ارتش به همین منوال حرکت کند آفتاب آقای مبارک به غروب نزدیک است. دو پسر ایشان به لندن گریخته اند. جمال مبارک نسخه مصری همان مجتبی خامنه ای ایران است.

اندکی صبر سحر نزدیک است

تا فردا شاید پیروز موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی


گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا شنبه 9 بهمن 2569

سلام
شنبه 9 بهمن 89، 29 ژانویه 2011 میلادی
امروز در مورد هفت موضوع صحبت می کنیم


ایران خودرو در تب و تاب
جمعی از کارگران ایران خودرو دراین کارخانه دست به تحصن زدند. مدیرعامل ایران خودرو هم اعلام کرد از این پس کارخانه در روزهای جمعه تعطیل بوده و به زور بچه ها را بر سر کار نخواهد آورد. همچنین به کارگران شیفت بعد از ظهر اجازه ی ورود به کارخانه ندادند تا از این طریق به بچه های داخل کارخانه نپیوندند. جنازه ی هشت کارگری که در حادثه ای در ایران خودرو کشته شده بودند را هنوز به خانواده هایشان تحویل نداده اند . بنابراین کارخانه ی ایران خودرو که بزرگترین کارخانه ی خودروسازی در ایران است در تب وتاب به سر می برد


وخامت حال دو زندانی سیاسی
آقای سعید متین پور، فارغ التحصیل رشته ی فلسفه از دانشگاه تهران و از فعالان جنبش مدنی در آذربایجان مدت دو سال است که بدون مرخصی در زندان به سر می برد و خبرها حاکی از آن است که وی با مشکلاتی همچون کمردرد و عفونت ریه دست و پنجه نرم می کند اما همچنان از اعطای مرخصی استعلاجی به وی خودداری می کنند
آقای احسان عبده تبریزی ، دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه دورهام انگلیس و پسر آقای دکتر حسین عبده تبریزی به هفت سال زندان محکوم شده واز سال پیش که به ایران آمد در بازداشت به سر می برد. مادر وی هم به دلیل بازداشت تنها فرزندش در بیمارستان بستری شده است. اما به آقای تبریزی هم اجازه ی مرخصی یا دیدن مادر را نمی دهند و خیلی ها معتقدند که وی تا اندازه ای هم به خاطر پدرش تحت فشار است که روزنامه ی سرمایه را منتشر کرده و بارها به سیاست های احمدی نژاد انتقاد کرده بود


ادامه ی اعتصاب غذا در زندان ارومیه
اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ارومیه ادامه دارد و دو تن از زندانیان سیاسی به نامهای محمد امین عبداللهی و مصطفی علی احمدی از تهران به بخش اطلاعات منتقل شدند و ظاهرا یکی از آنها هم از آنجا به بیمارستان منتقل شده است


متهم اصلی کهریزک؛ مشاور احمدی نژاد
پدر آقای محسن روح الامینی از شهدای جنبش سبز گفت که ما انتظار نداشتیم آقای قاضی مرتضوی که متهم اصلی جنایت کهریزک بود پست دولتی بگیرد. آقای مرتضوی در فهرست مشاوران آقای احمدی نژاد بوده و در ضمن رییس مرکز مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز می باشد


نامه ی نمایندگان در پاسخ به احمدی نژاد
چهار نماینده یعنی آقایان ابوترابی، توکلی،دهقان و باهنر طی نامه ای به آقای احمدی نژاد پاسخ داده اند. روزنامه ی کیهان هم پاسخی به نامه ی آقای احمدی نژاد داده است و برخی از امامان جمعه هم به طور هماهنگ در مورد نامه ی آقای احمدی نژاد صحبت کرده اند و تقریبا همه هم یک حرف می زنند که احمدی نژاد نباید اختلافات با سران قوا و رییس تشخیص مصلحت را به سطح جامعه بکشاند


باز هم تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر
آقای صالحی که به عنوان وزیر امورخارجه معرفی شده و هنوز رییس سازمان انرژی هسته ای است، اعلام کرد که راه اندازی نیروگاه بوشهر که بنا به وعده ی ایشان می بایست تا بهمن ماه عملی شود، دستکم تا 20 فروردین با تاخیر مواجه خواهد شد. ایشان گفته است که راه اندازی ایمن مهمتر از راه اندازی سریع است و تازه تا 20 فروردین هم این نیروگاه با هماهنگی با روس ها آغاز به کار خواهد کرد. از چند روز پیش در روزنامه های مانند دیلی تلگراف و همچنین از سوی برخی مقامات روسی گفته شد که داستان ویروس استاکسنت جدی است و در صورت راه اندازی نا ایمن این نیروگاه ممکن است یک چرنوبیل دیگر تکرار شود
آقای صالحی هم به نوعی غربی ها را تهدید کرده و گفت که اگر اتفاقی بیافتد دامن گیر همگان خواهد شد. لذا داستان اشکال فنی جدی است. یک روزنامه ی نروژی سندی را از ویکی لیکس منتشر کرده است که نشان می دهد اسرائیل و روسیه در مورد تاخیر در راه اندازی نیروگاه بوشهر صحبت هایی داشته اند


میزان درآمدهای کشور مشخص نیست
رییس دیوان محاسبات کشور گفت که بی انضباطی مالی بزرگترین مشکل اقتصادی ایران است. وی افزود که هیچ کس نمی داند رقم دقیق مجموع درآمدهای کشور چقدر است


آشفتگی در سپاه
آقای رمضان شریف، مسوول روابط عمومی سپاه اعلام کرد که مواضع رسمی سپاه تنها از سوی فرمانده ی کل، نماینده ی ولی فقیه و روابط عمومی سپاه بیان می کند و آنچه فرماندهان مختلف .-اظهار می کنند موضع رسمی سپاه نیست. این نشان از آشفتگی انضباطی و آشفتگی در فرماندهی این سازمان نظامی دارد که هر کس در هر گوشه ای از آن هر حرفی را مطرح می کند


رویدادهای مصر
اما بحث اساسی ما درباره ی رویدادهای مصر است. امروز شنبه آفتاب در حالی در قاهره و دیگر شهرهای مصر طلوع کرده است که تمام خبرگزاری ها این روز را روز سرنوشت سازی برای مصر خوانده اند. در تمام شب گذشته قاهره، اسکندریه، سوئز و بسیاری از شهرهای دیگر مصر در تب و تاب بود. آقای مبارک در نطقی که دیشب با دو ساعت تاخیر پخش شد، عقب نشینی اولیه ای کرد و آن هم اینکه گفت دولت روز شنبه استعفا داده و دولت جدیدی بر سر کار خواهد آمد. وی همچنین وعده ی اصلاحات اقتصادی و سیاسی و ایجاد قوه ی قضائیه ی مستقل را داد. با این حال وی گفت که در مقام خود خواهد ماند و سپس ارتش را هم روانه ی خیابان های مصر کرد. بسیاری از مفسرین بر این باورند که تغییر دولت کمکی به تغییر شرایط نخواهد کرد چرا که مردم شعار مرگ بر مبارک می دهند و ظاهرا به کمتر از تعویض او رضایت نمی دهند. لذا امروز تعیین کننده است چرا که باید دید ارتش ملی مصر که مورد احترام مردم این کشور هم بوده است آیا با مردم درگیر می شود و همانند سپاه پاسداران در ایران عمل خواهد کرد که ننگ حمایت از دیکتاتور را بر خود خرید و خواهر و برادر و هموطن خود را در خیابان ها کشت و یا اینکه به گونه ای دیگر رفتار خواهد کرد. اگر همچون اتفاقی که در تونس افتاد در مصر هم ارتش به دولت پشت کند آنگاه باید گفت که کار آقای مبارک بی شک تمام خواهد شد ولی اگر دست به کشتن مردم بزند رویدادهای خونینی رخ خواهد داد که نتیجه اش هم فعلا قابل پیش بینی نیست
در مصر هنوز اینترنت و تلفن های همراه قطع هستند. مردم تلاش کردند که ساختمان رادیو و تلویزیون و کاخ ریاست جمهوری را به تصرف خود درآورند که موفق نشدند. گزارش ها تا کنون از 13 کشته و 75 زخمی سوئز و بیش از 1300 زخمی در قاهره خبر داده اند که البته هنوز هم از میزان دقیق کشته شدگان آمارهای مختلفی می رسد. یکی از نکات جالب این است که مردم با ارتش در برخی امور همکاری کرده اند. به طور مثال مردم از موزه های مصر که در نزدیکی ساختمان رادیو و تلویزیون است محافظت کردند تا مبادا غارت گران وارد موزه ها شده و میراث تاریخی این کشور را بدزدند. بچه های مصری تاکتیک های جلب نیروهای مسلح را بکار می برند . این کارها از طریق بغل کردن نیروهای نظامی، گل دادن به آنها و در جاهایی هم پلیس را که رودرروی مردم ایستاده بود به سرعت کنار زدند. امروز مشخص خواهد شد که کار با ارتش به درگیری خواهد کشید یا ارتش جذب مردم می شود
جالب است که در ایران مقامات فرار به جلو کرده و حرف های مسخره ای می زنند که گویی در مصر و تونس ها انقلاب اسلامی رخ داده است . باید گفت که اصلا چنین صحبت هایی مطرح نیست و مردمی که چهل درصدشان زیر خط فقر هستند خواهان محو دیکتاتوری آقای مبارک، محو فقر، بیکاری، و فساد اقتصادی که در کشور لانه کرده هستند
راجع به درس آموزی از مصر و پیگیری اوضاع باز هم فردا صحبت خواهیم کرد و


اندکی صبر سحر نزدیک است


تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی

گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا آدینه 8 بهمن 2569

سلام وجمعه 8 بهمن 1389، 28 ژانویه 2011 میلادی


امروز مورد 10 موضوع صحبت خواهیم کرد.


موضوع اول اینکه روز گذشته 10 نفر دیگر در زندانهای ایران اعدام شدند. هفت نفر در زندان قزل حصار کرج و سه نفر در زندان ارومیه به جرم قاچاق مواد مخدر. دهها سازمان حقوق بشری در دنیا به روند اعدامها در ایران اعتراض کردند. خانم کاترین اشتون مسوول سیاست خارجهء اتحادیهء اروپا گفته که اعدام به مرز هشدار در ایران رسیده و نگرانی های خشونت ورزی حکومت بالاگرفته. مقالهء خیلی خوبی آقای علی تهرانی در سایت رادیو زمانه در این خصوص نوشته تحت عنوان "امپراطوری اعدام" که من ضمیمهء برنامهء امروز میکنم. در این مقاله آقای تهرانی بدرستی توضیح داده که وقتی حکومتها دچار بحران مشروعیت میشوند ناچارند که قدرت نمایی خودشان را بخصوص حکومتهای اقتدارگرا با خشونت ورزی و خشونت در قبال تن شهروندانشان اعم از اعدام، شکنجه و یا محدودیت برای پوشش های آنها اعمال بکنند و حکومتهای دموکرات در واقع نیازی به این قبیل خشونت ورزی ها ندارند.


نکتهء دوم اینکه خانواده های زندانیان سیاسی گوهر دشت وقتی دیروز برای ملاقات عزیزانشان رفتند بجای ملاقات حضوری آنها را به ملاقات کابینی بردند که این کار با اعتراضشان مواجه شد و اصولاً بچه های سیاسی را که به بند 4 سالن 12 منتقل کرده اند شرایط این بند اصلاً خوب نیست، یعنی شیشه های شکسته، شوفاژ سرد، حمام خراب و دهها مشکل دیگه که با اعتراض زندانیان و خانواده هاشون مواجه شده. خانم سمیهء فرید، فعال حقوق زنان و عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت به 2 سال حبس تعزیری محکوم شده. آقای کروبی که روز گذشته به بهشت زهرا رفته بود، وقتی قصد داشت بر سر آرامگاه شهداء برود از رفتن او جلوگیری کردند و اراذل و اوباشی طبق معمول آنجا بوده اند و شعار داده اند و اجازه ندادند آقای کروبی به جایی که میخواهد برود.


نکتهء سوم اینکه سایت شهرزاد نیوز که از سایتهای فعال زنان است فراخوانی را مطرح کرده که قبض های آب و برق و گاز و غیره را مردم نپردازند. با توجه به اینکه فاز اول در واقع در حال طی شدن است و مردم در حال متوجه شدن گرانی کالاها میشوند، پیشنهادات مختلفی این روزها مطرح میشود برای بسیج مردم جهت نپرداختن قبوض و مقاوت مدنی از این مسیر که وقتی که به اجماع برسد و جمع کلی این تصمیم را بگیرند خدمتتون اعلام خواهم کرد.


نکتهء چهارم اینکه سایت جهان نیوز خبر از رسیدگی کمسیون اصل 90 مجلس به پروندهء زمین خواری در دماوند داده. به موجب این خبر کاربری های 2880 هکتار زمین از باغات آنجا عوض شده و این زمین خواری و این مقدار زمین خواری شاید نزدیک به دو برابر کل مساحت شهر دماوند است. در پروندهء زمین خواری در دماوند پای روزنامهء کیهان و آقای حسین شریعتمداری هم مطرح بوده و چند سال قبل هم که دعوایی بین ایرنا و کیهان مطرح شد، زمانی که بچه های ایرنا از پروندهء زمینخواری و شخص آقای شریعتمداری در اراضی دماوند سخن به میان آوردند کیهان ساکت شد و دیگر صدایش در نیامد.
سردار جمشیدی هم خبر از هزینه کردن 400 میلیارد تومان جهت ساختن پایگاههای بسیج در سال جاری داده و گفته که هر سال هم تا پایان برنامهء 5 ساله همین مبلغ هزینه خواهد شد. به نظر میرسه که این یک بخشی از فسادی است که آقای نقدی و اعوان و انصارش در بسیج در پیش گرفته اند و به بهانهء ساختن پایگاهها میلیاردها تومان پول در بسیج حیف و میل میشود به اضافهء سایر زمینه های اقتصادی که این سازمان در آن درگیر است.


نکتهء پنجم اینکه حساب پرس تی وی، تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی در لندن مسدود شد. در جشنوارهء فیلم فجر امسال هم بعد از آقای طالبی و خانم تهمینه میلانی، سیروس الوند و عبدالرضا کاهانی هم فیلمهایشان را از جشنوارهء فجر بیرون بردند. فیلم رسول صدر عاملی هم توقیف شد و روند توقیف خیلی از فیلمها آغاز شده، ضمن اینکه با باز کردن بخش دیگری در این جشنواره با نام نوعی نگاه، فیلمهایی را هم که گردانندگان وزارت ارشاد دوست ندارند به این بخش داده اند. به نظر میرسه که کشمکش سینماگران و تحریم جشنوارهء فجر توسط سینماگران در دستور قرار دارد و روزهای آینده باز هم منتظر شنیدن خبرهایی در این زمینه باشیم.


نکتهء ششم اینکه سندیکای مستقل شرکت واحد خواستار تشکیل گروه مستقلی شده برای بررسی حادثهء ایران خودرو و کشته و زخمی شدن کارگرهای این کارخانه.


نکتهء هفتم اینکه روسیه اعلام کرده که ایران پیشنهاد مبادلهء سوخت را بپذیرد که در استانبول به ایران داده شده. از محتوای این پیشنهاد چیزی منتشر نشده است. وزیر خارجهء جدید برزیل هم اعلام کرده که برزیل دیگر قصد ندارد در مسألهء هسته ای ایران میانجیگری بکند. لیست مطلبی را هم بی بی سی منتشر کرده دال بر اینکه آقای صالحی وزیر خارجهء پیشنهادی دولت آقای احمدی نژاد به مجلس در لیست تحریمهای اتحادیهء اروپا در ردیف پانزدهم قرار دارد و اگر ایشان به عنوان وزیر رأی بیاورد امکان سفر به اتحادیهء اروپا را ندارد مگر اینکه در هر نوبت اجازهء مخصوص بگیرد.


نکتهء هشتم اینکه آقای مهدی طائب برادر حسین طائب، چهرهء خونریز و از عوامل اصلی سرکوب بعد از کودتا، در حمله به آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کرده که آقای هاشمی اصولاً نمیفهمد! ایشان از مدافعین آقای رحیم مشایی است و القاب عجیب و غریبی را به آقای رحیم مشایی منتسب میکند اما در سوی دیگر مخالفین مثل جوان آنلاین مطرح کرده که اصول گرایان منحرف، که منظورشون آقای رحیم مشایی است در شهرستانها شروع به عزل و نصب های انتخاباتی کرده اند. کشمکشها در دو طرف طیف اصولگراهای دور دولت آقای احمدی نژاد بر سر آقای رحیم مشایی، در ابعاد مختلف خودش را نشان میدهد.
آقای الهام مشاور آقای احمدی نژاد هم مطرح کرده که مصوبهء مجمع تشخیص مصلحت در مورد رییس کل بانک مرکزی خلاف قانون اساسی است و ایشون البته ناشیانه سعی کرده که پای رهبری را بکشد به وسط و او را روبروی آقای رفسنجانی و مجمع تشخیص قرار دهد و گفته که لابد در قدم بعدی بحث اختیارات رهبری مطرح خواهد شد.


نکتهء نهم دو خبری است که من اسمش را گذاشته ام بیماری دون کیشوتیزم که از شخص رهبری تا احمدی نژاد و تا بقیه، گریبانگیر همهء دست اندرکاران این حکومت شده، چون خودشان را محور دنیا میدانند و فکر میکنند همهء دنیا صبح تا شب مشغول برنامه ریزی علیه آنها هستند و کار و زندگی دیگری جز برنامه ریزی برای برخورد با جمهوری اسلامی ندارند. این دو خبر یکی اش این است که آقای احمد حسین شریفی معاون موسسهء امام خمینی یعنی همان موسسهء آقای مصباح یزدی که میلیاردها تومان از بودجهء عمومی مصرف میکند گفته که دشمن هفت هزار دین ساختگی برای مقابله با نظام اسلامی درست کرده است. یک سایت طرفدار آقای احمدی نژاد هم گفته که استقبال استان گیلان از آقای احمدی نژاد معادلات جهانی را بهم زد. جز خبط دماغی و دون کیشوتیزم نام دیگری به این قبیل اخبار نمیشه داد.


نکتهء آخر بحث مصر و حرکت در دنیای اسلام و عرب است. امروز جمعه از طرف فیس پوک و سایتهای اینترنتی 6 آوریل، مردم دعوت شده اند و به نام جمعهء خشم اسم گذاری شده است و مردم دعوت شده اند که در نماز جمعه که در مصر در مساجد متعدد برگزار میشود و یک نقطهء خاص ندارد شرکت کنند و تظاهرات ضد حکومتی انجام بدهند، یعنی از این فضا استفاده بشود. اخوان المسلمین که تا الان حضور نداشته گفته که شرکت میکند اما با زیرکی به نظر میرسد که سعی میکنند خودشان را دورتر نگاه دارند تا بهانه به دست آقای مبارک و همراهانشان ندهند. ارزش بورس مصر کاهش پیدا کرده. توییتر، فیس بوک، و اینترنت را دولت مصر قطع کرده، مبایلها و تلفنهای دستی را قطع کرده و کارهایی را کرده که سایر دیکتاتورها میکنند. در این مورد در روزهای آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.


اندکی صبر، سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی

Sunday, January 30, 2011

عکس توزیع سکه های پارسیان در راهپیمایی 22 بهمن پارسال در اهواز


شاید باورتون نشه. شاید خیلی ها میگفتن دروغه. ولی من با چشم خودم دیدم. این خانمی که میبینین زیر پل عابر پیاده ی اول نادری اهواز نشسته و داره سکه ی پارسیانی که بچه اش گیر اورده رو به دوستش نشون میده.

کوچه ی شهیدان علی و سهراب اعرابی


توهین عباس کارگر جاوید به ندا و مادر ندا

توهین عباس کارگر جاوید به ندا و مادر ندا



عباس کارگر جاوید خطاب به مادر ندا آقا سلطان گفت: ندا ول بوده و صاحب نداشته و اگر پدر و مادر داشت تو خیابون بغل یک نامحرم جون نمیداد! که مادر ندا در جواب گفت: صد در صد حق با شماست چون سال پنجاه و هفت ما ول های خیابون بودیم و انقلاب کردیم!

ویدئو:





http://webnevisi.wordpress.com



مصاحبه صدای امریکا با مادر ندا آقا سلطان پس از برگزاری مراسم تولد ندا در بهشت زهرا و خیابان امیرآباد -

http://www.youtube.com/watch?v=PppOjtoRDvg

یادداشتی از میرحسین موسوی درباره تحولات منطقه..

یادداشتی از میرحسین موسوی درباره تحولات منطقه......
10 بهمن 89 - 15:13

علیرضا llllll جنبش سبز ایران llllll

میرحسین موسوی در یادداشتی ضمن بررسی شرایط حاکم بر خاورمیانه، قیام حق طلبانه مردم در برخی کشورها را در راستای بر هم زدن نظام ظالمانه ای دانست که منطقه را در چنگال خود فراگرفته و آن را ناشی از بی احترامی حکومت ها به حق تعیین سرنوشت مردم خواند. آخرین نخست وزیر ایران، همچنین از جانب ملت ایران به مردم آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن ادای احترام و آرزوی پیروزی کرد

متن یادداشت میرحسین موسوی به شرح زیر است:ا

این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار “رای من کجاست؟” به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند.ا

امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند.ا

متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز “خشم مردم” مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار “اسقاط نظام” از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.ا

ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه اشان آرزو می کنیم

دکتر ملکی:از فرعون و نمرود عبرت بگیرید، استبداد رفتنی است

دکتر ملکی:از فرعون و نمرود عبرت بگیرید، استبداد رفتنی است
10 بهمن 89 - 15:20

علیرضا llllll جنبش سبز ایران llllll

دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب بود که با انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها، از این سمت برکنار شد. آقای ملکی که اکنون ۷۷سال دارد، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ در زندان بود و بعدها یک بار دیگر نیز در سال ۱۳۷۹ به همراه تعدادی از فعالان ملی – مذهبی دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند.

بعد از حوادث انتخابات و کودتای دولت احمدی نژاد، دکتر ملکی هم بازداشت و به مدت ۷ ماه در زندان به سر برد. چندی پیش دادگاه انقلاب این فعال سیاسی باسابقه را به محاربه و همکاری با سازمان مجاهدین متهم کرد . این در حالی است که باور همیشگی او بر عدم خشونت و مبارزه مسالمت آمیز استوار بوده است. به بهانه یادداشت اخیر دکتر ملکی با عنوان ” چه دیر فهمیدید. نگذارید دیرتر شود” به سراغ این فعال مدنی رفتیم .

او که ۵ دهه فعالیت سیاسی – اجتماعی را در کارنامه زندگی خود ثبت کرده است با صراحت اعلام کرد با هیچ گروهی سرستیز ندارم و معتقدم که هر کسی افکار و اندیشه اش برای خودش محترم است . او می گوید مردم نباید برای تغییر اعمال خشونت کنند اما در مقابل ظلم هم ساکت ننشینند. ملکی که زندان های دوران شاه و دهه شصت و سال گذشته را تجربه کرده است شجاعت و مقاومت جوانان سبز دربند را می ستاید و آنها را بیش از گذشتگان در اعتقاد و هدفشان راسخ و استوار می داند. او خطاب به حاکمان می گوید: از تاریخ عبرت بگیرید. اگر فرعون ها و نمرود ها ماندند ، شما هم می مانید و گرنه استبداد رفتنی است.

گفتگوی تحول سبز با دکتر محمد ملکی را بخوانید:

شما از کسانی هستید که رنج های زیادی کشیدید و بسیاری از بیماریهای که امروز به آن مبتلا هستید نتیجه سال های زندان است. امروزهستند کسانی که به خشونت، محاکمه و قهر و غضب برای پیشبرد مبارزه معتقدند ، چطور است که علیرغم ظلمی که به شما رفته همچنان به راه های مسالمت جویانه و به عدم خشونت معتقدید؟

ضمن سلام به خوانندگان شما. این نتیجه تجربه من هست. اعتقاد دارم که اصولا انسان ها و توده های مردم برای خشونت خلق نشدند و این حکومت ها هستند که خشونت را بر مردم تحمیل می کنند. در طول تاریخ چنین بوده است. اگر شما به متون مذهبی هم مراجعه کنید.

نحوه خشونت را حاکمان تحمیل می کردند چون میخواستند چند روزی بیشتر به حاکمیت خودشان ادامه دهند. من سی سال قبل از انقلاب وارد مسائل اجتماعی شدم و دبیرستان میرفتم و یک مسئله ای در خانواده من اتفاق افتاد که تاثیر بر من داشت و بد نیست بگویم که پاسخ شما هم باشد.

ما در یک خانه کوچک در تجریش زندگی می کردیم . پیش می آمد که یک وقت مادر پدرم، موهای مادرم که بسیار زن صبوری بود را میگرفت و دور حوض می چرخاند که چرا مثلا این کار را کردی. من بعد از این حادثه بود که از خشونت نفرت پیدا کردم. اما بعد از انقلاب من با توجه به آنچه که از خشونت بر سر خودم در زندان آمد علیه خشونت موضع گیری می کنم. برای اینکه معتقدم خشونت، خشونت می آورد اما این به معنای این نیست که مردم در برابر ظلم ها سکوت بکنند . راه های دیگری وجود دارد که می توان با حاکمیت های استبدادی مبارزه کرد و وقتی من به یاد می آورم که در زندان چه بر سر من آمده و آن شکنجه ها و شلاق زدن ها با کابل و غیره، فکر میکنم، می بینم من باید کاری بکنم که در آینده این مسائل تکرار نشود . در آینده به گونه ای نباشد که به روی هم اسلحه بکشیم. الان جهان سی سال پیش نیست و باید حرفها را زد و در یادداشت اخیرم سعی کردم این مسائل را تکرار کنم. حرفی که ۱۵ سال پیش زدم . که بنشینیم مسائل خودمان را حل کنیم و بهترین راه حل هم این است که حکومت ادعا می کند که ۸۰ درصد با او موافق هستند و طرفدار نظام و شیوه کنونی هستند، اما در سوی دیگر هم عده ای میگویند اینطور نیست. برای اینکه این مسئله روشن شود، باید آن را به آرای مردم سپرد.

شرایط این انتخابات چگونه باید باشد؟

متمدنانه و در شرایط انتخابات آزاد به گونه ای که احزاب و روزنامه ها آزاد شوند و مراجعه به آرای مردم شود. از طرف دیگر باید این سعه صدر باشد که اگر حتی اکثریت ۶۰ درصدی به همین قانون اساسی رای داد و ۴۰ درصد به غیرآن، حکومت نباید آن ۴۰ درصد را سرکوب کند. باید اجازه داد که آنها هم در سیاست مشارکت کنند و حرف و نظرشان را بگویند. امروز هم در بسیاری از کشورها مرسوم شده که برای نشان دادن میزان صحت انتخابات شان، آنرا زیر نظر سازمان های بین المللی انجام می دهند تا دنیا هم شاهد مشارکت سیاسی مردم شان باشد. ما خوشبختانه موضوعات تازه ای را در جهان می بینیم که سابقه نداشته مثلا در سودان بعد از این جنگ های چندین ساله و کشتارها به این نتیجه رسیدند که زیر نظر سازمان های بین المللی رفراندوم کنند و همه دنیا مجبور به پذیرش انتخاب مردم شد.

اینکه من تاکید دارم که بدون خشونت این پروسه صورت بگیرد برای این است که اعتقاد دارم به این مثل قدیمی که می گوید ” پدر کشتی و داغ کین کاشتی ، پدر کشته را کی بود آشتی.” من وقتی در هرحال خشونت کردم با یک نفر یا گروهی، خواه و ناخواه باید منتظر باشم که اگر او نتواند، بچه و آیندگان او با خشونت رفتار کنند تا تقاص او را بگیرند.

برخی اما تحول سیاسی آینده ایران را خشونت آمیز و در پی انقلابی دیگر تصور میکنند؟

من معتقد به خشونت نیستم و باور ندارم که اگر در آینده تحولی شود ، مردم کشتاری به وجود آورند. من معتقدم که مردم ما متمدن تر از این هستند و تجربه این سی سال به مردم ما بسیار چیزها آموخته است و من شخصا با انقلاب خشونت آمیز مخالفم و معتقدم که مسائل را باید از طریق دوستانه پیش برد. و اینها را از باورهای دینی ام آموختم. باید محبت و مهربانی کرد چرا که ما ادعا می کنیم خداپرست هستیم و خدای رحمان و رحیم را می پرستیم. امیدوارم که اگر عمری باقی باشد برای این هدف تلاش کنم و تا آخر عمر به این مبارزه بدون خشونت معتقد باشم و سرانجام خوبی را برای ملتم ببینم

شما اشاره کردید که راه های دیگری هم وجود دارد که می توان با حکومت های استبدادی مبارزه کرد. راهکارهای آنرا چه می دانید؟

برجسته ترین روشی که پیشنهاد می کنم این است که در هر حال حاکمیت را مجبور بکنیم که تن به یک رفراندوم واقعی در شرایط آزاد دهد. اما چگونه می توان این کار را کرد؟ ما همگی یک شعار بدهیم و بگوییم رفراندوم میخواهیم. از داخل و خارج یک شعار را پیشه کنیم و شعاری است که دنیا هم می پسندد. ما می خواهیم نظرمان را بدهیم همانطور که سی و دو سال پیش مردم در اولین رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کردند و رای شان را دادند. رای مسالمت آمیز و آرامی بود. نسل امروز نسل سی و دو سال پیش نیست. من چه حقی دارم نظر سی سال پیش خودم را به پسرم و نوه هایم تحمیل کنم. آنها حق دارند فکر و نظر خودشان را داشته باشند. به نظرم بهترین راه این است که این نسل جدید نظر خودش را بدهد .اگر گفتند این نظام را می خواهند که هیچ اما اگر اکثریتی گفتند که ما این نظام را نمی خواهیم، اقلیت هم باید از حقوقی برخوردار باشد و اکثریت نمی تواند بگوید یا پیروی کنید یا ساکت بمانید. بارها گفتم که در این روزهای پایان عمرم آنهایی که سبزند و احزاب مختلف و نظرات مختلف واقعا بیایند و دست در دست هم بدهند و با هم یکی باشند توافق بکنند و مراجعه به افکار عمومی بکنند و نظر مردم را انجام دهند. اعتقاد صد در صد دارم که اگر همه با هم باشند هر کاری که یک ملت بخواهد می تواند انجام بدهد.

شما در یادداشت تان فرمودید که سی سال در انتظار بیداری جوانان و شکوفایی جنبشی بودید که امروز در قامت جنبش سبز است. چه چیزی در این جنبش و جوانان حاضر در آن دیده اید که این چنین شما را امیدوار کرده است؟

من ۵۰ سال تدریس می کردم و سر و کارم با جوانان بوده است. من در طول این ۷ ماهی که در زندان بودم، دانشجویان بسیاری را به زندان آوردند و من با آنها بودم. واقعا احساس کردم که این جوانان امروز با زمانی که ما دانشجو بودیم درک و شعورشان فرق میکند. اینها واقعا سطح علمی خوبی دارند و رسانه های جمعی و دنیای ارتباطات با آنها امکان دریافت سریع اطلاعات را داده است. در آن دوران ما به سختی و با چه بدبختی باید یک اعلامیه را زیراکس و تکثیر می کردیم اما امروز جوانان پشت کامپیوتر و اینترنت از آخرین اخبار دنیا با خبر می شوند . درک و شعور جوان امروز بالاتر است و من حتی چیزهایی در زندان دیدم که به این نسل افتخار کردم. واقعا امروز به نسبت گذشته در زندان های ما جوانان شجاع و با استقامتی هستند که خیلی بیشتر از زمان ما به خواسته هاشون باور و ایمان دارند و برای هدفشان مقاومت میکنند. من همیشه امیدوار بوده ام و معتقدم که امثال من باید در مکتب این جوان ها درس بیاموزیم.

مخاطبان تحول سبز احتمالا این سوال برایشان پیش می آید. شما که این چنین معتقد ، درباره مبارزه مسالمت آمیز و عدم خشونت صحبت میکنید چطور دادگاه انقلاب شما را به اتهام محاربه و ارتباط سازمانی با جریانی مسلحانه محاکمه کرده است. ممکن است درباره اتهام تون توضیح دهید؟

شما این سوال را باید از دادستانی که کیفرخواست رو نوشته بپرسید. واقعیت این است که زندگی من کاملا روشن است و اتهام مالی و اخلاقی به من نمی توانند نسبت دهند. چون من آدم مذهبی هستم بنابراین بازجویان می گویند تو وابسته به سازمان مجاهدین هستی. از سال ۶۰ تا ۶۵ که من را دستگیر و زندانی کردند هم همین را گفتند. البته من اعلام می کنم که با هیچ گروهی سرستیز ندارم. من معتقدم که هر کسی افکار و اندیشه اش برای خودش محترم است و هیچ وقت فکر نمی کنم این فرد چون چپ یا راست هست من باهاش رفاقت ندارم. این بازجویان اخیرا آمدند و دلایلی را مطرح کردند، اما گفتم من هیچ ارتباطی با هیچ سازمانی نداشتم و ندارم و از همه سیاسیون بپرسید که من فقط با همه دوستم و این دستور قرآن است. قرآن به ما می گوید: بشارت باد به کسانی که اقوال و نظرات گوناگون را گوش دهند و بهترینش را بپذیرند. من حرف همه را گوش می دهم. من دوستان زیادی از طیف های مختف فکری داشته ام و حتی با چندین حزب اللهی هم محله ای رفاقت دارم فکر میکنید نتیجه ای هم از این اتهام زنی خواهند گرفت؟

به نظر می رسد اتهامی مطرح کردند و این اتهام نچسبی است به من. من کسی هستم که از وقتی وارد سیاست شدم با هیچ گروه و دسته ای همکاری تشکیلاتی نداشتم و ندارم. اما در کیفرخواست به محاربه من را متهم کردند و حالا معلوم نیست که چگونه قرار است ثابت کنند که حرب علیه چه کسی و چطور کردم. باید دید چطور دادگاه پیش می رود. من راضی هستم به رضای خدا و هرطور که خداوند صلاح می داند پیش آورد. من وابسته به هیچ گروه و دسته و سازمانی نیستم و نبودم ومخالفت با هیچ اندیشه ای هم نمی کنم و هر کسی آزاد است اندیشه خودش را بیان کند. من به این حرف باور دارم که گفته اند: ” با اندیشه تو مخالفم ولی حاضرم جانم را بدهم که تو آزاد باشی و حرفت را بزنی.”

شما به استقامت و شجاعت جوانان زندانی اشاره کردید. فکر میکنید این زندانی کردن و شکنجه ها و فشار به خانواده های زندانیان توانسته کمکی به حاکمان بکند برای حفظ وضعشان؟

من اوایلی که از زندان برگشتم در مصاحبه ای گفتم که من نظری و پیشنهادی دارم و خطاب به حاکمان گفتم : شما سی سال با خشونت رفتار کردید به ویژه با دانشجویان. یک سال تجربه کنید و تنها یکسال این دانشجویان را آزاد بگذارید تا نظرات خودشان را بدهند و اظهار عقیده بکنند و ببینید نتیجه چه میشود . حاکمیت بسیار اشتباه میکند و سی سال این اشتباه را تکرار کرده و سعی کرده مخالفان را با خشونت از بین ببرد . جریانات سال ۶۰ و ۶۷ و بعدش و همین الان در جامعه. اینها دردی را دوا نمی کند و جز کینه و نفرت ثمری ندارد. چون بذر کینه زخم خورده گان مانند جوانه هایی در حال رشد است. من اگر از بین برم، بچه ها و نوه ها و نتیجه ها هستند و این کینه باقی می ماند. باید یک جا این کینه رو قطع کرد. باید یکجا این مسئله را پایان داد. هرچند که می دانم حاکمیت این مسائل را گوش نمی دهد. این حرفهایی که من می زنم را بارها هم در زندان با بازجویان بحث کردم اما آخرش تنها می گفتند چرت و پرت نگو .

من در هر حال میگویم که بیایید به خاطر خودتان دست از این خشونت بردارید و دست از این روش ها بردارید و اجازه دهید مردم در یک شرایط صلح آمیز نظرات خودشان را ابراز کنند که اینها عاقبت ندارد. از تاریخ عبرت بگیرید. اگر فرعون ها و نمرود ها و هیتلرها و رضا خان ها و محمد رضا شاه ها ماندند و این استبداد را ادامه دادند، شما هم می توانید و گرنه استبداد رفتنی است.

همین تحلیلگران وزارت اطلاعات مدعی اند که جنیش سبز، جنبش طبقه متوسط و مرفه شهری است. به نظر شما جنبش سبز پایگاه اجتماعی اش محدود است یا گستره وسیع تری دارد؟

امروز جنبش سبز به یک گروه خاصی اطلاق نمی شود. من اعتقاد دارم که خواست الان جامعه این است و خواست یک طبقه خاص مثل طبقه متوسطه و یا مرفه نیست بلکه خواست توده های مردم است. توده های مردم علاقه دارند در شرایط راحت و نسبتا مناسبی زندگی کنند و مردم مشکلات را لمس می کنند و می بینند که حرفها و شعارها با واقعیت جامعه تناسبی ندارد. درباره حذف یارانه ها چه تبلیغات وسیع رسانه ای به راه انداختند که هیچ تغییری در جامعه رخ نداده است اما در هنگام خرید مایحتاج زندگی و وقتی تاکسی سوار می شویم، این تورم کاملا احساس میشود. مسئولان تبلیغ می کنند که نیست، اما ما مردم، مشکلات را از نزدیک لمس می کنیم.

با تشکر از فرصتی که به من دادید


دیکتاتورها باید بروند؛ فراخوان به تظاهرات در ۲۲ بهمن.....ما بیشماریم دوباره می آییم.

دیکتاتورها باید بروند؛ فراخوان به تظاهرات در ۲۲ بهمن.....ما بیشماریم دوباره می آییم....
10 بهمن 89 - 16:27

علیرضا llllll جنبش سبز ایران llllll

دانشجونیوز: اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران در فراخوانی از مردم خواسته اند تا در یک راهپیمایی موازی با راهپیمایی دولتی در ۲۲ بهمن شرکت کنند. این گروه از دانشجویان در فراخوان خود نوشته اند: وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر دست در دست هم بدهیم وبا فریاد اعتراضمان به دنیا ثابت کنیم که سرنوشت دیکتاتوری سیدعلی همان چیزی است که بن علی به آن گرفتار شد. متن کامل این فراخوان به شرح زیر است : ملتی یکدل و یکصدا هرگز شکست نخواهد خورد ملت شریف ایران

بار دیگر سالگرد انقلاب اسلامی فرا می رسد. انقلابی که سرنوشت ۳۲ ساله یک ملت را رقم زد. انقلابی که جز کشتار و اعدام، جنگ، دروغ، عوام فریبی، فساد، عقب ماندگی، به تاراج رفتن منابع و منافع ملی، تفرقه، نصیبی برای کشور و ملت نداشت. ۳۲ سال است که رژیم جمهوری اسلامی به بهانه حفظ انقلاب و ارزشهای انقلاب رأی و خواست مردم را به بازی گرفته است، و هر صدای منتقدی را یا به بند می کشد و یا بالای دار. هنوز حافظه ملت ایران آن همه قتل و کشتار وحشیانه اول انقلاب را از یاد نبرده است . هنوز قتل و کشتار سال های ۶۴ و ۶۷ در حافظه ملت ایران فراموش نشده است. مصیبت های 8 سال جنگ، تغییر قانون اساسی و دادن همه اختیارات و در رأس امور قرار دادن یک نفر به عنوان ولایت مطلقه فقیه و پشت پا زدن به خواسته های ملتی که انقلاب کرد، قتل های زنجیره ای، حمله به کوی دانشگاه تهران و ضرب و شتم دانشجویان، رواج دروغ ، تهمت، فساد وعادت شدن آن برای مسولان نظام، زندانی کردن هزاران مرد و زن آزاده ایرانی و پلیسی و امنیتی کردن جو جامعه و نفاق و تفرقه افکنی در میان ملت، اتفاقات رخ داده در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و دزدیدن رأی مردم، سرکوب خونین تظاهرات مردمی، به گلوله بستن جوانان عزیز کشور از جمله ندا آقاسلطان و ده ها عزیز دیگر، پرت کردن مردم معترض از روی پل و زیر گرفتن مردم توسط ماشین نیروی انتظامی، توهین به مردم و خس وخاشاک خواندن آنها توسط رئیس جمهور انتصابی و میکروب خواندن مردم توسط شخص رهبری نظام جمهوری اسلامی، بیکاری و فقر روزافزون با وجود منابع سرشار ملی و حیف و میل کردن اموال و منابع ملی ،اجرای شتاب زده طرح هدفمند کردن یارانه ها و تحمیل فشار مضاعف بر اقشار کم درآمد و ضعیف جامعه و بدتر از همه اعدام های فله ای و بی رویه دو ماهه اخیر، چیزی نیست که وجدان بیدار یک ملت به سادگی از آن بگذرد.

ملت آزاده ایران، امروز که دنیا صدای اعتراض شما را شنیده و جنبش آزادیخواهی شما در حال فراگیر شدن است و ما شاهد بیدار شدن وجدان حق طلبانه و آزادی خواهانه مردم کشورهای عربی هستیم، و اعتراضات مردمی آنها کاخ دیکتاتورها و فرعونیان زمان را به لرزه درآورده است، وقت آن فرا رسیده تا بار دیگر دست در دست هم بدهیم وبا فریاد اعتراضمان به دنیا ثابت کنیم که سرنوشت دیکتاتوری سید علی همان چیزی است که بن علی به آن گرفتار شد.

ما گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از عموم ملت آزاه ایران می خواهیم تا در راهپیمایی سبز ۲۲ بهمن شرکت کنیم و در یک راهپیمایی موازی با راهپیمایی دولتی ثابت کنیم که ملت ایران حامی و پشتیبان اعمال و رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی رژیم نیست و نگذاریم بار دیگر رژیم جمهوری اسلامی با به تصویر کشیدن صحنه ی راهپیمایی ۲۲ بهمن، ملت ایران را به عنوان حامی و پشتیبان سیاست ها و اعمال ضد بشری خود، به دنیا معرفی کند و بیش از این نام ملت ایران را در دنیا بدنام کند. اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از همه شهروندان آزادیخواه تهران می خواهد تا در مکان ها و مسیرهای مشخصی، از قبیل میدان هفت تیر، تخت طاووس، میدان ولیعصر تا چهارراه ولیعصر، میدان نازی آباد و میدان خراسان حضور یابند و صدای اعتراض خود را به گوش مردم آزادیخواه دنیا برسانند.اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران از همه کسانی که این فراخوان را می خوانند می خواهد تا با تکثیر و تبلیغ آن ما را در انجام این رسالت بزرگ ملی یاری رسانند.

زنده باد ایران
زنده باد ملت ایران

اتحادیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران

جناب نوری همدانی مگر شما سال پیش تظاهرات مردم ایران را حلال کردید؟

جناب نوری همدانی مگر شما سال پیش تظاهرات مردم ایران را حلال کردید؟!
10 بهمن 89 - 11:12


"چرا علمای مصر تظاهرات را حرام كردند؟"



آیت الله نوری‌همدانی با انتقاد شدید از الازهر مصر در پشتیبانی از «حسنی مبارك»، گفت: الازهر فتوا داده و تظاهرات مردم مصر را حرام اعلام كرده است، در حالی كه حسنی مبارك فاسق فاجر است.

به‌گزارش ایسنا، ، این مرجع تقلید در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی و دانشجویان بسیجی دانشگاه‌های استان فارس با اشاره به حوادث اخیر خاورمیانه اظهاركرد: موج‌هایی از نور انقلاب اسلامی به كشورهایی همچون تونس، مصر، اردن و یمن رسیده و مردم بیدار شده‌اند.


وی افزود: به بركت انقلاب اسلامی در تونس بعد از 50 سال صدای اذان شنیده شد و بعد از 25 سال نماز جمعه بر پا شد.


این مرجع تقلید با اشاره به بیداری مردم مصر علیه رژیم حسنی مبارك، یادآور شد: مصر كشوری مهم و دارای سابقه فرهنگی است، اما متاسفانه فردی برآن حكومت می‌كند كه با رژیم صهیونیستی و آمریكا همكاری دارد.


وی ادامه داد: رژیم حسنی مبارك، هیچ گونه پشتوانه‌ مردمی ندارد و تنها اوباما و آمریكا از او حمایت می‌كند.


آیت الله نوری‌همدانی با انتقاد شدید از علمای الازهر در حمایت از حسنی مبارك، گفت: الازهر با استناد به آیه 27 سوره بقره فتوایی داده و تظاهرات را حرام اعلام كرده، باید بدانند كه آیه مربوط به تظاهرات كنندگان نیست، بلكه مربوط به افراد فاسق و فاجر است و مصداق آن حسنی مبارك و رژیم او است كه با رژیم صهیونیستی و آمریكا همكاری دارد، نه مرم مظلوم مصر .


وی افزود: اسلام برخورد فیزیكی با اهل سنت را ممنوع كرده است؛ چرا كه دشمن سو استفاده می‌كند، اما ما آماده مناظره با علمای اهل سنت هستیم، ولی متاسفانه آنان حاضر به مناظره نیستند.


وی در بخش دیگری از سخنان خود مسئله حكومت را بسیار تاثیرگذار دانست و گفت: مشروعیت، مقبولیت و مدیریت صحیح و كار آمد پایه و بقا هر حكومتی است.


آیت‌الله نوری‌همدانی با بیان این كه حكومت علاوه بر مقبولیت و مشروعیت به مدیریت صحیح نیاز دارد، اظهاركرد: در زمان غیبت امام معصوم‌(ع)، فقیه عادل، شجاع، مدیر و مدبری مانند حضرت آیت الله خامنه‌ای باید در رأس حكومت باشد تا بتواند آن را بر اساس اسلام و ارزش‌های اسلامی مدیریت كند.


وی تصریح كرد: حاكم اسلام باید در كنار مردم باشد و به مشكلات آنان آگاهی داشته باشد، نه مانند سلاطین، كه مردم را در فقر مالی و فرهنگی قرار می دهند و خود در فكر ساختن كاخ‌های مجلل هستند.


این مرجع تقلید یادآور شد: هر انقلابی كه می‌خواهد بر پایه اسلام شكل بگیرد، باید رهبری مانند حضرت امام‌(ره) داشته باشد تا به پیروزی برسد.


براساس گزارش مركز خبر حوزه، این مرجع تقلید در پایان یادآور شد: با ساقط شدن رژیم حسنی مبارك، غصه بزرگ این است كه چه كسی را می‌خواهند به جای او بگذارند؛ مسلمانان می‌خواهند حكومت بر اساس اسلام باشد، اما كسی را ندارند كه شجاعانه مردم را رهبری كنند.

تظاهرات ده هزار معترض در الجزایر

تظاهرات ده هزار معترض در الجزایر


به گزارش خبرگزاری فرانسه، سعید سعدی، رهبر حزب «جمعیت پیشبرد فرهنگ و دموكراسی»، كه یك حزب سكولار اپوزیسیون در الجزایر است شمار معترضان روز شنبه در شهر بجایه را «بیش از ۱۰ هزار نفر» اعلام كرد. راهپیمایان، به صورتی مسالمت‌آمیز در خیابان‌های این شهر كه در منطقه اقلیت بــِربـِرنشین الجزایر واقع شده تظاهرات كردند و در همین حال نیروهای پلیس نیز در سراسر شهر مستقر شده‌بودند.

روز شنبه هم‌چنین حزب طرفدار دموكراسی به نام «لیگ دفاع از حقوق بشر» كه راهپیمایی‌هایی را در الجزیره، پایتخت الجزایر برگزار كرده خبر داد كه تظاهرات جدیدی را برای دوازدهم فوریه برگزار خواهد كرد. این لیگ عضو گروهی سیاسی به نام «هماهنگی ملی برای تغییر و دموكراسی» است كه در آستانه اعتراضات اوایل ژانویه كه به كشته شدن پنج تن و زحمی شدن بیش از ۸۰۰ نفر انجامید، تشكیل شد. روز شنبه گذشته برخورد پلیس ضد شورش با تظاهركنندگان در الجزایر باعث زخمی شدن ده‌ها تن از معترضان شد، كه منابع دولتی شمار این زخمیان را ۱۹ نفر و حزب اپوزیسیون در الجزایر این تعداد را بیش از ۴۰ نفر ذكر می‌كند. این تظاهركنندگان با الهام از تحولات تونس اقدام به راهپیمایی كرده‌بودند. از چهاردهم ژانویه تاكنون، دو مورد خودسوزی سیاسی و هفت مورد اقدام نافرجام به خودسوزی سیاسی در الجزایر گزارش شده‌است

صحنه هایی زیبا از ناآرامی های مصر

صحنه هایی زیبا از ناآرامی های مصر
10 بهمن 89 - 12:08


تصاویز: روبوسی مصری‌ها با پلیس

روبوسی مصری‌ها با پلیس

روبوسی مصری‌ها با پلیس

منبع پایگاه msnbc

روبوسی مصری‌ها با پلیس


عكس: زنجیره انسانی مردم مصر

گروهی از شهروندان قاهره جهت پیشگیری از غارت یا آسیب دیدن موزه ملی مصر، تقدام به تشكیل زنجیره انسانی در برابر این موزه كردند.

تهران: مصر به خشونت علیه مردم پایان دهد

همزمان با ادامه سرکوب‌ها در ایران

تهران: مصر به خشونت علیه مردم پایان دهد

۸ بهمن ۱۳۸۹
جوان معترض مصری

وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مقام‌های مصر خواست به خشونت‌ها علیه مردم پایان داده و به خواسته‌های آن‌ها «تمکین» کند.

یک مقام آگاه در وزارت خارجه، امروز جمعه (هشتم بهمن) همزمان با گسترش ناآرامی‌ها در مصر به ایرنا گفت: «مقامات مصر باید ضمن تمکین به خواسته‌های بحق مردم این کشور از هر گونه برخورد خشونت آمیز نیروهای نظامی و امنیتی با موج مردمی خودداری کند.»

این درخواست وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مقام‌های مصری در شرایطی مطرح می‌شود که معترضان به نتیجه انتخابات در ایران ۱۸ ماه است به شدت سرکوب می‌شوند.

جمهوری اسلامی از سوی بسیاری از نهاد‌های بین‌المللی به نقض گسترده حقوق بشر در ایران به خصوص در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات متهم شده است.

مقام‌های جمهوری اسلامی طی یک سال گذشته صد‌ها فعال سیاسی ـفرهنگی را بازداشت و محاکمه کرده‌اند.

در ایران ۱۸ ماه است هیچ یک از احزاب مخالف دولت اجازه برگزاری تجمع نداشته و ده‌ها رسانه منتقد در این مدت توقیف یا مسدود شده‌اند.

با آغاز اعتراض‌ها در تونس و مصر و برخی کشور‌های عربی، مقام‌های جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند از این اعتراض‌ها تفسیری مذهبی و مرتبط با انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ ارائه کنند.

امروز بسیاری از امامان جمعه شهر‌های مختلف ایران به صورت هماهنگ بخشی از موضوع سخنرانی‌ خود در خطبه‌های نماز جمعه را به تحولات کشور‌های عربی به خصوص تونس و مصر اختصاص دادند.

این امامان جمعه همچون سایر روحانیون محافظه‌کار ادعا کرده‌اند که وقایع این دسته از کشوری‌های عربی ناشی از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران است.

گروهی از روحانیون همچون آیت‌الله نوری همدانی نیز اعلام کرده‌اند که وقایع این کشور‌ها نشانه ظهور امام دوازدهم شیعیان است.

یکه‌تازی روحانیون در تحلیل وقایع تونس و مصر

یکه‌تازی روحانیون در تحلیل وقایع تونس و مصر

۹ بهمن ۱۳۸۹

امامان جمعه و برخی روحانیون شیعه در ایران طی هفته‌های اخیر در مقام تحلیلگر سیاسی ظاهر شده و ادعا کرده‌اند اعتراض‌ها در یمن، تونس و مصر ناشی از تاثیرات انقلاب اسلامی در این کشور‌ها بوده است.

حتی گروهی از این روحانیون همچون آیت‌الله نوری همدانی اعلام کرده‌اند این وقایع نشانه ظهور امام دوازدهم شیعیان است.

این در حالی است که خبرگزاری دولتی ایرنا پس از روز‌ها تلاش برای پیوند زدن وقایع تونس و مصر به انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد حوادث اخیر در این کشور‌ها هیچ ارتباطی با انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ ایران ندارد.

با آغاز اعتراض‌های مردمی در این سه کشور عربی، مقام‌های رسمی جمهوری اسلامی ترجیح داده‌اند چندان در برابر تحولات این کشور‌ها موضع‌گیری نکنند.

در این میان، امامان جمعه و روحانیون نزدیک به آیت‌الله خامنه‌ای در روز‌های اخیر در مقام تحلیل‌گر مسائل سیاسی ظاهر شده و به بررسی وقایع در این کشور‌ها پرداخته‌اند.

بدون استثنا تمامی این امامان جمعه و روحانیون، وقایع تونس و مصر را نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرده و ادعا کرده‌اند که مردم این کشور‌ها خواستار برقراری حکومت اسلامی هستند.

آن‌ها از اعتراض‌های مردمی مردم تونس و مصر تفسیری دینی و آخر‌الزمانی ارائه می‌کنند و مدعی هستند که ریشه تمام این اعتراض‌ها آموزه‌های دینی و انقلابی است.

در همین حال سکوت سیاستمداران ایران در برابر تحولات کشور‌های عربی و میدان‌داری روحانیون سنتی در تحلیل وقایع این کشور‌ها منجر به بروز آشفتگی‌ها در تحلیل‌ها شده است.

خبرگزاری‌ها، وب‌سایت‌ها و حتی وبلاگ‌های محافظه‌کار تفسیر‌های متضاد و متناقضی از تحولات تونس و مصر ارائه می‌کنند.

گروهی از آن‌ها همچون سایت انقلاب اسلامی، رجا نیوز و مرکز خبر حوزه تلاش می‌کنند اظهارات آن دسته از روحانیون را منعکس کنند که از وقایع این دو کشور تفسیری آخر‌الزمانی دارند.

خبرگزاری‌های رسمی چون ایرنا، فارس و مهر هم تلاش می‌کنند بازتاب دهنده نظرات آن دسته از روحانیونی باشند که معتقدند اعتراض‌ها در یمن، تونس و مصر بر گرفته از آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران است.

در این میان خبرگزاری ایرنا با انتشار یادداشتی اعلام کرده که وقایع این کشور‌ها هیچ ارتباطی با انقلاب اسلامی ایران و بحث آخر‌الزمان ندارد.

این خبرگزاری نوشته که اعتراض مردم تونس برای «نان» بود که پس از مدتی به درخواست استعفای بن علی تبدیل شد.

ایرنا افزوده که میان انقلاب اسلامی ایران و تحولات تونس و مصر «تفاوت‌های عمیقی» وجود دارد.

این خبرگزاری دولتی اعلام کرده است: «فقدان رهبری و نبود ایدئولوژی و دیدگاه سیاسی، هرج و مرج اجتماعی و سیاسی را در تونس سبب شده و آینده این حرکت مردمی را با ابهام مواجه کرده است.»

پیش از انتشار یادداشت ایرنا، احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و آیت‌الله نوری همدانی از مراجع تقلید قم نیز به طور تلویحی نسبت به آینده این اعتراض‌ها در کشور‌های عربی ابراز نگرانی کرده بودند.

به نظر می‌رسد تلاش این دسته از روحانیون برای ارائه تفسیر آخر‌الزمانی از وقایع اخیر تونس و مصر بیشتر مصرف داخلی داشته و ماهیت این اعتراض‌ها با آنچه که آن‌ها بدنبالش بودند فاصله بسیاری دارد.

امام جمعه تبریز: معترضان در ایران از وقایع مصر عبرت بگیرند

امام جمعه تبریز: معترضان در ایران از وقایع مصر عبرت بگیرند
10 بهمن 89 - 14:00


آیت‌الله مجتهد شبستری، امام جمعه تبریز:

معترضان در ایران از وقایع مصر عبرت بگیرند


آیت‌الله محسن مجتهد شبستری امام جمعه تبریز می‌گوید مشاهده ایرانی «توسعه یافته» در همه زمینه‌ها ملت‌های منطقه را به «جوش و خروش» آورده و این حرکت هشداری برای «فتنه‌گران داخلی و خارجی» است.

به گزارش روز گذشته (نهم بهمن) ماه خبرگزاری دولتی ایرنا، آقای مجتهد شبستری در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی گفته که «فتنه‌گران» داخلی باید از حوادث کشور‌های تونس و مصر «عبرت» بگیرند.

به گفته این روحانی، حوادث اخیر در این دو کشور عربی نتیجه به «زیربار رفتن سیاست‌های آمریکا» از سوی حکومت‌های این دو کشور است و در حال حاضر «ملت‌های مسلمان این کشورها از ایران اسلامی الگو گرفته‌اند.»

امام جمعه تبریز افزوده که «مشاهده ایرانی توسعه یافته در ابعاد مختلف علمی، دفاعی، عدالت اجتماعی و اسلامیت، ملت‌های منطقه را به جوش و خروش واداشته است.»

جمعه گذشته نیز وزارت خارجه جمهوری اسلامی از مقام‌های مصر خواسته بود «صدای ملت خود را شنیده» و با آنها برخورد خشونت‌بار نداشته باشد.

آیت‌الله نوری همدانی از مراجع تقلید قم نیز با انتقاد از سرکوب مردم قم اعلام کرده که اسلام برخورد فیزیکی با اهل سنت را ممنوع کرده است.

اظهارات این دسته از روحانیون در خصوص شرایط تونس و مصر در شرایطی ایراد می‌شود که معترضان به نتیجه انتخابات بارها نسبت به ادامه سرکوب‌ها در ایران به مقام‌های جمهوری اسلامی هشدار داده‌اند.

معترضان می‌گویند در صورتی که حاکمیت جمهوری اسلامی به سرکوب‌ها ادامه دهد به سرنوشتی مشابه سرنوش حسنی مبارک و بن علی در مصر و تونس گرفتار خواهد شد.

این در حالی است که روحانیون وابسته به قدرت در ایران و برخی فعالان سیاسی محافظه‌کا از تحولات این کشور‌های عربی قرائت دینی دارند و معتقدند این اعتراض‌ها اسلامی و برگرفته از انقلاب اسلامی ایران است

یاوران سبز ایران- موسوی: نقطه آغاز اعتراض‌ اعراب تظاهرات میلیونی مردم ایران است

یاوران سبز ایران- موسوی: نقطه آغاز اعتراض‌ اعراب تظاهرات میلیونی مردم ایران است
10 بهمن 89 - 15:34

در حالی که مقام‌های جمهوری اسلامی و تلویزیون دولتی ایران اعتراض‌های مردم در کشورهای عربی را «پس‌لرزه‌های انقلاب اسلامی» یا «خیزش اسلامی» خوانده‌اند، میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت در ایران، نقطه آغاز این اعتراض‌ها را تظاهرات میلیونی مردم تهران در اعتراض به نتیجه انتخابات دانست.

به نوشته وب‌سایت خبری کلمه،‌ میرحسین موسوی،‌ از رهبران مخالفان دولت در ایران، روز شنبه در بیانیه‌ای با اشاره به تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی، از جمله مصر،‌ نوشت: «بدون هیچی شکی نقطه آغازین آنچه در خیابان‌های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و ۲۸ و ۳۰ خرداد تهران جستجو کرد، روزهایی که مردم با شعار "رای من کجاست؟" به خیابان‌ها آمدند و مسالمت‌جویانه حقوق از دست رفته خود را پی گرفتند.»
آقای موسوی ضمن ادای احترام به مردم تونس و مصر با اشاره به شعار معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران افزوده است:‌ «امروز دامنه شعار "رای من کجاست؟" مردم ایران، به شعار "الشعب یرید اسقاط النظام" در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است.»

میرحسین موسوی همچنین آورده است:‌‌ «برای کشف راز این پیوندها و مشابهت‌ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه انتخابات اخیر مصر را با انتخابات خود مقایسه کنیم و این که رئیس شورای نگهبان از بی‌نیازی به آرای میلیون‌ها شهروند سبز سخن می‌راند.»

این رهبر مخالفان دولت در ایران همچنین با اشاره به شباهت‌های موجود میان حکومت‌های ایران و مصر در قطع اینترنت و سایر کانال‌های ارتباطی در آستانه اعتراض‌های ضد حکومتی نوشته است:‌ «اگر به نظام‌های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید در همه این نظام‌ها به یک سان شبکه‌های اجتماعی و عرصه مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می‌گیرند و به شکل حیرت‌انگیزی اس‌ام‌اس‌ها و تلفن‌ها و اینترنت قطع و قلم‌ها در هم شکسته و معترضین به زندان‌ها برده می‌شوند. متاسفانه منافعِ پشت سر ایدئولوژی حاکم در کشور، اجازه نمی‌دهد واقعیت‌ها آن چنان که هستند خود را نشان دهند.»

میرحسین موسوی همچنین در واکنش به موضع‌گیری‌های برخی از امامان جمعه و رسانه‌های جمهوری اسلامی که اعتراض‌های مردم کشورهای عربی را به «انقلاب اسلامی» پیوند داده و از آن با عنوان «خیزش اسلامی»‌ یاد کرده‌اند نوشته است:‌ «خطیبان و تریبون‌های گوش‌به‌فرمان به عملکرد مفسدانه فرعون مصر که با بازداشت، اعتراف‌گیری‌، پرونده‌سازی‌ و غارت مردم از طریق باندها و اطرافیان این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده توجهی نشان نمی‌دهند.»

آقای موسوی همچنین در این بیانیه اخیر به موج اعدام‌ها در ایران اشاره کرده و آن را ابزاری برای ایجاد ترس در مردم دانسته است.

او می‌گوید: «اینان به روز "خشم مردم" مصر اشاره می‌کنند ولی نمی‌گویند که روز غضب نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت‌المال و همچنین بستن دهان‌ها و شکستن قلم‌ها و اعدام‌ها و بر پا کردن چوبه‌های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است.»

وی همچنین نوشته است: «و نمی‌گویند اگر حکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می‌گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی‌دزدید، کار به شعار "اسقاط نظام" از سوی شعب عزیز مصر نمی‌رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه سیاست غلبه به وسیله ایجاد خوف، نهایتاً در نقطه‌ای به ضد خود تبدیل و آن گاه آمدن "روز خشم" و روزهای غضب ملی اجتناب‌ناپذیر می‌شود. فراعنه معمولاً زمانی صدای ملت را می‌شنوند که بسیار دیر شده است.»

میرحسین موسوی در پایان آورده است:‌ «ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق‌طلبانه مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می‌گذارد. ما به همه مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می‌فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق‌طلبانه‌شان آرزو می‌کنیم