ماهواره» مهران مدیری؛ طنز اجتماعی یا بیاخلاقی؟
Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: مهران مدیری در سریال مرد ۱۰۰۰ چهرهانتشار ویدئویی با عنوان "ماهواره" که توسط مهران مدیری و با بازی اکثر بازیگران سریال "قهوهی تلخ" تهیه شده است، واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. در اینباره با محمود فرجامی و علیرضا رضایی به گفتوگو نشستهایم.
برخی معتقدند که نوع پرداخت برنامهی طنز «ماهواره» به موضوع کانالهای ماهوارهای فارسیزبان که برنامههای خود را از خارج از کشور پخش میکنند، از چهارچوبهای اخلاقی رایج در جامعهی ایران خارج شده است. دیگرانی هم هستند که این برنامه را حرکتی سیاسی در جهت تخریب چهرهی اپوزیسیون میدانند.
در اینباره با علیرضا رضایی وبلاگنویس و طنزپرداز در پاریس و همچنین محمود فرجانی نویسنده وبلاگ «دبش» و طنزپرداز در مالزی به گفتوگو نشستیم.
بشنوید: میزگرد در مورد برنامه طنز "ماهواره"
دویچهوله: آقای رضایی، با توجه به محتوای این ویدئو، بهنظر شما، مرز اخلاق در طنز کجاست؟ و آیا این مرزها در این ویدئو رعایت شدهاند یا نه؟
علیرضا رضایی: من آنچنان معتقد نیستم که این برنامه مرز اخلاقی را رد کرده و مشکلی در این زمینه بهوجود آورده است. چیزی که فکر میکنم از نظر اخلاقی، مخاطبین به آن توجه کردهاند، این بود که چنین کاری را تا بهحال از آقای مدیری ندیده بودند. خصوصاً وقتی کار طنز از مرزی رد میشود، باید ببینیم که این کار را چه کسی انجام داده و آیا روش و روال او این هست یا نه. وقتی تا پیش از این، کسی چنین کاری از آقای مدیری ندیده، مسلماً ذهنیت دیگری پیش میآید و این ذهنیت هم درست است.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: نمایی از سریال طنز نقطهچینمورد دوم اینکه موقعی هست که ممکن است ما پاراگراف طنزی را بنویسیم، بهخصوص در شرایط حاضر، خود مخاطب میآید به ما تذکر میدهد که کیهان و… از این سوءاستفاده نکنند. ما نمیتوانیم بگوییم چنین برنامهای ساخته شده، بدون هیچ سفارشی. من نمیخواهم اصلاً وارد ذهنیتها و توهمهای توطئه بشوم، ولی من این برنامه را بدون سفارش نمیبینم و مخصوصاً انتشار آن را بیدلیل نمیبینیم.
آقای فرجامی، شما در بارهی اینکه آیا در طنز، مرزهای اخلاقی داریم یا نه چه فکر میکنید؟ و این برنامه تا چه حد از این مرزها گذشته است؟
محمود فرجامی: در دنیای هنر، ادبیات و موضوعات مشابه، در گفتمان غرب، دو مورد را به عنوان اخلاقیات ترجمه میکنیم؛ یکی "مرالیته" و دیگری "اتیک" است. منظور از مرالیته این است که تصاویر خیلی خاصی نشان داده شوند یا کلمات خاصی گفته شوند یا عدهای مستقیماً مورد تهمت قرار گرفته باشند. مواردی که دربرگیرندهی مسائل هنری است و آنها را دربر میگیرد، وارد بحث اتیک میشود.
از نظر مرالیته، یعنی آن اخلاق خیلی واضح و سیستماتیکی که در ادیان یا در حقوق و بشر و… وجود دارد، فکر نمیکنم این ویدئو چیز خاصی داشته باشد که قابل پیگیری یا قابل محاکمه باشد. البته جاهایی هستند که انصافاً مشمئزکنندهاند. هرچند آن چیزی هم که مورد هجو قرار گرفته، خودش مشمئزکننده بوده است. مثلاً جایی که میگوید: مادرم را میفروشم، مشمئزکننده است. از لحاظ مرالیته ممکن است مشکل نداشته باشد، ولی از لحاظ اتیک، به نظر من، مشکل دارد و نمیپسندم. مثلاً صحبتهایی هست در مورد همجنسگراها و اشاراتی به پارک دانشجو که هم اهانت به همجنسخواهان است و هم اهانت به کسانی که با هنر رقص آشنا هستند یا اهلاش هستند.
ولی وقتی ما صحبت از اخلاق میکنیم، به این معنا نیست که ما یکی را متهم کنیم. بله؛ اگر آقای مدیری مثلاً لکنتزبان یک نفر یا کوتاهقدیاش را دست بیاندازد، اینها خیلی واضح از لحاظ اخلاق به معنای مرالیته قابل انتقاد است. اما آقای مدیری این کار را نکرده است. من در مجموع، مدافع اینجور کارها هستم.
آقای رضایی، موافقان این ویدئو معتقدند که این واقعیت تلویزیونهای ماهوارهای است و فرای اینکه ما توجه داشته باشیم به اینکه آیا واقعاً سفارشی برای ساخت این برنامه داده شده یا نه، آقای مدیری واقعیتی را به طنز یا نقد گرفته است.
علیرضا رضایی: ابتدا لازم است به صحبتهای آقای فرجامی اشاره کنم. ایشان میگویند تصاویری به آن صورت در این ویدئوها نبود، چرا چنین تصاویری بود و این کارها ضبط نشده بود برای اینکه پخش نشود، اینها کارهایی بودند که ضبط شده بودند برای اینکه پخش شوند. کی میتوانید بهخاطر بیاورید که در یک برنامهی تلویزیونی یک نفر چند دقیقه جلوی دوربین برقصد. ما خوب میدانیم طی چهار پنج سال گذشته، چنین کارهایی مجوز گرفتهاند. همین کارهایی که سه ثانیهاش کافی بود برای اینکه چند لشکر کفنپوش از قم و مشهد راه بیفتند و بیایند، بهراحتی مجوز میگیرند، برای آن استفادههایی که از تلویزیون میشود.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: علیرضا رضایی، وبلاگنویس و طنزپردازسوای خود کار؛ من میخواهم این را از خود کار بیرون بیاورم، آنچه مردم به آن واکنش نشان دادند. آنجایی که من راجع به سفارشی بودن کار صحبت کردم، دقیقاً منظورم همین بود. اصلاً مهم نیست که این ویدئو را کی ضبط کرده باشند، مهم این است که این ویدئو قرار بوده پخش شود و تمام این تصاویر نشان داده شوند.
آقای فرجامی مطلبی در این باره نوشته بودند که سند و مدرکی در مورد اینکه این کار سفارشی و با جهت و باهدف باشد، وجود ندارد. من میگویم که مگر راجع به تقلب در انتخابات، سند و مدرک مشخصی دال بر تقلب در انتخابات وجود دارد؟ اما گاهی آدم شواهد کاملاً روشنی را کنار هم میچیند و نتیجهی خیلی روشنی میگیرد.
سالهای گذشته هم یک ویدئوی دیگر منتشر شده بود، در بارهی بازیهای جام جهانی که آقای مدیری به همراه تعدادی از همین بازیگران ساخته بودند. ولی آن ویدئو هم پخش نشد و فقط بهصورت اینترنتی آمد. آن برنامه هم حاوی صحبتها، نکات و حتی شعارهایی بود که شاید از عرف جامعهی ایران و حدی که تلویزیون ایران اجازهی پخش آن را میدهد، فراتر رفته بود.
علیرضا رضایی: آن یک طنز اجتماعی بود. من به شما قول میدهم که اگر آن برنامه سرسوزنی جهتگیری سیاسی داشت و قرار بود به نفع کسی در جمهوری اسلامی تمام بشود، مانند همین کار، یا مجوز میگرفت و یا به این شکل بُعد پیدا میکرد. ویدئوهای آن برنامه منتشر شد و ویدئوهای این برنامهی ماهواره هم منتشر شد، کی ما میتوانیم واکنشهای نسبت به این دو برنامه را کنار هم بگذاریم و یا اصلاً با هم مقایسه کنیم.
آقای فرجامی، نظر شما در این مورد چیست؟
محمود فرجامی: در ارتباط با انتخابات بگویم که دلیل و سند و مدرک، هزارماشاالله در مورد تقلب در انتخابات وجود دارد. این قیاس معالفارق است. حرف من در آن یادداشت، در مورد سفارشی بودن یا نبودن کار آقای مدیری نبود، در این مورد بود که سند و مدرکی وجود ندارد که آقای مدیری این برنامه را بهخاطر گرفتن مجوز پخش قهوهی تلخ، منتشر کرده باشد. یعنی پخش قهوهی تلخ در سوپرمارکتها و… که برای اولین بار بود که سریالی به این شکل در ایران پخش میشد. چون برخی از دوستان گفته بودند این کار نوعی خوشرقصی است برای اینکه آن کار حمایت بشود. من گفتم سند و مدرکی برای این حرف وجود ندارد.
سفارشی بودن یک کار هم بهطور کلی، اشکالی نمیتواند باشد. حال بعضی از دوستان، بهخصوص تیپ اپوزیسیون -البته الان فکر نمیکنم کسی غیراپوزیسیون مانده باشد- ولی اپوزیسیون مقداری تندتر، خیلی مشکل دارند با هر کاری که سفارشی باشد.
من خودم با سفارشی بودن کار مشکل ندارم، من با کاری مشکل دارم که دروغ باشد، تهمت باشد، نامردی باشد، زشت باشد، سخیف باشد. کما اینکه اگر آقای دهنمکی هم کار سفارشی بگیرد، ولی چیز خوبی بسازد، مشکلی نیست. مثلاً کاری در ردیف "هزاردستان" که آن هم حتماً سفارشی بوده است. یک زمانی صدا و سیمای ایران به مرحوم حاتمی سفارش ساخت آن را داده، ولی کار بسیار خوبی از آب درآمده است.
Bildunterschrift:
آقای رضایی، موافقان این ویدئو که تعدادشان هم حداقل در فضای مجازی کم نیست، معتقدند که این ویدئو واقعیتهای تلویزیونهای ماهوارهای را نشان میدهد. چه اهمیتی دارد که حالا بهصورت سفارشی باشد یا حتی جهتگیری سیاسی داشته باشد.
علیرضا رضایی: اینکه کار سفارش گرفتن اشکالی ندارد، یک اصل است. منتها سئوال این است که آیا من الان از کیهان حاضرم سفارش بگیرم و یک طنز خوب بنویسم؟ من خودم خیلی با این قضیه برخورد دارم و مثلاً یکوقتهایی حرفهایی میزنم و یا مینویسم، میگویند چرا گفتی؟ میگویم که از دهن خود شما میشنوم. برمیگردم به اول صحبت؛ باید ببینیم این حرف را چه کسی زده و چرا زده است؟ قبلاً آیا این کار را کرده است یا نه؟
بله؛ واقعیت اجتماع است. اما اگر اینطوری بخواهیم حساب کنیم، زمانی هم مانا نیستانی کاریکاتوری کشید که دقیقاً در خیابانهای تهران این اتفاق دارد میافتد و این حرفها زده میشود. ولی وقتی شکل بیرونی پیدا میکند، آن هم توسط مهران مدیری، توسط کسی که همه به او نگاه میکنند، همه کارهایش را میبینند و دوست دارند، این اتفاق میافتد، خُب… یک وقتی ما حرفی را خیلی خصوصی و در خانهمان و یا توی تاکسی داریم میزنیم و بههرحال خصوصی است و برای خودمان، اما یک وقتی داریم کاری را منتشر میکنیم. این اصلاً کاملاًغلط است. یعنی وقتی حرف یا کار آدم قرار است مخاطب پیدا کند، مسلماً حواساش به خیلی جاها باید باشد.
آقای فرجامی، اثر ساخت برنامههای اینچنینی بر جامعهی ایران به چه میزان میتواند باشد و چه اثری روی مخاطب عام میگذارد؟
محمود فرجامی: قبل از اینکه وارد سئوال شما بشوم، میخواستم این بحث را با آقای رضایی ادامه بدهم. چون میشود گفت که ایشان نمایندهی فکری طیفی از مخالفان این ماجرا و ماجراهای مشابه هستند. سئوال من این است که چه مشکلی دارد؟ آخرش من نفهمیدم که اشکال کجاست؟ فرض کنیم آقای مدیری سفارش گرفته و فرض کنیم که این کار را ساخته بوده که مجوز بگیرد. چون آقای رضایی دائماً تکرار میکنند که اینطور نیست که این کار ساخته شده بوده که مجوز نگیرد. من میگویم اصلاً ساخته شده بوده که مجوز بگیرد و شاید خود آقای مدیری آن را کنار گذاشته است.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: محمود فرجامی، طنزپرداز و نویسنده وبلاگ دبشکاری را که یک هنرمند شخصاً به بازار ارائه نداد، ارائه دادن آن مانند این است که مثلاً من یک تابلوی نقاشی کشیده باشم، یک نفر برود آن را از انباری خانهام بردارد و سرچهار راه نمایش بدهد. معلوم نیست من این کار را تمام کرده بودم، تمام نکرده بودم، از همان جنسی است که آقای رضایی میگوید، بین خودمان است و قرار نیست منتشر بشود. در دفترچهی من و آقای رضایی شاید حرفهای رکیکی هم باشد، مثلاً شعر باشد، منتها ما که منتشر نکردهایم. اگر کسی یواشکی برود به اسم ما منتشر کند، او باید پاسخگو باشد.
فرض کنید آقای مدیری برای اینکار سفارش گرفته بوده، آن را ساخته است و بعد دیده که کار سخیفی است و تصمیم گرفته آن را منتشر نکند. یعنی تا وقتی که ایشان نیاید بگوید که من این برنامه را خودم ساخته بودم و خودم گفتم آپلودش کنند یا خودم منتشرش کردم، ما نمیتوانیم به سازندهی کار چندان ایرادی بگیریم. به خود کار بله؛ اگر بدانیم که این کار تمام شده بوده و میخواستند همین را به بازار بدهند، آره. چون میدانید کاری که ساخته میشود، تا تبدیل میشود به کاری که قرار است بیرون بیاید و عنوانبندی میشود که این کار عنوانبندی هم ندارد، خیلی تفاوت دارد. این کار نیمهتمام را که چندان هم نمیشود نقدش کرد.
این کار با هر انگیزهای در مورد شبکههای ماهوارهای ساخته شده، من از آن حمایت میکنم. همانطور که خود آقای رضایی هم با خود مسئلهی هجو که خیلی از دوستان با آن مشکل دارند، مشکلی ندارند. چون خود ایشان هم طنزنویس هستند و میدانند یک کار بزرگ طنزنویسها هجو است. منتها باید هجو خوبی باشد. کما اینکه عبید زاکانی هم هجو مینویسد، حسین شریعتمداری هم هجو میکند. مسئله این است که هجوی که میشود، با چه میزان رعایت انصاف، شعور انسانی، حقوق بشری و… همخوان است.
میخواهم از آقای رضایی این را بپرسم که فرض کنید این کار سفارشی بوده و فرض کنید برای گرفتن مجوز هم ساخته شده بود، کما اینکه من هم اعتقاد دارم که معمولاً هنرمند کارش را برای گرفتن مجوز میسازد، با تمام اینها، چه اشکالی به کلیت کار وارد است؟ البته اگر وارد جزییات بشویم، شاید من نقدهایی بکنم که آقای رضایی مدافع کار باشند.
آقای رضایی، من سئوال آقای فرجامی را اینطور میپرسم که از نظر محتوایی، فرای آن نیتسنجیای که ما میکنیم، چه ایرادهایی به این کار میشود وارد کرد؟
علیرضا رضایی: من کاملاً مخالفام که این ویدئو برای گرفتن مجوز ساخته شده است. همینقدر هم با این مسئله مخالفام که خود آقای مدیری این را منتشر کرده است. این ویدئو دست هرکسی، هر تیمی و یا هر مجموعهای بوده، بعد از اینکه قهوهی تلخ مورد اقبال قرار گرفته و خریده شده، از طریق کسانی که داشتهاند، خواستهاند این وسط حالی به تیم خودشان یا حاکمیت بدهند و این کار را منتشر کردهاند. من میدانم که خود آقای مدیری همً با این کار مخالفاند.
در ارتباط با کلیت کار، سئوالی را که از خودم پرسیدم، از آقای فرجامی میپرسم: آقای فرجامی، الان اگر فارسنیوز بیاید و به شما یک ستون بدهد، یک کار به شما سفارش بدهد و بگوید برای من یک کار خوب بساز یا بنویس، شما این کار را میکنید؟ هر جوابی که شما دادید، جواب من به کلیت این کار است.
محمود فرجامی: این سئوال شما قیاس معالفارق است. چون این کار آقای مدیری، یک کار مجزا است. بله؛ من هیچوقت نمیآیم برای فارسنیوز ستون بنویسم. آنها هم هیچوقت به من سفارش کار نمیدهند. یعنی آن ور قضیه را هم باید دید. شاید بهتر باشد سئوالتان را اینطور مطرح کنید که اگر به شما فضایی بدهند و بگویند هرچه دلت خواست بنویس، منتها در نقد شبکههای ماهوارهای، نه در نقد مثلاً جنبش سبز. آیا این کار را میکنی یا نه؟ این سئوال شاید مقداری تشابه داشته باشد به مسئلهای که ما در مورد مهران مدیری داریم صحبت میکنیم.
من این سئوال را از آقای رضایی میخواهم بپرسم که آیا نکات مثبتی را در این ویدئو دیدید؟
علیرضا رضایی: خود من بعضی از قسمتهای این ویدئو را که دیدم، خیلی خندیدم. منتها یک وقتی آدم در یک جمع خصوصی دارد صحبتی را میکند که در آن حالت هم باید حواساش به خیلی جاها باشد. من چند وقت پیش توی فیسبوکام که برای من یک جای کوچولوی شخصی است، یک استاتوس ساده زدم. از روی آن عکس گرفته شد که آی توهین نژادپرستانه به فلان، آی هوار، آی حسین و… حق دارند! یعنی من در جایی هم که فکر میکنم خصوصی است، باید حواسام باشد.
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: نمایی از سریال شبهای بررهآقای مدیری هم وقتی جلوی دوربین میرود،به همین صورت است. بالاخره اگر چهار پنج نفر آدم شناخته شده در یک جمع خصوصی بنشینند و یک حرفی خیلی جدی مثلاً راجع به یک موضوع سیاسی بزنند، ولی چون جمعشان خصوصی است، به یک نفر هم ناسزا بدهند، اگر این ناسزا به بیرون درز پیدا کند، قطعاً بُعد پیدا میکند. اتفاقی که همین الان افتاده است.
آقای فرجامی، شما به عنوان موافق کلیت این ویدئو، از نظر محتوایی، چه ایرادهایی به این کار از جنبهی طنز و یا از جنبهی تکنیکی میبینید؟
محمود فرجامی: اگر این کار واقعاً به اسم آقای مدیری منتشر میشد، من انتقاداتی داشتم. یعنی اگر آقای مدیری قبول کند که میخواسته این برنامه را به بازار بدهد، پشیمان نشده یا خودش به این حرفهایی که ما الان داریم میگوییم، قبلاً نرسیده بوده، آره در این مورد من میتوانم نظر بدهم.
در کنار نقاط قوتی که این کار دارد، من در چند مورد اساسی نسبت به آن اشکال دارم. کما اینکه من معتقدم هجو خوبی است. چون هجو خیلی کار ظریفی است. شما باید بنشینید نکات مضحک، منفی و احمقانهی یک کار را دربیاورید و همان نکات منفی و احمقانه را طوری هنرمندانه و با اغراق ارائه بدهید که خندهدار هم باشد و پیامی را که در دل این ماجرا هست و طبیعتاً شما به آن انتقاد دارید، خوب منعکس کند. از این لحاظ کار خوبی است. همینکه آدم را میخنداند و همینکه آدم متوجه نکتهها میشود و میداند چه میخواهند بگویند و چه کسی را نقد میکنند، کار خوبی است.
ولی چندتا نکته است که من واقعاً تعجب کردم از اینکه آقای مدیری و تیمشان، حتی در مرحلهی اِتُد هم روی آن مانور داده باشند. منجمله مسئلهی مادرفروشی و اینها بود که خیلی سخیف بود. سوای اینکه قابل پیگیری هست یا نیست، اصلاً از آقای مدیری، چنین صحنههایی انتظار نمیرفت. چند مورد دیگری مانند این بود که یکی یکی نام نمیبرم. بهنظر من، اینکه بعضیها ناراحت شده بودند… بعضیها میخواستند مسئله را حقوقی کنند که همانطور که گفتم، وارد مرالیته نمیشود. خیلی شوخیهای از این تندترش را در سینمای امریکا هم میتوان دید. من فیلمی دیدم که با میشل اوباما شوخیهای جنسی بدی کرده بودند. طوری که اگر با یک دوست خیلی دور آدم چنین شوخیای بکنند، آدم ناراحت میشود. در حالی که در همین سینمای امریکا روی پرده بود و نمایش داده شده بود.
نکتهی دیگری هم هست که من خیلی تعجب کردم، که بیشتر به بخش هنریاش برمیگردد، استفاده از ترانههای خوب در این کار بود. یعنی در حالی که شما به کسانی پرداختهاید که دیگر تهِ پلشتی در تلویزیونهای لوسآنجلسی هستند، از فالگیری گرفته تا مبارزات خندهدارشان، با استفاده از ترانهی نسبتاً خوب و معروف اندی این کار را بی ارزش میکنید. وقتی اشارات غیرمستقیم میشود و در این اشارات مدل پایینترین سطح را انتخاب کردهاید، خود ترانهی اندی، بدون اینکه بازخوانیاش کنید، تغییرش بدهید و بدون اینکه بتوانید ادا و اصولهای کناری را بیاورید که چندتا دختر نیمهلخت میرقصند، چون ظاهراً منظور آن بود. اصلاً این کار بیربطی بود. این بخش مربوط به کارهای هنریاش میشد که من اصلاً نپسندیدم.
آقای رضایی، شما موردی را در این باره میخواهید اضافه کنید؟
علیرضا رضایی: من خیلی کوتاه فقط بگویم که همین بخش آخر صبحت آقای فرجامی، بحث اندی و… بازهم کلیت کار نشان میدهد که سفارش خیلی خوبی بوده و فضای بسیار بازی داده شده که شما این کار را بگیرید، بروید راجع به ماهوارهها هرکاری میخواهید بکنید و هرچه میخواهید بگویید.
مهدی محسنی
تحریریه: یلدا کیانی
No comments:
Post a Comment