گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا چهارشنبه 29 دی 2569

سلام،

چهارشنبه 29 دی ماه 89، 19 ژانویه 2010 میلادی

در مورد 9 موضوع امروز صحبت می کنیم.

موضوع اول اینکه بازهم سردرگمی در دولت در ارتباط با حذف یارانه ها دیده می شود. رئیس ستاد سوخت اعلام کرده که از اول بهمن بنزین سهمیه ای لیتری 400 تومان و آزاد 700 تومان خواهد بود و دیگر به هیچ وجه سهمیه 100 تومانی نخواهد بود. همینطور 1000 لیتر گازوییل 16.5 تومان هم دیگر آخرین بار است و می رود روی همان لیتری 150 تومان و آزاد 300 تومان. به هر حال این درحالیست که نرخ حمل و نقل فقط 20 درصد قرار است افزایش پیدا کند و پیشاپیش گفته شده که به هیچ عنوان نه برای کامیونها و نه برای تاکسیها این نرخ صرف نمی کند. همین مشکل درنانواییها هم دیده می شود و بعضی نانواییها تعطیل شدند با برخورد دولت و برخوردی که با اصناف می کند، بعضی ها هم خودشان مشکل پیدا کردند وبه هر صورت این مشکلات باید دید وقتی وارد ماه بهمن می شویم به چه شکلی در می آید.

نکته دوم اینکه آقای بهزاد عرب گل، کارگرساختمانی که متاهل است و دو فرزند خردسال هم دارد و درحوادث عاشورای سال گذشته دستگیر شده به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده. در زندان سقز هم زندانیان سیاسی و عادی دست به اعتصاب عذا زدند در اعتراض به بدرفتاری زندانبانان، ندادن مرخصی، اعلام نکردن پایان حبس و سایر مواردی که در این زندان دیده می شود.

نکته سوم اینکه در بولتن های سیاسی ویژه هادیان سپاه و وب سایتهای سپاه مدتی است صحبت از هشدار برای مراقبت از نفوذ ضد انقلاب در پایگاه های بسیج می شود. این حرف در واقع به این معنی است که عناصری در بسیج ناراضی هستند و این گفتن نفوذ ضد انقلاب به این معنی است که تسویه در این پایگاه ها که از مدتی قبل آغاز شده، ادامه پیدا خواهد کرد. در واقع اتفاقی که دارد می افتد این است که بسیج زیر نظر آقای نقدی و در ارتباط با بخش آدمکش سپاه در حال تبدیل شدن به سازمان حرفه ای که با استخدام کردن مزدور برای سرکوب و دستگیری و تظاهرات و حمله به مخالفین سازماندهی بشود شکل گرفته و عملاً هم از بخش نظامی و اقتصادی سپاه هم جدا می شود و برای خودش بخشهای اقتصادی و به اصطلاح روابط خودش را شکل بدهد. به هر صورت اینکه در بسیج دست به گزینش مجدد زده شود و تسویه شود، مدتی است که در دستور کار قرار دارد.

نکته چهارم اینکه آقای محسن رضایی دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام خبر از این داده است که مسئله رئیس کل بانک مرکزی در اختیار آقای احمدی نژاد می ماند، هم انتصاب او، هم عزل او و هم پذیرش استعفاء و امثالهم. این درحالیستکه مدتی است که مطرح است در محافل مختلف که ممکن است شورای تشخیص مصلحت این را زیر نظر سه قوه ببرد و خود آقای رضایی هم گفته که بررسی اختیارات بانک مرکزی در دستور کار مجمع است و کماکان مقداری ابهام دارد که آیا این تصمیم نهایی شورای تشخیص مصلحت نظام است یا اظهارات آقای رضایی است. جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم در نامه ای از آقای هاشمی رفسنجانی از او بازخواست کردند که چرا در نامه ای که ایشان برای 19 دی ماه نوشته از فتنه گران یاد نکرده. همینطور تلاشهایی هم این روزها دیده می شود برای اینکه آقای مهدوی کنی را کاندیدا بکنند برای ریاست مجلس خبرگان. این کاملاً نشان می دهد که آدمهای این جناح مثل آقای شیخ محمد یزدی یا آقای مصباح یزدی در مجلس خبرگان برای ریاست رای نمی آورند و به دنبال به میدان آوردن شخصی مثل آقای مهدوی کنی هستند که با توجه به شناختی که از آقای مهدوی کنی هست، بسیار بعید به نظر می رسد که حاضر باشد بیاید وارد این دعوا شود و مثلاً با حمایت این جناح تندرو برود به جای آقای هاشمی رفسنجانی بنشیند.

نکته پنجم اینکه آقای زاکانی از قوه قضاییه به قوه قضاییه شکایت کرده که چرا به شکایت وی علیه رحیمی رسیدگی نمی شود. شکافی که مدتی است بین جمعیت ایثارگران ودولت بوجود آمده. مصاحبه مفصلی هم آقای شجونی کرده که از حامیان پروپا قرص دولت بود یک زمانی و ایشان در مصاحبه با همشهری ماه مطرح کرده که آقای خامنه ای بعضی کارهای احمدی نژاد را قبول ندارد اما کج دار و مریض می کند. آقای شجونی البته خبر از شکاف و اختلاف شدید در جمعیت موتلفه یکی از قدیمی ترین حزبهای کشور داده و در واقع بنا بر اظهار ایشان امثال آقای بادامچیان و عسگر اولادی و حسن غفوری دارند شناشنامه خودشان را با حرفهای خود باطل می کنند در یک طرف قرار دارند و امثال آقای ترقی و خود آقای شجونی و دیگران در سمت دیگر. آقای مشایی هم در صحبتی که کرده بود گفته که دولت حکم آقای پناهی را قبول ندارد و از کار بیکار شدن را دولت نمی پسندد، البته کیهان هم به او حمله کرده که بالاخره شما رئیس دفتری یا قاضی.

نکته ششم اینکه اتاق تجارت وصنایع افغانستان با تجارت سالیانه 800 میلیون دلار واردات از ایران به افغانستان و صادرات حدود 50 میلیون دلار از افغانستان به ایران، اعلام کرده که بعد از انقضای مهلت یک هفته ای برای ارسال تانکرهای سوخت به افغانستان، تجار افغانی را دعوت کرده که با ایران قطع رابطه بکنند. اعلام شد که سفیر ایران در افغانستان هم با آقای کرزای دیدار کرده و قول داده که ظرف 4 روز این مسئله تانکرهای سوخت را حل بکنند. البته قبلاً هم سخنگوی وزارت خارجه ایران، آقای مهمانپرست، گفته بود که اصلاً ماجرا حل شده اما کماکان کشمکش ادامه دارد.

نکته هفتم اینکه بر اساس شکایت دولت نیجریه به سازمان ملل، بازرسان ملل از روز گذشته به ریاست وزیر خارجه گرجستان وارد نیجریه شدند تا سلاحهایی را که ایران به آنجا فرستاده بود بررسی کنند و گزارش خود را تهیه بکنند. سنگال هم که بخشی از این سلاحها به آنجا ارسال شده و با ایران همه روابط خود را قطع کرده، آقای صالحی سرپرست موقت وزارت خارجه در سفر به سنگال بسر می برد، همانجاییکه آقای متکی هم برای همین کار رفته بود و در حال سفر عزل شد.

نکته هشتم اینکه مجله اشپیگل آلمان در گزارشی که راجع به ویروس استاکس نت داده، گزارشهای خیلی قبلی و مجموعه حرفهایی را که زده شده جمع کرده و در واقع این مجله هم نتیجه می گیرد که ساخت این ویروس کار آمریکا و اسراییل بیش از همه است و دیگران کمک کردند و خطر اینکه نیروگاه بوشهر یک چرنوبیل دوم شود وجود دارد. البته با درز کردن این خبر به نیویورک تایمز و گزارشی که روز یکشنبه نیویورک تایمز داده بود می توان قبول کرد که در آستانه مذاکرات استانبول خود آمریکاییها و کشورهای غربی می خواستند این خبر را بیرون بدهند و با حرفهایی هم که زدند تلویحاً پذیرفتند که این کار را کردند. ایران هم با حرفهایی که زده بالاخره پذیرفته که این ویروس وجود دارد و پاره ای از سانتریفیوژها از کار افتادند و میتوان گفت که احتمالاً در مذاکرات استانبول این کارباعث می شود که دست ایران حالی تر از گذشته باشد اگرچه الان بر سر دستور جلسه اختلاف بروز کرده.

اما نکته آخر در مورد تونس است که نهایتاً اعلام شده 78 نفر از مردم تونس قربانیان حوادث اخیر شدند، کشته شدند. سه وزیر عضو اتحادیه بزرگ مخالف دولت که سازمان اصلی این حرکات و مخالفت با بن علی بود از دولت موقت آشتی ملی استعفا کردند در اعتراض به حضور 4 وزیر کلیدی کابینه از همکاران آقای بن علی یعنی وزیر کشور، دفاع، اقتصاد و خارجه. همینطور رئیس جمهور موقت و نخست وزیر موقت هم از حزب حاکم، حزب آقای بن علی، بیرون رفتند و تظاهرات مردم کم و بیش ادامه دارد در اعتراض به بر سر کار بودن عناصر حزب آقای بن علی، حزب حاکم قبلی. به هر صورت نکته جالب در این خصوص موضع ایران است که به نوعی فرار به جلو کرده و شروع کرده تبلیغات دستگاه حکومتی اینکه حادثه در تونس گویی حرکت به سوی انقلاب اسلامی در کشورهای عربی است که به هیچ عنوان صحت ندارد.

اندکی صبر سحر نزدیک است.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.

به امید پیروزی ایران و ایرانی.