آدینه یکم بهمن 89، 21 ژانویهء 2011 میلادی
در مورد 11 موضوع امروز صحبت میکنیم
موضوع اول اینکه سالگرد درگذشت آقای مهندس بازرگان بود که مردی رادمرد تاریخ سیاسی معاصر ما، مردی که به سیاست صداقت را آموخت. فرزندان و جانشینهای آقای مهنس بازرگان این روزها در زندان هستند. آقای دکتر یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران که در 80 سالگی به زندان افتاده در حالی زندانی میکشه که پزشکان اعلام کردند که خطر سرطان و عفونت برای او در زندان زیاد است و دوام نمی آورد. او را ظاهراً به خانهء امنی برده اند که ظاهراً همسرش را هم بخواهد ببیند باید به همسرش چشم بند بزنند و از چند محله جلو تر باید او را با چشم بند ببرند تا دکتر یزدی را ببیند. به هر صورت بسیاری از اعضای سازمان جوانان نهضت آزادی هم با حبس های سنگین در زندان هستند.
نکتهء دوم اینکه خانم زهرا بهرامی زن ایرانی-هلندی که دستگیر شده و به او اتهامات عجیب و غریبی را وارد کرده اند در معرض حکم اعدام قرارگرفته. همسر آقای جعفر کاظمی خبر از این میده که حکم اعدام این مرد مبارز قدیمی به دایرهء اجرای احکام رفته و خود جعفر کاظمی در ملاقاتی که با همسرش داشته گفته که هر لحظه ممکن است او را به سلول انفرادی ببرند و روز بعد اعدام بکنند. آقای سعید حائری به دو سال حبس تعزیری محکوم شده. سعید دانشجوی فلسفهء دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، سردبیر انجمن علمی-فلسفی این دانشگاه و عضو کمیتهء دفاع از حقوق شهروندی ستاد آقای کروبی بوده. همینطور مدیر عامل و سه نفر از کارمندان شرکت صنعتی آچیلاندر که در مشهد درهای اتوماتیک میسازند دستگیر شدند. این بدنبال اونی است که خبرگزاری فارس وابسته به سپاه نوشت که این شرکت صهیونیستی است و توسط پیروان بهائیت اداره میشه و دیروز نیروهای امنیتی رفتند و رئیس و سه کارمند را دستگیر کردند. خیلی ها معتقدند و قبلاً هم مطرح شده بود که این شرکت تولیداتش رقیب کارخانه ای است که دست سپاه است و چون نمیتواند با اون رقابت کند پاپوش امنیتی دوختند و به این شرکت حمله کردند. آقای صادق لاریجانی رییس قوهء قضاییه هم در مصاحبه ای مطرح کرده که وکلا مصاحبه ای که با رسانه های خارجی میکنند به نظام ضربه میزنند و این کار را نکنند. درواقع آقایون نیت قلبی شون را نشون میدند و از ابتدای انقلاب هم هیچ اعتقادی به وکیل و حقوق متهم نداشتند و ندارند و درواقع نه فقط تعدادی از وکلا را به زندان انداختند بلکه روز به روز آنها را محدودتر و بسته تر میکنند حالا هم رییس قوهء قضاییه میگه که اصلاً مصاحبه نکنند.
نکتهء سوم اینکه کارخانهء سنگ پاسارگاد در تاکستان قزوین دو ماه است که حقوق کارگران را نداده و آنها دست به تجمع اعتراضی زده اند.
نکتهء چهارم اینکه فیلم مستند ایرانیوم که در مورد پروژهء هسته ای ایران و تهدید آن برای غرب هست، با شکایت سفارت ایران و دو نامهء تهدید آمیزی که برای کتابخانه ای که قرار بوده آن را در شهر اوتاوای کانادا نشان بدهد ارسال بشه، نمایشش قطع شده بود ولی بعداً دولت کانادا دخالت کرد و دستور داد که این فیلم باید نمایش داده شود و آزادی بیان در کانادا هیچگاه با تهدید تعطیل نمیشه. بنابراین فیلم در چند روز آینده در همان محل به نمایش درخواهد آمد.
نکتهء پنجم اینکه آقای سعد حریری در لبنان اعلام کرد که دوشنبهء آینده در جلسه ای که از سیاستمدارها تشکیل میدهد او خودش را مجدداً برای نخست وزیری مطرح خواهد کرد و گفته که آقای حسن نصرالله صراحتاً میگه که من نخست وزیر نباشم و هیچ منطقی هم ندارد. وزرای خارجهء ترکیه و قطر هم مثل عربستان نتیجه ای در لبنان نگرفته اند و گفته اند که پیشنهادهاشان را به آقای سعد حریری و حسن نصرالله و دیگران داده اند و برمیگردند و منتظر جواب خواهند شد.
نکتهء ششم اینکه مذاکرات کشورهای 5+1 با ایران امروز در استانبول آغاز میشه و در سمت ایران امثال آقای احمدی نژاد تبلیغ میکنند که ما بر سر مسایل دنیا صحبت خواهیم کرد اما در سمت کشورهای 5+1، وزیر خارجهء روسیه یا خانم کاترین اشتون، صراحتاً اعلام کردند که فقط راجع به مسالهء هسته ای ایران صحبت خواهند کرد. آقای سلطانیه از ایران اعلام کرده که ایران آماده است که با همان گروه وین، یعنی آمریکا، روسیه و فرانسه تبادل سوخت را که قبلاً اعلام کرده بود انجام بده یعنی 1200 کیلو اورانیوم 3.5 درصدی را ایران بدهد و بجاش 120 کیلو میله های سوخت اورانیوم 20 درصدی بگیرد ولی احتمالاً موضع 5+1 این خواهد بود که اینبار ایران باید 2100 کیلو اورانیوم خودش را تحویل بدهد. به هر صورت پیش بینی نمیشود که این مذاکرات به جایی برسد چراکه ایران انتظار دارد تحریمها لغو بشود که بعیده چنین اتفاقی بیافتد و در عوض کشورهای 5+1 معتقدند که ایران باید الحاقیهء قرار داد ان.پی.تی را امضاء کند که به دنیا اجازه بدهد که آژانس بیاید آزادانه بازرسی کند هر زمان و هر مکانی را که خواست، و ضمناً غنی سازی را هم متوقف کند.
نکتهء هفتم اینکه آقای احمدی نژاد و امثال او مثل آقای تسخیری و آقای مکارم و خیلی های دیگه شروع کردند به اینکه آنچه در تونس اتفاق افتاده "انقلاب اسلامی" بوده و حرکت اسلامی بوده که به هیچ وجه صحت ندارد، و سایت آینده افشاء کرده که آقای احمدی نژاد از قضا چندین بار آقای بن علی را دعوت کرده بوده که به ایران بیاید و ضمناً آقای بن علی از اولین کسانی بوده که به آقای احمدی نژاد بعد از کودتای انتخاباتی که کردند و دولت کودتایی که تشکیل دادند تبریک گفته بود.
نکتهء هشتم اینکه آقای نادران مطرح کرده که علت عدم احضار آقای رحیمی به دادگاه پافشاری آقای احمدی نژاد است و خودش هم گفته که من از محاکمه استقبال میکنم چون میتوانم همانجا حرفهایم را علیه آقای رحیمی بزنم.
نکتهء نهم اینکه آقای نقدی این نابغهء دوران مطرح کرده که از دولت فلسطین میخواهیم که پس از آنکه تل آویو را گرفت و آزاد کرد، از آنها میخواهیم که کسانی را که دانشمندان هسته ای ایران را کشتند بگیرند و محاکمه بکنند.
نکتهء دهم اینکه بنیاد اطلاع رسانی دولت مطرح کرده که درواقع دنبال این است که خبرگزاری ایرنا، خبرگزاری ایسنا و موسسهء ایران را که ناشر روزنامهء ایران و چندین نشریهء دیگر هست را همه را بیاورد زیر نظر رییس جمهوری و زیر نظر شخص آقای رحیم مشایی که در واقع اینجوری هم از زیر نظر بازرسی مجلس بیرون میماند وقتی که از زیر نظر وزارت ارشاد بیرون بیاید و هم ابزار قدرتی است که راه را برای تبلیغات دور آقای مشایی آماده تر میکند. ضمناً آقای صادق زیباکلام هم شروع به تعریف از آقای رحیم مشایی کرده که انصافاً جای تأسف دارد.
اما مطلب آخر پاسخ به سوال چند نفر از دوستان است که از چندی پیش چند نفر از دوستان کمابیش پرسیده بودند و من همه را جمع کردم که خدمتتون عرض کنم، از من پرسیده اند که اینکه میگویم اندکی صبر سحر نزدیک است، چقدر نزدیک است و کی اتفاق میافتد و این حرف چه معنایی دارد. در پاسخ باید به این دوستان عزیزمون عرض بکنم که در سیاست راه میانبر نداریم. تمام مبارزات حتی آنهایی که فکر میکنند بروند مبارزات خشونت آمیز بکنند، هیچ تفاوتی نمیکند و در مقابل یک رژیمی مثل رژیم جمهوری اسلامی در انتها باید ستونهای قدرتش مثل قدرت اقتصادی، فرهنگی، دینی، قدرت امنیتی و نظامی اش باید از یکطرف مضمحل شده باشه و از طرف دیگه جامعه باید در کنترلش نباشد، فلج شده باشه و نتواند کشور را اداره بکند و صحنهء آخری اینجور رژیمها هم که درواقع رهبر و دیکتاتور کیش و مات میشود در واقع جایی است که ماشین سرکوبش، نیروی نظامی و انتظامی، ابزار سرکوبش هست بهش پشت میکند و یا درش اختلاف میافتد و به جان هم میافتند. لذا ما در مرحله ای بسر میبریم که در برنامه ریزی رفتن به این سمت هستیم. کی به این اهداف میرسیم، در برنامه های قبلی راجع به این موضوع بحث کردیم و من ادامه اش را برای فردا میگذارم که این "سحر" چگونه بدست میاید.
اندکی صبر، سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
No comments:
Post a Comment