پس از برگزاری انتخابات بعضی از دوستان می پرسیدند که " اگر امام خمینی در چنین روزهایی بودند چه می کردند و چه می گفتند ؟ "
اکنون که بالغ بر یک ماه از انتخابات گذشته و هیجان های مربوطه فروکش کرده است تصمیم گرفتم یکی از سخنرانی های امام خمینی را که در دقیقا ۳۰ سال پیش ایراد شده است ، به صورت تکست و صوت و بدون کوچکترین حذف و اضافه ای جهت اطلاع دوستان علاقمند در مجال خودمان قراردهم امیدوارم به درد دوستان بخورد . این سخنرانی در جلد نهم کتاب " صحیفه امام " چاپ شده است .
متن سخنرانی:
"
سخنرانى [در جمع مردم (تأسيس حزب مستضعفين و هشدار به گروهكها)].
زمان: 26 مرداد 1358/23 رمضان 1399 مكان: قم.
موضوع: ضرورت تأسيس حزب مستضعفين- هشدار به احزاب و گروههاى فاسد و توطئهگر.
مناسبت: روز قدس.
حضار: ملت مسلمان ايران.
بسم اللَّه الرحمن الرحيم.
آرزوى تأسيس «حزب مستضعفين».
من از ملتها و دولتهايى كه در اين نداى اسلامى با ما موافقت كردند و لبيك به نداى اسلام دادند تشكر مىكنم؛ و سلامت و تأييد همه را از خداوند تعالى خواستارم ..
روز قدس يك روز اسلامى است، و يك بسيج عمومى اسلامى بود. و من اميدوارم كه اين امر مقدمه باشد از براى يك «حزب مستضعفين» در تمام دنيا. و من اميدوارم كه يك حزب به اسم «حزب مستضعفين» در تمام دنيا به وجود بيايد، و همه مستضعفين با هم در اين حزب شركت كنند، و مشكلاتى كه سر راه مستضعفين است از ميان بردارند، و قيام در مقابل مستكبرين و چپاولگران شرق و غرب كنند و ديگر اجازه ندهند كه مستكبرين بر مستضعفين عالَم ظلم كنند، و نداى اسلام را و وعده اسلام را- كه حكومت مستضعفين بر مستكبرين است و «وراثت ارض» براى مستضعفين است- متحقق كنند. تاكنون مستضعفين متفرق بودند، و با تفرقه، كارى انجام نمىگيرد. اكنون كه نمونهاى از پيوند مستضعفين در بلاد مسلمين تحقق پيدا كرد، اين نمونه بايد به يك سطح وسيعترى، در تمام قشرهاى انسانهاى تاريخ، تحقق پيدا كند به اسم «حزب مستضعفين»، كه همان «حزب اللَّه» است و موافق اراده خداى تبارك و تعالى است كه مستضعفين، وارث ارض.بايد بشوند. ما از جميع مستضعفين عالَم دعوت مىكنيم كه با هم در «حزب مستضعفين» وارد بشوند، و مشكلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومى رفع كنند؛ و هر مسئلهاى كه در هر جا و در هر ملتى پيش مىآيد به وسيله «حزب مستضعفين» رفع بشود ..
من بايد با كمال تأسف عرض كنم كه يك اشتباه دولتها و ملتهاى اسلام، و خصوصاً دولتها و ملتهاى عرب كردند؛ و يك اشتباه هم در ايران ما كرديم. اشتباهى كه همه مسلمين، خصوصاً ملتها و دولتهاى عرب كردند اين بود كه مهلت دادند كه اسرائيل و اغراض شخصيه دولتها مانع شد از اينكه صداى اسرائيل را در همان اول خفه كنند و نگذارند قدرت پيدا بكند. و مع الأسف به نصيحتهاى ما كه در طول بيست سال يا قدرى كمتر فرياد زديم و آنها را دعوت كرديم به اتحاد بر ضد اسرائيل، اغراض مانع شد از اينكه اجابت كنند. مهلت دادند تا اينكه مطلب به اينجا رسيد كه الآن دست تعدى او دراز شده است، و جنوب لبنان را به آتش مىكشد و فلسطين را مىخواهد عقب بزند، و ما گفته ايم مكرر كه اسرائيل- اين جرثومه فساد- اكتفا به قدس، اكتفا به بيت المقدس، نخواهد كرد. و اگر مهلت داده شود، تمام دوَل اسلامى در معرض خطر است. اشتباه سابق بايد جبران بشود به اتحاد مسلمين و تشكيل «حزب مستضعفين» بر ضد مستكبرين- كه در رأس آنها امريكاى جانى است، و نوكر بسيار فاسد او كه اسرائيل است. اين اشتباه دوَل اسلامى و اعراب خصوصاً بود و بايد جبران كنند اين اشتباه را، و در پيشگاه خداى تبارك و تعالى توبه كنند و اما اشتباهى كه ما كرديم اين بود كه به طور انقلابى عمل نكرديم و مهلت داديم به اين قشرهاى فاسد، و دولت انقلابى و ارتش انقلابى و پاسداران انقلابى، هيچ يك از اينها عمل انقلابى نكردند و انقلابى نبودند. اگر ما از اول كه رژيم فاسد را شكستيم و اينسد بسيار فاسد را خراب كرديم، به طور انقلابى عمل كرده بوديم، قلم تمام مطبوعات را شكسته بوديم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطيل كرده بوديم، و رؤساى آنها را به محاكمه كشيده بوديم و حزبهاى فاسد را ممنوع اعلام كرده بوديم، و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بوديم، و چوبههاى دار را در ميدانهاى بزرگ برپا كرده بوديم و مفسدين و فاسدين را درو كرده بوديم، اين زحمتها پيش نمىآمد. من از پيشگاه خداى متعال و از پيشگاه ملت عزيز، عذر مىخواهم، خطاى خودمان را عذر مى خواهم. ما مردم انقلابى نبوديم، دولت ما انقلابى نيست، ارتش ما انقلابى نيست، ژاندارمرى ما انقلابى نيست، شهربانى ما انقلابى نيست، پاسداران ما هم انقلابى نيستند؛ من هم انقلابى نيستم. اگر ما انقلابى بوديم، اجازه نمىداديم اينها اظهار وجود كنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مىكرديم. تمام جبههها را ممنوع اعلام مىكرديم. يك حزب، و آن «حزب اللَّه»، حزب مستضعفين و من توبه مىكنم از اين اشتباهى كه كردم، و من اعلام مىكنم به اين قشرهاى فاسد در سرتاسر ايران كه اگر سرجاى خودشان ننشينند، ما به طور انقلابى با آنها عمل مىكنيم. مولاى ما، اميرالمؤمنين- سلام اللَّه عليه- آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنكه در عبادت آنطور بود و در زهد و تقوا آنطور و در رَحم و مروت آنطور و با مستضعفين آنطور بود، با مستكبرين و با كسانى كه توطئه مىكنند شمشير را [مىكشيد و] مىكشت. هفتصد نفر را در يك روز- چنانچه نقل مىكنند- از يهود بنى قُرَيْضَه- كه نظير اسرائيل بود و اينها از نسل آنها شايد باشند- از دم شمشير گذراند! خداى تبارك و تعالى در موضع عفو و رحمتْ رحيم است. و در موضع انتقام، انتقامجو. امام مسلمين هم اينطور بود، در موقع رحمت، رحمت؛ و در موقع انتقام، انتقام. ما نمىترسيم از اينكه در روزنامههاى سابق، در روزنامههاى خارج از ايران، براى ما چيزى بنويسند. ما نمى خواهيم وجاهت در ايران، در ...، در خارج كشور پيدا بكنيم. ما مىخواهيم به امرخدا عمل كنيم، و خواهيم كرد .. أَشِدَّاءُ عَلَى الكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ. اين توطئه گرها در صف كفار واقع هستند. اين توطئه گرها در كردستان و غير آن در صف كفار هستند، با آنها بايد با شدت رفتار كرد. دولت با شدت رفتار كند، ژاندارمرى با شدت رفتار كند؛ ارتش با شدت رفتار كند. اگر با شدت رفتار نكنند، ما با آنها با شدت رفتار مىكنيم. ما با خود همينها، با خود همينها كه مسامحه بكنند، اگر مسامحه بكنند، با شدت رفتار مىكنيم. مسامحه حدودى دارد، جلب وجاهت حدودى دارد. مصالح مسلمين را نمىگذارند به اين امور از بين برود. دادستان انقلاب موظف است مجلاتى كه بر ضد مسير ملت است و توطئهگر است تمام را توقيف كند، و نويسندگان آنها را دعوت كند به دادگاه و محاكمه كند. موظف است كسانى كه توطئه مىكنند و اسم «حزب» روى خودشان مىگذارند، رؤساى آنها را بخواهد و آنها را محاكمه كند. ما باز تا چندى مهلت مىدهيم به اين قشرهاى فاسد؛ و اين اعلام آخر است و اگر چنانچه در كار خودشان تعديل نكنند و به ملت برنگردند و دست از توطئهها برندارند، خدا مىداند انقلابى عمل مىكنم. مىآيم تهران و رؤسايى كه مسامحه مىكنند با آنها انقلابى عمل مىكنم. قشرهايى از ارتش كه اطاعت از بالاترها نمىكنند و امر آنها را اطاعت نمىكنند بايد بدانند كه من با آنها اگر آمدم، انقلابى عمل مىكنم. عذرها را كنار بگذاريد! برويد فاسدها را سركوب كنيد، برويد توطئه گرها را سركوبى كنيد؛ مسامحه نكنيد! دولت مسامحه نكند، ارتش مسامحه نكند، ژاندارمرى مسامحه نكند؛ پاسداران مسامحه نكنند .
من باز از همه قشرهاى ملت، از همه روشنفكران، از همه احزاب، از همه دستجات و گروهها- گروهها كه مع الأسف تاكنون شايد دويست گروه پيدا شده باشد!- تقاضا مىكنم كه مسيرتان، مسير ملت و مسير اسلام باشد، به ملت بپيونديد؛ صلاح شما در اين است كه به ملت بپيونديد. اگر خداى نخواسته اين نهضت عقب بزند، شماها هم فداى غلطكاريهاى خودتان خواهيد شد. لكن نهضت ما عقب نخواهد زد و نهضت ما به پيش مى رود، و بايد ساير ملتها از نهضت ما عبرت بگيرند؛ و حكومتها از حكومت سابق ما و از وضعى كه براى او پيش آمد، عبرت بگيرند ..
ملت افغانستان از ايران عبرت بگيرد، و اين فاسدها را- كه مردم را به خون و خاك مى كِشند- به سر جاى خودشان بنشانند. ارتش افغانستان به ملت بپيوندد. حكم اسلام است. ادارات دولتى افغانستان همان طورى كه ادارات ما به ملت پيوستند به ملت بپيوندند؛ ژاندارمرى آنجا به ملت بپيوندد و اين فاسد را بيرون كند. ما اميدواريم كه با وحدت كلمه مسلمين مسائل اسلام، مسائل فلسطين، مسائل افغانستان، حل بشود ..
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و توفيق مسلمين را خواستارم. و از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه مستضعفين را بر مستكبرين غلبه بدهد و زمين را به آنها به ارث عنايت فرمايد ..
- والسلام عليكم و رحمة اللَّه.
"
No comments:
Post a Comment