Wednesday, March 2, 2011

از عاقبت سویی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش از این ظلم بی‌حد نکنید

از عاقبت سویی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش از این ظلم بی‌حد نکنید
از عاقبت سویی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش  از این ظلم بی‌حد نکنید
جــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به انتشار خبر بازداشت میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی، چهار تشکل دانشجویی از ایرانیان حامیان جنبش در خارج از کشور، با انتشار نامه ای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار رفع حصر و بازداشت این رهبران جنبش سبز شده و نسبت به تداوم وضعیت فعلی هشدار دادند.

به گزارش منابع خبری جرس، این تشکل ها خطاب به رهبر جمهوری اسلامی خاطرنشان کرده اند "شما را هشدار و انذار می‌دهیم که از فراز اریکه‌ی چوبی و شکننده‌ی استبداد با آتش خشم ایرانیان مظلوم و آگاه، بازی نکنید زیرا: آن‌را که خانه نئین است / بازی نه این است. تا دیر نشده به حبس و بازداشت (خانگی) آقایان موسوی و کروبی پایان دهید و حق آن‌ها برای زیستن آزاد و انتقادگری و نیز حق همه‌ی ایرانیان برای انتقاد، مشارکت در حکومت و گردآمدن و راه‌پیمایی را به رسمیت بشناسید و آن‌چه را، از سرِ ریا و سُمعه، برای تونسی‌ها و مصری‌ها و بحرینی‌ها و لیبیایی‌ها می‌خواهید، برای مردم خود نیز بخواهید و از عاقبت سوئی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش از این ظلم بی‌حد نکنید."


متن این نامه سرگشاده به شرح زیر است:

جناب آیت‌الله آقای سید علی خامنه‌ای حسینی
سلام و تحیت

الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (انعام، ۸۲)
آن‌ها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند‍، ایمنی تنها از آنِ آن‌هاست و آن‌ها هدایت‌یافته‌گانند.

این، نامه‌ای است از سوی جمعی از دلسوزان وطن، که تخته‌بند غربت اند، به شما. شما را مستقیم خطاب کرده‌ایم و از خطاب کردنِ عمر و زید (از قاضی القضات گرفته تا رییس خبرگان) چشم پوشیدیم، زیرا اولا مسئولیت تمام اتفاقات رخ داده توسط نیروهای حکومتی در ایران را (از دستگیری‌ها و شکنجه‌ها گرفته تا انتخابات مشکوک و پرمسأله‌ی ریاست‌ جمهوری و در یک کلام ضایع کردن حقوق حقه‌ی ملت) کاملا متوجه شخص شما می‌دانیم، زیرا حتی اگر به فرض بسیار بعید، آمر این جنایات هم نباشید، و نیز به فرض که مشوق آنان هم نباشید (که متاسفانه هستید)، کم‌ترین سیئه‌ی شما این است که در مقابل این جنایات ساکت‌اید و چنان‌چه امیر مؤمنان فرمود: «الراضي بفعلِ قومٍ فهو منهم» (آن کس که به کردار قومی رضایت دهد، از آنان محسوب می‌شود) و خطیئه‌ی بالاتر آن‌که منکر این جنایات اید و با دروغ خواندن این جنایات و نیز با تبلیغات مسموم غربی خواندنِ تضییع نهادینه‌ی حقوق اساسی ملت، راه را برای ادامه‌ی چنین تضییعاتی هموار کرده‌اید.

در تقریبا دو سال گذشته، مظالم شما خوشبختانه بر جمع بسیار بیشتری از مردم ایران آشکار گشته است. اکنون کم نیستند خانواده‌های شهدا، جانبازان، آزادگان و پاسدارانی که از منتقدان شمایند و خانواده‌ی دو شهید سرفراز ایران زمین، همت و باکری، نمود و نماینده‌ی این خیل عظیم اند. مظالم شما البته به چند سال اخیر باز نمی‌گردد. اولین نمود آشکار آن، دستگیری جمعی از مبارزان راه آزادی و دلسوزان وطن، متعاقب نامه‌ی محترمانه و انتقادآمیز آنان در سال ۱۳۶۹ بود. همان روزگار اگر آن انتقادات مشفقانه را جدی گرفته بودید و به دهان منتقدان دلسوز داغ و درفش نمی‌کوبیدید، روزگار امروز وطن‌مان چیزی به از این بود. کشتن زنده‌یاد سعیدی سیرجانی که بر اثر غضب شخص شما به دست مأموران‌تان در وزارت اطلاعات کشته شد، یکی دیگر از نمودهای آشکار ظلم شما در سال‌های آغازین دهه‌ی هفتاد خورشیدی بود. هم‌او که شجاعانه در پاسخ به غضب شما بر او، در نامه‌ای تاریخی خطاب به شما نوشته بود که کلفتی دستار و درشتی گفتار، جای برهان را نمی‌گیرد. پاسخ او را نیز با خاموش کردن‌اش دادید. در این سال‌ها تا توانسته‌اید متملقان را میدان داده‌اید و صنعت تقدس‌سازی از خویش را رواج داده‌اید و بر دهان مخالفان و منتقدان مهر خاموشی زده‌اید. و در این راه چنان پیش رفته‌اید که نه تنها بسیاری از مبارزان انقلاب و یاران آیت‌الله خمینی، اکنون از منتقدان شمایند که حتی بخش عظیمی از بستگان نسبی و سببی شما نیز – گرچه بسیاری‌شان در خفا و برخی نیز در علن- از مخالفان شمایند. از باب مشت نمونه‌ی خروار می‌توان از تمام دایی‌ها و دایی‌زاده‌های شما، یکی از برادران و برخی از برادرزاده‌های شما، خواهر، شوهر خواهر و تمام خواهرزاده‌های شما و برخی از خاله‌زاده‌های‌تان که اکنون از منتقدان شمایند، نام برد. باری، «علی، القصه، خواهد ماند و حوض‌اش حوض تنهایی». اندک مانده‌ی یاران شما این‌ها را حمل بر مظلومیت شما می‌کنند. اگر کسی که دهان مخالفان‌اش را می‌‌دوزد، و به شغل خدعه و خشونت مشغول است، و صنعت مداحی و چاپلوس‌پروری تاسیس کرده است، مظلوم نام دارد، آن‌گاه باید جای واژگان مظلوم و ظالم را در قاموس‌ها عوض کرد.

در این قریب دو سال، به اشارت شما و دفترتان، بنگاه‌های دروغ‌پراکنی و اسطوره‌سازی‌، تا توانستند علیه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و جمع عظیمی از منتقدان دلسوز ایران زمین گفتند و نوشتند. اکنون نیز، در ادامه‌ی سریال باطل منتقد ستیزی و متملق‌پروری، به دستور و موافقت شما آقایان موسوی و کروبی و خانم‌ها کروبی و رهنورد در «حبس و بازداشت خانگی» قرار گرفتند و از قرار معلوم اخیرا به زندان منتقل شده‌اند. این بدعت زشت و قرون وسطایی و خلاف شرع و قانونِ «حبس خانگی» در دوران زعامت شما با حبس آیت‌الله منتظری آغاز گشت. شما که به طور خاص از این تعبیر آیت‌الله منتظری که در سخنرانی انتقادی معروف خود گفته بود: «مرجعیت بچه‌بازی شده است» سخت به خشم آمده بودید، دستور دادید او را در منزل‌اش حبس کنند. این حبس غیرقانونی و غیرشرعی تا زمانی ادامه داشت که پاره‌ای از مراجع تقلید به شما فشار آوردند (و نیز بر اساس خبرها از وضعیت سلامتی آقای منتظری، به این خیال باطل افتادید که وی در حال مردن است)؛ و این‌گونه بود که حبس پنج سال و نیمه‌ی این مرد نستوه و حق‌گوی شکسته شد، گرچه مضیقه‌ها و ضایع کردن حقوق وی و خانواده و طرفداران و شاگردان‌اش به انحای مختلف ادامه داشت. چنین پیداست که از آن کار زشت درس نگرفته‌اید، انگاری مستبدان و ظالمان به سادگی (و یا اصلا) درس نمی‌گیرند و این حدیث شریف را از یاد برده‌اند که: من استبدّ برأیه فقد هلک (آن کس که خود-رأی گردد، هلاک می‌گردد).

ما از باب افضل الجهاد، که کلمه‌ی حقی است نزد سلطان جائر، شما را تنبه می‌دهیم که مسیری که در آن قرار گرفته‌اید پایان آن هلاکت است و بدنامی، مگر آن‌که دست رحمت حق، در سرانجام کار، از آستین برون آید و کاری بکند و همین تنبه‌ها شما را به توبه وا دارد. بر همین اساس شما را هشدار و انذار می‌دهیم که از فراز اریکه‌ی چوبی و شکننده‌ی استبداد با آتش خشم ایرانیان مظلوم و آگاه، بازی نکنید زیرا: آن‌را که خانه نئین است / بازی نه این است. تا دیر نشده به حبس و بازداشت آقایان موسوی و کروبی و خانم‌ها کروبی و رهنورد پایان دهید و حق آن‌ها برای زیستن آزاد و انتقادگری و نیز حق همه‌ی ایرانیان برای انتقاد، مشارکت در حکومت و گردآمدن و راه‌پیمایی را، که خواسته‌ی به حق ایرانیان مطابق قانون اساسی و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر است، به رسمیت بشناسید و آن‌چه را برای تونسی‌ها و مصری‌ها و بحرینی‌ها و لیبیایی‌ها می‌خواهید، برای مردم خود نیز بخواهید و از عاقبت سوئی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش از این ظلم بی‌حد نکنید.

در انتهای همین اندرز-هشدارنامه اعلام می‌کنیم که ما ایرانیان خارج از کشور، پشتیبان و پشت‌گرم به ایرانیان داخل کشور، تا آزادی آقایان موسوی و کروبی و خانم‌ها رهنورد و کروبی، از پای نخواهیم نشست و اگر پدران‌مان توانستند استبداد شاهنشاهان را براندازند، ما نیز می‌توانیم استبداد کاتوزیان را براندازیم.

راه سبز ایرانیان بریتانیا (رساب)
راه سبز ایرانیان اتاوا
پویش راه سبز دانش آموختگان و دانش آموزان ایرانی (پرسا)
Students for Iranian Green Movement Association (SIGMA), Univerity of Victoria, Bc, Canada.
Austin For Iran

No comments:

Post a Comment