Saturday, March 12, 2011

ترس آيت الله ها ازشيوع ويروس "انقلاب ياسمنی" در ايران

ترس آيت الله ها ازشيوع ويروس "انقلاب ياسمنی" در ايران

شبکه های اجتماعی

ونکوور سان زير عنوان "مبارزه آيت الله های ايران عليه سرايت انقلاب ياسمنی" می نويسد آيت الله های پول پرست حاکم در ايران، و رهبر اسمی شان، پرزيدنت محمود احمدی نژاد، بايد از جريان وقايع در خاورميانه مبهوت شده باشند، اگر وحشت نکرده باشند.

ماه گذشته هنگامی که اعتراض های ضد ديکتاتوری از تونس به مصر سرايت کرد رهبران ايران با اطمينان پيش بينی کردند که اين سرآغاز يک انقلاب اسلامی منطقه ای خواهد بود که آنان را در سال ۱۹۷۹به قدرت رساند. اين پيش بينی تحقق پيدا نکرده است. در مصر، ليبی، مراکش، الجزيره، بحرين، عمان، اردن، عربستان سعودی و یمن، کشورهای صحنه تظاهرات ضد رژيم، نشانه های حاکی از تمايل به استبداد مذهبی فاسدی که توسط آيت الله ها در ايران به کار گرفته می شود، ناچيز و اندک است. مسلما اگر چشم انداز استقراردولتی پاسخگو و نماينده مردم نوميد کننده شود - که عاملی مشترک برای معترضين در سراسر منطقه بوده است - هنوزامکان وقوع چنان وضعيتی وجود دارد. اما فعلا قيام ها در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا بيشتر معطوف به جنبش سبز ايران و ديگر مخالفان رژيم است تا علاقه آيت الله ها به سروری بر منطقه.

واکنش خشونت آميز رژيم احمدی نژاد، معرف ترس آن از تماس با ويروس انقلاب ياسمنی است. بنظر نمی رسد احمدی نژاد و مربی او، آيت الله علی خامنه ای رهبر ارشد [ولی فقيه] معتقد باشند کنترل شان برقدرت تا آن حد قوی است که بتواند بقای ديکتاتوری متعصبانه شيعه آنان را تضمين کند. آنگونه که اين هفته شاهد بوديم حتی تندروهائی هم که در چارچوب محافظه کاری حاکم مصلحت گرا محسوب می شوند، مورد ظن هستند و بايد حذف شوند.

آيت الله علی اکبرهاشمی رفسنجانی يکی از ارکان انقلاب اسلامی در بيش از ۳۰ سالی بوده است که از برکناری شاه می گذرد. رفسنجانی رئيس جمهور پيشينی است که در سال ۱۹۸۹ پس از مرگ آيت الله روح الله خمينی رهبر انقلاب در به قدرت رساندن خامنه ای نقشی اساسی داشت. اما در سال ۲۰۰۹ پس از انتخابات علنا دست کاری شده رياست جمهوری، رفسنجانی دست کم از ديدگاه خامنه ای - و احمدی نژاد که ايفاگر نقش پرخاشگر اوست - در جانبداری از جنبش سبز نشانه هائی نگران کننده بروز داد. رفسنجانی هنگامی که دهها هزار ايرانی در خيابان ها به نتيجه انتخابات اعتراض می کردند جانب آنان را گرفت و خواستار آزادی تظاهرکنندگانی شد که توقيف شده بودند. اين نقطه اوج دراختلافی با خامنه ای بود که پس از مدتی به سرآغازمبارزه ای توام با هتاکی عليه رفسنجانی مبدل گشت.

رفسنجانی روز سه شنبه با انصراف از کانديدائی رياست مجلس خبرگانبه بازندگی خود در اين مبارزه تن داد. رياست مجلس خبرگان يک پست ساده اداری و تشريفاتی نيست. اين مجلس مجمعی از روحانيون ارشد با اختيار گزينش و يا برکناری رهبر[ولی فقيه] است. تندروها اکنون گزينه تعيين جانشين برای رهبری را تحت کنترل خود درآورده اند. درهمين حال شکاف ميان رژيم و مردم معترض در خيابان ها حتی از قبل هم بيشتر شده است. اما آنچه که رفسمجانی اکنون و از اين پس انجام می دهد می تواند مهم باشد.

موقعيت سياسی داخلی رفسنجانی بالاتر از جنبش سبز موسوی و کروبی است، که در رسانه های خارجی موقعيت بالاتری دارد. ولی رفسنجانی ۷۶ ساله ممکن است بخواهد از منافع امپراطوری مالی و تجاری اش با ارزشی بيش از يک ميليارد دلار لذت ببرد، که خود و خانواده اش از برکت انقلاب اسلامی به دست آورده اند.

Friday, March 11, 2011

پایان نهمین اجلاس خبرگان؛ گام بلند حاکمیت در پروژه یکدست سازی

پایان نهمین اجلاس خبرگان؛ گام بلند حاکمیت در پروژه یکدست سازی
پایان نهمین اجلاس خبرگان؛ گام بلند حاکمیت در پروژه یکدست سازی
جرس: نهمين اجلاس رسمی دوره چهارم مجلس خبرگان امروز در حالی به پایان رسید که با کناره‌گیری هاشمی رفسنجانی از انتخابات ریاست این مجلس و جانشینی مهدوی کنی، پروژه "یکدست‌" سازی حاکمیت با حذف یکی از پایه‌های انقلاب ۵۷ یک گام دیگر پیش رفت.

در اختتامیه این اجلاس مهدوی کنی،‌ هاشمی رفسنجانی، امامی کاشانی، جنتی، حسن روحانی، آملی لاریجانی و تعداد دیگری از اعضا حضور نداشتند و اجلاس با قرائت بیانیه‌ای توسط دری نجف آبادی به کار خود پایان داد.

در اولین روز این اجلاس، اعلام كانديداتوري مهدوي‌كني، پیرمرد ۸۰ ساله‌ای که به دلیل بیماری، تحت کنترل دائمی پزشکان قرار دارد، با كناره گيري هاشمي رفسنجاني از كانديداتوري همراه بود و به این ترتیب کنی در انتخاباتی بی‌رقیب با به دست آوردن 63 رای از میان ۸۰ رای ماخوذه بر مسند ریاست خبرگان رهبری نشست.

از سوی دیگر، در طی برگزاری این اجلاس دو روزه، خبرگزاری‌های دولتی که پیش‌تر به کرات از ترکیب "خواص بی‌بصیرت" درباره هاشمی رفسنجانی استفاده می‌کردند این بار- شاید برای عادی جلوه دادن کناره‌گیری هاشمی- به طور متناوب از او با عناوینی چون "عالم" و "متقی" یاد کردند.

اذعان عضو خبرگان به نقش مستقیم رهبری در برخورد با معترضان

گرچه رسانه‌های دولتی سعی کردند تا سیاست‌دوگانه‌ای در قبال هاشمی پیش بگیرند اما برخی از اعضای مجلس خبرگان رهبری همچنان به شیوه‌ی پیشین خود در برخورد با "خواص بی‌بصیرت" پا‌فشاری کردند.

علم‌الهدی، نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان روز گذشته در نطق پیش از دستور خود در اجلاس مجلس خبرگان اظهار کرد که "انتظار می‌رفت افراد ذی‌نفوذ در خنثی كردن فتنه دخالت موثرتری می‌كردند."

علم الهدی در بخشی از سخنان خود اذعان کرد که برخورد با معترضان با "دخالت مستقیم" رهبری صورت گرفته است و "عدم دخالت موثر افراد ذی‌نفوذ" را عاملی دانست که رهبری را ملزم کرد "خود مستقیما وارد عمل شده و فتنه را خنثی کند."

همچنین حسن روحانی عضو دیگر مجلس خبرگان رهبري به حرکت اعتراضی مردم در روز ۲۵ بهمن اشاره کرد که "توسط رهبری خنثی شد."

دبیر سابق شورای امنیت ملی که سابقه روابط حسنه و نزدیک با هاشمی رفسنجانی دارد، در بخش دیگری از نطق خود در مجلس خبرگان با تاکید بر این که "عده‌ای خودسر با اهانت به برخی از شخصیت‌های نظام، اعمال ضد اخلاق و افراطی‌گری‌های غیرشرعی و قانونی، فتنه جدیدی را در کشور تدارک دیده‌اند"، گفت: آنها که علیه انقلاب شعار می‌دهند و گروه خودسری که علیه بزرگان نظام به اهانت و فحاشی می‌پردازند دو لبه یک قیچی هستند که علیه منافع ملی فعالیت می‌کنند.

به نظر می‌رسد این تاکید حسن روحانی در پی انتشار فیلمی است که در آن افرادی با ایجاد مزاحمت برای فائزه هاشمی به وی ناسزا می‌گویند و با شعارهای "مرگ بر منافق" نسبت‌های ناروایی به وی و پدرش می‌دهند.

در روز دوم اجلاس خبرگان رهبری (چهارشنبه) نیز نطق نخست پيش از دستور توسط نماینده هرمزگان در مجلس خبرگان ايراد شد که در آن وی با اشاره به برخي تندروي‌هاي سياسي، تفسير و تبيين اظهارات رهبري را احاله به خواص داد.

نعیم‌آبادی در بخشی از گفته‌های خود با "متعالي" دانستن اصل ولايت فقيه نسبت به معضل اشتغال جوانان از مناصب اجرايي کشور انتقاد كرد.

یکی دیگر از ناطقان پیش از دستور امروز، واعظ موسوی، نماينده مردم آذربايجان شرقي بود که در سخنان خود از "نقش محوري ولايت فقيه" سخن گفت و از خبرگان خواست تا در تبيين اصل "مترقي" ولایت فقیه تلاش کنند.

در آخرین ساعات این اجلاس نیز، بيش از 60 نفر از نمايندگان مجلس خبرگان رهبري با صدور بيانيه‌اي از "مديريت، درايت، وظيفه‌شناسي، تعهد انقلابي و اخلاقي" هاشمي رفسنجاني در طول مسئوليت رياست مجلس خبرگان رهبري و هيأت رئيسه اين مجلس تقدير و تشكر كردند.

میهمانان ویژه اجلاس خبرگان و تحولات منطقه

در نهمين اجلاس رسمی دوره چهارم مجلس خبرگان طی دو روز برگزاری، علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت به عنوان میهمانان ویژه مراسم حضور داشتند.

وزیر امور خارجه که در روز اول میهمان این مراسم بود، در سخنان خود بیش‌تر به حوادث اخیر خاورمیانه پرداخت و "اسلام‌خواهی، عدالت‌خواهی و بروز ظلم و ستم سردمداران" را دلایل اصلی خیزش مردم منطقه دانست.

اما دبیر شورای عالی امنیت، در سخنرانی طولانی خود که صبح امروز ایراد کرد، بیش از همه به حوادث پس از انتخابات که به تبعیت از رهبری از آن به عنوان "فتنه ۸۸" یاد می‌کرد سخن گفت.

جليلي که معترضان را متهم به "تهمت نسبت به سلامت انتخابات" و "اردوکشی خیابانی" می‌کرد، مدعی شد: كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا با حمايت از سران فتنه خواستار آزادي عمل جريان فتنه در ايران شدند و با تصويب 55 ميليون دلار براي از بين بردن سانسور در ايران، قراردادن ضرب‌الاجل 90 روزه براي اجراي آن و سرمايه‌گذاري در فضاي مجازي كه راه اندازي قريب 874 سايت عليه حكومت را در برداشت، سعي در همراهي با فتنه‌گران داخلي داشتند.

دبیر شورای عالی امنیت همچنین با اشاره به حوادث اخیر منطقه و خیزش مردم در برابر دیکتاتوری گفت: باید به نقش رهبر جمهوری اسلامی در جنبش‌های اخير منطقه به خصوص مصر افتخار كرد.

ریاست مجلس خبرگان و واکنش‌ها در مجلس شورای اسلامی

انتخاب مهدوی کنی به ریاست مجلس خبرگان و کناره‌گیری هاشمی رفسنجانی در مجلس شورای اسلامی نیز واکنش‌هایی را به همراه داشت. ساعتی پس از انتشار خبر انتخاب مهدوی کنی، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی انتخاب وی را تبریک گفت و در پی آن نمايندگان روحاني مجلس و هيات داوري فراكسيون اصولگرايان انتخاب مهدوی کنی به ریاست مجلس خبرگان را به "ملت ایران" تبریک گفتند.

همچنین سيدشهاب‌الدين صدر نايب رئيس دوم مجلس شوراي اسلامي صبح امروز (چهارشنبه) تبریک خود را در صحن علنی مجلس اعلام کرد.

غلامعلی حداد عادل نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام هم با تبريك به "اعضاي مجلس خبرگان" به‏دليل انتخاب مهدوي ‌كني براي رياست اين مجلس گفت: شيوه تغيير رئيس مجلس خبرگان در شأن انقلاب اسلامي بود.

در کنار این پیام‌های تبریک، یک عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس مدعی شد که رقابتي بين هاشمی رفسنجانی و مهدوي كني نبوده است و "این دو با هم هماهنگ بوده‌اند."

غلامرضا مصباحي مقدم با تاکید بر این که "هاشمی کنار نرفته، بلکه دوره ریاست‌اش به پایان رسیده است"، گفت: هاشمي رفسنجاني دو دوره رئيس مجلس، دو دوره رئيس‌جمهور، مدير جنگ و مدير بحران‌ها بوده است كه نبايد اين جايگاه را ناديده گرفت گرچه در حوادث بعد از انتخابات سال گذشته ايشان سكوت كردند كه عده‌اي از آن سوء استفاده كردند.

از سوی دیگر اما، روز گذشته یک عضو فراکسیون اقلیت مجلس با بیان این که "برخی تغییر آقای هاشمی را به حذف نیروهای انقلاب از سیستم، تعبیر خواهند کرد" گفت: باید از اعضای خبرگان، پیام انتخاب مهدوی کنی را سوال کرد.

مسعود پزشکیان نماینده تبریز، معتقد است که کناره‌گیری هاشمی رفسنجانی برای جامعه داخلی و فضای بین‌الملل می‌تواند پیامی داشته باشد که مناسب نباشد و اظهار اشت: آنچه مشخص است اینکه در بیرون، این‌گونه تحلیل می‌شود که سیستم در حال حذف نیروهای انقلاب است و کسانی که حرف و تجربه‌ دارند، حذف می‌شوند؛ این نگاه بیرونی نمی تواند چیز خوبی باشد.

آنانی كه دستشان به خون ملت ایران آغشته است باید مجازات شوند

آنانی كه دستشان به خون ملت ایران آغشته است باید مجازات شوند
آنانی كه دستشان به خون ملت ایران آغشته است باید مجازات شوند
جــرس: در واکنش به سخنان هتاکانه و تهدید آمیز فرمانده کل بسیج در "مفسد فی الارض" خواندن رهبران جنبش سبز، حسین کروبی خطاب به وی خاطرنشان کرد "آقای نقدی! این تو هستی که به جرم شکنجه شهرداران و ریختن خون مردم مفسد فی الارض هستی وباید مجازات شوی! آنانی كه دستشان به خون ملت ایران آغشته هست باید مجازات شوند. آنانی كه گروگان گیری می كنند و به حقوق افراد تجاوز می كنند باید مجازات شود و نه مردمی كه به دنبال حقوق عادی و ازدست رفته شان هستند."


سردار نقدی طی اظهاراتی كه توسط روابط عمومی بسیج منتشر شد، گفته بود "مطالبه محاكمه و مجازات این مفسدین، حق همه ملت است و با صدای بلند باید علیه این دو نفر فاسق و مفسد فی الارض و نوكر و جیره خوار اجنبی، فریاد زد و مجازات سریع آنان را خواستار شد. "


به گزارش خبرنگار سحام نیوز، در همین زمینه محمد حسین كروبی، فرزند ارشد مهدی كروبی طی مصاحبه ای با این سامانه خبری، به سخنان گستاخانه نقدی پاسخ داد.


حسین كروبی با یادآوری بیانیه ها و سخنان پدرش به خبرنگار سحام گفت: هر روز به این سخن پدرم كه می گویند “از این نظام نه جمهوریتی مانده و نه اسلامیتی” بیشتر و بیشتر اعتقاد پیدا می كنم، چون به جای یك نظام دیكتاتوری وابسته، یك دولت غیر قانونی روی كار آمده است. متاسفانه باید در این نظام افراد با لیاقت و كاردان و فهمیده و رزمندگان و بسیجی های اصیل جنگ كنار گذاشته شوند و هر روز شاهد بركناری یك استاد دانشگاه و محقق برجسته باشیم و به جای آنان یك مشت قداره بند شكنجه گر بازجو مسلمان نما ، كه هیچ هنری بجز شكنچه كردن ندارند بر این كشور حاكم بشوند؛ كه نمونه بارزش آقای نقدی و حسین شریعتمداری بوده كه بنا به گفته نزدیكان این افراد، آنها مشكل روانی و روحی داشته و به دنبال عقده گشایی های دوران گذشته شان هستند. اینان به غیر از فحاشی و هتاكی ادبیات دیگری نمی دانند و بنده خیلی متاسفم كه میراث امام كه نظام جمهوری اسلامی بوده، اكنون به دست اراذل و اوباش افتاده است.


فرزند ارشد مهدی كروبی در پایان خطاب به سردار نقدی گفت: آقای نقدی! این تو هستی که به جرم شکنجه شهرداران و ریختن خون مردم مفسد فی الارض هستی وباید مجازات شوی! آنانی كه دستشان به خون ملت ایران آغشته هست باید مجازات شوند. آنانی كه گروگان گیری می كنند و به حقوق افراد تجاوز می كنند باید مجازات شود و نه مردمی كه به دنبال حقوق عادی و ازدست رفته شان هستند.آقای نقدی و امثال ایشان بهتر است بدانند مدافعان ولایت فقیه در زمان امام، پاکترین نیروهای این کشور بودند. ولی حالا پست ترین افراد مثل مروان های صدر اسلام مدافع وضع فعلی شدند که اجازه به آنها داده شده به عمار و ابوذر انقلاب توهین کنند. خانواده کروبی بر خود می بالد که سه نسلش در اوین زندانی شدند.


لازم به توضیح می باشد كه روزهاست خانواده كروبی هیچ اطلاعی از سرنوشت مهدی كروبی و فاطمه كروبی ندارند. یكی از اعضای خانواده ایشان روز گذشته طی مصاحبه ای با سایت سحام نیوز، از وضعیت والدین و برادرشان اظهار بی اطلاعی نمود.

فراخوان تحصن و تجمع در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو

فراخوان تحصن و تجمع در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو
جرس: جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروهها و افراد دعوت کرده اند تا در روزهای 12 الی 14 مارس (23-21 اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت کنند.


در این فراخوان که نسخه ای ازآن دراختیار جرس قرار گرفت، آمده است: با تداوم اعتراضات گسترده مردم علیه حاکمیت استبدادی و گسترش دامنه تجمعات به سراسر کشور، نهادهای نظامی و امنیتی در حالی به بازداشت غیرقانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اقدام کرده اند که با طرح ادعاهای مضحک در مجامع داخلی و بین المللی از پذیرش مسئولیت اقدامات غیرقانونی خود که ناقض اصول مسلم اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قوانین جاری کشور می باشد، طفره میروند.


متن کامل این فراخوان به شرح زیر است:

احترام به حقوق بشر و تضمین آزادی های انسانی از مسائل جهان شمولی است که پا را از عرصه‌ی محدوده‌های جغرافیایی و مرزهای عقیدتی فراتر می‌گذارد. متاسفانه با گذشت بیش از 32 سال از پیروزی انقلاب سال 1357، همچنان شاهد نقض گسترده آزادی‌های اجتماعی و سیاسی از سوی حاکمیت اقتدارگرای جمهوری اسلامی علیه شهروندان ایران با عقاید و دیدگاه‌های گوناگون هستیم.


پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد ماه سال 1388، اعتراض شهروندانی که تنها خواستار احترام به آرا و دیدگاهشان بودند، با سرکوب سیستماتیک و گسترده کسانی مواجه شد که به جای دفاع و پشتیبانی از ملت بزرگ ایران، به دست بوسی مسندنشینان نالایق و قدرتمندان ناشایست شتافتند. شمشیر خیانت به مردم را به نام دروغین دین از رو بستند و جوانان وطن را به خاک و خون کشیدند.

با تداوم اعتراضات گسترده مردم علیه حاکمیت استبدادی و گسترش دامنه تجمعات به سراسر کشور، نهادهای نظامی و امنیتی در حالی به بازداشت غیرقانونی آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان خانم ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اقدام کرده اند که با طرح ادعاهای مضحک در مجامع داخلی و بین المللی از پذیرش مسئولیت اقدامات غیرقانونی خود که ناقض اصول مسلم اعلامیه جهانی حقوق بشر و حتی قوانین جاری کشور می باشد، طفره میروند.

ما، جمعی از فعالان سابق جنبش دانشجویی ایران، از تمامی گروه ها و افراد که دل در گروی آزادی و رهایی ایران از استبداد دارند دعوت به عمل می آوریم تا از روز 12 الی 14 مارس (23-21 اسفند ماه) در تجمع و تحصن اعتراضی نسبت به موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران؛ از جمله کشتار مردم بیگناه و دانشجویان آزادیخواه، بازداشت گسترده، شکنجه و صدور احکام سنگین حبس برای دانشجویان و همراهان جنبش سبز و بازداشت غیرقانونی رهبران آن؛ در مقابل مقر سازمان ملل در شهر ژنو شرکت نمایند. این تحصن هم زمان با ارائه گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد، جناب آقای بان کی مون، در مورد موارد نقض حقوق بشر در ایران برگزار خواهد شد.

1- احمد احمدیان، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران

2- فرشید آذرنیوش، دبیر کمیته پیگیری حقوق دانشجویان و عضو سابق تشکل اصلاح طلب دانشگاه بین المللی قزوین

3- آرنوش ازرحیمی، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

4- مرتضی اصلاحچی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی

5- امیرحسین اعتمادی، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

6- علی افشاری، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت

7- مقداد بریمانی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان

8- آرش بهمنی، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه گیلان

9- صدیقه بیگدلی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

10- امیرحسین توکلی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد قزوین

11- پویا جهاندار، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی

12- ستاره حسن پور، عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

13- عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت

14- مصطفی خسروی، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت

15- امیر رشیدی، عضو سازمان ادوار تحکیم

16- تارا سپهری فر، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

17- نسیم سرابندی، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت

18- سلمان سیما، عضو سازمان ادوار تحکیم و فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران

19- صادق شجاعی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی

20- محمد صادقی، عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه اصفهان

21- سیاوش صفوی، دبیر روابط عمومی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

22- حسن طالبی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی

23- علی عبدی، دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

24- فرزاد عنایتی، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران

25- امیرحسین فتوحی، دبیر تشکیلات سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان

26- ناصح فریدی، دبیرکل سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم کرج

27- سعید قاسمی نژاد، عضو سازمان ادوار تحکیم و عضو انجمن دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران

28- پویان محمودیان، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

29- نریمان مصطفوی، نائب دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

30- امیر معماریان، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد ابهر

31- امیرحسین میرابیان، فعال سابق دانشجویی دانشگاه آزاد تهران-جنوب

32- علی نظری، دبیر اجرایی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران

33- سجاد ویس مرادی، عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

34- رحیم همتی، مسئول شاخه دانشجویی و جوانان جنبش مسلمانان مبارز

35- علی هنری، عضو سابق سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

36- رضا یونسی، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

خانواده کروبی: چراغ‌های خانه پس از ۱۸ روز روشن شد

خانواده کروبی: چراغ‌های خانه پس از ۱۸ روز روشن شد

فاطمه و مهدی کروبی

خانواده آقای کروبی می گویند که در ۱۹ روز گذشته هیچ خبری از او و همسرش ندارند

اعضای خانواده مهدی کروبی، یکی از رهبران مخالفان دولت ایران، می گویند که دیشب (پنجشبه ۱۹ اسفند) برای اولین بار پس از ۱۸ روز چراغ های خانه مهدی کروبی و همسرش روشن بوده، اما کسی به در زدن آنها جواب نداده است.

یکی از اعضای خانواده آقای کروبی به سحام نیوز، پایگاه خبری حزب اعتماد ملی، گفت: "هنوز هم معتقدیم که پدر و مادرمان در یک عملیات بازداشت - ربایش به محل نامعلومی منتقل شده اند و اگر هم بر اساس فشارهای فراوان داخلی و خارجی و اقدامات قهرمانانه ملت به خانه باز گردانده شوند، تا آنها را در منزل نبینیم، فریب اقدامات حکومت را نخواهیم خورد".

او گفت که حتی اگر آقا و خانم کروبی به خانه منتقل شده باشند، این امر به معنای پایان بازداشت آنها تلقی نخواهد شد.

محدودیت در مورد خروج آقا و خانم کروبی از خانه از روز ۲۱ بهمن آغاز شد و اعضای خانواده آنها می گویند که در ۱۹ روز گذشته هیچ اطلاعی از سرنوشتشان در دست نیست.

کلمه، سایتی که گزارش های مربوط به میرحسین موسوی را منتشر می کند، روز ۹ اسفند اعلام کرده بود که آقایان موسوی و کروبی به همراه همسرانشان به زندانی در یک پادگان نظامی منتقل شده اند.

اما این سایت روز ۱۷ اسفند خبر خود را تصحیح کرد و نوشت: "تحقیقات کلمه در روزهای اخیر مشخص کرد که خانم رهنورد و آقای موسوی تا لحظه تنظیم خبر در بازداشت خانگی به سر می برند".

اردشیر امیرارجمند، یکی از مشاوران آقای موسوی که در خارج از ایران به سر می برد، همان روز به بی بی سی فارسی گفت که آقای موسوی و خانم رهنورد قطعا برای مدتی از منزل خود به جای دیگری منتقل شده بودند، اما اکنون "در ساختمانی نزدیک به خانه" دیده شده اند.

مسئولان حکومت ایران در تمام این مدت تأکید داشته اند که آقای موسوی و آقای کروبی به همراه همسرانشان در خانه های خود به سر می برند.

دادستان کل ایران تأیید کرده بود که ارتباطات دو رهبر مخالفان دولت محدود شده است، اما وزیر امور خارجه این کشور گفت که آنها مشغول زندگی عادی خود هستند و می توانند رفت و آمد کنند و با بستگانشان تماس بگیرند.

در مدتی که از آغاز حصر خانگی دو رهبر مخالفان دولت می گذرد، گزارشی از برقراری تماس میان آنها و فرزندانشان منتشر نشده و فرزندان آنها چندین بار اعلام کرده اند که از سرنوشت والدین خود بی خبرند.

Wednesday, March 9, 2011

حمله هواپيماهاي جنگي دولت ليبي به تاسيسات نفتي

حمله هواپیماهای جنگی دولت لیبی به تاسیسات نفتی

Libyan rebel fighters run for cover as shells explode nearby  during a battle with forces loyal to leader Moammer Gadhafi, just few  kilometers outside the oil town of Ras Lanuf, March 9, 2011
عکس از: AFP

شبکه های اجتماعی

هواپیماهای جنگی دولت لیبی به تاسیسات نفتی در نزدیکی شهر راس لانوف که در کنترل شورشیان قرار دارد، حمله کرده اند.

هواپیماها روز چهارشنبه در جریان بمباران سنگین برای بیرون راندن نیروهای اپوزیسیون که سعی دارند معمر قذافی را سرنگون کنند، به تاسیسات نفتی «الصدر» حمله کردند، موجب آتش سوزش شدند و بر اثر آن ستون های دود به آسمان برخاست.

مقامات پزشکی در راس لانوف می گويند حداقل يک نفر در جريان درگيری ها کشته شده است.

به گزارش تلوزيون دولتی ليبی نیروهای وفادار به قذافی کنترل شهر زاويه را در دست گرفته اند. تلوزيون دولتی ليبی تصاويری را از طرفداران قذافی که در شهر زاويه شعار می دانند، نشان داد.

گزارش مستقلی درباره وضعيت در شهر زاويه در دست نيست زيرا که دولت ليبی ورود خبرنگاران به اين شهر را ممنوع کرده است. شاهدان به خبرنگاران غربی گفتند که تک تیراندازان از بام خانه ها شليک می کنند و شهر عمدتا خالی است.

در این میان، قذافی روز چهارشنبه در سخنانی که از تلویزیون پخش شد از ساکنان شرق لیبی خواست منطقه را از کنترل شورشیانی که به گفته او زیر نفوذ القاعده قرار دارند آزاد کنند. قذافی در مصاحبه ای جداگانه با تلویزیون دولتی ترکیه، قدرت های غربی را متهم ساخت که برای سرقت نفت لیبی یک مداخله نظامی را تدارک می بینند.

تلوزيون دولتی ليبی اعلام کرد که دولت يک پاداش ۴۰۰ هزار دلاری به کسی که مصطفی عبدالجليل، رهبر شورشيان در بنغازی، را دستگير کند، پرداخت خواهد کرد.

نوروز و اختلافات سياسي درون حاكميت

نوروز و اختلافات سیاسی درون حاکمیت

شبکه های اجتماعی

در آستانه فرارسیدن سال نو و نوروز باستانی، نحوه نگرش به این آیین باستانی به موضوعی جدلی میان دولتمردان جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

از یکسو اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر محمود احمدی نژاد و دبیر کمیسیون فرهنگی دولت می گوید: «نوروز نماد خداوند و مظهر بیداری انسان است.» و از دیگرسو علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی این سخنان را آغاز یک انحراف می داند.

اسفندیار رحیم مشایی، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، در آیین گشایش «جشنواره‌ی بزرگ آیین‌های نوروزی اقوام ایران‌زمین» که روز سه شنبه در کاروانسرای خانات تهران برگزار شد، گفت: «نوروز یک حقیقت متعالی و معنوی الهی است. نوروز مظهر صمیمیت، لطف، عشق، صفا و مهربانی است. پیام نوروز پیام کنار گذاشتن کدورت‌ها و نشستن در کنار یکدیگر است.»

اما علی مطهری از نمایندگان شاخص «اصولگرایان منتقد» در پاسخ گفت: «اگر مانند آقای رحیم مشایی بگوییم نوروز یكی از شعائر الهی است و سخن از منشور نوروز به میان آوریم و از دوازده رئیس جمهور و پادشاه اردن كه مورد غضب مردم خود است، برای برگزاری مراسم ویژه در تخت جمشید كه یادآور‌های جشن‌های دوهزاروپانصد ساله شاهنشاهی است، دعوت كنیم، این امر با پرهیز از تجمل گرایی در تضاد است و حكایت از خواب‌هایی دارد كه برای انحراف انقلاب اسلامی دیده‌اند.»

علی مطهری یکبار پیش از این نیز گفته بود تلاش رحیم مشایی برای بزرگداشت کوروش و فرهنگ ایران پیش از اسلام برای کسب چهارده ملیون آرای اصلاح طلبان است.

اما یک منتقد حامی سبزها نوشته است: «آقای مطهری با این حرف خود آشکارا اعتراف می کنند اصولگرایان اعتقادی به میراث فرهنگی باستانی ایران ندارند. در حالی که فرای این و آن جناح سیاسی و بالاتر از آن، نظامات حاکم، نوروز و میراث باستانی این سرزمین متعلق به همه مردم و ملت های ساکن فلات ایران است. آقای مطهری خدای ناکرده به دلیل مخالفت با این و آن فرد، میراث فرهنگی کشور را انکار نخواهند کرد.»

یک منتقد دیگر در این باره می گوید: «سبزها در تظاهرات خیابانی شان به شمارش آرایشان در انتخابات اصرار داشتند؛ نه برگزاری جشن نوروز و آیین های باستانی. اگر برگزاری نوروز خواسته سبزها بود، آن را در تابستان طرح نمی کردند. از آن گذشته نوروز که هیچوقت تعطیل نشده بود که کسی بخواهد به نبود آن اعتراض کند.»

گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا آدینه 13 اسفند

سلام
جمعه 13 اسفند 89، 4 مارچ 2011 میلادی

در مورد 8 موضوع امروز صحبت میکنیم اما ابتدا عذر خواهی بکنم که بدلیل مسافرت هم برنامه کوتاه تره و هم کیفیت برنامه بدتره.

نکتهء اول اینکه پس از بیانیهء خانم شیرین عبادی برندهء جایزهء صلح نوبل 2003 و دعوت ایشون برای راهپیمایی در سه شنبهء 8 مارس برابر با 17 اسفند روز جهانی زن، فعالان جنبش زنان هم دست به دعوت مردم زدند و بنابراین مطابق بحثی که دیروز داشتیم حرکت در دومین سه شنبهء اعتراضی که در راه است یک گفتگوی متقابل بین جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران و جنبش مدنی حقوق برابر زنان خواهد بود. در خصوص مسیرهای راهپیمایی، نحوهء ارائه اش و ساعتش و سایر موارد در روزهای آینده بازهم صحبت میکنیم.

نکتهء دوم اینکه اخباری رسیده که البته هنوز تأیید قطعی نشده اما اخبار رسیده حاکی از این است که آقای موسوی، خانم رهنورد، آقای کروبی و خانم کروبی را در سلولهای انفرادی و جدا از هم نگه داشته اند. فشار روی آنها افزایش پیدا کرده و سعی میکنند با بازجویی های مداوم، تحقیرها و فشارها اونها را در فضاهایی قرار بدهند که مثل خیلی زندانیان دیگه ندونند در بیرون چه میگذرد. جالبه که درحالیکه دختران آقای موسوی در بیانیه ای اعلام کردند که 18 روز است که پدر و مادرشون را ندیدند، آقای صالحی وزیر خارجهء دولت احمدی نژاد روز روشن دروغ گفته مثل آقای جعفری دولت آبادی، و به تلویزیون فرانسه گفته که اصلاً نه فقط اینها در زندان نیستند بلکه در خانه شان حتی تحت نظر یا در حصر هم نیستند. معلوم نیست اگر این درست است چرا اجازه نمیدهند فرض کنید عروس آقای کروبی که خواهر سه شهید در جنگ هم هستش، بتواند برود و ببیندشان و فیلم تهیه کند و بر روی یوتیوب و شبکهء اینترنت بگذارند و همه هم بتوانند ببینند که در صحت و سلامت در منزلشان هستند. به هر حال این دروغگویی آشکار حکومت فاش تر و رسواتر از آنی هست که بشود برایش حدی قرار داد.
فدراسیون بین المللی جهانی حقوق بشر هم اعلام کرده که به سازمان ملل شکایت خواهد کرد و طرح دعوا میکنه در خصوص زندانی کردن آقایان کروبی و موسوی و همسرانشان.

نکتهء سوم اینکه خبر رسیده که از 86 صندلی مجلس خبرگان سپاه تاکنون با 56 با وکیل و نمایندهء این مجلس صحبت کرده و با پرونده هایی که برای معمولاً از نزدیکانشون، پسر، داماد، اطرافیان یا خودشون دارند، اونها را ترسونده. شخص آقای خامنه ای هم تا بحال با 50 نفر از آنها صحبت کرده و در قانع کردن آقای مهدوی کنی هم بعد از اینکه آقای وحید از طرفش رفت و نشد، و گویا مجتبی ومصطفی دو پسرش هم رفتند و آقای مهدوی نپذیرفته، آقای خامنه ای شخصاً صحبت کرده و اگر آقای مهدوی پذیرفته باشه و با لشگری هم که با فشار و تهدید یا تطمیع رأیشان را گرفته اند باید گفت که احتمالاً در اجلاس این هفتهء مجلس خبرگان کار آقای رفسنجانی تمام خواهد شد.

نکتهء چهارم اینکه دو تن از مراجع تقلید آقایان وحیدی خراسانی و شبیر زنجانی، دوربین مخفی جلوی منازلشون نصب کردند در کیوسکهایی که داخلش دیده نمیشه و بدین ترتیب درواقع دیکتاتور حتی تحمل مرجعی را که مثل او فکر نکنه هم نداره.

نکتهء پنجم اینکه در بازدید 6 ساعته ای که از وزارت اطلاعات داشته و حرفهایی که زده جالبه که در انتها ایشون توصیه ای که به وزارت اطلاعات کرده این است که به فکر برنامه های بلند مدت باشید و این خلاصه یعنی اینکه امر سرکوب و برخورد در داخل به عهدهء همنون آقای طائب و سازمان امینت سپاه گذاشته بشه و وزارت اطلاعات عملاً از دایرهء کارهای اجرایی بیرون گذاشته بشه.

نکتهء ششم اینکه در مراسم شب هفتم داماد آقای خمینی، آقای بروجردی درقم، گروهی از همین لباس شخصی ها شعار دادند که نوادهء روح الله سید حسن نصرالله، که جمعیت کثیری هم در جواب شعار دادند که نوادهء خمینی سید حسن خمینی، و میخواستند با این تعداد اندک لباس شخصی ها درگیر بشند که محافظتشون کردند و از اونجا فرار کردند.

نکتهء هفتم اینکه رییس سازمان زندانها اعلام کرده که دویست و بیست هزار زندانی در کشور داریم در حالیکه ظرفیت زندانهای کشور هشتاد و پنج هزار بیشتر نیست و در 18 ماه گذشته فقط 55 هزار نفر به تعداد زندانی های کشور اضافه شده در حالیکه پنج متر هم ظرفیت زندانها افزایش پیدا نکرده.

و نکتهء آخر اینکه کارگران کیان طایر به اعتصابشان کماکان ادامه میدهند و از مردم هم خواسته اند حمایتشان کنند و خیلی از ماشینها هم بوق میزنند براشون و تحصنشان برای احقاق حقوقشان کماکان ادامه دارد.

اندکی صبر سحر نزدیک است.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی

Tuesday, March 8, 2011

زنان ایران نه تشنه قدرت سیاسی اند و نه طالب زندگی بی بند و بار

زنان ایران نه تشنه قدرت سیاسی اند و نه طالب زندگی بی بند و بار

شبکه های اجتماعی

امسال نیز چون سال های گذشته به مناسبت روز هشتم مارس، روز جهانی زن، شخصیت ها، سازمان ها و گروه های مختلف ایرانی بیانیه هایی منتشر و خواست های زنان ایران را مطرح کرده اند.

شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، وکیل و مدافع حقوق بشر در بیانیه ای که به مناسبت هشتم مارس منتشر کرده است با یادآوری از روز هشتم مارس ۳۲ سال پیش و با خطاب به «هموطنان» می نویسد: «‌۳۲ سال قبل در ۸ مارس – روز جهانی زن – طبق اطلاعیه ای که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرائت شد ، زنانی که کارمند دولت بودند از ابتدایی ترین حق خود یعنی آزادی در پوشش محروم شدند و از آن پس به تدریج هویت و شخصیت زن ایرانی دستخوش هجوم مردانی شد که حق مادری را پاس نمی داشتند».

خانم عبادی در این بیانیه که عنوان آن زنان و قانون اساسی است، این مردان را به گونه «آنان که خود را حتی از مادران شان با ارزش تر می پنداشتند» توصیف می کند و می نویسد: «بیشرمانه در قانون شان نوشتند دیه زن نصف دیه مرد است».

شیرین عبادی درباره این قانون نویسان می نویسد: «سیاست پیشگان حق ناشناس، مبارزات زنان را برای پیروزی انقلاب فراموش کرده در قانون شان نوشتند «شهادت دو زن معادل با شهادت یک مرد است».

خانم عبادی سپس به حقوق خانواده اشاره می کند و چنین ادامه می دهد:«مردانی که دست پرورده فرهنگ پدر سالار بودند برای خوش گذرانی هم جنسان خود قانون نوشتند و چهار زن عقدی و ده ها زن صیغه ای را مجاز دانستند و حتی در چند مرکز دولتی علناً مردان را تشویق به ازدواج موقت کرده، علاوه بر لذت دنیوی، ثواب اخروی را نیز وعده می دادند».

شیرین عبادی در بخش دیگری از این بیانیه روی سخن را به «خواهران گرامی» می گرداند و می نویسد:«سالها صدای حق طلبی زنان را به انحاء مختلف خفه کرده اند . گاه به بهانه سوء استفاده ضد انقلاب، گاه به دستاویز جنگ با عراق، زمانی برای حفظ امنیت ملی و زمانی دیگر به علت مبارزه با استکبار جهانی و دردناک تر آنکه نه تنها حاکمان سیاسی بلکه حتی بسیاری از روشنفکران نیز در به فراموشی سپردن زنان ، سهیم بوده اند». به نوشته خانم عبادی در سی و دو سال گذشته این افراد یا «برای کسب قدرت سیاسی» ویا «برای تثبیت ایدئولوژی خود» سرگرم بوده اند و گوشی برای شنیدن «فریاد حق طلبی زنان» نداشته اند.

به نوشته شیرین عبادی ، زنان شجاعی که از حق برابر دم زدند و ندای تساوی طلبی سر دادند، گرفتار باتوم و شلاق پاسداران رژیم شده یا سر از زندان ها در آوردند و چند نفری هم به چوبه دار سپرده شدند.

خانم عبادی در این بیانیه خواستار رسیدن روزی شده که در آن «رهائی انسان و نه فقط مردان را جشن بگیریم» که به نوشته او در این روز ، «فرزندانمان تاریخ را به گونه ای دیگر خواهند نوشت».

دربخش دیگر این بیانیه که تاریخ آن دوم مارس ۲۰۱۱ رادر پای خود دارد، خانم عبادی به آزاد زنان ایرانی می گوید، روز هشتم مارس ۲۰۱۱ ( اسفند ۱۳۸۹) روزی «ویژه» و متفاوت از دیگر روزهای نظیر آن در سال های گذشته است. زیرا به نوشته او:«در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواست های دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرار می گیرد». با این حال او هشدار می دهد که: «مبادا در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که «تساوی حقوق » است فراموش کنیم».

خانم عبادی در پایان از زنان ایرانی خواسته است: «در این روز همگام و هم دوش با برادران هم وطن خود به خیابان ها آمده و از خواست همگانی حمایت می کنیم». زیرا به نوشته او دسترسی به «حقوق برابر» جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست. خانم عبادی بر پایه تجربه های گذشته یاد آوری می کند که از این پس: «اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواست هایمان را نادیده بگیرند».

شیرین عبادی شرط اصلی دسترسی به «حقوق برابر» را اصلاح قوانین تبعیض آمیزدر قانون اساسی دانسته است و از همین رو باز نگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.

زنان ایران نه تشنه قدرت سیاسی اند و نه طالب زندگی بی بند و بار ، بیزار از تحقیر و ستم، در جستجوی عدالت و برابری هستند .

با هم دلی و همراهی خود جنبش زنان ایران را برای رسیدن به « برابری» یاری کنیم.

تحلیل یک روزنامه کانادایی در مورد جنبش سبز ایران

تحلیل یک روزنامه کانادایی در مورد جنبش سبز ایران

عکس از: voa

شبکه های اجتماعی

روزنامه کانادایی تورنتو استار در مقاله ای در مورد ناآرامی های منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه می نویسد گرچه بیداری جهان عرب در سال ۲۰۱۱ با ابتکار ایرانیان و «انقلاب توئیتری» ایران در سال ۲۰۰۹ آغاز شد، اما با وجود ادامه اعتراض های مردمی علیه حکومت، سرکوب بی رحمانه و اعمال خشونت نیروهای دولتی ایران علیه معترضان، پرسش توانایی معترضان ایرانی در سرنگونی روحانیون حاکم بر کشور را مطرح می کند.

هارون صدیقی، نویسنده سرشناس روزنامه تورنتو استار می نویسد چشم انداز استقرار دموکراسی در بلند مدت در ایران بسیار قوی تر از هر نقطه دیگر این منطقه است، اما جنبش سبز در برهه کنونی با چالش های جدی و دشواری روبرو است.

وی می افزاید برخلاف ساختارهای مصنوعی تونس، لیبی، بحرین، اردن و عراق که مستعمره ها در شن و ماسه بنا کرده اند و با وجودی که قد مت مصر به دوران عهد عتیق باز می گردد، اما حاکمان امروزی و مدرن آن همچون بسیاری از کشورهای جهان عرب دست نشانده کشورهای خارجی هستند، ایران که مردم که آن به زبان فارسی صحبت می کنند، یک تمدن برجسته و تاریخی است.

نویسنده مقاله خاطرنشان می کند آنچه که در ایران به وقوع می پیوندد، یک پدیده بومی و داخلی است و ( دخالت ) نیروهای خارجی تاثیر بسیار اندکی بر آن دارد، به ویژه ایالات متحده که ایران نه تنها کمک خارجی از آن دریافت نمی کند، بلکه به گردشگری اتباع غربی نیز وابسته نیست.

تورنتو استار می نویسد آنچه که امروز توده های مردم عرب در حال به دست آوردن آن هستند، دستاورد سی سال پیش ایرانیان است و این به آن معنا نیست که شورش های ملت های عرب نیز به یک حکومت استبدادی مذهبی و آخوندی منتهی خواهند شد.

نویسنده این روزنامه کانادایی تاکید می کنند جنبش مردم ایران همچون جنبش های مردمی عرب، عاری از خشونت است که رگه های مذهب در آن ها مشاهده می شود، اما این جنبش برخلاف شورش های ملت عرب، پیشینه تاریخی و رهبری و ریشه عمیقی در جامعه مدنی ایران دارد که از همه جنبش های منطقه قدرتمند تر است و رهبری گفتمان آن در اختیار نویسندگان، فیلمسازان، دین شناسانی است که چهره هایی بسیار باسواد و پیچیده هستند و شعارهای آن ها از تاریخ سیاسی و مذهبی الهام گرفته است و این جنبش جنبه فمینسیتی بسیار قوی نیز دارد که پویاترین و هوشمندانه ترین تارنماها و وبلاگ های آن نگارش ها و قرائت های مردسالارانه از متون مذهبی و قوانین اسلامی یک قرن پیش را به چالش می کشند.

آقای صدیقی می نویسد اما این چنبش با یک دشمن بسیار پیچیده و ثابت قدم روبرو است و حکومت ملاهای ایران حتی از حکومت های استبدادی معمر قذافی و حسنی مبارک بی رحم تر است.

نویسنده تورنتو استار به لایه های متعدد روحانی و مذهبی حاکمیت ایران، کنترل آیت الله خامنه ای، رهبر ایران بر شورای نگهبان و فعالیت های این شورا و نیز دستورات وی به قوه قضاییه ایران برای سرکوب و اعدام شهروندان کشور اشاره می کند و می افزاید با وجود قدرت بی کران رهبر، وی همچون قذافی و زین العابدین علی، حاکم مطلق کشور نیست، برخلاف مبارک ثروت شخصی چندانی ندارد و بلکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ساختار امنیتی اطلاعاتی و بسیج هم اکنون ثروت و قدرت کشور را در چنگال خود گرفته اند.

تورنتو استار در ادامه این یادداشت تحلیلی طولانی می نویسد با این وجود رژیم جمهوری اسلامی کنترل کشور و یا بخش هایی از آن را از کف داده است اما برخلاف مصر و تونس و لیبی، هنوز هیچ نظامی دست به شورش نزده و یا به خیل ناراضیان ضد حکومتی نپیوسته است.

هارون صدیقی در ادامه می نویسد: «کشورهای خارجی به هنگام مشاهده این حماسه بومی و درگیری داخلی به یاد داشته باشند که اگر مردم ایرن ناچار شوند بین رئیس جمهوری آمریکا و رئیس جمهوری خود یکی را برگزینند، دولتمرد خود را انتخاب می کنند و به نظر می رسد باراک اوباما این واقعیت را درک کرده است و برای انزوای سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی، تحریم هایی را علیه ایران اعمال کرده است.»

تورنتواستار در پایان به نقل از دکتر پیام اخوان، استاد حقوق بین الملل دانشگاه مگ گیل مونترال می نویسد: «حکومت ایران که بسیار سرخورده و درمانده شده است، به خشونت بیشتر متوسل می شود و بهره گیری وسواس گونه جمهوری اسلامی از زور و رژه های نظامی و سرکوب و تخریب نسل جوان کشور فقط و فقط نشانه ضعف و ناچاری است، در نهایت اراده مردم پیروز خواهد شد اما پرسش اصلی این است که این پیروزی به چه بهایی به دست خواهد آمد؟»

روند افزایشی نرخ تورم در ايران هم چنان ادامه دارد

روند افزایشی نرخ تورم در ايران هم چنان ادامه دارد

شبکه های اجتماعی

همچنين نگاه کنيد به

حسین قضاوی، معاون اقتصادی بانک مرکزی، بعد از ظهر روز دوشنبه ۱۶ اسفند ماه، در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره نرخ تورم بهمن ماه که با گذشت ۱۶ روز از اسفند ماه هنوز اعلام نشده است، گفت، «نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به بهمن ماه ۱۳۸۹ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته معادل ۱۱ و شش درصد است» که نسبت به دی ماه، ۸ دهم درصد رشد نشان می دهد.

نرخ تورم که از اردیبهشت امسال تک رقمی گزارش شده بود از آذر ماه مجددا دورقمی شده است و روند افزایشی نرخ تورم که از مرداد ماه آغاز شده است هم چنان ادامه دارد.

رحیم ممبینی، معاون بودجه معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری نیز ، روز یک شنبه ۱۵ اسفند ماه، ضمن تکذیب رشد ۶ درصدی حقوق کارمندان دولت، آن هم تنها یک روز بعد از نشست خبری خود، افزایش تورم را تحت شرایط فعلی طبیعی دانست و گفت، «هم اکنون تورم ۱۱ درصد است و این نرخ ممکن است در سال آینده با حداکثر ۲ تا ۴ درصد افزایش مواجه شود.»

خبرگزاری کار ایران (ایلنا) ظهر روز دوشنبه ۱۶ اسفند ماه، از قول عباس بنا زاده مدیر توسعه بازار بورس کالای ایران اعلام کرد در حال حاضر قیمت کالاها در عمده و خرده فروشی ها تفاوت فاحشی دارد که این امر دست دلالها و واسطه ها را برای تغییر قیمت ها باز گذاشته است.

محمد حسین روانبخش، در شماره روز دوشنبه ۱۶ اسفند ماه روزنامه مردم سالاری نوشته است، «در آستانه عيد نوروز هميشه دغدغه های مردم و مسوولا ن درباره افزايش نرخ کالا های مورد نياز مردم افزايش می يابد. معمولا هم مسوولا ن محترم با اطمينان کامل خبر می دهند که چيزی گران نشده، نمی شود و نخواهد شد. در مقابل مردم هم می بينند که کالاهای مورد نيازشان گران شده، می شود و خواهد شد. البته اين به معنی تقابل ديدگاه مردم و مسوولان نيست. نخير! همه يک دل هستند، فقط موضوع اين است که مسوولان قيمت ها را از مغازه های نزديک خانه خودشان می پرسند و مردم از مغازه های نزديک خانه خودشان!»

گروه مادران پارک لاله و مادران صلح کردستان: هشتم مارس روز رهایی زنان است

گروه مادران پارک لاله و مادران صلح کردستان: هشتم مارس روز رهایی زنان است

شبکه های اجتماعی

گروه مادران پارک لاله (مادران عزادار پیشین) با انتشار بیانیه ای روز هشتم مارس را روز رهایی زنان نامیده است.
این گروه در بیانیه خود روز جهانی زن را همچنین «روز همبستگی با مادران داغدار» و روز «همبستگی با زنان شجاع در زندان» دانسته است.
بیانیه مادران پارک لاله که بر روی وب سایت آن نیز منتشر شده است، ضمن اشاره به هم زمانی یک صد سالگی بزرگداشت هشتم مارس ، و پاگرفتن «مبارزات قشرهای متفاوت مردم خاورمیانه علیه دیکتاتوری» ، تئوری سرآمدن عصر انقلاب ها را در قرن بیست و یکم باطل شناخته و خواستار تحقق امید زنان خاورمیانه به «روزهای بهتر و جهانی برابر» شده است.

این بیانیه با تأکید برآن که رهایی زنان تنها به دست خودشان میسر است، به مبارزات امروز زنان در ایران پرداخته که به نوشته این بیانیه «زیر سرکوب شدید و فضای خفقان ...از هیچ چیز نمی هراسند، خیابان ها را به همراه دیگر مردم در می نوردند، اعتراض و مبارزه می کنند ...و در دفاع از حقوق بشر و مخالفت با نقض گسترده آن در ایران و برای برابری شان، در گوشه زندان ها، در بدترین شرایط غیر انسانی، با حکم های ...دادگاه های نمایشی و فرمایشی ، بهترین سال های زندگی خود را سپری می کنند.»

در این بیانیه از زنان زندانی سیاسی و عقیدتی چون زینب جلالیان - بهاره هدايت- عالیه اقدام دوست- مهديه گلرو- عاطفه نبوی- صهبا رضوانی- منيژه نصراللهی- سوسن تبيانيان - فرح واضحان- معصومه ياوری - نازيلا دشتی- زهرا جباری- کفايت ملک محمدی- ريحانه حاج ابراهيم دباغ- عذرالسادات قاضی ميرسعيد- پروين جواد زاده- فاطمه خرم جو- هنگامه شهيدی- مهسا رحمتی- نسرین ستوده – روناک صفارزاده- شبنم مددزاده- نازنین خسروانی- زلیخا موسوی یاد شده و در عین حال بسیاری از زنان زندانی را قربانیان قوانین تبعیض آمیز دانسته که «تاوان ناتوانی و ضعف قانونی، عملی و اندیشگانی حکومت» را می پردازند.

مادران پارک لاله در این بیانیه سپس به وضعیت مادران داغدار ایرانی پرداخته و با اشاره به این که حتی وقتی پای زندانی سیاسی به میان می آید ستم بر زنان مضاعف است، می نویسند: «در سر زمین ما، مادران هر روز داغدار می شوند و حکومت با بی رحمی تمام بر این زنان ستم را دو چندان می کند که غم زمانه خورند یا فراق یار کشند؟»

این بیانیه با یاد آوری از مادران داغدار در ایران، مانند «مادران تمام جانباختگان در دهه شصت ، مادران خاوران، مادرانی چون مادران ندا و سهراب، مادران کشته شدگان قیام های متفاوت سی و دوسال اخیر علیه دیکتاتوری، مادران کرد و ملیت های متفاوت تحت ستم و حتا به تازگی مادران صانع ژاله، امیر حسین تهرانچی، محمد مختاری و حامد نورمحمدی»، می نویسد: «امروز ما مادران و مادربزرگ ها که در سال ۵۷ به خیابان ها آمدیم و تمامی وجود خود و فرزندان مان را برای تحقق آزادی و عدالت و برابری نثار کردیم ولی چیزی جز ظلم و بیداد و فساد و تباهی به دست نیاوردیم، حاضریم با عصا و واکر و ویلچیر به خیابان ها بیاییم و از شرف انسانی و حقوق پایمال شده خود و فرزندان مان حمایت کنیم».

مادران پارک لاله و حامیان آن، به مناسبت روز جهانی زن خواستار همبستگی با همه جنبش های مترقی ایران و خاورمیانه شده و اعلام کرده اند که از مطالبات خود به عنوان بخشی از زنان جامعه، «حتا یک قدم هم عقب نخواهیم نشست». آنان همچنین خواهان داشتن «جهانی آرام و بهتر» برای خود و فرزندان شان شده و «همبستگی و همراهی» خود را «با تمام فرزندان زندانی» خود اعلام کرده اند.

مادران پارک لاله در بیانیه هشتم مارس ۲۰۱۱ ، خواست های خود را چنین اعلام کرده اند: «برابری زنان و مردان در همه اشکال اقتصادی، اجتماعی و حقوقی، لغو کلی حکم اعدام و سنگسار و شکنجه و حذف آن ها از قوانین مجازات، آزادی بی قید شرط تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی اعم از زن و مرد، محاکمه، دادرسی عادلانه در فضای آزاد، و مجازات عاملان و آمران کشتارهای سی و دو سال اخیر در دادگاه های منصفانه».

علاوه بر امضای مادران عزادار ایران (مادران پارک لاله)، نام برخی از گروه های حامی مادران عزادار که در خارج از ایران فعالیت می کنند نیز در پای این بیانیه دیده می شود. مانند: حامیان مادران پارک لاله ایران در اسلو« نروژ»، ایتالیا، دورتموند، فرانکفورت، هامبورگ «آلمان» وین«اتریش»، لندن «انگلستان»، لس آنجلس «کالیفرنیا، آمریکا».

متن کامل بیانیه مادران عزادار، پارک لاله را می توانید در وبسایت آنان نیز مشاهده کنید.

مادران صلح کردستان

گروه مادران صلح کردستان نیز با انتشار بیانیه ای در تاریخ دوازدهم اسفند ۱۳۸۹ به استقبال هفدهم اسفند، روز جهانی زن رفته اند. مادران صلح کردستان دراین بیانیه از همه برنامه های اعتراضی روز جهانی زن «به شیوه ای مادرانه و مسالمت‌جویانه‌» پشتیبانی کرده و از مردم ایران و بویژه‌ کردستان خواسته اند «در راه اجابت حقوق و خواست های دمکراتیک خود این روز را گرامی و حرمت خون‌های ریخته‌ی دختران و زنان راه آزادی و اشک های مادران داغدیده‌ را نگه‌ دارند».

مادران صلح کردستان در آغاز بیانیه خود ماه مارس را «نامی برای رشادتهای آنانی که‌ خواستند تاریخ را همراه با زنان بنویسند... که برای بدست‌آوردن حقوق دفن و انکارشده‌ای به‌ پا خاستند که‌ با نام‌های مقدس دین، فرهنگ، سیاست، تاریخ، قراردادهای اجتماعی و ... سنگ قبری ابدی را بر این گور نهاده‌ بودند... لولایی برای چرخش نگاه‌ انسان به‌ انسان. ..تجدید پیمان با زنانی که‌ در پس قرن‌ها انقیاد و سلطه‌ی گسترده‌ به‌ مبارزات آزادی خواهانه‌ و حق طلبانه‌ی ملت‌های خاورمیانه‌ پیوستند و ندایی شدند برای فردایی شیرین‌تر و بهتر...» دانسته اند.

آنان در این بیانیه با اشاره به وضعیت امروز خاورمیانه آن را به «تب و تاب زایشی» تشبیه کرده اند که با همه سختی ها و دردها به نوشته آنان: «فرزند سربلند دمکراسی را به‌بار دارد».

مادران صلح کردستان در این بیانیه بر خودداری از انتقام جویی از گذشته و داشتن دیدی وسیع تأکید کرده و خواستار «به چالش کشیدن فرهنگ اطاعت در پایین ترین «خانواده» و بالاترین «حکومت» نقطه ی هرمِ ساختار اجتماعی» شده اند.

سرنوشت نامعلوم معدنکاران کرمانی پس از ۸۲ روز

سرنوشت نامعلوم معدنکاران کرمانی پس از ۸۲ روز

امکانات فرسوده بهره برداری معادن ذغال سنگ کرمان عامل اصلی حوادث مرگبار

شبکه های اجتماعی

خانواده های سه معدنکار گرفتارشده در اعماق معدن ذغال سنگ هجدک کرمان می گویند با گذشت هشتاد و دو روز از ریزش معدن، هنوز از زنده یا مرده بودن عزیزان خود بی اطلاع اند.

تلاش های گروه های امدادی دولتی نیز تاکنون بی نتیجه مانده و خبرگزاریها گفته اند ریزش های پیاپی و پدیداری حفره ای بزرگ در سقف معدن، این سه معدنکار را زیر هزاران تن خاک پنهان کرده است.

این حادثه بیست و چهارم آذرماه در معدن ذغال سنگ هجدک کرمان در حالی رخ داد که این معدن و دیگر معدن های همجوار یکی از بالاترین آمار حادثه های مرگبار ناشی از ریزش دیواره ها و سقف معدن را به نام خود ثبت کرده اند.

در آن روز چهار معدنکار در ژرفای ششصد متری گرفتار شدند که در نخستین ساعت حادثه به یاری معدنکاران جسد یک نفر از زیر آوار بیرون کشیده شد اما هیچگونه اثری زنده یا مرده از سه کارگر دیگر گرفتارشده در دست نیست.

خانواده های معدنکاران گفته اند با توجه به اینکه مسئولان دولتی از پی حادثه انفجار چاه نفت «بی پی» در خلیج مکزیک و گرفتار شدن معدنکاران شیلیایی اعلام کردند آماده ارائه همکاری برای حل مشکل هستند، آیا همین نیروها نباید به نجات جان معدنکاران کرمان بیایند؟

یک کارشناس ایمنی معادن گفته است کلیه معادن استان کرمان فاقد ایمن سازی کافی هستند و هر آن باید منتظر حادثه انسانی دیگری بود.

سیدجواد منصوری، مدیرکل کار و امور اجتماعی کرمان نیز یکی از دلایل بروز حوادث را در معادن کرمان استفاده از روشهای سنتی در استخراج دانست و بر نظارت جدی بر رعایت استانداردها در معادن کرمان تاکید کرد.

سید جواد منصوری از تعطیلی ده کارگاه ناایمن در سال جاری خبر داد و گفت: سال گذشته نیز پنج کارگاه ناامن در این معدن مورد بازرسی قرار گرفته و تعطیل شده است.

بنا به آمار اداره کار و اموراجتماعی استان کرمان سال گذشته نوزده نفر و سال جاری نیز پنج کارگر معدن این استان براثر ریزش معدن جان خود را از دست داده اند.

یکی از تلخ ترین حوادث معدن کرمان حادثه معدن «باب نیزو» بود که در آن رویداد تلخ یازده نفر از معدنکاران جان خود را دست دادند. اعتراضات گسترده معدنکاران منطقه باعث شد گروه تحقیق و تفحص مجلس به تازگی در این مورد وارد عمل شده و گزارش خود را منتشر کرد.

براساس جمع ‌بندی هیئت تحقیق و تفحص از انفجار در معدن باب نیزو کرمان، واگذاری معدن از مالکیت دولتی به بخش خصوصی (شبه دولتی) با توجه به مستندات، روند قانونی خود را به طور کامل طی نکرده و به صورت ترک تشریفات و با قیمت کارشناسی دو سال قبل از واگذاری و بدون تجهیز و مدرنیزه‌کردن معدن و با تخلف صورت گرفته است.

هیئت تحقیق تفحص از حادثه معدن باب نیزو کرمان درجلسه علنی مجلس قرائت شد.

به گفته یکی از کارشناسان مالکان این معادن یک شرکت صنعتی از زیر مجموعه های یک نهاد نظامی ست.

گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس اعلام کرده که بخش عمده مطالبات خانواده های قربانیان باب نیزو پرداخت نشده است.

این گزارش همچنین وزرات صنایع و معادن به دلیل اهمال در بهبود ایمنی کار و وزارت کار و اموراجتماعی به دلیل عدم نظارت بر کارکرد معادن که جزو وظایف اصلی این وزارتخانه بشمار می آید مقصر شناخته شده اند.

بنا به گزارشها پس از قرائت این تحقیق در صحن علنی مجلس نه تنها وزیران صنایع و معادن و کارواموراجتماعی برکنار نشدند، بلکه مجلس نیز به آرامی از کنار موضوع گذشت.

گفتنی ست در جریان قرائت تحقیق در صحن علنی و اعتراض نمایندگان علی لاریجانی رئیس مجلس تاکید کرد: «با توجه به اینکه این گزارش برای برخی تقصیر قائل شده است ما آن را به قوه قضائیه برای برخوردهای لازم ارجاع می‌دهیم.»

اما دستگاه قضایی کشور تاکنون هیچ برخوردی با مقصران این حادثه مرگبار نکرده و به قول نماینده ارومیه هرماه یک معدنکار جان خود را بر اثر این حوادث از دست می دهد.