Sunday, February 28, 2010

گزارش لحظه به لحظه فاجعه کوی دانشگاه... قسمت دوم...

صبح است . دانشجویان خسته از درگیریهای پراکنده شب قبل کم کم بیدار می­شوند. قرار است تجمعی در دانشگاه تهران و پردیس مرکزی آن برگزار شود. دانشجویان حرکت به سمت پردیس را آغاز می­کنند. شعارها تقریباً همگی معطوف به انتخابات و نتیجه آن است. جمعیت بسیار زیاد و بیشمار است. به علت درگیری در بسیاری از نقاط شهر نیروهای امنیتی زیادی در اطراف دانشگاه به چشم نمی­خورد. لحظه به لحظه به تعداد دانشجویان افزوده می­شود. علامتهای سبز و تصاویر مهندس موسوی و شیخ کروبی و محمد خاتمی به چشم می­خورد. خشم بچه­ها نهایتی ندارد. تقریباً همین وضع در بسیاری دیگر از دانشگاهها نیز حاکم است. خیابانها شلوغ و درگیریهای پراکنده در گوشه گوشه شهر در حال جریان است. سیستمهای تلفن همراه و بعضا حتی ثابت با اختلال شدیدی همراه است به گونه­ای که با شانس می­توان تماسی را برقرار کرد. بخصوص در مراکز اصلی درگیریها. دانشجویان ظهر را هم در پردیس مرکزی می­مانند. با توجه به قطع وسایل ارتباط جمعی خبرهای ضد و نقیض بسیاری در جریان است. حدود ساعت 3 بعد از ظهر است که کم کم شایعه­ای به جد قوت می­گیرد. احتمال حمله به کوی برای ترساندن معترضین. اخبار منتقل می­شود. هنوز گمانه زنی است. با رسیدن اطلاعات بعدی خبر موثقتر می­شود. دانشجویان تصمیم به بازگشت به کوی را می­گیرند. تعداد بسیار زیادی از دانشجویان تهرانی نیز بدانها می­پیوندند. این اولین بار است که تهرانی ها که بخش بزرگی از بدنه دانشجویی دانشگاه تهران را تشکیل می­دهند پیش از آغاز درگیری در کوی حضور پیدا می­کنند. از اوایل بعد از ظهر کم کم نیروهای امنیتی حضور خود را در اطراف کو.ی افزایش می­دهند. خبر دستگیری تعدا بسیاری از دانشجویان فعال در ستادهای تبلیغاتی به گوش می­رسد. التهاب بالا می­گیرد. نیروهای انتظامی اقدام به بستن خیابانهای امیرآباد شمالی از سر چهاراه امیرآباد به بالا، خیابان پرنده، و تمامی پس کوچه­های منتهی به درب معروف به علوم اجتماعی می­کنند. هیچ وسیله­ی نقلیه­ای حق گذشتن ندارد. اما افراد پیاده می­توانند رفت و آمد کنند. آرایش نیروها نگران کننده است. شایعات تبدیل به احتمالات قویتری می­شود. نیروهای انتظامی از حدود ساعت 7 به بعد رفته رفته بیشتر شده و موضع گیری می­کنند. دانشجویان که احتمال درگیری را بالا می­دانند خود را آماده می­کنند. لباسهای ورزشی و با توجه به گرمی هوا گاه حتی بدون لباس یا با عرقگیر برای راحتی بیشتر. مسحل می­شوند به چوب و چماق و میله­های آهنی تا در صورت تهاجم از خود دفاع کنند. نیروهای لباس شخصی و سپاه و نیروی انتظامی حلقه را تنگتر می­کنند. با آغاز شب شعارهای دانشجویان نیز آغاز می­شود. سنگ پراکنی نیروهای لباس شخصی و دانشجویان شروع می­گردد. بخشی از دانشجویان با گشت زنی از طریق در پشتی کوی چند تن از نفرات لباس شخصی و گروه فشار را دستگیر و به داخل کوی منتقل می­کنند. معلوم می­شود برنامه گسترده­ای در پیش است. از حدود ساعت 9 درگیری شدت بیشتری پیدا می­کند. دانشجویان وارد خیابان می­شوند. نیروهای انتظامی گازهای اشک آور را به سمت دانشجویان پرتاب می­کنند. دانشجویان حلقه­های آتنش ایجاد می­کنند. پرتاب کوکتل مولوتف و سنگ از طرف دانشجویان باعث عقب نشینی نیروهای امنیتی شده است. دانشجویان بخشی از خیابان امیرآباد را تصرف می­کنند و با آتش زدن سطلهای آشغال، و حتی یک خاور حمل زباله شهرداری خیابان را بسته و مانع از ورود تجهیزات ترابری امنیتی می­شوند. نیروهای امنیتی اقدام به تیراندازی می­کنند. اکنون ساعت 12 شب است. تعداد بسیاری از دانشجویان زخمی شده­اند. دو دانشجو به شدت بر اثر تیرهای ساچمه مضروب شده­اند که به اتاقهای امن منتقل می­شوند. این دانشجویان بعدها به دادگاه احضار و محجکوم به زندان می­شوند. تقریبا تمامی کوی و خیابانهای اطراف با گاز اشک آور پوشیده شده است. هنوز نیروها برای ورود صبر می­کنند. آنها منتظر خستگی و ناتوان تر شدن بچه ها هستند. زیرا می­دانند دانشجویان در صورت ورود آنها به شدت با آنها برخورد می­کنند. چند تن از نیروهای لباس شخصی به شدت توسط دانشجویان مجروح می­شوند. در این نبرد حلوایی خیرات نمی­شود. نیروهای انتظامی بچه ها را به داخل کوی عقب می­رانند. دانشجویان تصمیم به سنگر بندی می­گیرند. بالا پشت بامهای ساختمانها 14 و 15 و همچنین 22 که مشرف به خیابان و درهای اصلی هستند تبدیل به جایگاه پرتاب سنگ می­شوند. حدود ساعت 2 نیروهای انتظامی با دستور رسمی وارد کوی می­شوند. بعدها نیروی انتظامی اعلام کرد که شخص فرهاد رهبر بدانها اجازه ورود داده است اما رئیس دانشگاه تهران رد کرد. هرچند به نظر می­رسد دستورها و حمله از افراد بالاتری صادر شده است. حجوم آغاز می­شود. نیروهای نگهبانی درب اصلی را می­گشایند. نیروهای امنیتی شامل نیروهای انتظامی، سپاه و لباس شخصیها که به ترتیب وارد می­شوند. ابتدا نیروهای انتظامی که دارای سپر و ماسک تنفسی هستند میدان اصلی را با اشک آور پاکسازی می­کنند. تفنگهای مخصوص پرتاب دقیقاً بدن افراد را نشان می­گیرد و بسیار از بچه­ها دچار سوختگی های شدید می­شوند. تعدادی از اتاقهای ساختمانهای 14 و 15 آتش می­گیرند. نیروها پخش می­شوند. گروهی به سمت بالا و ساختمانهای 3،6،7، جمالزاده،5، امام علی (ع) و مصلی نژاد یورش می­برند. ساختمان 4 معروف به ساختمان دانشجویان بسیج کمکاملاً در امان می­ماند. ساختمان رسولیان یزدی هم که محل اسکان دانشجویان خارجی است با مذاکره چند دانشجوی خارجی و با تضمین عدم دخالت و فیلم برداری در امان می­ماند. گروه دوم به سمت کتابخانه هجوم می­برند. بخش سوم به طرف جنوب و ساختمانهای 14-15، 16-17، 18-19، 20-21 و 22 و همچنین ساختمان 23 حمله می­برند. مقاومت دانشجویان نیروها را وادار به عقب نشینی مداوم می­کند. دستور اعمال شدیدتر اعلام می­شود. نیروها لوله­ها پرتاب کننده­های خود را به سمت پنچره­ها می­گیرند و بسیار از اتاقها را با اشک آور مورد هدف قرار می­دهند. لباس شخصی ها به پرتاب سنگ به سوی پنجره­ها و ضرب و شتم دانشجویان دستگیر شده در داخل خود کوی مشغولند. دانشجویان برای دفاع بسیاری از اتوموبیلها و ساختمانها و فضاهای اداری را آتش می­زنند تا از شدت هجوم و تراکم گاز اشک آور کاسته شود. دانشجویان سنگر گرفته حالا در میان چمنها و زیر زمینها و پشت بامها پخش شده و مقاومت می­کنند. نیروهای امنیتی با بی رحمی و بدون سوال هرکسی را مضروب و دستگیر می­کنند. تعدادی از دانشجویان در فضاهای مخفی کوی که کم هم نیستند پناه می­گیرند. عده­ای از طریق میله­ها به داخل دانشکده فنی و اتوبان چمران می­گریزند. نیروها وارد ساختمانها می­­شوند و با باتوم، لگ و گلوله­های ساچمه­ای اتاقها را هدف می­گیرند. در همین هنگام درگیری در کنار درب خوابگاه دختران هم شدت می­گیرد. نیروها بارها تصمیم به هجوم به داخل خوابگاه دختران می­گیرند اما با توجه به تبعات ممکن منصرف می­شوند. دختران نیز تصمیم به خروج می­گیرند اما با توجه به اینکه خروج به منزله اجازه حمله به نیروهای امنیتی است عده­ای از دختران مانع می­شوند. فشار جمعیت و پرتاب سنگ باعث مجروح شدن تعدادی از دختران می­شود. دخترانی که در خیابان امیرآباد سعی در پیوستن یا خبر گرفتن از پسرها هستند به شدت مجروح می­شوند و یا به بازداشتگاهها منتقل می­گردند. دانشجویان پسر طبقات بالاتر ساختمانها را با چنگ و دندان حفظ می­کنند و تلاش می­کنند نیروها را از ساختمانها عقب برانند. بطور مثال ساختمانهای 6 و 23 به دلیل ویژگیهای معماری و ساختار و بدنه دانشجویان آن غیر قابل تصرف می­شوند. اما ساختمانها 14-15 و ساختمانهای جمالزاده و 5 به شدت تخریب می­شوند که تصاویر روزهای اول که در شبکه­های جهانی پخش شد تصاویر مربوط به ساختمانهای جمالزاده و 5 بود که حملات شدیدی بدانها شد اما اعضای ساختمانها 6 و 7 با پرتاب سنگ نیروها را از بالا مضروب کرده و باعث عقب راندن آنها از ساختمانهای 5 و جمالزاده که متعلق به دانشجویان کارشناسی ارشد است شدند. مداوماً بر تعداد نیروها افزوده می­شود. ساعت 4 صبح تقریباً دانشجویان توان دفاع خود را از دست می­دهند و نیرویشان تحلیل می­رود. موج دستگیریها آغاز می­شود... (ادامه دارد...)

No comments:

Post a Comment