با درود،
شنبه 30 امرداد 89، 21 آگوست 2010 میلادی
امروز در مورد هفت موضوع صحبت می کنیم.
برنامه ی روز قدس در راستای راهبرد جنبش
موضوع اول ادامه ی بحث ما درباره ی استراتژی جنبش و حرکتی است که در روز قدس در چهارچوب استراتژی کلان جنبش می تواند شکل بگیرد. همانگونه که دیروز هم صحبت کردیم تحلیل یکسال گذشته نشان می دهد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هسته ای اصلی حکومت قرارگرفته، سه مشخصه دارد. 1- عزم سرکوب دارد. یعنی هیچ ابایی از زندانی کردن، تجاوز و کشتار مردم ندارد. راهبرد سپاه هم این است که اگر بتواند به طور سیستماتیک دست به سرکوب بزند آنگاه خواهد توانست بر جنبش غلبه پیدا کند. 2- این سازمان دارای منابع مالی است. در بیش از 800 شرکت کشور درگیر بوده و در بیش از 1500 پروژه دست دارد و در کل امکانات مالی فراوانی دارد که نمونه ی استفاده از این امکانات را در 22 بهمن دیدیم که می تواند 300 میلیارد تومان هزینه کرده و از سراسر ایران با بکار گرفتن هواپیماهای ارتش، قطار و اتوبوس 200 هزار نفر را استخدام کرده و به تهران بیاورد. 3- در فرماندهی اصلی سپاه یعنی در بخش های 31 گانه اش همچون بسیج و اطلاعات سپاه و غیره هنوز وحدت فرماندهی وجود داشته و آن عزم سرکوب در میان همه ی اینها مشترک است.
زمانی که یک چنین سازمانی با این امکانات گسترده در مقابل یک ملت قرار گرفته ولو اینکه 130 هزار نفر بیشتر نیستند و از این 130 هزار نفر هم 100 هزار نفرشان همچون مردم عادی بوده و دل خوشی از این حکومت ندارند اما همان عده ی 30 هزار نفری وقتی پول و عزم و ابزار سرکوب دارند این امکان را دارند که در مقابل حرکت ملت به سرکوب بپردازند و به ملت خسارت وارد کنند. به همین دلیل جنبش در یک فازی بعد از این که مشروعیت زدایی کاملی از رژیم کرد و بعد از اینکه اختلافات گسترده ای در داخل رژیم ایجاد کرد و پس از اینکه آقای خامنه ای به دلیل مشروعیت زدایی که از وی صورت گرفته نمی تواند درمیان نیروهای پشت سر خود وحدت ایجاد کند، متلاشی کردن سپاه و تحلیل بردن آن و فرسوده کردن را در دستور کار خود قرار داد. در واقع جنبش در فازی به پیروزی می رسد که با مجموع کارهایی که انجام داده امکان سرکوب را از سپاه گرفته و یا نیروهای درون آن در مقابل هم قرار بگیرند و توازن قوا چنان در این سازمان به هم بخورد که مردم بتوانند مراکز سپاه را در اختیار گرفته و یا این سازمان را نابود کنند.
این را از این جهت عرض می کنم که به همین خاطر است که برنامه ریزان جنبش اصراری نداشتند که مردم را به هر قیمت به خیابان بیاورند چرا که در برابر سازمانی که این سه مشخصه را دارد ما تلافات می دهیم و اساس هم بر این است که ما با حداقل خسارت بتوانیم به پیروزی برسیم.
به همین دلیل هم فرسوده شدن سپاه در سطح بین المللی که بخش زیادی از آن حاصل تلاش ایرانیان خارج از کشور بوده که به دنیا نشان داده اند دستگاه اصلی سرکوب حکومت همین سپاه است، و همانند آفریقای جنوبی مورد تحریم قرار گرفتن این سازمان سبب می شود که فرصت هایی که برای خود ایجاد کرده بوده همچون تملک شرکت ها و غیره حال همچون طوق لعنت به گردنش افتاده واز اداره ی آنها عاجز خواهد شد. از طرفی ملت هم با تحریم های خود وعدم همکاری های خود می تواند حداکثر فشار را بر این سازمان بیاورد و او را از سر راه ملت بردارد و آنهایی که در درون سپاه صداقت دارند اسلحه ی خود را تحویل ملت داده و بدون کشتار از سر راه ملت کنار بروند. این مراحل از حالا قابل پیش بینی نیست و ممکن است تا آن مرحله دهها اتفاق دیگر رخ بدهد اما جهتگیری کلی جنبش این است که سازمان سرکوبگر را فرسوده کرده، با آن عدم همکاری کند، در آن شکاف ایجاد کرده و آن را به جایی برساند که جنبش بتواند آن را به راحتی کنار زده و از آن عبور کند.
حال با این چهارچوب و پیرو بحث دیروز باید پرسید که در روز قدس که یکی از دو روزی است که حکومت اجبارا به دلیل سابقه ی 30 ساله اش دست به راهپیمایی می زند، اگر ما بدون اینکه خسارتی متحمل شویم بتوانیم به خیابان ها بیاییم و مثلا در شهر پخش شده و در مسیرهای غیر حکومتی به حرکت درآمده و به خصوص اگر شهرستانی ها به کمک تهرانی ها بیایند، آیا در استراتژی کلان ما موثر خواهد افتاد؟ باید گفت که قطعا موثر خواهد بود. قطعا تظاهرات خیابانی به میزان بالایی طرف مقابل را فرسوده می کند و هنوز هم در میان تاکتیک های مختلف مبارزات بدون خشونت هیچ چیزی جایگزین تظاهرات خیابانی نیست. به همین دلیل حال که آقای کروبی پا پیش گذارده، برنامه ریزی در جهت اینکه چگونه از این روز حداکثر استفاده را ببریم موضوع جدی است که باید در دستور کار همه ی ما قرار بگیرد.
وضعیت نگران کننده ی زندانیان
خبرهای ناگواری از وضعیت جسمانی عیسی سحرخیز از زندان رجایی شهر می رسد. همچنین وضعیت رضا شهابی، فعال کارگری و عضو سندیکای شرکت واحد، از سوی خانواده ی وی نگران کننده عنوان شده است. همچنین ارتباط 16 زندانی که دست به اعتصاب غذا زده بودند با بیرون زندان قطع شده است به جز مجید توکلی که به زندان رجایی شهر منتقل شده و تماس کوتاهی با خانواده ی خود داشته است. بابک بردبار از جمع 17 نفره ی این زندانیان آزاد شد.
تهدید شرکت های ترکیه ای به تحریم
هیات آمریکایی از وزارتخانه های خزانه داری و وزارت خارجه ی آمریکا به ترکیه رفته و به آنکارا اخطار کردند که اگر تحریم های آمریکا در مورد ایران را جدی نگیرد آنوقت شرکت های ترکیه ای برابر مصوبه ی کنگره مشمول تحریم آمریکا خواهند شد. البته انجمن صادرکنندگان استانبول تاکید کرده است که در ماه جولای فروش بنزین به ایران 73 درصد کاهش داشته، اما خبرهای متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه ترکیه بنزین را تا 25 درصد گرانتر به ایران می فروشد و برای پول درآوردن از قبل ایران کیسه ی گشادی برای خود دوخته است.
واگذاری پروژه ی جاده ی هراز به سپاه
طرح توسعه ی جاده ی هراز و طرح تونل سیاه بیشه هم به قرارگاه خاتم الانبیای سپاه واگذار شده و به نظر می رسد که کودتاچیان حق خودشان و مزد کشتن مردم را می خواهند با چاپیدن ملت بگیرند.
مرگ مشکوک رضا بارونی
آقای رضا بارونی، مسئول پروژه ی هواپیماهای بدون سرنشین، سه هفته پیش در منزلش در اهواز به طرز مشکوکی کشته شده است.
تلاش کودتاچیان برای ایجاد وحدت میان خود
آقای صدیقی در نمازجمعه ی دیروز صحبت از وحدت کرده و به نظر می رسد که استراتژی کودتاچیان حول دو محور است. یکی اینکه شخصیت آقای خامنه ای را به زور خواب دیدن امام زمان یا به سراغ روحانیت رفتن بازسازی کنند. دیگر اینکه در میان نیروهای پشت سر آقای خامنه ای وحدت ایجاد کنند که تا به حال توفیقی نداشتند. صحبت های آقای صدیقی هم درهمین راستاست تا بلکه بتوانند استراتژی خود را پیش ببرند.
نگرانی از وضعیت موزه ایران باستان
اخبار نگران کننده ای از موزه ی ایران باستان می رسد که بخش بزرگی از میراث ملی ما در آن است. آقای رحیم مشایی یک فرد سی ساله و بدون تجربه را که معلم زبان خودش است را به ریاست این موزه گماشته و بسیای از متخصصان هم به شهرستان ها فرستاده شده اند و نگرانی از وضعیت میراث ملی ما بالا گرفته است.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی V
No comments:
Post a Comment