Thursday, August 19, 2010

گفتگوی روزانه محسن سازگارا چهارشنبه 27 امرداد 2569

سلام،

چهارشنبه 27 امرداد 89، 18 آگوست 2010 میلادی

در مورد 8 موضوع امروز صحبت می کنیم.

موضوع اول نامه ای جمعی از زندانیان سیاسی رجایی شهر خطاب به دادستان، آقای دولت آبادی، منتشر شده با عنوان چرا اظهار ندامت نمی کنیم؟ نامه ای که بسیار بسیار گویا، روشن، کوبنده و یکی از اسناد مهم تاریخی خواهد شد در آینده این کشور برای مورخین آتی. نامه ای که من باید آنرا مقایسه کنم با نامه ای که آدام میچنیک مبارز معروف لهستانی از زندان نوشت که چرا امضاء نمی کنم؟ و در آن نامه میچنیک توضیح داد که به من می گویند که یک کاغذی را امضاء کن از زندان آزاد میشوی، به خوبی میچنیک توضیح داده که چرا امضاء نمی کنم؟ دراین نامه هم زندانیان سیاسی عزیر ما در زندان رجایی شهر به درستی توضیح دادند به آقای دولت آبادی که از چه چیز باید ندامت بکنند. وقتی دایماً به آنها می گویند که بیایید و یک توبه نامه بنویسید و از زندان بروید بیرون، تمام جنایتهای آقای دولت آبادی و هم دستانش، اربابانش مثل آقای خامنه ای و زیردستانش را لیست کردند این مبارزین ما و در انتها هم از موضعی بسیار قدرتمند و قوی نصیحتش کردند و با او در واقع کاملاً از بالا برخورد کردند و نشان دادند که روحیه محکم و استواری دارند و مقاومتشان در واقع شکنجه گران را به زانو در می آورد. به هر صورت خواندن این نامه را به همه شما توصیه می کنم چرا که در آینده یکی از اسناد مهم تاریخ معاصر ایران خواهد شد.

نکته دوم اینکه فیلم 35 ثانیه ای بی سرو ته توسط امنیتی ها علیه آقای تاج زاده روی سایتها قرار گرفته که معلوم نیست این فیلم در چه زمانی بوده، قبلش چی بوده، بعدش چی بوده؟ ولی ظاهراً توسط یک دوربین مخفی از آقای تاج زاده گرفته شده که دارد می گوید که تقلبی آنقدر نمی شود کرد و درانتخابات ممکن است تقلبی نشده باشد، اما به هیچ وجه معلوم نیست که قبلش آقای تاج زاده چی می گفته؟ بعدش چی می گفته؟ و معلوم نیست که چرا وقتی آقای تاج زاده رفته زندان و نمی تواند توضیح بدهد این فیلم را دارند پخش می کنند. کاملاً معلوم است که به دلیل اظهارات شجاعانه آقای تاج زاده و شکایتی که طرح کردند و همینطور مطالبی که در این روزها آقای تاج زاده محکم و استوار مطرح کرده فکر کردند که به این وسیله بلکه بتوانند او را خراب بکنند و بتوانند شک و شبهه و جو سازی بکنند.

نکته سوم اینکه آقای کروبی در صحبتی که برای جمعی از جوانان داشته مطالب مختلفی را مطرح کرده از جمله اینکه تاکید کرده ایشان بر تکثر در درون جنبش، همراهی همه جناحها و اینکه هر کس با هر گرایش، با هرعقیده و با هر جناح و گروهی در جنبش حضور دارد و همگی بر اصل آزادی وانتخابات آزاد مشترک هستند و همسو دارند حرکت می کنند و اتحاد خوبی را در جنبش به نمایش گذاشتند.

نکته چهارم اینکه آقای عیسی سحر خیز از زندانیان سیاسی، روزنامه نگار شجاع ایرانی به همراه پسرشان و توسط چند وکیل در یک دادگاه در ایالت مریلند آمریکا علیه کمپانی زیمنس-نوکیا طرح شکایت کرده به دلیل فروش تجهیزاتی به ایران که منجر به دستگیری، شنود و نقض حقوق بشر در ایران می شود و شرکت زیمنس- نوکیا هم اعلام کرده که شکایت را دارد بررسی می کند. به هر صورت کار خوبی است که کمپانی های بین المللی را به این ترتیب وادار می کند به اینکه که اگر بخواهند با سرکوبگران در ایران یا هر جای دنیا همکاری کنند لااقل دوبار فکر کنند و بدانند که بعداً ممکن افراد شجاع و مبارزی علیه آنها طرح شکایت بکنند و مشکلی برایشان پیش بیاید و به خصوص نام تبلیغاتی آنها صدمه بخورد.

نکته پنجم اینکه آقای خامنه ای ظاهراً دستور داده که نماز عید فطر را به دانشگاه تهران منتقل بکنند به جای مصلا. دانشگاه تهران که حداکثربا چهار پنج هزار نفر پر می شود و کاملاً نشان می دهد که نگرانند و می دانند که جمعیتی را نمی توانند برای نماز عید فطر جمع بکنند.

نکته ششم اینکه آقای احمدی نژاد در مصاحبه ای که در پرس تی وی، بخش انگلیسی صدا و سیما، با آقای جورج گالاوی کرده مطالب معمولی را که بارها و بارها تکرار کرده مطرح کرده. اما نکته جالب این آقای جوج گالاوی است که زمانی افشاء شده که از صدام حسین پول گرفته از حزب کارگر در انگلیس اخراج شد و حرفهایی را زده و کارهایی را کرده که حداقل در دنیای غرب هر کس با او حرف بزند خودش در واقع کاملاً یک ضد تبلیغات و یک بد نامی بزرگ است. واقعاً معلوم نیست که آقای احمدی نژاد با چه محاسبه ای و برای تبلیغات برای چه کسانی با چنین چهراه ای مصاحبه کرده.

نکته هفتم اینکه سردار علی شادمانی رئیس اداره عملیات نیروهای مسلح طرح سه مرحله ای را اعلام کرده برای مقابله با آمریکاییها و نیروهایی که اگر بخواهند به ایران حمله بکنند. خلاصه این طرح سه مرحله ای، مرحله اول بستن تنگاه هرمز است، دوم حمله به تمام پایگاه های آمریکا در عراق و افغانستان است و سوم حمله به اسراییل است. من شخصاً نمی دانم که چرا آقای شادمانی این حرفها و این تهدیدات را کرده، بیشتر حالت جنگ روانی دارد ولی بازهم باید این آقایان را نصیحت کرد که با این حرفها ی گنده گنده و اینجور حرفهای توخالی با آتش بازی نکنند و کشور را خدای نکرده درگیر جنگ نکنند که آثار سوء آن به همه ملت خواهد رسید. به هر صورت به نظر می رسد این تبلیغات که از سوی نظامیان ایران، وزیر دفاع هم حرفهایی زده، این روزها افزایش پیدا کرده احتمالاً دو دلیل دارد، یکی فکر می کنند می تواند سیاست بازدارندگی باشد و دنیا را بترساند اما دوم ممکن است این باشد که بر طبق محاسباتشان واقعاً درگیرجنگ بشوند برای اینکه از زیر بار فشارداخلی، مشکلاتی را که اقتصاد ایران دچار شده و بلایی که سرشان آمده و مقابله ای که ملت با آنها دارد اینجوری شاید شانه خالی بکنند. به هر صورت اینجور حرفها بیشتر به نظر می رسد که بردن کشور به لبه پرتگاه است.

اما نکته آخر که دیروز راجع به آن صحبت کردیم، بحثی بود که در درون حکومت به عمل آمده، منابع درون حکومت گزارش دادند که به شدت دو جناح شدند در اطراف آقای خامنه ای و بیت رهبری، یک جناح معتقد است که ادامه تحریمها و شدت گرفتن آنها کشور را فلج می کند لذا هر چه زودتردر داستان اتمی باید کوتاه بیایند ولی مشکلشان دو چیز است یکی اینکه نگرانند که غرب ممکن است اگر هم اتمی را کوتاه بیایند سراغ تروریسم و حقوق بشر در ایران برود و دوم اینکه معتقدند این گروه اندکی که پشت سرشان هست و درو واقع به قول خودشان سازماندهی شده اند اما در واقع واقعیت این است که با پول پشت سر خودشان نگاه داشتند هم پراکنده بشوند، دلسرد بشوند و پخش بشوند و بیش از پیش بی کس و کار بشوند و به این دلیل نگرانی دارند اما علیرغم این دو مشکل بازهم معتقدند که باید تا دیر نشده کوتاه آمد. اما گروه دوم دور آقای خامنه ای معتقدند که کوتاه نباید بیایند، ادامه بدهند، تحریمها را تحمل کنند و به هیچ عنوان در ماجرا کوتاه نیایند. جالب این است که هر دو گروه فعلاً با همدیگر توافق کردند که اعلام بکنند در رسانه ها که همین چیزی که آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی بهش گفتند و اعلام کرد که ایران قصد دارد یک مرکز جدید غنی سازی بسازد که در واقع یک بلوف سیاسی زده باشند شاید سر میز ماکره ای که در شهریور ماه می خواهند بنشینند بتوانند این را امتیازی کنند و در قبال امتیازی بگویند که مثلاً حالا منصرف شدیم. جالب هم هست که در دنیا هیچکس هم این حرف را جدی نگرفت و واکنش جدی هم به آن نشان نداد، اما نکته این خبر این است که خود این آقایان هم می دانند که چگونه در واقع در جبهه پشت سرشان آنها ماندند و گروه اندکی که فقط با پول نگه داشتند.

اندکی صبر سحر نزدیک است.

ا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.

ه امید پیروزی ایران و ایرانی.

No comments:

Post a Comment