Thursday, July 29, 2010
بازوبند سبز غلامرضا رضایی
بازوبند سبز غلامرضا رضایی
غلامرضا رضایی مهاجم این فصل پرسپولیس بعد از اینکه در نخستین حضور رسمی اش با پیراهن قرمزهای پایتخت موفق شد در دیدار حساس مقابل تراکتورسازی گلزنی کند، بازویند سبزی که زیر لباسش و روی بازو بسته بود را بوسید.
بازوبند سبز غلامرضا رضایی
غلامرضا رضایی مهاجم این فصل پرسپولیس بعد از اینکه در نخستین حضور رسمی اش با پیراهن قرمزهای پایتخت موفق شد در دیدار حساس مقابل تراکتورسازی گلزنی کند، بازویند سبزی که زیر لباسش و روی بازو بسته بود را بوسید.پیش از این نیز در خلال بازی ایران - کره جنوبی علی کریمی، مسعود شجاعی، مهدی مهدوی کیا، حسین کعبی و جواد نکونام اقدام به بستن مچ بند سبز کرده بودند که به دلیل حساسیت هایی که ایجاد شد در وسط دو نیمه روی آن را با بانداژ سفید بستند، اما وحید هاشمیان که روی نیمکت تیم ملی نشسته بود تا پایان بازی مچ بندش را بر دست داشت. در پایان آن بازی این حرکت بازتاب های مختلفی یافت که سرانجام سرپرست وقت تیم ملی اعلام کرد این موضوع به دلیل تعلقات مذهبی بازیکنان بوده و هیچ شائبه دیگری ندارد. به نظر می رسد حرکت رضایی نیز در همین راستا بوده است.
واکنش میرحسین موسوی به سخنان محسن رفیقدوست
میرحسین و ناگفته های جنگ
در پی اظهارات هفته گذشته محسن رفیقدوست در مصاحبه با خبرگزاری فارس که در آن مطالبی راجع به نقش موسوی در دوران دفاع مقدس و نیز شخصیت وی مطرح کرده بود، موسوی واکنش تندی نشان داد.
به گزارش البرز به نقل از آفتاب، موسوی گفت: این روزها به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمیشد تحریفهای آشکار و برنامهریزی شدهای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است. این روزها عدهای مدعی شدهاند که میخواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکردهام و هیچگاه هم میل نداشتهام در اینباره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریفها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجستهای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفتههای خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود.
اگر زمان جنگ دولت را در اختیار میگرفتید بر سر کشور همان میآوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.
موسوی گفت: آن وزیر سابقی که خود میداند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همهجانبه امکانات دولت به جبههها بود حالا میگوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبههها قرار میگرفت ما بغداد را فتح میکردیم. باید جمله ایشان را اینگونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار میگرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده میگویم شما که نمیدانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار میکردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار میگرفتید بر سر کشور همان میآوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیتالمال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.
میر حسین موسوی گفت: من باور نمیکنم که شما فراموش کرده باشید که 4 میلیارد دلار از 6 میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبههها و جنگ میشد و آن 2میلیارد مابقی نیز در حقیقت برای حفظ کیان کشور بود که آن هم میتواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود. شما مرا مجبور میکنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خونهای بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگهای کشورمان از زمان فتحعلیشاه تا انقلاب اسلامی بود، اگر پیوندی قویتر بین جبههها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرحهای جنگی و دفاعی کنار نمیگذاشتند نتیجههای بهتری از عملیات گرفته میشد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکانپذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحیهای نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.
وی گفت: این جنگ ناگفتههای فراوان دارد و من ندیدهام که آقای هاشمی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد. مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از 3 سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژیهای جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکیاش بود و از آن مهمتر دل بستن به عملیاتهای بزرگ کلاسیک شبیه عملیاتهای دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود 5 سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمعآوری برف روبها از جادهها و کامیونهای دولتی و حتی مصادره کامیونهای بخش خصوصی و همه ظرفیتهای مالی - صنعتی کشور به کار گرفته میشد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم.
موسوی در پایان سخنان خود گفت: ایدهای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستنها به طرحهای کلاسیک جنگی و نتیجهبخش بودن عملیاتهای بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایههای عرب خود برای جنگیدن با ما باج میگرفت و هنگام ختم جنگ بیش از 50 لشگر داشت. این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشههای دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح میدادند و این طرحها با تواناییهای اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحثها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.
قیمت پراید و ماکسیما در افغانستان چقدر است؟
افغانستان به عنوان کشوری پر حادثه برای دو گروه از افراد سرزمین بهاری محسوب می شود اول نظامیان و دوم خبرنگاران ، هر چند گروه نخست به ظاهر سلاح کار آمد تری را در دست دارد ولی گذشت 9 سال از اشغال نظامی این کشور و تداوم فزاینده نا امنی در افغانستان حاکی از نا کارامدی سلاح نظامی در مواجهه با اعتقاد بر آمده از جریانات فکری است.به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به افغانستان، شواهد حکایت از آن دارد که قلم در افغانستان از برد بیشتری برخوردار است و البته دولتمردان افغانی هم به این قشر توجه ویژه ای دارند به گونه ای که معروف بود در جشن تولد یک خبرنگار کابلی می توان چندین وزیر وکیل مجلس را یافت. حتی بسیاری معتقدند با وجود ناامنی های موجود، افغانستان به لحاظ رسانه ای ازاغلب کشور های همسایه خود پیش تر است زیرا خبرنگاران ومطبوعات درآن آزادی عمل ویژه ای داشته وشبکه های تلویزیونی خصوصی عرصه را برای غیر حرفه ای گری شبکه دولتی افغانستان تنگ کرده است. گذشته از این سخنان فضای خبرساز جذابیتی برای خبرنگاران دارد که به رغم ناامنی و احتمال هر گونه حادثه ، ماجراجویانه در بطن اتفاقات حاضر شده و افکار عمومی را در جریان قرار می دهند. یکی از خبرنگاران ایرانی که برای کار به این کشور رفته و درآن جا با یک رسانه خارجی همکاری می کرد ازفضای کاری خود در افغانستان می گفت: کابل شهری است که فضای کار برای خبرنگاری مهیا بوده و ما با محدودیت های بسیار کمی مواجه هستیم ولی خبرنگاری در برخی نقاط دیگر افغانستان شرایط خاص خود را دارد . مثلا برای گرفتن چند فریم عکس از قندهار مجبور شدم بیش از سه ماه ریش خود را دست نزنم و با لباس افغانی به قندهار سفر کنم.به هر حال سفر به افغانستان به همراه وزیر محترم خارجه وهیئت همراه برای شرکت در اجلاس بین المللی کابل حاشیه های بسیاری را داشت که شاید اگر بخواهیم ریز به ریز آنها را نقل کنیم، متنی عریض و طویل می شود لذا فقط به برخی از حاشیه های خاص مربوط به هیات سیاسی و رسانه ای اشاره می شود.- هیات ایرانی حاضر در کنفرانس کابل مشتمل بر سه گروه بود که عده ای از طریق هواپیمای فالکون حامل وزیر بعد از ظهر روز دو شنبه عازم کابل شده بودند.هیات دیگر محافظین بودند که آنها نیز روز دو شنبه عصر وارد کابل شدند . هیات سوم نیز خبرنگاران بودند که به همراه دو تن از کارکنان وزارت خارجه صبح روز دوشنبه از طریق مشهد خود را به کابل رساندند. البته سفیر و تیم دیپلماتیک ایران مستقر در کابل نیز در این کنفرانس حضور یافته بودند. - پیش از برگزاری کنفرانس کابل ، منوچهر متکی به ترتیب با زلمای رسول وزیر امور خارجه ، حامد کرزی رئیس جمهور ، و یونس قانونی رئیس مجلس افغانستان دیدار و گفتگو کرد ولی در جریان دو دیدار اول هیات رسانه ای به دلیل تدابیر امنیتی خاص در کابل به دیدارها نرسید و از همین بابت برای دیدار با رئیس مجلس، خبرنگاران همراه با هیات دیپلماتیک با خودروی وزارت امور خارجه افغانستان که یک بنز 350 کلاس C مدل 2010 بود فرستادند تا پلیس مانعی برای ورود آنها ایجاد نکند ولی نکته جالب این بود که درخیابان های ناهموار کابل با این خودرو چنان رانندگی می کردند که چندین بار کف خودرو با زمین برخورد کرد.البته به گفته خود افغانها و علیرغم ارزانی بسیار زیاد خودرو در این کشور کسی حاضر به خرید چنین خودرویی نیست و اغلب مردم خودروهای شاسی بلند و ژاپنی را ترجیح می دهند.گفتنی است در افغانستان خودریی مثل پراید کره ای یک میلیون و هفتصد هزار تومان بوده و ماکسیما که خودرو لوکس ایرانی محسوب می شود درافغانستان حدود 6 میلیون تومان قیمت دارد.- هیات ایرانی در تمامی دیدارها با استقبال خاصی مواجه بوده و بنا به گفته حاضرین در این دیدارها مترجم چندان نقشی نداشت ولی در دیدار منوچهر متکی با رئیس مجلس که خبرنگاران نیز حضور داشتند باید گفت احترام یونس قانونی به هیات ایرانی به گونه ای بود که همه ما را شرمنده کرد. او حتی از دفتر خود خارج شده و درمقابل راهرو مسئول دفترش به انتظار هیات ایرانی ایستاده بود و به هیات خبرنگاران که شامل سه مرد و یک خانم بود نیز تک تک خیر مقدم گفت.- در مدتی که خبرنگاران در مقابل درب ورودی مجلس افغانستان متوقف بودند با یک سرباز افغانی هم صحبت شدیم که او از شیعیان و هزاره های افغانستان بود. او گفت چندین سال در ایران بوده و در شهر شیراز مشغول به فعالیت بوده است ولی پس از مهیا شدن شرایط زندگی در دوران مجاهدین افغان به این کشور باز گشته و در رکاب احمد شاه مسعود با مبارزه با نیرو های خارجی پرداخته است.جالب اینکه یک سرباز دیگر نیز در مقابل هتل محل استقرار خبرنگاران با شکل و شمایل مشابه هم صحبت ما شد که او هم شیعه و هزاره بود که می گفت حتی در جنگ تحمیلی ایران و عراق حضور داشته است.- منوچهر متکی پس از انجام دیدارهای مذکور ابتدا زمان کوتاهی درضیافت وزیر امورخارجه افغانستان شرکت کرده وسپس درضیافتی که درسفارت ایران درکابل برگزار شده بود به ایراد سخنانی پرداخت. درضیافت سفارت ایران تعدادی از وزرا و روسای جمهور سابق افغانستان شرکت کرده بودند ولی از آنجایی که این ضیافت رسمی نبود خبرنگاران در آن حضور نیافتند.- روز کاری کنفرانس کابل برای خبرنگاران از ساعت 5 صبح آغاز شد و این در حالی بود که خود کنفرانس ساعت 9 شروع به کار کرده بود. حداقل 5 ایستگاه نگهبانی و چندین گیت امنیتی خبرنگاران دارنده کارت ویژه اجلاس را تفتیش کرده وحتی کوچکترین شئ را از آنان می گرفتند.دوربین ها و لوازم ارسال خبر نیز از شب قبل از کنفرانس چک شده بود با این وجود خبرنگاران از سالنی غیر از سالن کنفرانس این نشست را پوشش دادند. قریب هزار نفر از خبرنگاران و تصویر برداران این کنفرانس را برای افکار عمومی تصویر کردند و این حجم استقبال برای افغان ها غیر مترقبه بود لذا نا هماهنگی هایی در جریان برگزاری دیده شد ولی این نا هماهنگی ها با عذر خواهی مسئولین برگزاری سریعا رفع و یا به طریقی جبران می شد.- یکی از ناهماهنگی های بسیار واضح در کنفرانس پرچم کشورها بود که در مقابل هیات ها قرار داشت برای مثال پرچم مقابل وزیر امور خارجه کشورمان متعلق به کشور کانادا بود که در جریان سخنرانی وزیر، مالکی سفیر ایران درافغانستان ابتدا روی این پرچم را برگرداند تا دیده نشود ولی به رغم این کار دوربین از زاویه ای فیلم می گرفت که باز هم پرچم دریده می شد لذا در مرتبه دوم سفیر خود اقدام به برداشتن این پرچم کرد.- نکته قابل توجهی که برای همه خبرنگاران در این نشست مورد سوال بود اینکه چرا در چند سخنرانی اول اجلاس، تصویری از هیات ایرانی در این کنفرانس پخش نشد و وقتی دوربین به هیات ایرانی می رسید تصویر باز می گشت. پس از گذشت چندین سخنرانی به یک باره چند تصویر ازهیات ایرانی پخش شد که بنا به گفته یک عضوهیات این روند با تذکر هیات ایرانی تصحیح شده بود.- سخنرانی منوچهر متکی وزیر امور خارجه کشورمان اما جریان کنفرانس را پس از سخنان کرزی ، خانم کلینتون و بان کی مون عوض کرد. وی که نخستین سخنرانی بود که به زبان رسمی خود به ایراد مواضع ایران می پرداخت خواستار ترجمه دقیق کلمات خود شد و در حضور خارجی ها از خارجی ها انتقاد صریحی کرد. در جریان این سخنان رئیس جلسه که وزیر افغانی بود خواست که به دلیل کوتاهی وقت و همچنین غیر مرتبط بودن طرح مباحثی مثل عملیات تروریستی زاهدان سخنان متکی سریع تر پایان یابد ولی وزیر امور خارجه سخنان خود را به تمام و کمال بیان کرد و پس از اتمام سخنانش حرکتی در کنفرانس و خبرنگاران افتاد.- سخنان منوچهر متکی برای خبرنگاران بسیارجالب بود زیرا مسائلی را بازگو می کرد که واقعیات افغانستان بود ولی هیچ کس توان گفتنش را نداشت. این گفته نه از سوی یک خبرنگار ایرانی بلکه از یک مسئول ریاست جمهوری افغانستان است. حتی خبرنگار افغانی شبکه انگلیسی نیز سخنان متکی را به رغم تندی به حق دانست و گفت افغانستان درد خارجی دارد نه داخلی. به هر تقدیر از بر آوردی که خبرنگار مهر از سخنان منوچهر متکی در میان خبرنگاران داشت، اغلب رسانه های داخلی افغانستان موافق و خرسند از طرح این مباحث بودند و رسانه های خارجی نیز اگر خبرنگار افغانی داشتند موافق و سیاست یک بام و دوهوا را در پیش گرفتند. اما خبرنگاران غیرافغانی رسانه های خارجی درفضایی غیر از واقعی به حاشیه پردازی درباره سخنان وی اقدام کردند.- متکی قبل از اتمام اجلاس جلسه را ترک کرد ولی به محض ورود به راهرو با دعوت های مکرری برای دیدار مواجه شده بود ازجمله این دعوتها می توان به درخواست دیدار بان کی مون اشاره کرد که از سوی نماینده این سازمان درافغانستان به مسئولین سفارت رسیده بود.لذا طیف جدیدی از دیدارها درحاشیه اجلاس و درمحل وزارت خارجه افغانستان آغاز شد که از آن جمله می توان به گفتگو با وزیر امور خارجه بلغارستان ،ژاپن ،ایتالیا و .... اشاره کرد که برخی از آنها رسمی و رسانه ای شد. - وزیر خارجه کشورمان در آستانه پرواز به مقصد ایران با کارکنان وزارت خارجه نیز دیدار کوتاهی کرد و سوار هواپیمای کوچکی شد و کابل را ترک کرد ولی پس از رفتن وی خبرنگاران هیات ایرانی حدود 60 ساعت دیگر در افغانستان ماندند تا برخی دیگر از وجوه زندگی در این کشور را دریابند.
گفتگوی روزانه محسن سازگارا سه شنبه 5 امرداد 2569
سلام،
سه شنبه 5 مرداد 89، 27 جولای 2010 میلادی
امروز در مورد 8 موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول صحبتهای آقای مهندس موسوی است و حملات نسبتاً تندی که هم به آقای رفیق دوست بدون ذکر نام و هم به مدیران سپاه کرده و ایشان گفته که در مورد مدیریت جنگ حرفهایی هست که نمی خواهم بگویم. به هر حال ندانم کاری مدیران سپاه در جریان جنگ کسانی که همین امروز مدعی مملکت شدند و این فجایع را در کشور ایجاد کردند منجر به کشته شدن 267 هزار جوان کشور ما شد و سوء مدیریتهای آقایان در زمان جنگ امری است که هر کجای دیگر دنیا باید به دست محاکمه سپرده می شدند و الان مدعی همه مملکت شدند.
نکته دوم اینکه آقای کروبی هم در مصاحبه ای که با بی بی سی انگلیسی داشته حملات نسبتاً تندی را به دخالت سپاه در امور اقتصادی کرده و صحبت کرده که آقایان اختصاصی سازی کردند به جای خصوصی سازی و تعبیری که بکار برده این است که کسانی که کودتا کردند علیه انتخابات الان مثل غنیمتی که گرفتند در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ورزشی، هنری همه جا چنگ انداختند و در کشور حضور دارند. به هر صورت این حملات آقای کروبی و اعترضات به دخالتهای اقتصادی سپاه از مبانی است که نشان میدهد چگونه سپاه طبق آمار عدی بین 35 تا 40 درصد اقتصاد کشور را در دست گرفتند، همینطور بیت رهبری و نهادهای وابسته به آن هم عددی نزدیک به 40 درصد اقتصاد کشور در دست آنهاست و در واقع سپاه و بیت رهبری روی هم عددی بین 65 تا 80 درصد کل امکانات اقتصادی کشور را درانحصار خودشان گرفتند و این فساد گسترده را در کشور بوجود آوردند.
نکته سوم اینکه بیش از 92 هزار از اسناد طبقه بندی شده ارتش آمریکا منتشر شده و توسط سایتی ابتدا منتشر شده ولی وارد روزنامه هایی مثل نیویورک تایمز و گاردین و ده ها روزنامه از آن در دنیا نقل کردند و خیلی ها احتمال میدهند که بیرون آمدن این سندها علیرغم واکنش مسوولین آمریکایی اما با نظر خودشان بوده و حاصل این اسناد این است که اولاً پاکستان با طالبان ارتباطاتی دارد و آنها را کمک می کند، اما آن چیزی که به ایران مربوط است یک برگ دیگری است از رفتار غیرمسوولانه و غیر قابل قبول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. خلاصه مطالبی که به ایران در مورد افغانستان بر می گردد یکی این است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روابطی با گروه حکمتیار و طالبان دارد، آدمهایشان را به ایران می آورد، آموزش به آنها می دهد، تجهیزات به آنها می دهد، پول به آنها می دهد. به ازای کشتن هر سرباز افغانی 1740 دلار و به ازای کشتن هر مقام دولتی 3840 دلار به رهبران طالبان قرار گذاشته بودند پول بدهند. بمب گذاری خودروها را می آوردند در بیرجند انجام می دادند و می بردند در افغانستان منفجر می شده و به هر حال مجموعه کارهایی که به موجب این سندها مطرح شده اگر صحت داشته باشد نشان می دهد که اگر آن استراتژی سپاه که چند سال فکر کرده که در افغانستان و عراق با شلوغ کردن، با آدمکشی، با تجهیز گروه ها، با انداختن آنها به جان همدیگر، انداختن آنها به جان آمریکاییها، نیروهای ناتو، دولت عراق، دولت افغانستان، این دو کشور را اگر آشفته بکند ایران احتمالاً در امان است. این استراتژی اشکالش در این بوده که ظاهراً آقایان فکر نکردند که اینها یک روزی افشا می شود، دنیا می فهمد و آنوقت فشار به سپاه و فشار به کشور ایران چند برابر خواهد شد.
نکته چهارم اینکه وزارت خارجه روسیه در بیانیه ای جواب آقای احمدی نژاد را داده، همانطور که پیش بینی می شد وقتی که آقای احمدی نژاد حملاتی را به آقای مدودف رئیس جمهور روسیه کرد و او را به عنوان کسی معرفی که استارت یک سناریوی آمریکایی را زده قابل پیش بینی بوده که روسها از یک مقام دسته چندم در واقع جواب تندی به احمدی نژاد خواهند داد که در واقع این کار را کردند. بیانیه وزارت خارجه روسیه که جواب دولت ایران را دادند گفتند که رفتار غیرمسوولانه هیئت حاکمه ایران بهتر است برای هر چه زودتر سامان دادن این وضع قدم های ملموس و سازنده بردارد.
نکته پنجم اینکه آقای علی اصغر سلطانیه در نامه سه خطی که روز گذشته به آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرده در واقع اعلام کرده که ایران بدون پیش شرط آماده مذاکره برای مسئله سوخت نیروگاه تهران است. به هر حال قبلاً آقای احمدی نژاد یا آقای سعید جلیلی هر گونه مذاکره را منوط به پیش شرط اعلام موضع نسبت به سلاحهای اتمی اسراییل و شروطی از این قبیل کرده بودند، اما با این نامه آقای سلطانیه نشان داد که چه سریع آقایان عقب نشینی کردند اگرچه گفتند که ما پیش شرط از طرف کشورهای غربی را نمی پذیریم. به هر صورت ایران علاقه داشت که ترکیه و برزیل در مذاکرات با سه کشور آمریکا، فرانسه و روسیه که مسوول مذاکرات با ایران در مورد سوخت 20 درصدی نیروگاه تهران بودند حضور داشته باشند اما این روسیه بود که زودتر از همه اعلام کرد که حضور این دو کشور قابل قبول نیست و ایران فقط باید با آن سه کشور آمریکا، فرانسه و روسیه مذاکره کند.
نکته ششم اینکه آقای احمد قابل در مصاحبه ای که با رادیو زمانه داشته نکات جالبی را گفته از جمله این جمله جالب ایشان که گفته همه ملت ایران به قید وثیقه آزادند و یا ایشان مطرح کرده که ظاهراً 50 نفر را آقای خامنه ای حاضر نشده امضاء بکند که دستگیر بکنند و مفهوم مخالف حرف ایشان این است که تمام کسانی که دستگیر می شوند با اطلاع و امضاء شخص آقای خامنه ای است که به نظر من این برداشت درستی هم هست.آقای قابل مطرح هم کرده که آقای دکتر زید آبادی را علیرغم 400 میلیون تومان وثیقه ای را که خواسته بودند و ایشان سپرده اما ایشان را آزاد نمی کنند. من از جاهای دیگر غیر از آقای قابل شنیدم که کسی که اجازه نمی دهد آقای زید آبادی آزاد شود و بتواند پیش زن و بچه اش برگردد شخص آقای خامنه ای است و کینه ای که شخص آقای خامنه ای به هوش و ذکاوت و درایت آقای دکتر زید آبادی می ورزد.
نکته هفتم اینکه روز گذشته همانطور که پیش بینی هم می شد اتحادیه اروپا قطعنامه ای را به تصویب رساندند وزرای خارجه آن که از این پس لازم الاجراست، بندهای مفصلی از این قطعنامه به بخصوص سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران ربط دارد همانطور سپاه را هم مشمول تحریم قرار داده وسیعتر از قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل محدودیتهایی را هم برای حمل و نقل، بانکداری، بیمه و امثال این قبیل امور دارد. همینطور کشور کانادا هم یکجانبه تحریمهایی را به سبک اتحادیه اروپا و آمریکا و یا کشورهای دیگر علیه ایران بخصوص در صنایع نفت و گاز اعلام کرده.
نکته آخری بحثی بود که در روزهای قبل کردیم در خصوص لزوم استراتژی برای مبارزه، لزوم برنامه ریزی کردن برای مبارزه که در واقع در پاسخ یکی از دوستان من عرض می کردم و اینکه آیا آکسیونهای باخت باخت که طراحی می کردیم تمام شده؟ اصلاً اینطور نیست. در واقع در مسیری که داریم می رویم بعد از اینکه از حکومت مشروعیت زدایی و هیچ پایگاهی ندارد جز یک ماشین سرکوب و الان وقت فرسایش ماشین سرکوبی است که هسته اصلی آن در سپاه قرار دارد و این سپاه را الان در یک دوراهی باخت باختی در کلان در واقع باید قرارداد که یا باید دستش را از مسایل اقتصادی کشور بردارد و ضعیف می شود و یا اینکه اگر ادامه بدهد کل کشور را با بحران مواجه می کند و قدمهای بعدی در واقع در جهت تحریم سپاه در واقع یک بخشی از استراتژی کلانی است که در دستور کار ما باید قرار بگیرد بایکوت کردن و عدم همکاری با سپاه و بیت رهبری. در این مورد بازهم روزهای آینده صحبت می کنیم.
اندکی صبر سحر نزدیک است.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.
Sunday, July 25, 2010
گفتگوی روزانه محسن سازگارا آدینه 1 امرداد2569
جمعه اول امرداد 89 ، 23 جولای 2009 میلادی
امروز در مورد هشت موضوع صحبت می کنیم .
موضوع اول این که سایت خود رهبری هم فتوای آقای خامنه ای در مورد ولایت فقیه و حدود اختیارات ولی فقیه و لزوم اطاعت از ایشان به معنی التزام عملی را برداشت. این استفتا که روزهای قبل هم راجع به آن صحبت کردیم و بیشتر مانوری بود که به یک سری از دوری بری ها آقای احمدی نژاد بگوید که باید از آقای خامنه ای اطاعت کنید، همین طور هم زمینه سازی باشد برای پسر ایشان که به دنبال مجتهد کردن اش هستند اما به دلیل انتقادات بسیار، سایت های دولتی و حکومتی این استفتا را از روی سایت برداشتند و بالاخره خود سایت رهبری هم این استفتا را برداشت.
نکته دوم این که اتحادیه اروپا در جلسه سفرای خود اعلام کرد که توافقی به دست آورده برای دور جدید تحریم ها. ظاهرا کشورهای سوئد و یونان قایل بودند که باید تعدیل هایی صورت بگیرد و باید صبر کرد متن کامل آن را روز دوشنبه دید. این دور جدید تحریم های اتحادیه اروپا تحریم های بانکی ، حمل و نقل به خصوص دریایی و هوایی و سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز را در بر خواهد گرفت.
نکته سوم این که دبیر سیاسی روزنامه کیهان آقای مهدی محمدی در صحبتی که برای انصار حزب الله داشته اعلام کرده که یک عده دور رهبری را گرفته اند می خواهند دور او را از دیگران خالی کنند تا خودشان بتوانند رهبر را راه ببرند و به دست بگیرند و درواقع پیکان حمله اش را متوجه آقای احمدی نژاد و آقای رحیم مشایی کرده است. این اولین باری است که کیهان مستقیما با جناح احمدی نژاد درگیر می شود.
همین طور آقای سقای بی ریا مشاور امور روحانی آقای احمدی نژاد هم استعفا کرده است . ایشان از شاگردان آقای مصباح یزدی بوده است . علت استعفای ایشان اختلاف اش با آقای احمدی نژاد بر سر همین مسئله حجاب عنوان شده است.
به هر صورت نشان می دهد ماندن آقای احمدی نژاد در قدرت و تصوری که ایشان از خودش دارد و حرف هایی که سعی می کند برای کسب وجه در میان مردم بزند باعث شده بسیاری از بخش های حاکمیت با او مشکل پیدا کنند و در نهایت هم نزاع قدرت در اطراف آقای خامنه ای ادامه دارد و ایشان هم عرضه و توانایی جمع کردن آدم های دور و براش را ندارد.
نکته چهارم این که هیات وزیران بحث انتقال از تهران را تصویب کرده است و حسب معمول کارهای دولت آقای احمدی نژاد دستپاچگی و ابلاغ خروج کارمندان از تهران و این ها قرار دارد که در بحث بزرگی مثل تمرکز زدایی که به نظر می رسد مثل سایر تصمیم های اقتصادی و سیاسی این دولت یک آشفتگی مدیریتی به بار خواهد آورد. هر کسی می فهمد که اگر قرارباشد از تهران تمرکز زدایی شود در درجه اول باید تمرکز زدایی اداری شود و بعد تجاری و اقتصادی شود تا به تدریج امکانات انتقال سایر پتانسیل های تهران به نقاط دیگر فراهم شود و در شرایطی که برای یک امضا ساده باید تهران رفت این طرح ها و برنامه ها راه به جایی نمی برد.
نکته پنجم این که آقای احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی در مصاحبه ای که داشته اولا همان اصطلاح کارتر را که گفت ایران جزیره ثبات و آرامش است که البته در کمتر از یک سال رژیم شاه سقوط کرد که بر زبان اورده اما نکته اساسی در حرف های آقای احمدی مقدم بحث کامیون های هوو ساخت چین است که ایران خودرو دیزل به بازار عرضه می کند و اشکال در سیستم ترمز این وکامیون ها مقدار زیادی تصادف های منجر به مرگ را همراه داشته است . همان موقع هم که این کامیون ها به ایران وارد شد مطرح بود که دست آقای مجتبی خامنه ای و بیت و هیمن طور برخی از شرکت های سپاه در این تجارت هست و احتمالا به دلیل همین سمبه پرزور از طرف بیت و سپاه هست که فرمانده نیروی انتظامی در کمال بی مسوولتی می گوید که درست است که سیستم ترمز این ماشین ها اشکال دارد و در جاهای دیگر دنیا هم این ماشین ها را نمره نمی کنند اما من گفتم فعلا این ماشین ها را پلاک کنند تا کارخانه این ها را درست می کند. این بیحساب و کتابی حتی به موجب قانون نهادهایی که زیر نظر بیت هستند از پرداخت قانون و هر نوع نظارتی معاف هستند وراین بناب بخش بزرگی از اقتصاد کشور تحت هیچ نظارتی نیست و علاوه بر آن در بخش های دیگر مانند ایران خودرو دیزل این فساد ها هم وارد می شود که جان مردم را به خطر می اندازد.
نکته ششم این که مجمع روحانیون مبارزه در نامه تندی به روزنامه جوان وابسته به سپاه که گفته بود این مجمع به دنبال متحدینی در خارج از ایران است عنوان کرده که پاره ای از اعضا سازمان مجاهدین خلق در روزنامه جوان و سپاه نفوذ کرده است و در واقع این کشمکش کلامی و تهمت های سپاه را به خودش برگردانده است.
نکته هفتم این که در عراق با مقاومتی که آقای عمار حکیم و مقتدی صدر در برابر فشار ایران برای ائتلاف برای آقای نوری المالکی کرده اند مسئله سیاسی عراق لاینحل باقی مانده است و باعث شده که کشورهایی مثل ترکیه، سوریه و عربستان سعودی نفود بیشتری در عراق پیدا کنند و مسایل عراق را پیچیده تر می کند.
مطلب آخر سوال یکی از دوستان است درباره شرایط فعلی جنبش است که درباره باید در روزهای آینده بیشتر صحبت کنیم . چرا که این دوست مقایسه ای کرده با شرایط سال 57 و از من پرسیده که در تابستان 57 که انقلاب اسلامی آرام شده بود بسیاری از فعالین دستگیر شده بودند چگونه حرکت کرد؟ بحث بسیار مهمی است که فردا درباره اش صحبت می کنیم.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تافردا شاد پیروز موفق و سرافزار باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
گفتگوی روزانه محسن سازگارا پنجشنبه 31 تیر 2569
سلام
پنجشنبه 31 تیرماه 89، 22 جولای 2010 میلادی
امروز در مورد هشت موضوع صحبت می کنیم؛
موضوع اول: پاره ای گزارش ها از بازار تهران حاکی ست که بازار پارچه فروش ها هنوز متشنج است و وضع عادی ندارد. ناظران فعلی بازار معتقدند که وضع فعلی بازار آتش زیر خاکستر است چرا که بازار با گرفتن امتیازهای مهمی از دولت موقتا باز کرده، سرکارش رفته اما به دلیل مشکل اقتصادی و نهادهای نظامی که از بالا سر بازار و کسبه کشور چرخش اقتصاد را به دست گرفته اند، عاملی ست که مشکل اقتصادی و کسادی کار را ادامه خواهد داد بنابراین اعتراضات در زمینه های دیگر به زودی باز شروع خواهد شد.
موضوع دوم: آقای علی لاریجانی به منزل مراجع در قم رفته بوده برای گرفتن اجازه اجتهاد برای آقای مجتبی خامنه ای، پسر آقای خامنه ای و عامل اصلی کودتا در ایران. گزارش ها نشان می دهد که آقای وحید خراسانی پدر زن آقای صادق لاریجانی اساسا آقای علی لاریجانی را راه نداده است و آقایان صافی گلپایگانی و جوادی آملی هم حرف را تحویل نگرفته اند و موافقتی با این کار اعلام نکرده اند. به هر صورت به نظر می رسد که این سفر آقای علی لاریجانی با اصرار آقای خامنه ای بوده که به این ترتیب بخواهد نقشه ای که از اول داشته عملی بکند و زمینه را برای جانشینی پسرش محیا کند. من همین جا پاسخ یک سوالی را بدهم که یکی از دوستان پرسیده بود که قصد آقای خامنه ای راجع به این استفتائی که روز گذشته در موردش صحبت کردیم، که خودش را ولی امر مسلمین خوانده و خودش را مصداق ولایت فقیه، جانشین ائمه و پیامبر دانسته و التزام عملی به ولایت فقیه را به معنی اطاعت از ولی فقیه و دستورات حکومتی اش دانسته واقعا چیست. فتوایی که در واقع کسی آن را تحویل نمی گیرد. به نظر من علت اصلی اش اینست که آقای خامنه ای خیلی خوب می داند که 80 درصد مردم که اساسا حکومت او و کل ولایت فقیه را قبول ندارند. از آن 20 درصد هم به راحتی 14-15 درصد اساسا ایشان و دولت کودتایی اش را قبول ندارند، اما ایشان این فتوا را داده برای آن 5-6 درصدی که نیروی او هستند، بخصوص جناح دولت، جناح آقای احمدی نژاد که برای خودشان ساز دیگری کوک می کنند و ظاهرا حداقل به زبان خودشان را پیرو ولایت فقیه می دانند این حرف را آقای خامنه ای زده است برای اینکه بتواند لشکر پشت سر خودش را جمع بکند، متحد بکند و اگر بحث جانشینی پسرش باشد زمینه را برای او هم آماده کرده باشد.
موضوع سوم: آقای کروبی در نامه ای به آقای مومن در مورد عملکرد شورای نگهبان نکات و اشکالات جدی ای را مطرح کرده مثل بحث نظارت استصوابی که در سال 1370 جعل شد و جمله خیلی خوب آقای کروبی اینست که شورای نگهبان نهال تقلب را در کشور نهادینه کرد. به هر حال سیاه کاری های شورای نگهبان را آقای کروبی در مقاطع مختلف در زمینه انتخابات، رد صلاحیت ها و غیره به خوبی برشمرده است.
همین طور آقای مهندس موسوی در صحبتی که برای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها کرده است، مطرح کرده که برخورد حکومت با علوم انسانی راهی است که حکومت های توتالیتر رفته اند و به درستی با راهی که استالین و حکومت های کمونیستی اروپای شرقی در این مسیر رفتند آقای موسوی این کار را مقایسه کرده است و نهادینه شدن دروغ را در کشور ایشان دست گذاشته به عنوان یکی از مهمترین دلایل مشروعیت زدایی از حکومت.
موضوع چهارم: در شهر جنوای ایتالیا، یکی از مهمترین میادین شهر به یاد شهدای زن در جنبش سبز آزادی خواهی مردم ایران، به نام زن تهرانی نامیده شده است. خانم عبادی هم در صحبتی که به این مناسبت در این شهر داشته یاد شهدای زن در جنبش سبز ایران را گرامی داشته و از آن ها اسم برده است.
موضوع پنجم: کانون نویسندگان ایران برای روز شنبه دوم مرداد ماه به مناسبت دهمین سالگرد احمد شاملو شاعر بزرگ و بلند آوازه ایران، به مراسمی دعوت کرده ساعت 4 بعد از ظهر بر مزار احمد شاملو.
شورای امنیت ملی از برگزاری مراسم 30 تیر بر سر مزار شهدای 30 تیر در ابن بابیه جلوگیری کرده و اجازه حرکت از میدان هفت تیر به سمت ابن بابیه را نداد و نشان داد که حتی با روزهای ملی و افتخارات ملی هم مخالف است. این مخالفت ترس حکومت را نشان می دهد که حتی از برگزاری مراسم پنجاه سال پیش هم می ترسند تجمع مردم منجر به شعار های ضد حکومت بشود.
موضوع ششم: با اعدام یک نفر در اهواز به جرم مواد مخدر، تعداد اعدام از ابتدای سال جاری میلادی تا الان به 93 نفر رسیده است. سال قبلی میلادی با 270 اعدام ایران نسبت به جمعیت خودش رتبه اول را در دنیا داشته است.
موضوع هفتم: روسیه بالاخره آب پاکی را روی دست دولت ایران ریخت و اعلام کرد که سیستم موشکی اس 300 شامل تحریم سازمان ملل می شود و به ایران دیگر قطعا تحویل نخواهد داد. یکی از سایت ها نوشته بود که احتمالا عنقریب نیروگاه بوشهر هم مشمول تحریم های سازمان ملل خواهد شد و روسیه از این حیث تکلیف ایران را معلوم خواهد کرد.
در حوزه تحریم ها، مسئله تحریم بیمه ها، بخصوص شرکت لویدز مسئله حمل و نقل دریایی را زیر فشار گذاشته و با وجود اینکه ایران اعلام کرده که تا یک میلیارد دلار بیمه های خود ایرانی برای بنگاه های حمل و نقل صادر می شود، اما بنگاه های کشتیرانی، شرکت های کشتیرانی برای حمل کالا به ایران مشکل دارند برای اینکه بنادر مشکل دارند، از جمله یک کشتی در بنادر ترکیه صاحبش اجازه نداد که به سمت ایران حرکت کند. به هر صورت مشکل شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی و تمام کشتیرانی های دنیا برای حمل کالا به ایران با مسئله بیمه ها و تحریم هایی که روی بیمه ها ایجاد شده مشکل جدی ای را ایجاد کرده است.
موضوع هشتم: بحثی است که در مورد سپاه و فشاری است که جامعه جهانی روی سپاه دارد می گذارد است. همان طور که قبلا صحبت کردم سپاه نه فقط از قرارگاه خاتم الانبیا با دست قرارگاه خاتم الانبیا و ده ها شرکت تابع آن وارد بسیاری پروژه های کشور شده بلکه با دست تعاون بسیج بخش دیگری از شرکت ها را گرفته و ده ها شرکت سرمایه گذاری مثل مهر اقتصاد ایرانیان و غیره و غیره و صندوق مهر که عنقریب بانک می شود و با دست بنیاد تعاون سپاه هم وارد یک سلسله فعالیت های اقتصادی مفصلی شده که واقعا وقتی آدم می خواند تعجب می کند. از شرکت پشم بافی یزد در لیست شرکت های متعلق به بنیاد تعاون سپاه وجود دارد تا ذوب روی در اصفهان، فولاد زاگرس، پتروشیمی کرمانشاه، شرکت مخابرات، خدمات هوایی پارس و ده ها شرکت دیگر که من سعی می کنم وقتی که لیست نهایی بشود در اختارتان بگذارم و این نشان می دهد که این تنوع فعالیت ها و در هر قسمتی از اقتصاد بودن، چگونه یک سازمان دستش را به همه جا فرو کرده است. چیزی که با هیچ منطق مدیریتی هم جور در نمی آید که یک سازمانی در یک همچین طیف وسیعی از فعالیت های اقتصادی باشد. به هر حال در همین راستا مسئله شرکت سایپا هم به جنجال کشیده شده برای اینکه سهام این شرکت که قیمتش 36 تومان بوده و ناگهان به 872 تومان به کارکنان سایپا فروخته اند. به جای طلب هایی که از دولت دارند و این ماجرای بلوک سهام گروه تولیدی بهمن از مسائلی است که کماکان داستان سایپا را در معرض مداقه قرار می دهد. در این خصوص باز هم صحبت خواهیم کرد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
Thursday, July 22, 2010
کردزنگنه: زورمان به شبه دولتیها نمیرسد
مشکل قانون داریم یا ضعف مدیریت
کردزنگنه: زورمان به شبه دولتیها نمیرسد
کردزنگنه در بخش دیگر واگذاری نمایشگاه بین المللی را احتمالا پیمانی ـ مدیریتی عنوان کرد و در پاسخ به سوالی در مورد دادن رانت عنوان کرد: ما رانت نمیدهیم اما اگر هم میدهیم قانونی این کار را میکنیم.
رییس سازمان خصوصی سازی با حضور در نشست صبحانه کاری هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران پس از شنیدن دغدغههای آنها از نحوه فروش سهام سایپا تا حضور شبهه دولتیها در اقتصاد ایران انتقاداتی کرد. با وجود این وی اذعان کرد: شبهه دولتیها را تا اصلاح قانون خصوصی میدانیم و زورمان نرسید که سهم آنها را در قانون کم کنیم.کردزنگنه در بخش دیگر واگذاری نمایشگاه بین المللی را احتمالا پیمانی ـ مدیریتی عنوان کرد و در پاسخ به سوالی در مورد دادن رانت عنوان کرد: ما رانت نمیدهیم اما اگر هم میدهیم قانونی این کار را میکنیم.وی همچنین در مورد لحاظ کردن اهلیت در واگذاریها با تصویب اینکه قانون بورس اجازه اهلیت نمیدهد سخنانی در مورد واگذاری فروش سایپا گفت. وی این جریان را مانند جریان ملانصرالدین ذکر کرد که قصد فروش را نداشته است.این مقام دولتی همچنین سخنانی در مورد پیشنهاد وزیر سابق برای ابطال یک مزایده بیان و خاطرنشان کرد که هرگز اجازه نمیدهد حق کسی ضایع شود.به گزارش ایسنا، غلامرضا حیدری کرد زنگنه پس از شنیدن سخنان و دغدغههای فعالان اقتصادی حاضر در نشست اتاق بازرگانی تهران ابتدا به واژه شبه دولتیها که خودش اولین بار آنها را خصولتی نامیده بود اشاره کرد و افزود: واژه خصولتی را اولین بار خودم بیان کردم و به نوعی مخترع این واژه خودم بودم که در سخنان فعالان اقتصادی حاضر در این نشست نیز آن را شنیدم.وی در ادامه با اشاره به مشکلاتی که دراین نشست مطرح شد عنوان کرد: مشکلات را شما از سازمان خصوصی سازی ندانید و این سازمان هم دست و پا می زند که مسائل را محدود کند.• زورمان نرسید سهم شبهه دولتیها را کاهش دهیمکرد زنگنه در ادامه در مورد شبهه دولتیها بیان کرد ماده 6 اصل 44 سهم این نهادها و شبهه دولتیها را 40 درصد در نظر گرفته بوده که میخواستیم به 20 درصد کاهش دهیم اما زورمان نرسید و اکنون نیز در قانون برنامه پنجم قصد انجام این کار را داریم اما بازهم فکر نکنم که این موضوع تصویب شود. البته شما هم مقداری ما را تنها میگذارید و سرچشمه این موضوع را که قانون است رها میکنید. با وجود این که در حال حاضر که قرار است قانون برنامه پنجم نهایی شود باید به کمک ما بیایید تا این موضوع را در قانون مد نظر قرار دهیم.وی در ادامه انتقاداتی به مجلسیها بیان کرد و گفت: مشکل شبهه دولتیها از ساختار آنهاست در این مورد گلایه من از مجلسیها است که اساسنامه صندوق بازنشستگی را مجلسیها تهیه کرده و آنها را زیر نظر وزارت رفاه قرار دادند.کردزنگنه ادامه داد: همچنین مجلسیها هر سال در قانون بودجه برای آنها بودجه قرار میدهند که معنای آن دولتی بودن این صندوق است و از طرفی دیگر مالیاتهای آن را نیز از تخفیفهای دولتی بهرهمند میکنند.• تفنگ میدهند، شکار میکنیم، می گویند تخلف کردهایوی در ادامه عنوان کرد: بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری در دنیا صندوقهای بازنشستگی هستند اما آنها ساختار صحیحی دارند.کردزنگنه همچنین در این مورد به ضعفهای قانونی در کشورمان اشاره کرد و افزود: یک سهم 40 درصدی برای این بخش طبق قانون در نظر گرفتهام و ساختارشان را نیز با مجلسیها این گونه در نظر گرفتهام اما سپس به ما میگویند که موارد دیگری را اجرا کنید به عبارتی تفنگ را به ما میدهند که شکار کنیم و بعد گزارش میدهند که تخلف کردهاید. در این شرایط همه علت را رها کرده و به معلول چسبیدهاند و میگویند چرا سازمان خصوصی سازی این کار را اجرا کرده است این در حالی است که ما نمیتوانیم قانون شکنی کنیم.وی ادامه داد: البته بارها گفتهام که این کارها رقابت را از بین میبرد چون این پولها از خودشان نیست که در این رقابت شرکت میکنند حتی ما سال گذشته نیز چند مورد آنها را ممنوع المعامله کردهایم و باز هم دنبال بهانهای هستیم که آنها را محکوم کنیم.رییس سازمان خصوصی سازی در مورد توانمندسازی بخش خصوصی نیز با تایید اینکه یکی از وظایف این سازمان همین موضوع است اظهار کرد: ماده 28 قانون اصل 44 در همین مورد است که بانک مرکزی باید سالانه 10 میلیارد دلار اعتبار را برای بخش خصوصی در نظر بگیرد حالا اگر اجرا نمیشود باید این موضوع پیگیری شود. با وجود این اگر دولت در آینده میخواهد امتیازاتی بدهد باید ابتدا به بخش خصوصی امیتاز بدهد.• روایت کردزنگنه از پیشنهاد نقض قانون یک وزیررییس سازمان خصوصی سازی در ادامه در واکنش به واژه آقازادههای حقوقی که توسط یکی از فعالان اقتصادی حاضر در این نشست مطرح شده بود به موضوع قابل توجهی اشاره کرد و گفت: هر چند در این پنج ساله به هیچ سازمان و ارگان و شخصی اجازه ندادیم که حق بخش خصوصی ضایع شود که این هم در چارچوب قانون بوده اما در این مدت پیشنهاداتی نیز مطرح میشد. مثلا یک وزیر سابق پس از یک معاملهای به من یکی را معرفی کرد که با دریافت 50 میلیون تومان پول بیشتر واگذاری مد نظر به شخص مربوطه صورت بگیرد. اما من به ایشان گفتم حتی اگر 50 میلیارد تومان هم بدهید نمیپذیرم و امکان ندارد مزایده قانونی را باطل کنم.در همین مورد کردزنگنه تصریح کرد: حتی اگر پستم را از دست بدهم نمیگذارم حق کسی ضایع شود.• فروش سایپا مثل جریان ملانصرالدین شده استوی در ادامه در مورد فروش سایپا عنوان کرد: در این مورد خودمان هم زیاد راضی نیستیم قیمت واقعی آن این رقمی که اکنون است نیست. قیمت بالا در این روند مثل جریان ملانصرالدین شده است که نمیخواهند آن را بفروشند. وقتی که ما میخواهیم بفروشیم قیمت بالایی نمیگذاریم و به همین دلیل از این شکل کار راضی نیستیم.• رانت را قانونی میدهیمکرد زنگنه همچنین در واکنش به سخنان شمس اردکانی مبنی بر دادن رانتهایی در جریان خصوصی سازی اظهار کرد: ما رانت نمیدهیم اما اگر رانتی میدهیم آن قانونی است.وی در ادامه تاکید کرد: ما دوست داریم بخش خصوصی بزرگ و توانمندی در کشور داشته باشیم.وی همچنین در مورد موضوع اهلیت در واگذاریها نیز یادآور شد: در هیچجای دنیا در بورس اهلیت مد نظر نیست. قانون بورس نیز اجازه اهلیت نمیدهد اما در قانون بورس آوردهایم که واگذاریها را در دو مرحله انجام دهیم.این مقام مسئول در ادامه از آگهی شدن نیروگاههای طوس، قم، خوی و گیلان خبر داد و گفت: ما همچنین تاکنون 16 شرکت را آگهی کردهایم و 22 شرکت نیز آماده است که در آینده نزدیک آگهی شوند.• دریافت مطالبات بخش خصوصی از سهام شرکتهای قابل واگذاریکردزنگنه همچنین در مورد مطالباتی که بخش خصوصی از وزارتخانههای کشور دارند عنوان کرد: در مورد مطالبات برق باید بگویم امسال پنج هزار میلیارد تومان برای مطالبات به پیمانکاران منظور شده است. ما دستورالعملی تهیه کردیم که مطالبات را از همین نیروگاهها میتوان برداشت کرد که امضای این دستورالعمل را از وزیر اقتصاد گرفتهایم و منتظر امضای یکی از معاونان رییس جمهوری هستیم.پس از بیان این سخنان آل اسحاق از اینکه بخش خصوصی میتواند بابت مطالبات خود از سهام شرکتهایی که میتوانند واگذار شوند بهره ببرد اظهار رضایت و از رییس سازمان خصوصی سازی تشکر کرد.• تا اصلاح قانون شبهه دولتیها را خصوصی میدانیمکردزنگنه همچنین در مورد آمارهایی که یکی از فعالان اقتصادی حاضر در این نشست در مورد سهم بخش خصوصی واقعی و شبهه دولتیها در میزان واگذاریها اعلام کرده بود تصریح کرد: در مورد این آمارهایی که ارائه شد باید بگویم سهم سهام عدالت را برای بخش خصوصی میدانیم و در مورد شبهه دولتیها هم که نمیتوان از بخش خصوصی جدا کرد. ما اینها را تا قانون اصلاح شود بخش خصوصی میدانیم.• واگذاری پیمانی مدیریتی نمایشگاه بین المللیمعاون وزیر اقتصاد در مورد واگذاری نمایشگاه بین المللی نیز عنوان کرد: در این مورد حتما باید واگذاری صورت بگیرد اما شکل واگذاری آن ممکن است فرق کند.به گفته وی انواع اشکال واگذاریها پیمانی ـ مدیریتی، اجاره، اجاره به شرط تملیک، پیمانکاری عمومی، مزایدهای، مذاکرهای و موارد دیگر است.با وجود این کرد زنگنه تصریح کرد: ممکن است نمایشگاه را به فاز پیمانی ـ مدیریتی یا اجارهای بدانیم.وی در ادامه در مورد میزان سرمایهگذاریها در کشور عنوان کرد: میزان سرمایهگذاریها در چشمانداز 1404 در مجموع سه هزار و 700 میلیارد تومان است که باید یک سوم آن از خارج باشد به عبارتی برای اهداف چشمانداز سالی 65 میلیارد دلار باید سرمایهگذاری خارجی داشته باشیم که هر چند در این چند سال خیلی تلاش کردیم که این صورت بگیرد اما تنها یک شرکت ترکیهای این اقدام را انجام داد. در کشور ما همه با سرمایهگذاری خارجی مقابله میکنند و این در حالی است که سرمایهگذار خارجی پول و مدیریت کشور را میتواند بیاورد.وی همچنین در حاشیه این نشست میزان واگذاریها در پنج سال اخیر را 68 هزار و 400 میلیارد تومان در 328 شرکت اعلام کرد و بهترین عملکرد در خصوصی سازی را در میان وزارتخانههای دولتی کشور مربوط به وزارت نیرو دانست.
جلسه در خانه ی خاتمی
خبر جوان آنلاین از یک جلسه درمنزل خاتمی
سایت روزنامه جوان نوشت: چهره های ارشد جریان اصلاحات شب گذشته در منزل سید محمد خاتمی دورهم گرد آمدند.
این گردهمایی که به بهانه برگزاری هیات به شکل کاملا محفلی برگزار شده بود، پس از پایان مراسم شاهد گفت و گوهای طولانی میان حاضرین بود.در این مراسم که از ساعت 20 شب گذشته آغاز شد، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، برادران انصاری، شیخ یوسف صانعی، جمیله کدیور، شیخ قدرت علیخانی، هادیغفاری، مرعشی، موسویلاری، نوروزی، قنبری و... در مراسم مزبور حضور داشته و به بررسی شرایط سیاسی کشور پرداخته اند.
میرحسین موسوی خاتمی نیست اما
میرحسین موسوی، خاتمی نیست؛ اما...
میرحسین موسوی، خاتمی نیست؛ چون فن خطابه نمیداند، زیاد لبخند نمیزند، سخنرانی حماسی و شورانگیز نمیکند، حتا بهتازگی، دستاناش را هم به رغم اصرار خبرنگاران بالا نمیبرد. میرحسین موسوی، خاتمی نیست؛ چون وقتی وارد سالن دیدار با اهل فرهنگ و هنر میشود، سالن به هوا نمیرود و دستزدن تا حد دردآمدن کفِ دستها کش نمییابد. موسوی، خاتمی نیست؛ چون پاسخهای کوبنده نمیدهد، هیجان یا ناراحتیاش را با جابهجا کردن پیوستهی عمامهاش نشان نمیدهد، و حتا عینکاش را هم بالا و پایین نمیکند تا کمی هم با حرکات صورت و چشمهایش حرف بزند. موسوی، خاتمی نیست؛ چون با کلمهها به شیرینی ور نمیرود، از واژههای تازهساز بهره نمیگیرد و حتا وقتی جملهای را تکرار میکند، تکراری بودن آن را معصومانه یادآوری میکند.
او خاتمی نیست، چون اصلاً نه کاریزما و محبوبیت او را دارد، نه خاطرهی روشنی بعد از این همه سال در حافظهی جمعی ایرانیان از او باقی مانده است؛ خصوصاً که مردم ایران پیشینهی درخشانی در آلزایمر تاریخی دارند!
اما...اما من باور کردم که او به دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی ایمان دارد. باور کردم که او دروغ نمیگوید، و از همین روست که گاه از پاسخ صریح دادن به پرسشهای تند ابا میکند، بی آنکه با کلمهها بازی کند. باور کردم که او به هر آنچه میگوید، خویشتن را متعهد میداند و از همین روست که هیچ اصرار تبلیغی و شعاری بر آنها نمیورزد. من باور کردم که میرحسین با ذهنیتی مهندسی که خصیصهی شخصیتی اوست، بدون پیشبینی و محاسبهی واقعبینانه، حتا در عرصهی فرهنگ و هنر حرفی نمیزند.
باور کردم که میرحسین عمیقاً منتقدِ اوضاع کنونی کشور است و نه تنها نگاهی اختصاصی از سر وظیفهی یک رئیس جمهور به عرصهی ستمدیدهی فرهنگ و هنر دارد که حتا دخالت عناصر فرهنگی و نخبه را در سایر عرصههای ادارهی کشور نیز ضروری میداند. من باور کردم که او وضعیت کنونی را ـ همچنان که خود اشاره کرد ـ همسان با آلمان شرقی در سالهای آخرش میداند و من باور کردم ایمان او را به این حرف خودش که گفت: وقتی دربارهی دولت فرهنگی میخواهم صحبت کنم، اشارهام به دولتی ست که فهم عمیقی از مسایل فرهنگی دارد و دولت غیرفرهنگی رویکردهایی را انتخاب میکند که به جای خدمت، مشکل ایجاد میکند. وقتی بحث سانسور و بستن فضا برای خلاقیت هنری مطرح میشود، مربوط به همین امر است.
من باور کردم نگرانی و آزردگیاش را از تقسیمبندیهای «خودی و غیرخودی» و برآیند فرهنگ و هنر سفارشی در سالهای اخیر، وقتی که به شوروی اشاره کرد و گفت: هیچ نمونهای در جهان وجود ندارد که هنر سفارشی و دولتی، فرهنگ کشوری را نجات داده باشد و اگر در ابتدای انقلاب مثلاً هنر سینما و هنرهای تجسمی توانست شکل بگیرد و پیش برود به دلیل فضای آزاد و غیر دستوری بود. زیرا فرهنگ را فرهنگیان میسازند نه دولت، و دولت به هیچ وجه متصدی نقاشی، سینما، تئاتر و ادبیات نیست، بلکه این هنرمند است که آنها را ایجاد میکند.
من باور کردم تلخی ِ کاماش را در لحظهای که گفت: وقتی با دوستان سیاستمدار صحبت میکنم، همه تصدیق میکنند که هنر مهم است، اما همواره تصدیق آنها با لبخندی همراه است که نشاندهندهی عدم درک درونی از فرهنگ و هنر است.
من باور کردم انگیزهی حضورش را که همانا ایستادن در برابر روندِ پرشتاب قانونگریزی در همهی عرصههای دولتی ست. باور کردم تعهد او را به جلوگیری از قانونگریزی در هزینه کردن درآمدهای عظیم مادی و معنوی کشور تا قانونگریزی در توقیفها و فیلترها و لغو مجوزها و سلب آزادیهای مدنی، وقتی که خیلی مطمئن و مهندسوار، بی هیچ شعار و بیان احساسی ـ که مثلاً هواداراناش را خوش آید ـ گفت: من از تمام اختیارات یک رییسجمهور استفاده خواهم کرد تا قانون پیاده شود و حتا اگر به مشکلی قانونی بربخورم، باز هم در چارچوب قانون برای اصلاح خودِ قانون همهی تلاشام را خواهم کرد.
من باور کردم در این دیدار این حرفِ پیشین او را با این مضمون که: خاتمی با رفتناش کاری اخلاقی کرد ولی آمدن من کاری غیراخلاقی نبود، و در آینده این را درک خواهید کرد. باور کردم تصویری را که او ـ بی آن که بگوید ـ در ذهن دارد از هزینههای بسیار گزاف و پیشبینیناپذیری که مخالفان متحد، منسجم و قدرتمند خاتمی بر دوش خاتمی، جوانان، فرهیختگان و مردم میتوانستند بگذارند. باور کردم ایمان میرحسین را به این که شاید بتواند مسیر دشوار «اصلاح» برخی امور را با هزینههای کمتری طی کند. کوچکترین نکتهی شایان اتکای این باور، مثلاً ایستادن مجید مجیدی (با تعاریف تقریباً متفاوتی که از او در جامعهی هنرمندان، مردم و نظام وجود دارد) دوشادوش میرحسین است که هرچند گویا بر اثر فشار فشارمندان از خیر سخنرانی در این دیدار گذشت، ولی فیلم تبلیغاتی میرحسین ـ یا یکی از آنها ـ را قرار است او بسازد.
میرحسین موسوی، خاتمی نیست و آشکار است که خاتمی هم نخواهد شد، اما من صداقت، توانایی، شهامت، ایستادگی، بیتعارفی، حسن خلق، صلحطلبی، جامعنگری، ژرفاندیشی، دلسوزی، میهنپرستی و فرهنگدوستی او را باور کردم. به تعبیر استاد عباس کاظمی: "دولت اصلاحات قرار نیست گامهای بنیادی برای تغییر جامعه بردارد. دولت اصلاحات قرار است یک سلسله اقدامات غلط یا درست را که به ناحق، دولتها برعهده گرفتهاند، انجام ندهد. در مرتبهی دوم قدمی «کوچک» در سوق دادن جامعه به سمت عقلانیت و دموکراسی بردارد. بد نیست روشنفکران، هم به خود و هم به مردم تذکر بدهند که کارها و آرمانهای بزرگ را در نظر پاس بدارند، اما در عمل از دولتها اقدامات کوچک و عملی بخواهند."
میرحسین موسوی، خاتمی نیست؛ او میرحسین موسوی ست. و من باور کردم صداقتِ او را در گفتن این کلام که گفت: "باور من «دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی» ست."
پس، به احتراماش برمیخیزم، حتا اگر بدانم که حلقهی فکری پیرامون او، برای میرحسینی که آمادهی تحولات جدیدِ فکری ست، شامل کسانی ست که خود دچار شلختگی نظریاند و چه بسا او را به فضایی بکشانند که بعدها به سختی بتوان او را از آن بیرون کشید. میرحسین برای غلتیدن به عرصههای نو در تفکر تحلیلی، به جای مشاوران فکریای کنونیاش که گویا بصیرت نظری کافی ندارند، به مشاوران و اندیشهورزانی نیاز دارد که گسترهی ذهن و قدرت تحلیل نظریشان بسیار فراختر، بهروزتر و کارآمدتر باشد تا کلیگوییهایی چون «الگوی زیست مسلمانی» از دقت نظری بیشتری برخوردار شود.
دفتر هاشمی رفسنجانی پاسخ داد
دفتر هاشمی رفسنجانی پاسخ داد
دفتر هاشمی رفسنجانی پاسخ داد
کد مطلب : 36698
23 آذر 1388 ساعت 15:57
در پی اظهارات اخیر حجت الاسلام حمید روحانی در ارتباط با تاریخ انقلاب و شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی و انتشار آن در یکی از روزنامهها،دفتر رئیس مجلس خبرگان جوابیهای را منتشر کرد. متن این جوابیه که پیش از این به روزنامه انتشار دهنده این اظهارات ارسال شده بود و بنا به گفته دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی روزنامه مذکور از انتشار جوابیه استنکاف ورزید،به شرح ذیل است: حجتالاسلام جناب آقای سیدحمید روحانی سلام علیکم سخنرانی با محوریت انتظار و پاسخهای دور از انتظار شما به پرسشهای مثلا خودجوش، آن هم در زادگان معمار کبیر انقلاب اسلامی و ذوقزدگی بعضی از خبرگزاریها و روزنامههای ریز و درشت برای زدودن افکار مترقی و متعالی امام(ره) و هتاکان حرمت بیت و بازماندگان آن پیر فرزانه، در جهت انعکاس کامل آن، این نگرانی را در میان قاطبه دلسوزان انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) موجب شده است که هنوز 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، نگذشته، منافع زودگذر باندی وقایعنگار بعضی از مسائل دوران نهضت اسلامی را –شاید علیرغم میل باطنی- مجبور به تلاش در تحریف بعضی وقایع نماید. از افرادی چون شما بیش از این انتظار است که به خاطر دستمالی، قیصریه را به آتش نکشند. هتک حرمت و در آمیختن جملات سخیف با نقد تاریخی، هرچند طی سالهای گذشته توسط بعضی از مورخان معاند، مرسوم شده، اما گام نهادن اشخاصی که مختصری محضر امام راحل را درک نموده و با سلوک متقیانه آن عبد صالح کمی آشنا هستند، در این مسیر، باعث تعمیق تردید در صداقت تاریخی میشود که برای آیندگان از حوادث پیش و پس از انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده و یا میآید. این تاسف موقعی عمیقتر میشود که بدون عبرت گرفتن از حوادث دو قرن اخیر ایران، به ویژه حوادث پس از مشروطه، به عنوان یک فرد روحانی، خواسته یا نخواسته توطئه شوم ”روحانیتستیزی” و القای فساد روحانیون انقلابی را در یک سخنرانی کاملا احساسی تسهیل مینمایید. به نظرم اطلاع دارید که پروژه ”هاشمیستیزی” با هدف نردبانسازی برای ستیز همهجانبه با حضور روحانیت در امور اجرایی و تقنینی چنان رندانه کلید خورده است که شخصیتهای روحانی چون شما را در این مسیر با خویش همراه مینماید تا با بلندگو قرار دادن برای بیان ما فیالضمیر، بنای قدرت خویش را رفیع و مستحکم سازند. توطئهگران که سابقا ترور شخصیتی و فیزیکی شخصیتهایی چون دکتر بهشتی، دکتر باهنر، استاد مطهری، دکتر مفتح و حتی ترور فیزیکی ناتمام آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمیرفسنجانی را آزمودند، خوب میدانند که اگر تیر تهمت را بر کمان افرادی از سنخ آنان زه کنند، راه طولانی رسیدن به هدفشان را میانبر رفتهاند. نگاهی از سر تامل به تیتر شدن سخنان انتقادی و غیرانتقادی بعضی از شخصیتهای روحانی مجلس و دیگر نهادها و ارگانها علیه آیتالله هاشمیرفسنجانی در بعضی از خبرگزاریها و روزنامهها، حکایت از عقبه بسیار خطرناک گردانندگان پروژه ”روحانیتستیزی” دارد که در همین گذشته نهچندان دور رگههایی از این پروژه را در اظهارات پالیزدار دیدید. و اما داستان حمایت آیتالله هاشمیرفسنجانی از منافقین (مجاهدین خلق) در دوران مبارزه، اولا چیزی نیست که شما کشف کرده باشید. این مطلب خیلی مفصلتر در خاطرات دوران مبارزه شخص ایشان آمده و در مصاحبهها و سخنرانیهایشان بارها تکرار شده است، ثانیا حمایت از سازمان مجاهدین خلق در سالهای 52-1348، منحصر به چند نفری که اسم بردهاید، نیست. آن زمان بسیاری از پیشگامان مبارزه (جز معدودی) از آنها حمایت میکردند (حتی خود شما) ثالثا با همه شاخ و برگهای غیرواقعی که به آن دادهاید، نشان از صداقت ایشان با امام و شجاعت ایشان در پس گرفتن آن حمایتهاست. صداقت و شجاعتی که بعدها در دوران طولانی مبارزه و پس از پیروزی، ایشان را به عنوان امینترین یار امام برای انتصاب مسوولیتهای خطیر در کمیته حل مشکل سوخت، شورای انقلاب، سرپرستی وزارت کشور، ریاست مجلس و بالاتر از همه فرماندهی جنگ تحمیلی، در تاریخ جاودان کرده است. الحمدالله این رشته دو سویه ارادت به شخصیت حقوقی و حقیقی ولایتفقیه، پس از ارتحال امام، با اظهارات و انتصابات فراوان مقام معظم رهبری بر دوام بود و هست و در این میان اظهارات دشمنکام بعضی از دوستان، آن هم با عناوینی چون «مورخ انقلاب»؟!، بر گوشها سنگین مینشیند. اگر این سخنان بر زبان تکنوکراتها و لیبرالهای مغرض و معاند جاری و در نشریات اپوزوسیون انقلاب منتشر میشد، هضم آن برای دوستان و دوستداران انقلاب آسان بود، چون پیداست که آنان به عنوان آلترناتیوهای خیالی، حضور روحانیت را در مصادر امور برنمیتابند و تاریخ موارد بسیاری از تهمتها علیه هاشمی رفسنجانی را از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب تا این اواخر در اسناد و منابع خویش دارد، اما بالا زدن آستین همت توسط بعضی از روحانیون برای برآورده کردن آرزوی محال دوری «مردم از روحانیت» از تناقضهای عجیب و غریب روزگار است. از همه این موارد که بگذریم، نوع و مقطع ورود شما به این پروژه و استفاده از کلمات و جملاتی که به هیچ وجه با ادبیات حوزه سازگاری ندارد، پرسشبرانگیز است؟! سابقه ذهنی جامعه از آقای زیارتی (حجتالاسلام سید حمید روحانی)، فردی است که حتی حاضر است مرحوم شریعتی را در جهت تقویت حوزهها یکبار دیگر به مسلخ تاریخ ببرد، اما ناگهان در چرخش 180 درجهای شخصیتها انقلاب و زبرالحدیدهای نهضت امام خمینی (ره) را به مذبحی میبرد که سلاخان «دین ستیز» آن را برای استحاله انقلاب در بعضی از رسانههای مرموز بنا کردهاند. باور این جمله به نقل از شما در رسانهها سخت است که «کسی روزی مرد شماره 2 خوانده میشد،وقتی دید که مقام معظم رهبری در مقابل نفسانیات تسلیم نمیشود، در انتخابات ریاست جمهوری نهم با سر و مغز زمین خورده.»؟! شما که مدعی در اختیار داشتن اسناد فراوان تاریخی هستید، آیا میتوانید حتی یک سند برای این تهمت خویش ارائه نمایید که «بزرگترین اشتباه جبرانناپذیر هاشمی تشویق بهتر جوانان مسلمان برای پیوست به سازمان مجاهدین (منافقین) بوده»؟! واقعا با چه قیاسی این جمله را میگویید که «اینکه هاشمی میگوید 50 سال با آیتالله خامنهای رفیقم، از قدرتطلبی و خودخواهی منشا میگیرد.»؟! آیا میتوان سخنرانی 29 خرداد مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه درباره هاشمی رفسنجانی را آنگونه که شما میگویید، برخاسته از خون دل دانست که صراحتا میگوید «اختلاف من و آقای هاشمی یک توهم است؟» آیا این توهم شامل شما هم میشود؟ اگرچه «فرو غلطیدن در لجنزار» از عبارات شما در این سخنرانی است، اما آیا اندکی تامل مینمایید که خدای نخواسته با سوار شدن بر توسن افراط و تفریط، القاعدهوار در تنگناهای لجنزا تندرویها فرو غلطیدهاید؟ جناب آقای روحانی! متاسفانه در این سخنرانی، شما خواسته یا انشاءالله ناخواسته توهینی دو سویه را نثار آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی کردهاید. مطمئنا معتقدین حقیقی به اصل ولایت فقیه سخنان سخیف چون «آلت دست بودن رهبر انقلاب» را هر چند در لوای تحلیل و تفسیر برنمیتابند. امید آنکه برای خوشایند عدهای که دیروز و امروزشان معلوم است و همه میدانیم برای فردای این مملکت چه خیالهای شومی در سر دارند، آیینه تاریخ را بیش از این غبارآلود ننماییم که اگر روزی خورشید حقیقت بر آن بتابد، پاسخی در پیشگاه خداوند نداشته باشیم.
مرجع : ایلنا
جهانگیری: آمارهای احمدی نژاد در سیما غیرواقعی بود
جهانگیری: آمارهای دکتراحمدینژاد در سیما غیرواقعی بود
سال گذشته میزان تولید فولاد در کشور کمتر از 10 میلیون تن بوده است. در طول چهارسال گذشته این بخش کمتر از 10 درصد رشد داشته است. نتیجهگیری رشد 70 درصدی توسط آقای احمدینژاد اصلا منطقی نیست.وزیر صنایع و معادن در دولت اصلاحات گفت: از آمارهایی که آقای احمدی نژاد در برنامه تلویریونی خود اعلام کردند به شدت متعجب شدم چراکه این آمارهایی که در بخش صنعت مطرح شد با واقعیت فاصله فراوانی دارداسحاق جهانگیری در گفتوگو با ایلنا ادامه داد: پیش از این هم ایشان در خصوص تولید فولاد، آلومینیوم، مس، سیمان و... این آمارها را اعلام کرده بودند که در نامه ای کاملا محترمانه و کارشناسی شده به ایشان توضیح داده بودم که این آمارها اشتباه است و دلایل فنی و منطقی را نیز ذکر کرده بودم اما تکرار این آمارها در برنامه تبلیغاتی تلویزیونی به این دلیل بوده است که احتمالا برای ایشان جا افتاده است که دولت در این بخش دستاورد مهمی داشته است چراکه در یک سال گذشته چند بار این آمارها را اعلام کردهاند.وی افزود: منتقدین دولت در حوزه اقتصاد، نقدهای مهمی مطرح کرده بودند که انتظار می رفت رئیس جمهور در برنامه تلویزیونی خود در خصوص این موارد توضیح دهد. نرخ تورم، کاهش سرمایهگذاری خارجی، افزایش بدهی معوق بانکی هزینه کرد درآمد ارزی و ... مهمترین موضوعاتی است که کارشناسان بارها در خصوص آن صحبت کردهاند و انتظار داشتند که از زبان رئیس جمهور علت عدم توفیق در این شاخصهای مهم اقتصادی را بشنوند اما آقای احمدی نژاد بدون اشاره به این موارد، آمارهای اشتباه از چند بخش صنعتی را ارائه کردند که برای کسانی که از این بخش اطلاع دارند بسیار نگرانکننده است.وی با اشاره به اینکه اگر موفقیت دولت در این بخشهاست که بارها آمارهای آن اعلام میشود، گفت: حداقل باید آمارهای واقعی به مردم گفته شود جهانگیری خاطرنشان کرد: سال گذشته که ایشان این آمارها را برای فولاد، آلومینیوم، مس، سیمان و... اعلام کردند طی نامهای از ایشان درخواست کردم که رسیدگی کنند که چرا امارهای نادرست به ایشان میدهند. وی ادامه داد: وقتی نامهای صادقانه، دلسوزانه، کارشناسی شده و با نهایت احترام برای ایشان نوشتم انتظار میرفت که ایشان دستوری صریح و علنی میدادند و میخواستند که موضوع پیگیری شود و علت مشخص شود بعد اگر نتیجه این بود که اشتبه شده است، دولت آنقدر در برابر مردم صداقت و شجاعت میداشت و اعلام میکرد که اشتباه صورت گرفته است یا اصلا اگر به این نتیجه میرسیدند که اشتباه نشده، به طور رسمی توضیح میدادند.وی اظهار داشت: آقای احمدینژاد همان آمارها را در برنامه تبلیغاتی خود اعلام کردند و فقط کلمه ظرفیت در کنار تولید اضافه شده بود که این آمارها برای ظرفیت تولید هم غیر واقعی است.جهانگیری با اشاره به آمارهایی که در خصوص فولاد ارائه شد، گفت: در خصوص فولاد ایشان اعلام کردهاند که در طول 50 سال پیش از دولت نهم، ظرفیت تولید به 10 میلیون تن رسیده است اما در طول این چهارسال این میزان به 17 میلیون تن افزایش یافته است درحالی که چنین موضوعی به هیچ وجه صحت ندارد.وی ادامه داد: اولاً ظرفیت تولید برای فولاد طبق هیچ آمار رسمی برای هیچ کشوری قابل گفتن نیست چراکه معنایی ندارد. طبق آمارهای رسمی میزان تولید سالانه فولاد در هر کشور اعلام میشود نه ظرفیت سالانه. ثانیا برای اعلام ظرفیت تولید هم باید شاخص مشخصی برای آن تعریف کرد نه اینکه تولید فولاد و تبدیل آن به محصولات دیگر را که در چند مرحله انجام میشود را با هم جمع کرد و همه را به عنوان ظرفیت تولید فولاد اعلام کرد.وی افزود: شاخص تولید فولاد، تولید فولاد خام است و فولاد خام چیزی است که بعد از مراحل ذوب به شمش تبدیل میشود حال اگر کسی ظرفیت تولید فولاد خام را با با ظرفیت محصول قبلی آن که به فولاد تبدیل شده، جمع کند و به عنوان ظرفیت تولید فولاد اعلام کند، نشان از بیاطلاعی او از این موضوع دارد.به گفته وی درحال حاضر ظرفیت تولید فولاد کشور بسیار کمتر از چیزی است که آقای احمدینژاد اعلام کرده است.جهانگیری با اشاره به اهداف برنامه چهارم توسعه گفت: بر اساس برنامه چهارم توسعه برای تولید 25 میلیون تن فولاد برنامهریزی کرده بودیم. امروز دولت باید پاسخ دهد که چرا به هدف برنامه نرسیده است. سال گذشته میزان تولید فولاد در کشور کمتر از 10 میلیون تن بوده است. در طول چهارسال گذشته این بخش کمتر از 10 درصد رشد داشته است. نتیجهگیری رشد 70 درصدی توسط آقای احمدینژاد اصلا منطقی نیست.وی خاطرنشان کرد: این موضوع به راحتی قابل اثبات است. کارخانههای فولاد در کشور انگشتشمار هستند و میزان تولید آنها دانه به دانه قابل بحث کردن است. این که فولاد خام در چند کارخانه تولید میشود و هرکدام چقدر توید میکنند براحتی قابل دسترسی است و مشخص است که تولید فولاد خام در کشور چه میزان است. وی گفت: سال گذشته میزان تولید فولاد خام نزدیک به 10 میلیون تن بود اما آقایان میزان تولید فولاد خام را با محصولاتی که از همان فولاد تهیه میوشد را با هم جمع میکنند و به عنوان آمار میزان تولید فولاد اعلام میکنند. مثلا در بندرعباس آهن اسفنجی تولید میشود که مواد اولیه فولاد خام است و طی مراحلی به فولاد تبدیل میشود. آقایان میزان تولید آهن اسفنجی را با فولاد خام جمع میکنند و به عنوان آمار تولید فولاد اعلام میکنند.وزیر اسبق صنایع و معادن درباره آمارهای ارائه شده در بخش آلومینیوم گفت: آمارهای رئیس جمهور درخصوص آلومینیوم هم به نحوی دیگر اشتباه است. در کشور دو کارخانه تولید آلومینیوم داریم. یکی المهدی و دیگر آلومینیوم سازی اراک است که میزان تولیدشان روشن است.وی ادامه داد: تولید این دو کارخانه در مجموع در سال 83 یعنی سال پایانی فعالیت دولت هشتم 218 هزار تن بوده است. در سال 85 این دو کارخانه 205 هزار تن تولید کرده اند. در سال 86 هم 205 هزار تن تولید آلومینیوم کشور بوده است و در سال 87 به 220 هزار تن رسیده است. آقای احمدی نژاد آمار تولید آلومینیوم را 420 هزار تن اعلام کردهاند.وی افزود: کارخانهای در بندرعباس در دست احداث است که این کارخانه شاید تا سه سال آینده به بهرهبرداری برسد. اگر این کارخانه به بهرهبرداری برسد شاید میزان تولیدش به 200 هزار تن برسد عمده کار این کارخانهها هم در دولت گذشته انجام شده است. آقای رئیس جمهور این را با 220هزار تن سال گذشته جمع کردهاند و به عنوان ظرفیت تولید آلومینیوم اعلام کردهاند.اسحاق جهانگیری آمارهای احمدینژاد در زمینه تولید مس را به طور مشروط درست ارزیابی کرد و گفت: ایشان همانطور که برای آلومینیوم و فولاد از کلمه ظرفیت تولید استفاده کرد برای مس هم باید از ظرفیت تولید سخن میگفتند. ایشان گفتند تولید مس در سال 83، 170 هزار تن بوده است و در سال 87، 260 هزار تن. ایشان باید آمار ظرفیت مس را هم اعلام میکردند تا مشخص شود که دولت نهم هیچ قدمی برای افزایش ظرفیت تولید مس برنداشته است.وی ادامه داد: طرحهای که در پایان سال 83 برای مس اجرا شد و به بهرهبرداری رسید، ظرفیت تولید مس در کشور را به 280 هزار تن رساند که امروز تولید 260 هزار تنی محقق شده است درحالی که در این چهار سال یک کیلو هم به ظرفیت تولید مس اضافه نشد و هیچ طرح جدیدی برای تولید مس پایهریزی نشده است درحالی که قیمت جهانی مس به 8هزار دلار رسید و امکان بسیار خوبی برای افزایش ظرفیت مس بوجود آمد.
فتوای آیت الله العظمی صانعی
فتوای آیت الله العظمی صانعی
آیت الله العظمی یوسف صانعی، اخیراً مجوز استفاده از سهم امام را برای استفاده خانواده زندانیان سیاسی صادر کرده است.
به گزارش آتی، آیت الله العظمی یوسف صانعی که در جریان حوادث پس از انتخابات به عنوان پدر معنوی جنبش اصلاحات به ایفای نقش پرداخت، اقداماتی را در راستای انسجام این گروه انجام داده است.
در همین راستا، این مرجع تقلید، اخیراً مجوز استفاده از سهم امام را برای استفاده خانواده زندانیان سیاسی صادر کرده است.
بر همین اساس وی تلاش می کند وجوهاتی را که از طریق دفتر آیت الله منتظری جذب شده را در این راه مورد استفاده قرار دهد
کروبی: نظام شاه بهتر بود
کروبی: نظام شاه بهتر بود
مهدی کروبی به دیدار خانواده «منصور اسانلو» که اتهامات وی هیچ ارتباطی به انتخابات ندارد و به دلیل تحریک کارگران به آشوب و ارتباط با محافل ضد انقلابی در زندان به سر می برد رفت.
به گزارش جهان مهدی کروبی در این دیدار و در ادعایی جدید ضمن ابراز تأسف و تأثر شدید از برخورد نظام با اسانلو ها ابراز امیدواری کرد تا هرچه سریع تر وی به خانواده اش بازگردد. کروبی با اشاره به مبارزات انقلابی امام گفت که بنای امام و ما که همراه ایشان بودیم این بود که بساط ظلم برچیده شود نه اینکه امروز به اینجا برسیم و ادامه داد: آن زمانی که ما مبارزه را شروع کردیم و امام نهضت خود را آغاز نمود، بنای انقلاب بر این اصل بود که به کسی ظلم نشود. رفتارهای وحشیانه ای که اکنون بر افراد و خانواده هایشان وارد می شود، ظلمی است که بر مردم وارد می گردد که نظام شاه هم با آنهمه فساد، انچنین رفتاری را با خانواده ها انجام نمی داد و من به عنوان عضوی از این نظام شرمنده شما هستم.
محمد خاتمی: تردید نکنیم که رضایت مردم شرط مهم تحقق حکومت منسوب و سازگار با دین است
تردید نكنیم كه رضایت مردم شرط مهم تحقق حكومت منسوب و سازگار با دین است
رئیسجمهور سابق کشورمان با محکومیت اقدام تروریستی رخ داده در زاهدان و تسلیت به بازماندگان و مردم زاهدان، آن را جنایتی وحشتناک خواند و گفت:« درست در هنگامی كه تحریمها علیه ایران اعمال می شود از سوی برخی کشورها به تروریستهای منفوری كه هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور كردند اجازه فعالیت مجدد داده میشود و آنها را از لیست تروریستها خارج می كنند که ملت ما همه این اقدامها را به منزله توطئهای علیه خود تلقی میكند.»سیدمحمدخاتمی در دیدار با جمعی از ایثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس اعیاد ماههای رجب و شعبان را به آنان تبریك گفت و مقاومت مردم را در برابر تجاوز و نیز تلاش برای پاسداری از انقلاب اسلامی و سربلندی میهن را ستود.وی افزود:« 27 ماه رجب روز بعثت حضرت رسول اكرم (ص) است و پانزدهم شعبان میلاد مبارك حضرت بقیه الله (عج) و سوم شعبان تولد پر بركت حضرت ابا عبدالله است البته اعیاد دیگر هم در مدت هست ؛ ولی این سه عید كه به ظاهر سه واقعه است جدا از هم است در واقع به نظر میرسد كه یك مجموعه تدبیر شدهای است كه تاریخ و سرنوشت بشر را رقم میزند.»رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« بعثت كه آغاز نزول وحی بر قلب مبارك آخرین فرستاده خداست در واقع رستاخیز بیان و نشر آیین كامل الهی برای انسان خردمند و آزاد است؛انسانی كه یگانهبینی و یگانه پرستی و دلدادگی و سر سپردگی به یگانه بیهمتا در متن جان و فطرت او نهفته است.»رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« بعثت فراخوان به پرستش ناب خداوندی است كه نامها و صفتهای او همه هستی را پر كرده و پیامبر بزرگوار، نمودار درخشان همه نامها و نمودها و انسان كاملی است كه تمامی آدمیان را به این آئین و راه فرا میخواند، راهی دراز که تا "معاد" امتداد دارد.»رئیس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها یادآور شد:« در آئین اسلام كه (كه نام همه آئینهای یكتاپرستی از آدم تا خاتم است ) و در اسلام به معنی مصطلح آن به گستردگی و كمال خود میرسد، خداوند آغاز و انجام پیدا و جهان هستی است و انسان این موجود برتر آفرینش كه خداوند با آفریدن او به خود آفرین گفته است، جانشین خداست و پیامبر(ص) این مرتبت والا را به او تذكر میدهد و او را بفرمان فطرت فرا میخواند و راه نیكبختی برین و جاودان را كه در بازپسین هنگامه زندگی ظهور مییابد به او مینماید.»وی با بیان اینکه « پیامبر"راهنما" است و الگو و اسوه و راهبر و هادی است»، اظهار داشت:« خداوند در قرآن از جمله رسالت پیامبر(ص) را كه باز خواننده آیات خداست را تزكیه آدمیان و آموزش كتاب و حكمت میداند.»خاتمی تاکید کرد:« این رسالت با تزكیه و تربیت جان انسان و پالایش آن از رذیلتها و آرایش آن به فضیلتها آغاز میشود و آنگاه با تعلیم كتاب (تكوین و تشریع) و حكمت این رسالت تكمیل میشود، البته كتاب دربردارنده حكمت است اما به جهت اهمیت آن حكمت به صورت علی حده نیز ذكر شده است و حكمت عبارتست از اندیشه؛عمل و گفتار محكم و درست كه مطمئنا اخلاق مصداق بارز حكمت است.»رئیسجمهور سابق کشورمان افزود:« اخلاق اجمالا یعنی نیت نیكو و كار نیكو مبتنی بر آگاهی و آزادی اختیار به قصد رسیدن به مقصد والا كه خیر برین است و در اخلاق آنچه خیر است باید انجام گیرد و آنچه شر است نباید انجام شود.»رئیس بنیاد باران همچنین به سالروز ولادت اباعبدالله الحسین(ع) اشاره کرد و گفت:« در سوم شعبان نیز ابر مردی زاده میشود كه به تقدیر الهی قهرمان حماسهای میشود كه در پرتو قرآن، آئین پاك محمدی آنچنان كه بوده و هست بماند و بهرغم تحریفها و انحرافهائی كه به خصوص در عرصه سیاست پیش آمد، دین و آئین در ژرفای جان حق و حقیقت از دگرگونی و تحریف مصون بماند.»به گزارش روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی ؛ وی ادامه داد:« پانزدهم شعبان هم زادروز مولود مباركی است كه به فرمان خداوند، باید مدار و محور و سالار و سرور جامعهای باشد كه خدا خواسته است و آئین پیامبر آهنگ سیر و صیرورت آن جامعه است.»دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشتهخاتمی تاکید کرد:« به باور ما، جامعه برین و خواستنی و بایستنی در آخر الزمان تحقق مییابد و از این رو دوران طلائی زندگی آدمی در این جهان، در آینده است، نه گذشته و دریغ و افسوس كه غفلت جهل و جور مانع از تحقق زودتر آن جامعه شده است، چه بسیار مردمان حتی موحدان و مسلمانان كه این همه زیبایی و عظمت را در دین خدا ندیدهاند و حتی آن را تا حد اوهام و خرافات فرود آوردهاند.»رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اینك ما در دوران غیبت معصوم به سر میبریم و تا رسیدن به كمال مطلوب فاصله داریم كه در ازای آن را خدا میداند و بس و فقدان پیامبر(ص) و غیبت ولی خدا مصیبتی است بزرگ، كه شكوه و شكایت آن را از جمله در دعای افتتاح از زبان معصوم(ع) به درگاه خدا میریم و این دوران دوران آزمایش است.بدون تردید در آئین الهی همچنان كه هدف، پرورش شخصیت انسان خوب و افرد بشر است، ظرف وجود آدمبینی جامعه نیز در مركز اهتمام است.»كدام جامعه؛جامعه مطلوب است؟وی با طرح این سئوال که که «كدام جامعه؛جامعه مطلوب است؟»، اظهار داشت:« اگر جامعه كمال مطلوب در پایان تاریخ محقق میشود و اینك در دسترس نیست، آیا میزانژ ها و معیارهایی وجود دارد كه بر پایه آن تا حد امكان بتوان به سوی آن جامعه حركت كرد؟یعنی جامعهای كه در آن انسان(هر انسان) محترم باشد واحساس امنیت كند و از مزایای معنوی و مادی زندگی برخوردار باشد؟»رئیس بنیاد باران تاکید کرد:« با رجوع به آموزههای الهی و سنت و سیرت پیامبر(ص) و معصومان(ع) و نیز تدبر و خردورزی، دستیابی به این موازین كار چندان دشواری نیست.آنچه در یك كلام میتوان گفت این است که میزان روابط و آهنگ حركت در جامعه مطلوب "عدالت" است، منتهی عدالتی كه توسط انسان آگاه و آزاد باید ایجاد و از آن پاسداری شود.عدالت امری تحمیلی نیست، پیامبر با كتاب و میزان آمده است تا مردم آگاه و مصمم شوند و خود به "قسط" برخیزند.»سیدمحمدخاتمی همچنین تصریح کرد:« عدالت كیمیای گرانبها و جامع الاطرافی است كه خلاصه كردن آن در عدالت اقتصادی(كه البته مهم است) آن هم تحت توهمات مدرن ماركسیستی و غیر ماركسیستی جفای به انسان است.عدالت نمیتواند همراه با تحقیر انسان و نادیده انگاشتن كرامت او باشد كه این خود بیداد بزرگ است.»جامعه مطلوب؛ جامعهای اخلاقی استرئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« از سوی دیگر جامعه مطلوب؛ جامعهای اخلاقی است، اصلا عدالت شاخهای از اخلاق است؛ وفا، راستی، محبت به دیگران، امانت داری، دوری از خشم و صدها موردی كه در قرآن و متون دینی و نیز آراء فیلسوفان و معلمان اخلاقی آمده است باید بر جامعه حاكم باشد.»نهاد حكومت باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شودرئیسجمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «فكر میكنم با همین دو میزان، تا حد زیادی مطلوبیت جامعه و فاصله جامعه را با جامعه كمال مطلوب میتوان دریافت»، گفت:« حكومت (نهاد حكومت) كه محور و هسته مركزی جامعه است نیز باید با میزان عدالت و اخلاق ارزیابی شود.»وی با تاکید بر اینکه «از جمله شروط مهم مطلوبیت حكومت این است كه بر آمده از اراده و خواست جامعه و برخوردار از رضایت مردم باشد»، اظهار داشت:« ما توفیق حضور در حكومت معصوم را نداشتهایم، ولی با رجوع به تاریخ و آموزههای دینی تردید نكنیم كه رضایت مردم شرط مهم تحقق حكومت منسوب و سازگار با دین است.»رئیس بنیاد باران یادآور شد:« نه پیامبر(ص) و نه امام علی(ع) و نه نمایندگان اصلی دین، هیچگاه حاضر نبودند بدون رضایت مردم و به اصطلاح امروز، رای و خواست آنان حكومت خود را به هر قیمتی بر مردم تحمیل كنند.»رئیس موسسه بینالمللی گفتگوگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:« پیامبر(ص) هنگامی یثرب را به مدینه النبی تبدیل كرد كه تمام مردم آن ناحیه (اوس و خزرج) از او خواستند با او بیعت كردند و حتی توافق امنیت غیر مسلمانان مدینه رانیز بدست آورد؛ داستان حكومت امام علی(ع) و كلام بلند او نیز معروف است كه اگر حضور حاضر نبود و یاری فراگیر مردم حجت را بر او تمام نكرده بود و عهدی كه میان عالمان خیرخواه و آگاهان عدالت جو و خداوند بر لزوم جانبداری از ستمدیدگان و رفع بیداد و ستم وجود نداشت امام حكمروائی را نمیپذیرفت.»وی با طرح این سئوال که «چرا در دوران بحران سیاسی اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری و سست شدن پایههای حكومت اموی و مروانی كه قطعا امكان فراهم آمدن عِدّه و عُدّه و تشكیل حكومت برای بعضی امامان ما فراهم بود (بنیعباس با شعار خشنودی اهل بیت با همین شیوه روی كار آمدند) چرا امامان حاضر نشدند چنین كنند؟» گفت:« آیا جز این است كه رضایت و خواست و رای مردم برای حكومت معصوم شرط میدانستند؟چه رسد به ما كه در زمان غیبت معصوم به سر میبریم و همه انسانهای محدود و آسیب پذیر و دارای كاستی فراوانیم.»خاتمی با بیان اینکه « لازمه شرط رضایت مردم پاسخگویی حكومت به مردم نیز هست»، اظهار داشت:« در چنین حكومتی، آزادی اندیشه و بیان در جامعه یك اصل محكم و از حقوق اساسی مردم و پاسداشت آن عین عدالت اخلاقی بودن است.»وی ادامه داد:« امروز بشر و بعد از كشاكشهای مهم تاریخی به این نتیجه رسیده است كه "مردمسالاری" كم هزینهترین و پر فایدهترین شیوه حكومت است و حق حاكمیت بر سرنوشت خود و آزادی اندیشه و بیان و نقد بخصوص نقد حكومت، بهرسمیت شناخته شده و از مسلمات و مشهورات زمانه است.»رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« آیا اصرار ما بر مردمسالاری و لوازم آن، عدول از موازین دینی است یا عین پایبندی به آن؟ و آیا پایههای دینی باور را نمیتوانیم از منابع فكری و عمل دینی بدست آوریم؟»خاتمی افزود:« این امام علی(ع) است كه 14 قرن قبل كه منطق وحشتناك "حق با كسی است كه غلبه و استیلاء به هر قیمتی پیدا كند"رایج بود و ترویج میشد؛ از حق و تكلیف حكومت سخن میگوید. طرفه اینكه نصیحت در آشكار و نهان و انتقاد خیرخواهانه را وظیفه مردم و حق حاكم میداند یعنی آنچه امروز با هیاهو و افتخار به عنوان حق مردم شناخته می شود امام آن را وظیفه میداند.»وی همچنین اظهار داشت:« امام(ع) مردم را تشجیع میكند كه در برابر او همچنانكه در برابر جباران سخن میگویند سخن نگویند و نیز خود را نه تنها در برابر همكیشان كه در برابر همه مردم، از هر آئین و گرایشی مسئول میداند و پاس حق و حرمت همه را دارد.»نظام مطلوب در این زمان ، نظام مردمسالار (با همه لوازم و شرائط آن) استرئیسجمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه «اگر میگوئیم نظام مطلوب در این زمان نظام مردمسالار (با همه لوازم و شرائط آن) است ریشههای آن را در رفتار و مواضع پیشوایان دینی خود مییابیم»، افزود:« از سوی دیگر مگر پیامبر(ص) هدف بعثت خود را به كمال رساندن و تمام رساندن حكومتهای اخلاقی نمیداند؟قطعا اخلاقی بودن شرط مطلوبیت جامعه مورد نظر دینی است.مگر میشود اخلاق و رشد فضائل اخلاقی مطلوب باشد ولی ملاك سیاستها و رفتارهای حكومت اخلاقی نباشد؟»وی تصریح کرد:« در دوران خود ما مگر امام راحل فرمان هشت مادهای را در بحرانیترین دوران پس از انقلاب كه امواج ترور و طوفان جنگ بیداد میكرد صادر نكرد؟مگر این فرمان از جمله منشور اخلاقی بودن حكومت نیست؟متهم نكردن افراد، عدم دخالت در احوال مردم، پرهیز از فرد پرستی و تملق و ریا، تامین آزادیهای جامعه به خصوص آزادیهای اساسی، اینها و بسیاری موارد دیگر از جمله شروط و نشانههای اخلاقی بودن و مطلوب بودن حكومت است.»اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر استرئیس بنیاد باران خطاب به حضار گفت:« امروز در خدمت شما بزرگان حاضر در جبهه و مدافع اسلام و انقلاب و ایران و جانبازان و بازماندگان شهیدان عزیز هستیم و میدانیم كه فداكاریهای شما و صدها هزار نفر چون شما برای استقرار نظامی بوده است كه اگر نه در حد كمال مطلوب ولی جاری و حركت كننده به سوی آن جامعه بوده است و اینجاست كه باید بد اخلاقی محكوم شود، بد اخلاقی اگر از سوی حاكمان باشد بدتر است.باید بی عدالتی مورد انتقاد قرار گیرد و اگر به نام عدالت بی عدالتی شود بدتر است.»باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشكلها دفاع شودخاتمی تاکید کرد:« باید از آزادی بیان و اجتماعات و تشكلها دفاع شود و اگر این آزادیها به نام انقلاب محدود شود بدتر است. باید هر جا احساس كنیم حقی از مردم ضایع میشود تذكر دهیم و به سوی وضعیتی حركت كنیم كه جامعه آزاد؛ برخوردار از حقوق اساسی و دارای اخلاق و عدالت داشته باشیم.»باید از اجزاء و اركان حكومت بخواهیم كه پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حركت كنندرئیسجمهور سابق کشورمان افزود:« باید از اجزاء و اركان حكومت بخواهیم كه پاسخگویی در برابر مردم را بپذیرند و همه در چارچوب قانون حركت كنند نه آنرا به دلخواه تفسیر و تعبیر كنند و بخش هایی از آن را معطّل بگذارند، اینها از جمله درسهایی است كه از بعثت و مهدویت میتوانیم بگیریم، امروز همه باید هوشیار باشیم و ضمن پافشاری بر خواستهای اساسی و حقوق ملت نباید از خطرات و تهدیدها علیه كشور مردم غافل باشیم.»جنایت وحشتناكی كه توسط تروریستها در زاهدان عزیز رخ داد، محكوم استسیدمحمدخاتمی در بخش پایانی سخنان خود تاکید کرد:« جنایت وحشتناكی كه توسط تروریستها در زاهدان عزیز رخ داد، محكوم است؛ ضمن عرض تسلیت به همه بازماندگان شهدای عزیز و دعا برای سلامتی مجروحان و آسیب دیدگان این فاجعه نباید از دستهای پلیدی كه پشت این قضیهاند غافل ماند.»وی افزود:« درست است كه بسیاری از كشورها این جنایت را محكوم كرده اند ولی اعمال و معیارهای دوگانه آنها موجب بدبینی ملت ما و دیگران خواهد بود؛ درست در هنگامی كه تحریمها علیه ایران اعمال می شود به تروریستهای منفوری كه هزاران تن از مردم بیگناه از جمله مسئولان عالیرتبه و محبوب را ترور كردند اجازه فعالیت مجدد داده میشود و مورد حمایت قرار میگیرند و آنها را از لیست تروریستها خارج می كنند.»سیدمحمدخاتمی خاطر نشان کرد:« مطمئنا ملت ما با نفرتی كه از همه جنایتكاران و تروریستهای خائن دارد همه این اقدامها را به منزله توطئهای علیه خود تلقی میكند؛ به هر حال امیدوارم با ایجاد فضای مناسب و گذر از وضعیت ناپسند كنونی بهتر و بیشتر همه بتوانند در جهت خدمت به انقلاب و كشور و مقابله با تهدیدها كمر همت ببندند.»به گزارش روابط عمومی دفتر سیدمحمد خاتمی، در ابتدای این دیدار، حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند كه مهمترین آنها بدین شرح بود:- در شرائط زمانی حاضر شاهد شبیهسازی تاریخی نادرستی هستیم كه به ناحق نسبت به بخش عمدهای از جامعه و در راس آن نسبت به یاران وفادار حضرت امام (ره) صورت میپذیرد.-ما پاسداران محافظ از دستاوردهای انقلاب كه همواره خواستار عظمت انقلاب و پیشرفت كشور و انشالله پیرو راه حضرت امام راحل بوده و هستیم بر آنیم كه با دقت و تاملی چند باره در سیره معصومین(ع)؛الگوبرداری صحیحی برای زمانه خود داشته باشیم و از خداوند منان مسئلت داریم ما را از هر گونه انحراف و كج اندیشی و عمل ناصالح محفوظ دارد.-ما پاسداران شیعه امیرالمومنین با تاسی به حضرتش نسبت به مخالفین و حتی دشمنان تا زمانیكه دست به سلاح نبردهاند هیچ گونه برخورد سخت و خشن نداشته و تنها همانند آنها مقابله فكری و نظری خواهیم داشت.هر گونه بدعت فكری و عملی به هر نامی نیز مورد قبول نیست.-باید از رواج دروغ و تهمت و برخوردهای ناروا نسبت به یاران با وفای حضرت امام(ره) كه سبب تضعیف اصل نظام است خودداری كرد.
گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا دوشنبه 28 تیر 2569
سلام
دوشنبه 28 تیرماه 1388 – 19 جولای 2010 میلادی
امروز درمورد 7 موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول: دیدار آقای کروبی با خانواده منصور اسانلو و محکوم کردن انفجار در زاهدان از سوی موسوی
آقای کروبی به دیدار خانواده منصوراسانلو رفت. دراین ملاقات مادرآقای اسانلو مصائبی که براین خانواده رفته بود را ذکر کرد، بخصوص این موضوع که ضرب و شتم عروس آقای اسانلوموجب سقط جنین او شد. آقای کروبی هم اعلام کرد من از این که با این نظام بودم احساس شرمساری می کنم. به هرحال رهبرمبارز و در بند اتحادیه کارگری شرکت واحد "آقای منصور اسانلو" همواره مورد پشتیبانی تمام مبارزین ایرانی بوده و نه فقط جنبش کارگری ایران که تمام بخشهای جنبش آزادیخواهی مردم ایران پشتیبان اوهستند. انصافا حرفهایی که بچه های شرکت واحد می زنند - که آمادگی دارند برای دفاع از آقای اسانلو و آزاد کردن او، با هماهنگی مردم دست به اعتصاب بزنند - از مواردی است که در جنبش به شدت طرفدار دارد.
آقای موسوی هم در نامه ای انفجار در زاهدان را محکوم کرده و نگرانی خود را از دعوای بین مذاهب مختلف شیعه و سنی و تضییع حق اقوام ایرانی بیان کرده و اینکه کسانی از این دعواها و تضییع حق اقوام مختلف ملت بزرگ ایران سود می برند.
موضوع دوم: اعتصاب و تجمع
اعتصاب در بازار تبریزادامه دارد. همچنین دیروز تجمع چند صدنفر از بازنشستگان تامین اجتماعی را جلوی مجلس به خاطر عدم افزایش مستمری در سال 89 داشتیم.
موضوع سوم: احتمال تعطیلات تابستانی ایران خودرو به علت قطعی مکرر برق
شرکت ایران خودرو به دلیل قطع مکرر برق، تعطیلی های مکرر داشته و تصمیم مدیران اش دارد دال بر این قرار می گیرد که شرکت را تا 15 مرداد ماه کاملا تعطیل کنند و تعطیلات تابستانی را در سراسر شرکت جاری کنند و به این ترتیب این واحد برزگ صنعتی کشور یکسره تعطیل شود. مسئله قطع برق که الان فشارش روی صنایع است دارد درتمام کارخانجات خود را نشان می دهد.
موضوع چهارم:به رسمیت نشناختن دادگاه از سوی عیسی سحرخیز واعلام شکایت از خامنه ای
آقای عیسی سحرخیز این مبارزمطبوعاتی ایران در دادگاه کار بسیارخوب و مهمی انجام داد و اعلام کرد که اساسا دادگاه را به رسمیت نمی شناسد. او اعلام کرده که چون برابر قانون اساسی کشور دادگاه های سیاسی باید علنی و با حضور هیئت منصفه باشد و این شعبه دادگاه انقلاب نه اساسا دادگاه است ونه هیئت منصفه ای در کاراست و نه علنی است، لذا آن را به رسمیت نمی شناسد و متن دفاعیه خود را هم تقدیم به ملت ایران کرده و اعلام کرده که خود را در اختیار ملت ایران می گذارم و دادگاهی عادلانه تر از ملت ایران وجود ندارد.
همچنین او اعلام کرده که علیه آقای خامنه ای به جرم همه سیاهکاری هایی که ایشان کرده است شکایت دارد. من فکر می کنم که این قدم که آقای سحرخیز برداشته بسیار قدم مثبتی است که مبارزین کل این دادگاه های فرمایشی و بی خاصیت را به رسمیت نشناسند. همینطورآقای احمد قابل گفته که بله، من اتهام علیه نظام را می پذیرم، اما فعالیت من علیه نظام روزی بوده که به آقای خامنه ای برای ریاست جمهوری کشور رای داده ام.
این تمرکز مبارزین بر شخص آقای خامنه ای که نقطه کانونی قدرت کودتاچیان وعامل اصلی مصیبت های کشور است، جهت گیری مبارزین ما را - که مردم را هم به آن می خوانند - نشان می دهد.
موضوع پنجم:استعفای نماینده استان سیستان بلوچستان و حمله لباس شخصی ها به مغازه اهل تسنن در بازار زاهدان
سومین نماینده استان سیستان و بلوچستان آقای پیمان فروزش بعد از دو نماینده قبلی آقای حسینعلی شهریاری و عباسعلی نورا به دلیل عدم امنیت دراستان نماینده قبلی استعفا کرد. روز گذشته حمله پاره ای از لباس شخصی ها را به مغازه های بازاری های اهل تسنن و شکستن مغازه آنها و توهین به آنها داشتیم که نهایتا منجر به تعطیلی بازار زاهدان شد. قبلا هم اراذل و اوباش حکومتی ازاین کارها کرده بودند.
موضوع ششم: احتمال ابلاغ قطعنامه شورای بین اللملی دریانوردی به شرکت های کشتی رانی در مورد حمل بار های ایران با کشتی های شان
شورای بین اللملی دریانوردی در حال گذارندن قطعنامه ای است که به موجب آن به تمام شرکت کشتیرانی اعلام می کند اگرحمل باری را به مقصد ایران با کشتی های خودشان قبول کنند، ممکن است که شامل کالاهای تحریمی باشد و بنابراین بهتر است که این کار را نکنند. اگراین ابلاغیه از طرف شورای بین اللملی دریانوردی صادر شود، تمامی شرکت های کشتیرانی در حمل بار به ایران دچار مشکل یا تردید خواهند شد و بیش از پیش به ایران فشار خواهد آمد. بخصوص که قبلا شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی به دلیل تحریم های بین اللملی که علیه آن شده و عدم همکاری شرکت های بیمه امکان حمل و نقل دریایی اش کاهش پیداکرده.
همینطور روزنامه چاینا پست درتایید خبرهای قبلی اعلام کرده که ایران به دلیل تحریم ها مشکل فروش نفت دارد. این بحثی است که روزهای قبل هم کردیم و دیروز هم مطرح کردیم رجا نیوز که پشتیبان دولت و نزدیک به آن است همین موضوع را تایید کرده و اعلام کرده بود که الان ایران با وجود کاهش دادن قیمت نفت اش ، امکان فروش آن را ندارد.
درخبردیگر داشتیم که ایران تصمیم گرفته که نفت اش را - به دلیل تحریم های بین اللملی و کنترلی که روی گردش دلاردر دنیا است - به درهم امارات بفروشد. ازآن تصمیم های غلط که بازمیلونها دلار به ایران خسارت خواهد زد. همچنان که در دوره ای در زمان گرانی یورو، ذخایر را به یورو تبدیل کردند و در زمان ارزانی یور، ذخایررا به فروش رساندند. چرا که اصولا در بازار انرژی پول دیگری غیر از دلار امکان وتحمل حجم معاملات بزرگ انرژی را ندارد. در مجموع اگر این کار بشود باز هم خسارات بزرگ تری را به ایران وارد خواهد کرد.
موضوع هفتم:
آقای نادران که پی گیر پس گرفتن شرکت مخابرات از تعاون سپاه بود مطرح کرده که این کار بیش از هرچیز سپاه را درسرویسی که به مردم خواهد داد رودرروی مردم قرار خواهد داد. باشدت گرفتن تحریم های بین اللملی علیه سپاه تمام شرکت های وابسته به سپاه، تعاون بسیج و قرارگاه خاتم الانبیا و دهها شرکت زیر مجموعه آنها یکی یکی دچار مشکل خواهند شد، چرا که شرکت های بین اللملی با آنها کار نخواهند کرد. ازجمله تعاون بسیج که مالک گروه تولیدی بهمن است و گروه تولیدی بهمن صاحب اتوموبیل سازی مزدا و دهها شرکت دیگر است. همینطور موسسه مالی اعتباری مهرکه این روزها درحال تبدیل شدن به بانک مهراست و این موسسه مالی - اعتباری خود دهها شرکت دارد که یکی ازآنها "مهر اقتصاد ایرانیان"است که سهام دار بسیاری از کارخانجات کشوراز جمله شرکت آلومینم ایران، شرکت کشتی سازی صدرا، شرکت تراکتور سازی، فولاد مبارکه و دهها شرکت دیگر شده است.
روزهای بعد راجع آنها بیشتر صحبت می کنیم و همینطوردراین مورد که چگونه می توانیم همزمان با فشارهای بین اللملی، فعالیت اقتصادی سپاه را در داخل زیر فشار بگذاریم.
اندکی صبر، سحر نزدیک است.
تا فردا شاد ، سرافراز، پیروز و موفق باشید.به امید پیروزی ایران و ایرانی
گفتگوی روزانه ی محسن سازگارا چهارشنبه 30 تیر 2569
درود
چهارشنبه30 تیرماه 89، 21 جولای 2010 میلادی
امروز در مورد 8 موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول اینکه امروز سالگرد قیام 30 تیر سال 1331 است که در آن مردم با مبارزه خودشان و نثار خونشان، دولت را وادار کردند که آقای قوام السلطنه استعفا بدهد و مجدداً آقای دکتر مصدق به نخست وزیری برگشت. گرامیداشت این روز، گرامی داشتن حاکمیت مردم، مبارزه مردم ایران برای آزادیست و نشان دادن این است که وقتی مردمی تصمیم می گیرند کاری را بکنند هیچ قدرت مداری نمی تواند جلوی آنها مقاومت بکند.
نکته دوم اینکه آقای سعید ترابیان عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد روز گذشته آزاد شد اما رضا شهابی، ابراهیم مددی و منصور اسانلو در زندان هستند. بچه های شرکت واحد روز قبل از آن اطلاعیه ای که منتشر کرده بودند و اعلام کرده بودند که اعضایشان باید بی قید و شرط آزاد شوند، دیروز هم بعد از آزادی آقای ترابیان اطلاعیه ای دادند، مجدداً پافشاری کردند بر آزادی سایر اعضای دربندشان و اعلام کردند که تا آزاد شدن دوستان دربندشان از پا نمی نشینند. بازهم من تکرار می کنم که پشتیبانی از حرکت جنبش کارگری ایران بخصوص سندیکای شرکت واحد و اتوبوسرانی که شعار روشن و مشخصی دارد آنهم حق داشتن سندیکای آزاد است که به موجب قوانین فعلی ایران سندیکای کارگری اصلاً از قانون حذف شده، خواسته روشنی است که مورد پشتیبانی جنبش آزادیخواهی مردم ایران قرار دارد وهمه ما باید به آنها کمک کنیم بخصوص اینکه اگر بچه های شرکت واحد حرکت بکنند بخصوص به سمت اینکه دست به دعوت مردم برای سوار نشدن به اتوبوس، اعتصاب در پشتیبانی از خواسته هایشان بزنند، در آن حالت به همه ما واجب می شود که با تمام توان با آنها همکاری بکنیم.
نکته سوم اینکه اخبار رسیده حاکی است که بازار تبریز کماکان به دولت اعتراض دارد و بر خواسته های خود پافشاری می کند. توافقهایی که بازار با دولت کرد، همانطور که روزهای قبل صحبت کردیم به خوبی نشان داد که چقدر دولت در مقابل اعتصاب و آکسیونهای عدم همکاری ضعیف است، شکنندگی دارد و فوراً عقب نشینی می کند و خوشبختانه بازار توانست نشان بدهد که حکومت به راحتی عقب نشینی می کند و خواسته های بازار را تن می دهد، اما در تبریز کماکان صحبت از این است که بیش از اینها دولت باید عقب نشینی بکند.
نکته چهارم اینکه دوشنبه آینده در اجلاس وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا مصوبه 17 ژوئن اجلاس رهبران اتحادیه اروپا در دستور کار قرار دارد که اگر تصویب شود تحریمهای جدیدی از طرف اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران اجرایی می شود. این تحریمها شامل تجارت، امور بانکی و بیمه ای، حمل و نقل بخصوص حمل و نقل دریایی و هوایی و سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز است. این مصوبات در واقع معروف است به تحریم های یکجانبه که بعد از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از طرف کشورها از جمله ایلات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و پاره ای کشورها به صورت جداگانه دارد علیه ایران وضع می شود. همینطور مجلس شورای اسلامی هم دیروز طرحی را تصویب کرده که به موجب آن دولت مجبور است مقابله به مثل بکند در مقابل این تحریمها از جمله اینکه اگردر کشوری مثلاً بریتیش پترولیوم سوخت جت به ما نمی فروشد، هواپیمایی که به کشور انگلیس مربوط هست باید در ایران به آن سوخت جت نفروشند. البته این کار به نظر من مخلوط کردن کشورها و شرکتها ست که عملاً باعث خواهد شد که شرکتهای هواپیمایی که خیلی از آنها هم هیچ ربطی به سیاستهای دولتهایشان و مهمتر از آن سیاستهای شرکتهای نفتی ندارند پروازهایشان را به ایران قطع بکنند. به هر حال این کار را مجلس کرده، همینطور مجلس موظف کرده که اگر کشتی های ایران را بگردند مقابله به مثل شود و ایران هم کشتی های کشورها را بگردد که این یکی ممکن است که موجب درگیریهایی بخصوص در منطقه خلیج فارس شود، همینطور هم به دولت تاکید کردند که غنی سازی 20درصد را باید ادامه بدهد. البته من اطمینان ندارم که مصوبات مجلس از طرف دولت بخصوص از طرف سپاه و فرماندهی قوا که آقای خامنه ای هست اصلاً لازم الاجرا برایشان باشد و اجرا بکنند، ولی این جهت گیری مجلس نشان می دهد که در واقع می خواهند کار را به مقابله و دعوا بکشانند.
نکته پنجم اینکه آقای خامنه ای در پاسخ استفتایی که از ایشان شده بود در مورد معنی التزام عملی به ولایت فقیه، ایشان مطرح کرده که ولایت فقیه عبارت است از جانشینی ائمه اطهار و پیامبر اسلام در عصر غیبت، مجتهد جامع الشرایط و به عنوان ولی امر مسلمین تمام اختیارات ائمه و پیامبر را دارد و اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین یعنی التزام عملی به ولایت فقیه. جالب است که بعد از چند ساعت این فتوای ایشان را از روی سایتهای حکومتی برداشتند خودشان هم می دانند که آقای خامنه ای در واقع نه فقیه است، نه مرجع تقلید است، نه مجتهد است که بتواند از این قبیل فتاوی بدهد و بخصوص اینکه ایشان خودشان را هم ولی امر مسلمین جهان در واقع قلمداد کرده، جانشین پیغمبر و امام. به هر حال به نظر می رسد که این حرفهای آقای خامنه ای که خودش هم برای خودش رویاهایی دارد یا باورهایی دارد از جنسی است که بزرگتر از آنی که هست خودش را می بیند، به قول دوستی می گفت مورچه وقتی که می خواهد بمیرد پر در می آورد.
نکته ششم اینکه مسئله آلودگی آب تهران که بیش از 40 درصد آب مصرفی تهران از چاه های عمیقی که بخصوص در بخش جنوب شرقی تهران حفر شده تامین می شود و به دلیل اینکه فاضلاب تهران در مسیرهای مسدود شده و بتون آرمه شده حرکت نمی کند، آلودگی ایجاد می کند در منابع آب زیرزمینی، وقتی که مصرف آب از چاه ها افزایش پیدا می کند و درصدش در کل آب آشامیدنی تهران بالا می رود به دلیل افزایش مصرف تهران، آنوقت درصد آلودگی هم بخصوص آلودگی به ترکیبات نیتراتی بالا می رود که فوق العاده می تواند مضر باشد. به هر حال این ماجرا که از طرف دولت هم اعلام شده منجر به درگیری وزارت نیرو و وزارت صنایع شده، حسب معمول دولت دروغگو ابتدا اصلاً تکذیب کرد، از جمله استاندار تهران که نخیر هیچ آلودگی نیست اما بعد که وزارت بهداشت اعلام کرد که آلودگی هست و برای زن حامله و بچه اصلاً مناسب نیست این دعوا بالا گرفت. همینطور در مورد این دعواهایی که این روزها در درون حکومت هست، مصوبه دیروز مجلس هم هست که دو میلیارد دلار بودجه برای مترو را که آقای احمدی نژاد صراحتاً ابلاغ نکرد ه بود و گفته بود که مترو را باید دولت تصدی بکند و از دست شهرداری در بیاورد، آقای لاریجانی مستقیماً ابلاغ کرده و کشمکش دولت و مجلس و تن ندادن دولت به قوانین مصوب مجلس را یکبار دیگر نشان می دهد. همینطور باز در راستای اختلافات دولت و مجلس باید اشاره کنم به متن کامل صحبتهای آقای رحیم مشایی در قم که سایت مشرق نیوز چاپ کرده نشان می دهد که در ماجرای عزل آقای رحیم مشایی از معاونت رئیس جمهوری این بیت آقای خامنه ای بوده که زودهنگام آن نامه عزل ایشان توسط آقای خامنه ای را افشاء کرده و نشان می دهد که در درون بیت هم کسانی چگونه با آقای احمدی نژاد و آقای رحیم مشایی مخالفت دارند.
اما نکته هفتم اینکه آقای متکی وزیر خارجه دولت کودتاچی در کابل سخنرانی کرده و خواهان بیرون رفتن نیروهای ناتو و خارجی از افغانستان شده در حالی که خود دولت افغانستان تا سال 2014 وقت خواسته برای اینکه آمادگی داشته باشد کشور را بگیرد. جالب است که اگر همین فردا صبح هم نیروهای ناتو از افغانستان بیرون بروند و طالبان به قدرت برسند مجدداً با ایران مشکل خواهند داشت و معلوم نیست آقای متکی بر چه اساسی این حرف را می زند.
اما نکته آخر اینکه شرکت سایپا دارد سعی می کند که آن بلوک سهامی را که شرکت تولیدی بهمن وابسته به بسیج سپاه خریداری کرده و وارد هیئت مدیره سایپا شده پس بگیرد که بهمن را بیرون بگذارد از سایپا چرا که در تحریمهای جدید گروه تولیدی بهمن که اتومبیل مزدا تولید می کند مشمول تحریم خواهد شد به دلیل وابستگی آن به سپاه. آنوقت سایپا هم زیر ضرب تحریم قرار خواهد گرفت بخصوص اینکه محصولات فرانسوی را می سازد. در این خصوص بازهم روزهای آینده صحبت می کنیم.
اندکی صبر سحر نزدیک است.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.
Sunday, July 18, 2010
گفتگوي روزانه محسن سازگارا آدينه 25تير2569
امروز درباره هفت موضوع صحبت می کنیم .
راهکارهایی برای اعتصاب
موضوع اول ادامه اعتصاب در بازار تهران، تبریز و بخشی از بازار اصفهان است.
رییس شورای اصناف دوباره گفت که توافق شده و بازار قول داده به کار برگردد اما مثل بارهای قبل که مسوولین حکومتی اعلام کردند که توافق شده این بار باز هم بازار به اعتصاب خودش ادامه داد.
من سعی می کنم سوال مهمی را که پرسیده شده بود درباره اعتصاب بازار و کلا موضوع اعتصابات و این که چگونه تداوم پیدا می کند، جواب می دهم. به صورت کلی هر اعتصابی فشار دوطرفه دارد یعنی یک طرف روی اعتصاب کننده گان است و یک طرف روی حکومت، بنابراین بسیار ضروری است که که در هر اعتصابی مقدار ضربه ای را به حکومت زده می شود و فشاری را که به اعتصاب کنندگان می آید اندازه گرفت و برای آن برنامه ریزی کرد چرا که بدون برنامه ریزی و همین طور تداوم اعتصاب فایده ندارد. در ونزوئلا همین اتفاق افتاد و اعتصاب ادامه یافت تا اعتصاب کنندگان خسته شدند در خصوص اعتصاب بازار که اتفاق بسیار مهمی است و استعداد این را دارد که یک حادثه بزرگ را در جنبش شکل دهد سه نکته را باید مد نظر قرار داد.
نکته اول این که اقشار دیگر نزدیک ترین گروه به بازار کسبه شهری هستند واگر بتوانند پشتیبانی دهند و اعتصاب گسترش پیدا کند می تواند حکومت را ضربه پذیر کند وبازار و جنبش را دست بالا قرار می دهد.
نکته دوم این که فشاری که به خاطرنپرداختن مالیات و به حکومت وارد می شود یک عددی است فرض کنید بین پانصد تا هزار میلیارد تومان. این آن مقدار فشار اقتصادی نیست که حکومت را به زانو در آورد شاید مقدار فشاری که تعطیلی بازار برای بازار دارد بیشتر است برای این که حکومت نفت دارد و می تواند مقاومت کند برای همین لازم است که اعتصاب به آن بخش از اعتصاب رژیم باید فشار اورد که برای آن ضربه بزرگتری است مثل خواست این که دست سپاه باید از اقتصاد کوتاه شود یعنی تعبیه خواست هایی بیش از مالیات که پذیرش آنها مشکلات زیادی را برای حکومت ایجاد کند مثال این که دست سپاه از واردات کوتاه شود بنابراین نکته دوم این است که اعتصاب بازاربا پشیبانی اقشار دیگر باید خواست هایی را جلوی پای حکومت بگذارد که دردسر ها و فشارهای مالی بزرگتری را برای حکومت ایجاد کند.
نکته سوم این که این است که در پاره ای از کشور ها وقتی اعتصاب می خواهد طولانی شود و ضریب مقاومت اعتصاب کنندگان ممکن است کاهش پیدا کند گاهی می آیند و مقطعی این کار را می کنند مثلا می گویند تا رسیدن به خواسته خودمان هفته ای سه روز مغازه را باز می کنیم و نیاز های مردم را هم تامین می کنم و هر کسی که کاری هم با بازار دارد در این سه روز انجام دهد و یا هر عدد دیگر یکه برنامه ریز های اعتصاب بازار بهتر این را می دانند. این هم یک روش است که مقاومت بازار را برای گرفتن خواست خودش دارد و به نوعی زمان مقاومت را بالاتر می برد که قدرت چانه زنی را افزایش می دهد.
این سه نکته تقریبا چکیده تجربه کشورهای دیگر است تا انجا که در این سه روز توانستم مطالعه کنم. و امیدوارم پاسخ دوستانی که پرسیده بودند را داده باشم.
انفجارهای زاهدان
نکته دوم این که در دو انفجار در برابر مسجد جامع زاهدان بیست کشته و دهها زخمی به جای مانده اند مسوولیت این انفجار ها را گروه جندالله به عهده گرفته است که این کشتارها و این خشونت زمینه ای است که با مقاومت مدنی فاصله دارد و هیچ کس کشته شدن مردم بیگناه را تایید نمی کند به خصوص این که این انفجار ها مردم بیگناه را هدف قرار داده هرچند که گروه جندالله مدعی است که این مسجد محل جمع شدن سپاهی ها بوده به مناسبت سوم شعبان و هدف آن ها بوده اند. اما این ها خشونت را در سیستان و بلوچستان بیشتر خواهد کرد و دست حکومت را هم برای خشونت بیشتر بازتر خواهد کرد.
خسارت کمبود برق
نکته سوم این که شرکت اتومبیل سازی سایپا تصمیم گرفته به دلیل قطع برق دو روز را رسما تعطیل کند و درواقع از ساعت کارشان کم کند و این تصمیمی است که توسط دیگر کارخانه جات هم گرفته شده. این معضل کمبود برق میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد کشور می زند.
سپاه همه کاره
نکته چهارم این که آقای جعفری فرمانده سپاه در صحبتی که به مناسبت روز پاسدار داشته باز هم اعلام کرده که سپاه سازمانی امنیتی – نظامی است و در تمام شون کشور از جمله سیاست هم دخالت می کند. در واقع خلاصه حرف آقای جعفری این است که سپاه همه کاره مملکت است و دست اش در همه امور باید باز باشد.
باز هم روسیه
نکته پنجم اینکه آقای مدودف، رییس جمهور روسیه، به دنبال استراتژی روس ها که همان کسب تکنولوژی از غرب هستند، طی صحبتی که با خانم مرکل داشته موضوع تندی بر علیه ایران گرفته و گفته است که ایران باید راجع به فعالیت های هسته ایش توضیح داده و جامعه ی جهانی را روشن کند. همینطور آقای لاوروف، وزیر امور خارجه ی روسیه هم ابراز داشته است که حضور ترکیه و برزیل و مذاکرات 1+5 با ایران منتفی است. در واقع روس ها دور شدن از ایران و نزدیک شدن به غرب را روز به روز تشدید می کنند.
ادامه حمله به علوم انسانی
نکته ی ششم اینکه آقایان جنتی و رضوانی در شورای نگهبان ابقا شدند و به این ترتیب در واقع ترکیب فقهای شورای نگهبان به شکل سابق پابرجا ماند.
نکته ی آخر اینکه آقای صادق لاریجانی رییس قوه ی قضائیه، به روانشاسی و جامعه شناسی و و در کل به علوم انسانی حمله کرده و از طرفی تلویحا دکتر سروش و پروژه عقلانیت و عقل گرایی وی را مورد حمله قرار داده است که در این باره باید گفت "هر دم از این باغ بری می رسد، تازه تر از تازه تری می رسد."
به امید پیروزی ایران و ایرانی
گفتگوي روزانه ي محسن سازگارا شنبه 26تير2569
امروز در مورد هفت موضوع صحبت می کنیم.
سالگرد دو شهید جنبش
سالگرد امیر جوادی فر و محسن روح الامینی از شهدای جنبش سبز برگزار شد. در مراسم امیر جوادی فر عده ای زیادی از مردم از اقشار و گروههای مختلف، از جمله مادران صلح و مادران عزادار، شرکت کرده بودند. در مراسم محسن روح الامینی هم هنگامی که آقای ابوترابی صحبت می کرد یکی از سرداران سابق سپاه سوالی را مطرح کرد مبنی بر اینکه چرا مقصر اصلی مدال می گیرد و خبری از برنامه ریزان اصلی نیست. البته مقصر اصلی می تواند آقای مرتضوی باشد و به نظر من مقصر اصلی شخص آقای خامنه ای، آقا مجتبی، حسین زاکانی و امثال این آدم ها هستند که جوانان عزیز ما مثل امیر جوادی فر و محسن روح الامینی را در کهریزک به شهادت رساندند.
فشار تحریم ها بر سپاه و لزوم فشار از داخل
نکته ی دوم اینکه قرارگاه خاتم الانبیا سپاه اعلام کرد که از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی به دلیل تحریم ها بیرون می رود. البته جالب است که این دو فازهایی هستند که چند سال در دست قرارگاه خاتم الانبیا بوده و پیشرفتی نداشته و مجموعا شش هزار نفر از کارگران پیمانکاری که در آنجا کار می کردند بیکار شدند. این در حالیست که شش فاز دیگر پارس جنوبی هنوز به ارزش 21 میلیارد دلار هنوز در دست قرارگاه خاتم الانبیا و سایر موسسات وابسته به سپاه قرار دارد. همچنین سپاه یا تعاون بسیج، تعاون سپاه و سایر شرکت هایی که فهرست بلندبالایی را تشکیل می دهند در سایر موسسه ها، شرکت ها و پروژه های کشور حضور دارند. سپاه وارد کارخانجات بزرگی مثل سایپا یا بانک های بزرگی مثل پارسیان شده و بخشی از سهام این مراکز را در دست گرفته و به طور کل دست خود را در به طور گسترده بر روی مراکز اقتصادی کشور بازکرده است.
تحریم های بین المللی، چه قطعنامه ی 1329 سازمان ملل و چه تحریم های یکجانبه ی آمریکا و اتحادیه ی اروپا یا کشورهای دیگر که دنیا را بر علیه ایران بسیج کرده، بستر مناسبی هستند که سپاه را بر سر دو راهی قرار می دهد که یا از مراکز اقتصادی کنار برود—که در این حالت منابع مالی اش محدود شده و امکانات اقتصادی اش تضعیف می گردد—یا اگر دراین پروژه ها و موسسه های کشور باقی بماند آنگاه تمام اقتصاد کشور را با مشکل مواجه می کند. البته در قدم اول سپاه راه سومی را انتخاب می کند و به سراغ ثبت شرکت هایش به نام افراد حقیقی و حقوقی دیگر می رود و سعی خواهد کرد که پشت این نام ها پنهان شود اما طبیعتا مجموع کسانی که در حال شناسایی کار سپاه هستند اجازه فرار به سپاه نخواهند داد.
به هر حال آنچه که برای ما به عنوان جنبش اهمیت دارد این است که همانگونه که در یک سال گذشته دیده ایم در تحلیل نهایی سازمانی به نام سپاه، که به قول آقای جعفری فرمانده ی این سازمان سپاه سازمانی امنیتی-نظامی است که در امور سیاسی، اقتصادی و غیره دخالت کرده و در همه جا حضور دارد به سرکوب به یک ملت و تاراج اموال یک ملت مشغول است. بنابراین برای پیروزی جنبش باید سعی کنیم این هسته ی اصلی قدرت که سپاه نام دارد را تحلیل برده و فرسوده کنیم و اختلاف را در درون این سازمان تشدید کنیم و سرانجام آن را متلاشی کنیم. به همین دلیل همزمان با تحریم های بین المللی و تلاش های ایرانیان در سراسر دنیا که کمک می کنند در سراسر دنیا دست سپاه را از اموال ملت کوتاه می کنند ما هم باید در داخل سعی کنیم بر این سازمان فشار بیاوریم، مثل اعتصاب بازار که دست سپاه را از اقتصاد کوتاه می کند و همینطور کالاهایی را که سپاه در آنها حضور دارد را تحریم کرده و سپاه را زیر فشار همه جانبه قرار دهیم. جهت شعارنویسی روی دیوارها، اسکناس نویسی می بایست به سمت نام بردن از مزدوران سپاه و شرح دادن مقصران سپاه رفته و همه باید و به طور کل جنگ روانی تبلیغاتی ما همه باید در خدمت متلاشی کردن این هسته ی اصلی قدرت باشد که شخص آقای خامنه ای آن را شجره ی طیبه خوانده و همگی آقایان به این سازمان تکیه کرده اند. این یکی از اهداف چهارگانه ای است که در جنبش آن را دنبال می کنیم.
مصباح مراد سپاه
نکته سوم این که بخشی از فرماندهان سپاه در قم با آقای مصباح یزدی تئوریسین اسلام فاشیستی ملاقات کرده اند و جالب است که آقای مصباح مثل آقای خامنه ای بالا نشسته است و بقیه آقایان پایین نشسته اند و کاملا نشان می دهد سازمانی که در همه جا دست دزار کرده از زندان تا سیاست، از تروریسم و از قاچاق مواد مخدر تا پروژه های نفتی و خودروسازی و غیره تئوری اش را هم از تئوریسینی مثل اقای مصباح می گیرد.
ادامه اعتصاب بازار
نکته چهارم این که اعلام شده بخش هایی زیادی از بازار امروز شنبه هم به اعتصاب خودشان ادامه می دهند. من باز هم تکرار می کنم بحثی که دیروز داشتیم که برای پیروز شدن اعتصابات چه باید کرد. به نظرم این سه نکته باید در ذهن برنامه ریزان اعتصاب بازار باشد. اول این که برنامه ریزی کنند برای پشیبانی گرفتن از سایر اقشار جامعه به ویژه کسبه که نزدیک ترین قشر به بازار هست. دوم طرح خواسته هایی که بیشترین فشار را به حکومت بیاورد مثل کوتاه کردن دست سپاه از واردات و مسایل اقتصادی مملکت و گسترش خواست هایی شان به نحوی که فشار بیشتری به حکومت بیاورد. سوم این که اگر تدوام اعتصاب به بازار فشار می آورد برنامه ریزی برای متناوب کردن آن که دو سه روز باز باشد و مردم هم نیازهاشان را تامین کنند و بعد ادامه اعتصاب به شکل تعطیلی در سایر روزهای هفته . این سه شرط می تواند پیشتازی بازار را در این
زمینه تضمین کند تا در زمینه های دیگر به آن برسد و به آن کمک کند.
محکومیت بین المللی انفجارهای زاهدان
نکته بعدی این که انفجار در مسجد جامع زاهدان به عدد 27 کشته و 306 مجروح رسده و آقای حسین علی شهریاری یکی از نمایندگان زاهدان به دلیل فقدان امنیت استعفا کرده، آمریکا، اروپا و بریتانیا این اقدام تروریستی را محکوم کرده اند و باید مراقب بود که حکومت سوء استفاده نکند از موقعیت تا به خشونت بیشتری دامن بزند.
نگرانی بین المللی از وضعیت زندانیان
نکته ششم این که سازمان عفو بین الملل و سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرده اند که بر اساس میثاق بین اللملی حقوق مدنی و سیاسی که ایران هم از امضا کنندگان آن است محروم کردن زندانی از حقوق پزشکی مصداق شکنجه است و ابراز نگرانی کرده اند نسبت به سلامتی لیست مفصلی از زندانیان سیاسی از جمله آقای دکتر زیدآبادی, عیسی سحرخیز، مجید توکلی، شیوا نظر آهاری و بسیاری دیگر از زندانیان عزیز ما.
تحریم ها گریبان تافل را هم گرفت
نکته آخر این که به دلیل تحریم بانکی موسسه ای که برگزارکننده امتحان تافل هم هست اعلام کرده که در ایران امکان ثبت نام ندارد البته گفته اند که تا سی و یک تیر ماه احتمالا راه حلی پیدا می کنند اما این ماجرا نشان می دهد تحریم های بین المللی هیچ وقت به مسایل بهداشتی و غذایی و مسایل فرهنگی سرایت نکرده است اما وقتی بانک ها تحت فشار قرار می گیرند چگونه ابعاد مختلف زندگی تحت تاثیر قرار می گیرد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی